پاورپوینت کامل علم واجب کدام است؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علم واجب کدام است؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علم واجب کدام است؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علم واجب کدام است؟ ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
>
شرافت تحصیل علم
کسب علم در اسلام از اهمیت و ارزش بسیار بالایی برخوردار است و در مورد اهمیت و شرافت تحصیل علم آیات و اخبار فراوانی وارد گردیده است؛ مانند:
«إِنَّما یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء – از بین بندگان خدا، تنها علما هستند که از خداوند می ترسند.» (فاطر،۲۸)
«هَلْ یسْتَوِی الَّذینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یعْلَمُون – آیا کسانی که عالم هستند با کسانی که عالم نیستند یکسانند؟!!» (زمر،۹)
«وَ تِلْک الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ – ما در قرآن مثال ها از برای مردمان بیان می کنیم که آن ها را جز اهل علم نمی فهمند.» (عنکبوت،۴۳)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «أَعْلَمُ النَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النَّاسِ إِلَی عِلْمِهِ وَ أَکثَرُ النَّاسِ قِیمَهً أَکثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَقَلُّ النَّاسِ قِیمَهً أَقَلُّهُمْ عِلْماً – داناترین مردم کسی است که علم دیگران را به علم خود ضمیمه نماید و گران قیمت ترین مردم کسی است که علمش از دیگران بیشتر باشد و کم ارزش ترین مردم کسی است که علمش از دیگران کمتر باشد.»[۱]
و نیز فرمود: «مَنْ سَلَک طَرِیقاً یطْلُبُ فِیهِ عِلْماً سَلَک اللَّهُ بِهِ طَرِیقاً إِلَی الْجَنَّهِ وَ إِنَّ الْمَلَائِکهَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ وَ إِنَّهُ لَیسْتَغْفِرُ لِطَالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِی السَّمَاءِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ حَتَّی الْحُوتُ فِی الْبَحْرِ وَ فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَی الْعَابِدِ کفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَی سَائِرِ النُّجُومِ لَیلَهَ الْبَدْرِ وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَهُ الْأَنْبِیاءِ إِنَّ الْأَنْبِیاءَ لَمْ یوَرِّثُوا دِینَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَکنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ – کسی که در راه آموختن علم گام بردارد، خداوند او را به راه بهشت خواهد برد، و به درستی که فرشتگان بال های خود را برای طالب علم از روی رضایت می گسترانند، و آن چه در آسمان ها و زمین است همه، حتی ماهیان دریا برای طالب علم درخواست آمرزش می کنند، و همانا برتری دانشمند بر کسی که بسیار عبادت می کند مانند برتری (فروغ) ماه در شب چهاردهم بر (پرتو) ستارگان است و به راستی که دانشمندان، وارثان پیامبرانند، و پیامبران الهی درهم و دیناری به میراث نمی گذارند بلکه میراث آن ها علم و دانش است، پس کسی که از علوم آنان چیزی فرا بگیرد بهره فراوانی برده است.»[۲]
تحصیل علم واجب است
یکی از واجبات مهم که جنبه ی زیر بنایی نسبت به انجام واجبات دیگر و ترک محرمات دارد، تحصیل علم است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَی کلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَه – فراگیری علم بر هر مسلمانی واجب است.»[۳]
در همین رابطه عالم اخلاقی جناب حاج ملا احمد نراقی در کتاب شریف معراج السعاده در بیان رذایل قوه عاقله اشاره به جهل بسیط نموده و چنین می فرمایند:
«خالی بودن نفس از علم، و اتّصاف آن به جهل، بدون این که خود را عالم بپندارد، یعنی بر او مشتبه نشده باشد، و اعتقاد دانستن را نداشته باشد اگرچه در ابتدای امر، این صفت مذموم نیست بلکه ممدوح است، زیرا که آدمی تا به جهل خود بر نخورد و نداند که نمی داند در صدد تحصیل علم بر نمی آید. بلی باقی بودن بر این مقام و ماندن بر جهل و ثبات بر آن، از رذائل عظیمه است، که دفع آن لازم و بقای آن از جمله مهلکات است و کسی که متّصف به این صفت باشد باید سعی در ازاله آن کند، و تأمل کند در قبح جهل و حکم عقل به این که جاهل، فی الحقیقه انسان نیست، و اگر آن را انسان گویند به جهت مشابهت صورت است که با انسان دارد، زیرا که: انسان در سایر چیزها که به جز علم و دانش است، از جسمیت و غضب و شهوت و بصر و سمع و صوت و غیر این ها، با سایر حیوانات شریک است، و فضیلت انسان بر سایرین، به علم و معرفت است. پس، اگر آن را نیز نداشته باشد حیوانی خواهد بود مستقیم القامه. و از این جهت است که: اگر شخصی عامی در مجلس مباحثه علماء و محاورات ایشان بنشیند و از اقوال ایشان چیزی نفهمد، نسبت به ایشان با چهار پایان فرقی ندارد. و چون این را فهمید تأمل کند که چه هلاکتی از این بالاتر، و چه صفتی از این بدتر که او را از حدود انسانیت خارج و در زمره بهایم داخل نماید. و بعد از آن تتبّع نماید در آیات و اخباری که در مذمت جهل و نادانی رسیده. و در بعضی از احادیث آن را موجب دخول در آتش فرموده اند.»[۴]
تحصیل کدام علم واجب است؟
با توجه به تأکید آیات و روایات بر فراگیری علم و با توجه به این که امتیاز انسان از حیوان به علم و دانش اوست؛ این سؤال مطرح می شود که منظور از علمی که این همه به آن سفارش شده است، کدام علم است؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَهٌ آیهٌ مُحْکمَهٌ أَوْ فَرِیضَهٌ عَادِلَهٌ أَوْ سُنَّهٌ قَائِمَهٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فهُوَ فَضْلٌ – همانا علم سه چیز است: آیه محکم، فریضه عادله، سنت پا برجا، و غیر از این ها فضل است.»[۵] به عبارت دیگر یعنی: علم فقط سه تا است: علم اصول اعتقادات، علم اخلاق و علم فقه و آن چه جز این سه باشد، آن فضیلت است.
حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در شرح این حدیث شریف فرموده اند:
«بدان که «آیه محکمه» عبارت است از علوم عقلیه و عقاید حقه و معارف الهیه. و «فریضه عادله» عبارت است از علم اخلاق و تصفیه قلوب. و «سنّت قائمه» عبارت است از علم ظاهر و علوم آداب قالبیه. و دلیل بر این ترتیب آن است که کلمه «آیه» که به معنی «نشانه» است مناسب با علوم عقلیه اعتقادیه است، زیرا که آن علوم نشانه های ذات و اسماء و صفات و دیگر معارف است و سابقه ندارد که در علوم دیگر به آیت یا نشانه تعبیر شود… و اما دلیل بر آن که «فریضه عادله» راجع به علم اخلاق است، توصیف فریضه است به «عادله» زیرا که خُلْقِ حَسَن، چنانچه در آن علم مقرر است، خروج از حد افراط و تفریط است، و هر یک از دو طرف افراط و تفریط مذموم، و «عدالت»، که حد وسط و «تعدیل» بین آن هاست، مستحسن است… پس، «عادله» بودن فریضه دلالت کند بر آن که آن منطبق بر علم اخلاق است. چنان چه «فریضه» بودن نیز خالی از اشعار نیست. زیرا که «فریضه» در مقابل «سنت»، که راجع به قسم سوم است، آن است که عقل را راهی به ادراک آن باشد، چنانچه علم اخلاق چنین است، به خلاف سنت که راجع به تعبد صرف است و عقول از ادراک آن عاجزند و به همین جهت گوییم که «سنّت قائمه» راجع به علوم تعبدیه و آداب شرعیه است که تعبیر به «سنّت» شده است، و عقول به حسب نوع از ادراک آن ها عاجز است، و طریق اثبات و فهم آن ها سنّت است، چنانچه تعبیر و توصیف سنّت به «قائمه» نیز مناسب با همان واجبات شرعیه است، زیرا که «اقامه» واجبات و بر پا داشتن و «اقامه» صلواه (نماز) و زکواه و غیر آن، تعبیر شایع صحیحی است. و این کلمه در آن دو علم دیگر به کار برده نمی شود، و تعبیر از آن ها به آن غیر صحیح است. این غایت آن چیزی است که به حسب مناسبات می توان تطبیق نمود.»[۶]
در روایت دیگری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند علم بر دو نوع است:
«الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان»[۷]
از این دو روایت و روایات بسیار زیاد دیگری که در این باب وارد شده اند معلوم می شود که منظور از علمی که تحصیل آن واجب است، علم دین می باشد که خود به سه رشته اصول عقائد، علم اخلاق و علم فقه تقسیم می شود. البته در روایات به یادگیری بعضی از علوم دیگر مانند پزشکی و… نیز تشویق و ترغیب نموده اند که دلالت آن ها «واجب کفایی» بودن این علوم است چنانچه فقهای عظام بر آن فتوی داده اند.
شهید مطهری این موضوع را به زیبایی تبیین نموده و در این خصوص فرموده اند:
بعضی علم ها واجب عینی است؛ یعنی خود آن علم به عنوان یک اعتقاد بر هر مسلمانی لازم و واجب است، مثل: معرفه اللَّه، علمِ «بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیوْمِ الْآخِر(نساء،۱۳۶)»، آن مقدار که مقدمه ایمان یا از شرایط ایمان است، چون ایمان در اسلام گرایش «عَنْ علمٍ» است نه گرایش «عَنْ تقلیدٍ». این علم واجب عینی است. این را همه ی علما ذکر کرده اند. پس «طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَهٌ» قدر مسلّم شامل آن علم هایی که از شرایط ایمان است، هست. از این که بگذریم، باید ببینیم که [علم فریضه] چیست؟
… علم یا خودش هدف است و یا مقدمه است برای هدفی. هرجا که خودش هدف است واجب است، مثل همین اصول عقاید. هرجا هم که خودش هدف نیست، اگر هدفی از هدف های اسلامی متوقف به آن باشد، از باب مقدمه ی واجب، واجب می شود. خود فقها این سخن را می گویند که آموختن مسائل، واجب مقدّمی ولی واجب تهیؤی است و به اصطلاح واجب نفسی تهیؤی است، یعنی آن چیزی که بر ما واجب است عمل کردن است. مثلًا ما باید نماز بخوانیم، ولی این که انسان بخواهد درست نماز بخواند، بدون این که مسائل نماز را بداند امکان ندارد. پس برای این که انسان برای خواندن نماز آماده شود، یعنی بتواند نماز را صحیح بخواند، واجب است مسائل نماز را یاد بگیرد.
اختصاص به نماز و روزه و این گونه تکالیف ندارد. هر وظیفه ای از وظایف اسلامی که نیازمند به علم باشد، همان علم برایش واجب می شود به عنوان یک واجب نفسی تهیؤی؛ یعنی واجبی که ما را آماده می کند برای واجب دیگر، واجبی که نوعی واجب مقدّمی است. علم اخلاق هم طبعاً [یک واجب نفسی تهیؤی است.]
اسلام از ما «یزَکیهِمْ» می خواهد، تزکیه نفس می خواهد. آن هم که بدون علم ممکن نیست. پس آموختن مسائل روانی و اخلاقی، مقدمتاً برای این که تزکیه نفس حاصل بشود لازم است.
همچنین وقتی ما باید یک سلسله دستورات را از قرآن بیاموزیم، بدیهی است آموختن خود قرآن و تفسیر آن واجب است.
دایره ی علم؛ آن وقت توسعه پیدا می کند که ما گذشته از واجب های عینی یک سلسله واجب های کفایی داریم، یعنی واجب هایی که باید براساس تقسیم کار صورت بگیرد. نظیر این که وجود پزشک لازم است، پس علم پزشکی واجب کفایی است، یعنی واجب است به طور وجوب کفایی که در میان مردم به قدر کفایت پزشک باشد که بیماران به آن ها مراجعه کنند. پزشک که بدون علم نمی شود و یا همین جور از زمین نمی روید، از آسمان هم که نمی افتد، همین انسان ها باید پزشک بشوند، پس باید علمش را بیاموزند. آن که اسلام می خواهد این است که پزشک لازم است، ولی بدیهی است که مقدمه اش را هم باید تهیه کرد. این است که علم پزشکی واجب کفایی است. حدش چیست؟ حد معین ندارد. در هر زمانی به هر حدی که امکان دارد، به همان حد واجب است. یک زمان بر مردم واجب بود قانون بوعلی را بخوانند، امروز واجب است که یک چیز دیگر بخوانند چون بهتر از آن آمده.
… مثال دیگر:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 