پاورپوینت کامل یهودی زاده ها ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یهودی زاده ها ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یهودی زاده ها ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یهودی زاده ها ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

>

اشاره

در شماره قبل طی مقاله ای با عنوان «عربستان و شیعیانش» به وضعیت اجتماعی، سیاسی و مذهبی عربستان و موقعیت این کشور در جهان اسلام و نیز به طور ویژه به بررسی جایگاه و موقعیت آینده شیعیان در این کشور و همچنین ساختار قدرت در آل سعود پرداختیم.

مقاله حاضر که در شماره ۷۵ نشریه «ایام»[۱] منتشر شده است، ارتباط زیادی با مباحث مطرح شده در شماره قبل دارد. به همین دلیل بر آن شدیم تا این مقاله را در این شماره از نظر شما بگذرانیم.

نوکران انگلیس

سرزمین حجاز با وجود مسجد الحرام که کعبه آمال تمامی مسلمانان جهان است و مدینه الرسول، در نزد مسلمانان از جایگاهی بس رفیع برخوردار است. استعمار بریتانیا با شناخت از این مساله و این که حجاز از جنبه استراتژیکی در منطقه خاورمیانه حائز اهمیت فراوانی است، توجه شایانی به این منطقه نمود و سیاست و دیانت آن خطه را به استثمار کشاند و از این رهگذر در کوتاه مدت ضربه سختی به حکومت عثمانی وارد ساخت و در درازمدت ضمن استفاده از منابع زیرزمینی آن سعی در بیمه نمودن حکومت صهیونیستی کرد.

نسب خاندان آل سعود و محمدبن عبدالوهاب

بنا به آن چه ناصرالسعید می گوید در سال ۸۵۱ ه- کاروانی از تیره مسالیخ از قبیله عنزه به عراق رفت تا خواربار بخرد و به نجد بیاورد. سرپرست کاروان شخصی بود به نام سحمی پسر هذلول، این کاروان گذارش به بصره افتاد، افراد کاروان به تاجر خواربارفروشی که یک نفر یهودی بود مراجعه کردند، نام این یهودی مردخای پسر ابراهیم بن موشی بود.[۲] وقتی رئیس کاروان خود و کاروانیان را معرفی کرد که از تیره مسالیخ و از قبیله عنزه هستند، تاجر یهودی گفت که من نیز از همان تیره و قبیله ام و خواربار بسیاری به کاروانیان داد و خود نیز با آنان به حجاز بازگشت و همه جا خود را از تیره مسالیخ می شناسانید.

وی جد اعلای آل سعود است. بعضی از مورخان جیره خوار تاریخ، پدربزرگ عائله سعودی (مردخای بن ابراهیم بن موشی یهودی) را به قبیله عنزه و عشیره مسالیخ منسوب نمودند تا آن جا که یک نفر دروغ پرداز و مفتری (مدیر کتابخانه های مملکت سعودی) موسوم به محمدامین تمیمی برای خاندان سعودی و خاندان عبدالوهاب شجره نامه ای درست کرد و آن ها را در یک شجره با هم ادغام کرد به پندار این که آن ها اصلاً از شجره نبوی هستند.[۳]

یکی از فرزندان مردخای پسری بود که از بصره با او آمده بود و نامش «ماک رن» بود که به اندک تغییری آن را عربی کرد و «مقرن» نامیدند. مقرن فرزندی آورد که او را محمد و سپس سعود نامیدند و این همان است که خاندان سعودی خود را به نام او مشهور ساختند تا نام پدران یهودی شان فراموش گردد و از یادآوری نام اجداد دیگرشان خودداری کردند از ترس آن که بسیاری از مردم، اصل یهودی گری ایشان را به یاد بیاورند. بعد از این سعود دارای پسرانی شد که از جمله ایشان مشاری و ثنیان و بعد از آن محمد است و از این جا فصل دوم تاریخ این خاندان یهودی که بعداً به آل سعود معروف شدند، آغاز می گردد.

محمد بن سعود در روستای غصبی درعیه که مساحتش بیش از ۳ کیلومتر مربع نبود، باقی ماند و خود را به عنوان امام محمد بن سعود ملقب ساخت و در این جا بود که این امام با امام دیگری ملاقات کرد به نام محمد بن عبدالوهاب که به داعی وهابی گری معروف است.[۴]

البته اختلاف است پیرامون شجره آل سعود و این که از مسلمانان به شمار می آیند یا بنابر آن چه ناصرالسعید بدان پافشاری می کند، ریشه ای یهودی دارند. ملک فیصل در دهه ۶۰ میلادی تلویحاً بدان چه ناصرالسعید مدعی است اذعان کرده است؛ رادیو صوت العرب و رادیو صدای انقلاب یمن در دهه ۶۰ اعلام کردند خاندان سعودی یهودی هستند و شخص فیصل نیز منکر قضیه نشده و گفت: قرابت و خویشاوندی خاندان سعودی با یهود قرابت سامی است.

به گفته برخی از مورخان، نیاکان محمدبن عبدالوهاب از یهودیان دوغی ترکیه بوده و نام جد اعلای وی شولمان قرقوزی بوده است که پس از عزیمت به شام و تغییر نام خود به سلیمان مورد شناسایی و حمله قرار گرفته و به مصر گریخته و سپس با طرد از این کشور، به مکه و پس از آن به نجد و شهر عینیه رفته و در آن جا سکونت گزیده و بومی گردید[۵] و به فروش متاع دین پرداخت.

محمد بن عبدالوهاب در آغاز قرن دوازدهم هجری به سال ۱۱۱۱ هجری در شهر عینیه در سرزمین نجد متولد شد. پدرش عبدالوهاب از علمای مذهب حنبلی و قاضی آن شهر بود.مستر همفر جاسوس بریتانیایی در کشورهای اسلامی در مورد محمد بن عبدالوهاب می گوید: «وی جوان مغروری بود که خود را مجتهدی آگاه تر از امامان چهارگانه اهل سنت می دانست و برای هیچ یک از مذاهب اهل سنت و حتی دیدگاه های خلفای اولیه، اصالتی قائل نبود و زمینه بسیار مناسبی برای ایجاد مکتبی جدید داشت و من با تشویق او به احیای دوباره دین اسلام و جعل خوابی دروغین مبنی بر این که پیامبر تو را به آشکار ساختن عقایدت فراخوانده است، برانگیختم.»[۶]

محمد بن عبدالوهاب که در پی احیای نظرات ابن تیمیه بود، با استقبال مواجه نمی گشت و هر از چند گاهی مجبور به هجرت از شهری به شهر دیگر بود تا این که پس از بیرون رانده شدن از عینیه رهسپار درعیه گردید و این در سال ۱۱۶۰ هجری بود. وی به خانه مردی به نام عبدالله بن سویلم فرود آمد. در آن وقت امیر درعیه محمد بن سعود (جد آل سعود) بود. محمد بن سعود به سفارش همسرش موضی دختر ابی وحطان، محمد بن عبدالوهاب را مورد حمایت قرار داد و این دو به جهت جنگ با مخالفان و امر به معروف و نهی از منکر و اقامه شعائر دین با هم بیعت کردند.[۷]

و به این بهانه شهرها و قریه های اطراف را به تصرف خود درآوردند و بنا شد حکومت سیاسی با محمد بن سعود و فرزندانش باشد و مرجعیت دینی نیز در اختیار محمد بن عبدالوهاب و فرزندانش قرار بگیرد. محمد بن عبدالوهاب از جایگاه ممتازی نزد امیر نجد برخوردار بود و وی تمامی کارها را با اجازه شیخ محمد بن عبدالوهاب انجام می داد.

آلوسی می گوید که نظیر اطاعت مردم نجد از دستورهای شیخ محمد برای هیچ یک از علما پیش نیامد و این امری عجیب است. پیروان تا به امروز وی را به منزله یکی از پیشوایان چهارگانه می دانند و اگر کسی وی را به بدی یاد کند، او را به قتل می رسانند. پس از آن که پیروان شیخ محمد، شهر ریاض را فتح کردند و بلادشان وسعت یافت و راه ها امن شد و همه گردنکشان را به اطاعت خویش درآوردند؛ شیخ، کارهای مردم و اختیار اموال و غنائم را به عهده عبدالعزیز پسر محمدبن سعود واگذار کرد و خود به عبادت و تدریس پرداخت، اما عبدالعزیز و پدرش محمد دست از او نکشیدند و تمام کارها با نظر و دستور وی انجام می یافت. وضع به همین منوال بود تا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.