پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :

>

اشاره

پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint و چرایی تدریجی بودن آن و همچنین این که قرآن فرموده است در آن منافعی هست باعث شده تا عده ای به شبهه افکنی در موضوع حرمت آن بپردازند. به همین دلیل دو مبحث ابتدا از تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و سپس از تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی، در موضوعات ذکر شده می آوریم و در انتها به چند نکته با استفاده از روایات اشاره خواهیم کرد.

قسمت اول از تفسیر نمونه؛ مراحل تدریجی پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint

شرابخواری و میگساری در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلای عمومی در آمده بود، تا آن جا که بعضی از مورخان می گویند عشق عرب جاهلی در سه چیز خلاصه می شد: «شعر و شراب و جنگ!» و نیز از روایات استفاده می شود که حتی بعد از پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint مساله ممنوعیت آن برای بعضی از مسلمانان فوق العاده سنگین و مشکل بود، تا آن جا که می گفتند: «ما حرم علینا شی ء اشد من الخمر – هیچ حکمی بر ما سنگین تر از پاورپوینت کامل تحریم شراب ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint نبود.»[۱]

روشن است که اگر اسلام می خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد ممکن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشه کن کردن میگساری که به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آن ها نفوذ کرده بود، استفاده کرد، به این ترتیب که:

مرحله اول

نخست در بعضی از سوره های مکی اشاراتی به زشتی این کار نمود، چنان که در آیه ۶۷ سوره نحل می خوانیم:

«وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکراً وَ رِزْقاً حَسَناً – از میوه های درخت نخل و انگور، مسکرات و روزی های پاکیزه فراهم می کنید».

در اینجا «سکر» یعنی مسکر و شرابی را که از انگور و خرما می گرفتند، درست در مقابل رزق حسن قرار داده است، و آن را یک نوشیدنی ناپاک و آلوده شمرده است.

مرحله دوم

ولی عادت زشت شرابخواری از آن ریشه دارتر بود، که با این اشاره ها ریشه کن شود، به علاوه شراب بخشی از درآمدهای اقتصادی آن ها را نیز تامین می کرد، لذا هنگامی که مسلمانان به مدینه منتقل شدند و نخستین حکومت اسلامی تشکیل شد، دومین دستور در زمینه منع شرابخواری به صورت قاطع تری نازل گشت، تا افکار را برای تحریم نهایی آماده تر سازد، در این موقع بود که آیه ۲۱۹ سوره بقره نازل گردید:

«یسْئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکبَرُ مِنْ نَفْعِهِما – درباره شراب و قمار از تو سؤال می کنند، بگو: در آن ها گناه و زیان بزرگی است و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد (ولی) گناه آن ها از نفعشان بیشتر است.»

در این آیه ضمن اشاره به منافع اقتصادی مشروبات الکلی برای بعضی از جوامع، همانند جامعه جاهلیت، اهمیت خطرات و زیان های بزرگ آن – که به درجات از منافع اقتصادی آن بیشتر است – یادآوری می شود.

در این آیه منافع و زیان های این دو با هم مقایسه شده و برتری زیان ها و گناه سنگین آن بر منافع آن ها مورد تصریح قرار گرفته است. مسلماً منافع مادی که احیاناً از طریق فروش شراب یا انجام قمار حاصل می شود و یا منافع خیالی که به خاطر تخدیر حاصل از مستی شراب و غفلت از هموم و غموم و اندوه ها به دست می آید در برابر زیان های فوق العاده اخلاقی و اجتماعی و بهداشتی این دو بسیار ناچیز است. بنا بر این هیچ انسان عاقلی به خاطر آن نفع کم به این همه زیان تن در نمی دهد.

«اثم» در اصل، به معنی کندی و عقب افتادن است، و از آن جا که گناهان، انسان را از رسیدن به خیرات، عقب می اندازد این واژه بر آن اطلاق شده است… به هر حال، اثم به هر کار و هر چیزی گفته می شود که حالتی در روح و عقل به وجود می آورد، و انسان را از رسیدن به نیکی ها و کمالات باز می دارد، بنا بر این وجود«اثم کبیر» در شراب و قمار، دلیل بر تاثیر منفی این دو در رسیدن به تقوا و کمالات معنوی و انسانی است.

مرحله سوم

به دنبال آن در آیه ۴۳ سوره نساء به مسلمانان صریحاً دستور داده شد که: در حال مستی هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خدای خود چه می گویند.

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکاری حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ – ای کسانی که ایمان آورده اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می گویید.»

البته مفهوم این آیه آن نبود که در غیر حال نماز، نوشیدن شراب مجاز بود، بلکه برنامه همان برنامه تحریم تدریجی و مرحله به مرحله بود، و به عبارت دیگر این آیه نسبت به غیر حال نماز، سکوت داشت و صریحاً چیزی نمی گفت.

مرحله چهارم و نهایی

آشنایی مسلمانان به احکام اسلام و آمادگی فکری آن ها برای ریشه کن ساختن این مفسده بزرگ اجتماعی که در اعماق وجود آن ها نفوذ کرده بود، سبب شد که دستور نهایی با صراحت کامل و بیان قاطع که حتی بهانه جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند نازل گردید.

«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ – ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام [نوعی بخت آزمایی ]، پلید و از عمل شیطان است، از آن ها دوری کنید تا رستگار شوید!» (مائده/۹۰)

جالب توجه این که در این آیه با تعبیرات گوناگون ممنوعیت این کار مورد تاکید قرار گرفته است:

۱- آیه با خطاب «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده. اشاره به این که مخالفت با این حکم با روح ایمان سازگار نیست.

۲- بعد از آن کلمه «إِنَّمَا» که برای حصر و تاکید است به کار رفته.

۳- شراب و قمار هم ردیف انصاب (بت هایی که شکل مخصوصی نداشتند و تنها قطعه سنگی بودند) ذکر شده است و نشان می دهد، خطر شراب و قمار به قدری زیاد است که در ردیف بت پرستی قرار گرفته، به همین دلیل در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم: «شَارِبُ الْخَمْرِ کعَابِدِ الْوَثَنِ – شراب خوار همانند بت پرست است»[۲]

۴- شراب و قمار و همچنین بت پرستی و از لام (یک نوع بخت آزمایی)؛ همگی به عنوان رجس و پلیدی شمرده شده اند «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ».

۵- تمام این اعمال جزء اعمال شیطانی قلمداد شده است «مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ».

۶- سرانجام فرمان قاطع برای اجتناب از آن ها را صادر کرده و می فرماید: «فَاجْتَنِبُوهُ».

ضمناً باید توجه داشت که اجتناب مفهومی رساتر از نهی دارد، زیرا معنی اجتناب فاصله گرفتن و دوری کردن و نزدیک نشدن است که به مراتب از جمله ی «ننوشید» رساتر می باشد.

۷- در پایان این آیه می فرماید: این دستور به خاطر آن است که شما رستگار شوید. «لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ». یعنی بدون آن رستگاری ممکن نیست.

۸- در آیه بعد به پاره ای از زیان های آشکار شراب و قمار پرداخته نخست می فرماید: «شیطان می خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما تخم عداوت و دشمنی بپاشد و از نماز و ذکر خدا باز دارد.

«إِنَّما یرِیدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَکمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ وَ یصُدَّکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ»

۹- در پایان این آیه به عنوان یک استفهام تقریری، می گوید: «آیا شما خودداری خواهید کرد؟» «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ».

یعنی پس از این همه تاکید باز جای بهانه جویی یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقی مانده است؟! و لذا می بینیم که حتی«عمر» که تعبیرات آیات گذشته را به خاطر علاقه ای که (طبق تصریح مفسران عامه) به شراب داشت وافی نمی دانست، پس از نزول این آیه، گفت که این تعبیر کافی و قانع کننده است.

۱۰- و در آیه سوم به عنوان تاکید این حکم، نخست به مسلمانان دستور می دهد که خدا و پیامبرش را اطاعت کنند و از مخالفت او بپرهیزند. «وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا».

و سپس مخالفان را تهدید می کند که اگر از اطاعت فرمان پروردگار سر باز زنند، مستحق کیفر و مجازات خواهند بود و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وظیفه ای جز ابلاغ آشکار ندارد. «فَإِنْ تَوَلَّیتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلی رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِینُ».

دلیلی دیگر بر حرمت شراب

* دقت بفرمایید که طبق آیه سوم سوره مائده، انصاب و ازلام حرام است و قرار گرفتن شراب در کنار آن ها نشان دهنده حرمت آن است.

«حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیهُ وَ النَّطِیحَهُ وَ ما أَکلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکیتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلام. .. – گوشت مردار و خون و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آن ها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده، مگر آن که (به موقع بر آن حیوان برسید و) آن را سر ببرید و حیواناتی که روی بت ها (یا در برابر آن ها) ذبح شوند (همگی) بر شما حرام است و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمایی، تمام این اعمال فسق و گناه است. ..»

(پایان مطلب تفسیر نمونه، ج ۲ ص۱۱۹ و ج ۴، ص۲۶۰ و ج ۵، ص۷۰ تا ۷۳)

قسمت دوم از تفسیر تسنیم

برخی مضرات

در آیه «إِنَّما یریدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَکمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ وَ یصُدَّکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُون – شیطان می خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا خودداری خواهید کرد؟!» شراب در ایجاد دشمنی میان مردم و بازداشتن آنان از ذکر خدا و نماز مؤثر دانسته شده است. (ج۱۱ ص۵۹)

مراد از اثم

«اِثم» در «فیهِما إثمٌ کبیر» به معنای گناه است، از این رو آیه بر حرمت شراب و قمار دلالت می کند. اگر اثم به قرینه تقابل با نفع، به معنای ضرر می بود، باید فقط مقدار زیان بارش حرام باشد، در حالی که شراب و قمار، خواه کم یا زیاد و زیان بار یا بی زیان حرام است، چنان که درباره شراب و مانند آن آمده است: «فَمَا أَسْکرَ کثِیرُهُ فَقَلِیلُهُ حَرَام.»[۳]

درباره ملاک کلامی این حکم فقهی می توان گفت که خمر و میسر زیانبارند و همین جهت می تواند فی الجمله ملاک ثبوت حکم باشد؛ ولی ملاک حرمتشان زیانباری فعلی آن دو نیست تا به کار گرفتن کم آن ها به سبب زیانبار نبودنشان حرام نباشد. آری اگر ملاک حرمت چیزی ضرر فعلی باشد، به مقداری که ضرر دارد مصرف آن حرمت دارد نه کمتر از آن، چون حکم معلّل در ثبوت و سقوط، دائر مدار علت خود است.

به گفته برخی مفسران، آیه مورد بحث بر حرمت شراب و قمار دلالت ندارد، زیرا منظور از «إثم» به قرینه مقابله با منفعت، «ضرر» است: «قُل فیهِما إثمٌ کبیرٌ ومَنافِعُ لِلنّاس»، بنابراین آن چه ضرر محض دارد حرام است؛ اما آن چه هم ضرر و هم منفعت دارد، حرام نیست و آن چه مصرف کم آن زیانبار نیست، نباید حرام باشد. آن ها در این باره به اجتهاد صحابه نیز تمسک کرده اند.[۴]

در پاسخ باید گفت که:

اوّلاً منفعت در «ومَنافِعُ لِلنّاس» منفعت حلال، عقلایی، حقیقی و امضا شده ازطرف شارع نیست، بلکه مراد منفعت به پندار مردم حجاز است. نشانه اش آن که خداوند متعالی از شراب و قمار به صورت مطلق، به پلید و عمل شیطان بودن یاد کرده است: «إنَّمَا الخَمرُ والمَیسِرُ والأنصابُ والأزلامُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّیطان»(مائده،۹۰) و هرگز پلیدی محض و کار شیطان، منفعت حقیقی ندارد.

ثانیاً بر فرض که سود آن ها حقیقی باشد و منفعت حقیقی برخی از اشیا با رجس و خبیث بودن آن ها جمع شود؛ لیکن واژه «اِثم» در کاربردهای قرآنی به معنای گناه است نه ضرر؛ مانند: «وَ إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ – و هنگامی که به آنها گفته شود: «از خدا بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر می شود)، و لجاجت و تعصب، آن ها را به گناه می کشاند.» (بقره، ۲۰۶)

«تَظاهَرُونَ عَلَیهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوان – در این گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک می نمایید.» (بقره، ۸۵))

«فَمَنِ اضْطُرَّ فی مَخْمَصَهٍ غَیرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْم – پس هر که در گرسنگی گرفتار شود، بی آن که میل به گناه داشته باشد» (مائده، ۳)

«وَ مَنْ یکتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُه – شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند، پس بی شک قلبش گناهکار است» (بقره، ۲۸۳)

«أَفَّاک أَثیم – دروغ پرداز گناه پیشه» (شعراء، ۲۲۲ – جاثیه، ۷)

«مُعْتَدٍ أَثیمٍ – متجاوز و گنهکار است» (قلم، ۱۲ و مطففین، ۱۲)

و در آیه مورد بحث نیز به معنای حرام است نه ضرر، زیرا سؤال مردم از حکم شرعی شراب و قمار بوده است و از فعل مضارع که نشان استمرار سؤال است، برمی آید که فهمیدن حکم شرعی آن دو خواسته مسلمانان آن عصر بوده است و با بیان برخی از آثار نسبی خمر و میسر و اعتراف به منافع آن دو، چه حکمی برای توده سؤال کننده روشن می شود؟

ثالثاً قرآن کریم انسان ها را از هر گونه اثم و گناه ظاهری یا باطنی برحذر داشته است:

«قُل اِنَّما حَرَّمَ رَبِّی الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وما بَطَنَ والإثمَ والبَغی» (اعراف، ۳۳)

«وذَروا ظاهِرَ الاِثمِ وباطِنَهُ إنَّ الَّذینَ یکسِبونَ الإثمَ سَیجزَونَ بِما کانوا یقتَرِفون» (انعام، ۱۲۰)

گناه «در ظاهر» و آشکارا مانند تجاهر به فسق، و گناه «در باطن» و خفا مانند میگساری در خلوت است. گاهی نیز انسان به گناه «ظاهری» مانند بدگویی و غیبت آلوده می شود و زمانی به گناه «باطنی» چون حسد و کینه.

در این دو آیه خداوند از هر چهار قسم آن نهی کرده است؛ آن گاه این دو آیه که قبل از سوره «بقره» نازل شده اند، دو کبرای کلّی برای آیه مورد بحث اند که به مثابه صغرای آن است و بر حرمت خمر و میسر دلالت دارد، از این رو هیچ تردیدی در دلالت آیه بر حرمت خمر و میسر نیست و احتمال عدم اندراج آیه مورد بحث، تحت دو آیه گذشته (۳۳ اعراف و ۱۲۰ انعام) به جهت آن که در محلّ بحث چنین آمد: (فیهِما إثمٌ کبیر) نه «إنّهما إثم کبیر»، ناصواب است، زیرا ظاهر آیه این است که اثم در این دو چیز ثابت و مستقرّ است، پس مشمول منع الهی است.(ج۱۱، ص۶۲)

راز بزرگ بودن گناهِ شراب و قمار

خدای سبحان با تأکید فراوان از شراب و قمار نهی کرده و آن دو را پلید، کار شیطان، مایه دشمنی و مانع ذکر خدا و نماز برشمرده.(مائده، ۹۰ و ۹۱)

و در این آیه نیز از آن دو به گناه بزرگ یاد کرده است: (إثمٌ کبیر) و این نشان گناه مهم بودن آن هاست، زیرا زمام کار میگسار و قمارباز را شهوت و غضب به دست دارند و او را به گناهان دیگر می کشانند. شیخ مفیدِ نقل کرده است: «اگر کسی معاذ الله مست شد، باید محارم او از خلوت کردن با وی اجتناب کنند، چون او همانند درنده ای خطرناک بوده و میگساری منشأ بسیاری از معاصی دیگر است.»[۵] (ج۱۱، ص۶۳)

شرابخوار، مانند بت پرست

خداوند از شرک به گناه عظیم یاد کرده است: «و مَن یشرِک بِاللهِ فَقَدِ افتَرَی إثماً عَظیما»(نساء، ۴۸) و در این آیه از شراب و قمار به «اِثم کبیر»، پس این دو گناه همانند بت پرستی از گناهان بزرگ اند، از این رو کسی که به شرابخواری عادت کرده است، همانند بت پرست است. (چنانچه در حدیثی که قبلاً گذشت آمده است) «شَارِبُ الْخَمْرِ کعَابِدِ الْوَثَنِ.»

برخی مفسّران، گناه خمر و میسر را «کثیر» دانسته اند نه کبیر، زیرا در برابر «منافع» قرار گرفته است که بر کثرت دلالت دارد و شاهد کثیر بودن اثم آن دو این است که چند گناه بر آن مترتب است؛ مانند ایقاع عداوت، بغضاء، صدّ از یاد خدا و منع از نماز، چنان که ده نفر یا ده گروه در زمینه خمر لعنت شده اند.[۶]

لیکن از عظمت گناه به «کبیر» یاد می شود نه کثیر:

«کبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْه» (نساء، ۳۱)

«کبائِرَ الإثم» (شوری، ۳۷)

«حوباً کبیراً»(نساء، ۲)

چنان که در آیه مورد بحث آمده است که: «وإثمُهُما أکبَر» نه اکثر؛ و از سوی دیگر، گرچه کلمه «منافع» جمع است، در عبارت «أکبَرُ مِن نَفعِهِما» مفرد آمده است.(ج۱۱، ص۶۴)

منافع پنداری شراب و قمار

چنان که گذشت، منافع در «ومَنافِعُ لِلنّاس» منفعت واقعی و نفسی نیست که به تأیید شرع و عقلای عالم رسیده باشد و در مقایسه، زیانِ شراب و قمار بیشتر از نفعشان باشد، بلکه مراد سود کاذبی است که مردم جاهل حجاز آن را منفعت می پنداشتند و خداوند به زبان مردم آن عصر از سودهای پنداری آن دو به منافع تعبیر کرده است، زیرا قسمت مهم اقتصاد آنان از راه ساختن و فروش شراب و همچنین قماربازی تأمین می شد و گاهی از این راه، قدرت کاذب نیز فراهم می کردند. از این رو خداوند بی درنگ در مقام سنجش، تعبیر جمع (منافع) را به مفرد تبدیل می کند: «وَ إثمُهُما أکبَرُ مِن نَفعِهِما». در این جا سخن از نفع (مفرد) است نه منافع (جمع)؛ آن هم نفع ظاهری و نسبی نه واقعی و نفسی، چون چیزی که ذاتاً رجس و پلیدی است، هرگز نمی تواند سودمند باشد: «إنَّمَا الخَمرُ والمَیسِرُ… رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّیطانِ فَاجتَن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.