پاورپوینت کامل اصول تدریس احکام ۶۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصول تدریس احکام ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول تدریس احکام ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول تدریس احکام ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

>

مقدمه

بسیاری از نکات در زمینه ی «آموزش احکام» وجود دارد که اگر به هزار نکته هم نرسد و باریک تر ز مو هم نباشد، اما ممکن است برای ما مربیان احکام، سودمند و آگاهی از آن ها برایمان لازم باشد، چرا که ما موظفیم با بیان این نکات برای مخاطبان و با طرح آن ها به صورت سؤال در همان جلسه ی نخست تدریسِ «احکام»، انگیزه و علاقه و جاذبه برای یادگیری مسائل فقهی و احکام الهی را در آنان به وجود آوریم.

از این رو، برای آموزش احکام که یک «علم»و یک «هنر» است، باید به اصولی توجه داشته باشیم که برخی از آن ها را در این شماره بیان نموده ایم.

لازم به ذکر است این مطالب از سلسله مقالاتی که توسط استاد عبدالرحیم موگهی در چند نشریه مختلف منتشر شده استخراج گردیده است.

تبیین ضرورت فراگیری احکام و تقلید در مسائل شرعی

هر انسانی نیازمند است و برای برآوردن نیازهای خود ـ چه نیازهای مادی و معنوی و چه نیازهای فردی و اجتماعی ـ روابطی را برقرار می کند، و این روابط بر چهار گونه است:

۱ـ رابطه ی انسان با خویشتن

۲ـ رابطه ی انسان با معبود

۳ـ رابطه ی انسان با دیگران

۴ـ رابطه ی انسان با طبیعت

بیشتر این روابط و به ویژه نوع سوم آن، از دو حالت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری خاصی برخوردارند به طوری که گاه این تأثیر و تأثّر به حدی است که در علم فیزیک ثابت شده است حرکت دست انسان حتی در کهکشان های دور نیز تأثیر می گذارد. پس برای این که از هرگونه اختلال و نابسامانی در روابط انسانی جلوگیری و این گونه روابط، بسامان و نظام مند شوند، باید ضوابط و قوانینی مبتنی بر «علم» و «حکمت» و فراتر از تنگنای عقده ها، عقیده ها، سلیقه ها، زمان و مکان بر این روابط حاکم شوندو هر کس به این نتیجه دست یابد که مرکب علم و عقل در این مسیر پرپیچ و خم و پرفراز و نشیب راهوار نیست و فقط تا حدی او را راهبر است، به«آموزه های الهی و وحیانی»روی می آورد و از آن رهنمون می گیرد و خاستگاه این ضوابط و قوانین را در آنجا می جوید و ره در این راه می پوید و هرگونه قوانین حرکات و سکنات خویش را در گستره ای به فراخنای خاک تا افلاک و فرش تا عرش با مجموعه و منشوری به نام«احکام» ضابطه مند می کند، چرا که ضوابط حاکم بر روابط انسان الهی را چیزی جز«احکام»نمی داند.و با این بینش و نگرش، هرگونه ضابطه در روابط فردی ـ اجتماعی و مادی ـ معنوی انسان الهی را از یک «حکم فقهی و دینی»برخوردار و منتج می داند.

برای نمونه، در ضوابط حاکم بر«روابط انسان با خویشتن»، احکام فقهی خاصی ـ بدون در نظر گرفتن روایی یا ناروایی آن ـ می تواند در مسائل و موضوعات و ابعاد مختلف ذیل مطرح شود:

۱ـ احکام اخلاقی (اخلاق فردی) مانند احکام خودبینی، خودستایی، خودپرستی، خودنمایی، خودآرایی، گوش دادن به نوارهای ناشایست و نگاه کردن به فیلم های نابایست در خلوت خود.

۲ـ احکام هنری مانند احکام نواختن تار و گیتار، زدن سنتور و تنبور، و کشیدن طرح و نقاشی و کاریکاتورهای خاص و فقط به منظور هوای دل خویش و ارضای تمایلات درونی خود و انجام همه ی این ها در عزلت خویشتن.

۳ـ احکام ادبی مانند احکام سرودن یا خواندن اشعار و غزلیات و قصاید خاص در خلسه و تنهایی خود.

در ضوابط حاکم بر«روابط انسان با معبود»، احکام فقهی مختلفی در مسائل و موضوعات ذیل می تواند جریان یابد:

۱ـ احکام عبادی مانند احکام نماز و حج.

۲ـ احکام عرفانی مانند احکام ذکر گفتن، ریاضت کشیدن، پرداختن به سیر و سلوک، پیروی از طریق و منش صوفیان و درویشان و اطاعت محض از قطب و مرشد و پیر طریقت.

در ضوابط حاکم بر«روابط انسان با دیگران»، احکام فقهی دیگری می تواند در ابعاد و امور ذیل مطرح شود:

۱ـ احکام خانوادگی مانند احکام بی احترامی و ناسزاگویی به همسر و فرزند، اطاعت نکردن از همسر در موارد شرعی، برداشتن پول و اموال همسر بدون اجازت و رضایت او، دست بلند کردن روی همسر و کتک زدن فرزند.

۲ـ احکام اجتماعی مانند احکام دوستی و ارتباط با دیگران، سرکشی به خانه ی مردم، شکستن شیشه ی همسایه به وسیله ی فرزند، و به طور کلی مسائلی که در برخورد انسان با اجتماع مورد بررسی قرار می گیرند.

۳ـ احکام سیاسی مانند احکام روابط بین الملل و برقراری ارتباط با دولت ها، سیاستگذاری داخلی و خارجی، و ولایت فقیه.

۴ـ احکام اقتصادی مانند احکام خرید و فروش، مضاربه، شراکت، ارز، سهام، سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی و خارجی، خمس و زکات.

۵ـ احکام ورزشی مانند احکام شرط بندی در مسابقات، شطرنج، مشت زنی، حدود ورزش بانوان و توهین به داوران و بازیگران.

۶ـ احکام نظامی مانند احکام جنگ و جهاد، صلح و دفاع، و جلوگیری از تجاوز به مرزهای زمینی، آبی و هوایی.

۷ـ احکام حقوقی مانند احکام حرف زشت زدن به شاگردان و تنبیه کردن آنان.

۸ـ احکام فرهنگی مانند احکام چاپ و نشر مطالب و کتاب های ضد ارزشی، گوش دادن به رادیوهای بیگانه و پخش نوارها و فیلم های غیر مجاز.

۹ـ احکام اخلاقی (اخلاق اجتماعی) مانند احکام غیبت از مسؤولین، نقل خبرهایی که راست بودن آن ها معلوم و تأیید نشده است، و لاف زنی و خالی بندی و زیر پای دیگران را خالی کردن.

۱۰ـ احکام تربیتی مانند احکام مریدسازی و مریدبازی، تربیت دیگران بدون داشتن مطالعات تربیتی و تربیت کردن یک بعدی انسان ها.

در ضوابط حاکم بر«روابط انسان با طبیعت»، این احکام می توانند مورد توجه باشند:

۱ـ احکام بهداشتی مانند احکام آلوده نکردن آب و هوا، و حفظ بهداشت محیط زیست.

۲ـ احکام کشاورزی مانند احکام قطع درختان و تخریب جنگل ها برای انجام امور کشاورزی.

۳ـ احکام صنعتی مانند احکام استفاده از معادن بدون اجازه از دولت.

آن چه گفته شد، نمونه هایی از ضوابط و احکام حاکم بر روابط انسان است که در تمامی حرکات و سکنات او جاری و ساری و نشان دهنده ی ضرورت فراگیری احکام و به کارگیری آن در همه ی شؤون زندگی است و کسانی که نمی توانند در این زمینه اجتهاد یا احتیاط کنند، تقلید از مجتهد جامع الشرائط برای آنان ضرورت می یابد.

باری، بیان ضرورت فراگیری احکام و تقلید از مجتهد جامع الشرائط به زبانی آسان و با ذکر مثال های فراوان و مبتنی بر منطق استدلالیان و برای دانش آموزان، یکی از اصول مهم تدریس و آموزش احکام است که در این زمان و با این موج شبهات در میان جوانان، باید مورد توجه جدی استادان و معلمان احکام قرار گیرد، زیرا بیان احکام بدون آن، شاید آب در هاون کوفتن و بدون هیچ پژواکی در فضای ذهن دانش آموزان به فراموشی گراییدن باشد.

داشتن نگاه تربیتی و هدایتی

حدود ۱۵ سال پیش برای خواهران معلم درس احکام تدریس می کردم. یک روز، پس از پایان کلاس، خواهری نزدم آمد و پرسید: «آیا از نظر شرعی، زن باید حقوق دریافتی خود را به همسرش بدهد؟» به ایشان عرض کردم: «مخارج خانه و هزینه های زندگی و نفقه زن بر عهده ی شوهر است، حتی اگر زن برای خودش درآمد و حقوقی نیز داشته باشد. بنابراین بر زن واجب نیست که حقوق خویش را به شوهرش بدهد؛ ولی گاه ممکن است نپرداختن حقوق به همسر موجب شود تا اختلاف هایی در روابط زناشویی پدیدار کند و کدورت هایی را در زندگی به بار آورد.» پاسخم که به این جا رسید، ناگهان بغضش ترکید و اشک از دیدگانش جاری شد و گفت: «آری، اختلاف های شدیدی بین ما به وجود آمده و نشاط و طراوت زندگی از خانه ی ما رخت بر بسته است، زیرا شوهرم به من می گوید: باید حقوق معلمی خود را به من بدهی تا در زندگی خرج کنم. اما من از این کار خود داری می کنم و او نیز از این کارم عصبانی شده و می گوید:پیوند زندگی با تو را از هم می گسلم»

به ایشان گفتم: «فکر می کنی ـ در صورت داشتن عمر طبیعی ـ تا چند سال دیگر بتوانی حقوق دریافت نمایی؟» پاسخ داد: «حدود ۵۰ سال.» به او گفتم: «ماهیانه چه قدر حقوق می گیری و چند فرزند داری؟» در آن زمان جواب داد: «ماهی شش هزار تومان و سه فرزند دارم.» در همان جا برای ایشان محاسبه ای کردم و گفتم: «حقوق دریافتی شما در تمام این مدت فقط سه میلیون و ششصد هزار تومان خواهد شد. آیا حاضر هستی و راضی می شوی برای این مقدار پول، همه ی زندگی و سه فرزند خود را از دست بدهی؟» پاک اندیشانه پاسخ داد: «نه، حاج آقا!» دوباره به ایشان عرض کردم: «دادن حقوقتان به همسرتان بر شما واجب نیست و شوهرتان کار درستی انجام نمی دهند و حتی در حق شما ظلم می کند اما شما از حق و حقوق خویش گذشت کنید و برای سامان یافتن و باطراوت شدن زندگیتان و بی پناه نشدن فرزندانتان، حقوق معلمی خود را فعلاً به همسرتان بدهید، به آن امید که روزی نگاهش به زندگی نگاهی واقع بینانه و عادلانه و خردورزانه شود و شما مادران بهتر از ما می دانید که برای فرزندان، به ویژه دختران، هیچ چیز نمی تواند جانشین قلب پرمهر و دستان پرمحبت و نگاه پرلطف مادران گردد.»

درحالی که گفته هایم را تأیید و اشک هایش را پاک می کرد، گفت: «از این پس، برای سامان یافتن زندگی ام و بی پناه نشدن فرزندانم حقوقم را به همسرم خواهم داد.»

هدف از یاد کردن این خاطره آن است که در آموزش احکام باید نگاهی تربیتی و هدایتی نیز داشته باشیم و فقط به بیان احکام و پاسخ به مسائل شرعی دانش آموزان نپردازیم، زیرا امکان دارد که در مواردی باعث بروز مشکلات و یا حتی فتنه هایی شود. به عنوان مثال، اگر در مورد سؤال یاد شده، تنها حکم شرعی آن پاسخ داده و یا حتی به این خواهر معلم گفته می شد که نباید حقوق خود را به همسرت بدهی و وظیفه ی اوست که هزینه های زندگیش را تأمین کند و چه بد می کند که