پاورپوینت کامل مبانی فقهی حمایت از تولید ملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبانی فقهی حمایت از تولید ملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی فقهی حمایت از تولید ملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی فقهی حمایت از تولید ملی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

مقدمه

«تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» شعاری است که رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای با بیان آن در نوروز ۱۳۹۱، دورنمای فعالیت های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی یکا یک افراد جامعه را برای سال جاری و آینده کشور، مشخص فرمودند. بنا به تاکید رهبر فرزانه انقلاب بخش عظیم حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی به مردم باز می گردد و نقش افراد جامعه در این حمایت نه تنها کمرنگ تر از دولت و حلقه های اصلی اقتصاد، یعنی کارگران و سرمایه گذاران نیست، بلکه این نقش بسیار اساسی و با اهمیت است، چرا که کم اقبالی افراد جامعه نسبت به تولیدات داخلی ریشه ای فرهنگی دارد و چرخش چرخ های کار و صنعت را با چالش جدی مواجه ساخته و به وابستگی، عقب ماندگی و در نهایت رکود اقتصادی – اجتماعی منجر خواهد شد. از همین روست که مقام معظم رهبری، سهم مردم را در تحقق شعار «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» مهم ترین سهم یعنی مصرف تولیدات داخلی عنوان کردند:

«سهم مردم – که به نظر من از همه ی این ها مهم تر است – مصرف تولیدات داخلی است. ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالایی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی به جد پرهیز کنیم؛ در همه ی زمینه ها: زمینه های مصارف روزمرّه و زمینه های عمده تر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهت گیری و رویکرد، ملت ایران در سال ۹۱ هم بتواند بر توطئه ی دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینه ی اقتصادی فائق بیاید.»[۱]

نکته قابل توجه در این بیانات، بخش پایانی آن است که ایشان ثمره و نتیجه مصرف تولیدات داخلی را، تفوق بر مکر دشمنان و کید بد خواهان در عرصه اقتصادی دانسته اند. بنابراین از دیدگاه ایشان یکی از ابزارهای دشمنان برای سلطه بر کشورهای اسلامی، ابزار اقتصاد و راه مقابله با آن مقاومت اقتصادی یا اقتصاد مقاومتی است که قسمی از جهاد محسوب می شود.

این دستور مقام عظمای ولایت ریشه در مبانی دینی و فقهی شیعه دارد که در این مقاله درصددیم تا ریشه های قرآنی، روایی و فقهی استفاده از کالای داخلی را با بررسی کلمات فقها در این باب و استدلال آنان به آیات و روایات، تا حدی روشن سازیم:

بررسی فقهی

اکثر فقهاء چه از متقدمین و چه از متاخرین، در کتب فقهی خود در بابی به نام کتاب الجهاد به احکام جهاد با اعداء دین و دفاع در برابر هجوم آنان، پرداخته اند که کلمات آنان ناظر به جهاد و دفاع نظامی است و سخنی از استیلاء فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مشرکان و وجوب دفاع در مقابل آن به میان نیاورده اند. علت این امر آن است که در اعصار گذشته بلاد اسلامی بیشتر در خطر هجوم نظامی کفار و مشرکین بوده است و نشانی از تهاجم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به بلاد مسلمین در بین نبوده و یا احساس نمی شده است.

اما در عصر حاضر بحث فقهی در این موضوعات از ضروریات است و پرچمدار این بحث فقهی در عصر حاضر، حضرت امام خمینی رحمت الله علیه می باشند که با آوردن هفت فرع فقهی در کتاب شریف تحریرالوسیله، راه تحقیق در این زمینه را هموار نمودند. به همین دلیل برای ورود در این بحث ابتدا این فروعات هفتگانه را ذکر نموده و سپس دلایل آن ها را از آیات و روایات بررسی می نماییم:

«مسأله ی ۴ – اگر این ترس پیش آید که کفار از نظر سیاسی و اقتصادی بر بلاد مسلمین استیلاء یابند و این استیلاء و تسلط منجربه آن شود که مسلمین اسیر سیاسی و یا اقتصادی کفار گشته؛ اسلام و مسلمین خوار و ضعیف گردند دفاع واجب است، دفاع به وسائلی که شبیه به وسائل کفار باشد و همچنین دفاع با مقاومت منفی از قبیل نخریدن کالای دشمن و ترک استعمال آن و ترک معامله و ارتباط با آنان به طور مطلق.

مسأله ی ۵ – اگر در روابط بازرگانی و غیر آن ترس آن رود که اجانب از نظر سیاسی یا جهات دیگر بر اسلام و بلاد مسلمین استیلاء یابند و این استیلاء به استعمار خود آنان و یا کشور اسلامی منتهی گردد هرچند به شکل استعمار معنوی باشد، بر همه ی مسلمانان واجب است از این روابط و داد و ستدها اجتناب کنند زیرا حرام است.

مسأله ی ۶ – اگر روابط سیاسی بین دولت های اسلامی و دولت های بیگانه موجب استیلاء اجانب بر کشور آنان و یا برنفوس و یا اموال آنان شود و یا باعث اسارت سیاسی آنان گردد برقرار کردن چنین روابط و مناسباتی بر زمامداران کشورهای اسلامی حرام است و هر قراردادی، در سایه این گونه روابط منعقد سازند از درجه اعتبار ساقط است و بر مسلمانان واجب است زمامداران خود را ارشاد و در آخر ملزم به ترک رابطه نمایند هرچند که با مقاومت های منفی باشد.

مسأله ی ۷ – اگر بر یکی از دولت های اسلامی ترس آن رود که اجانب بر آن هجوم ببرند، برهمه ی دولت های اسلامی واجب است که با هر وسیله ی ممکنه از آن کشور دفاع نمایند، همچنان که بر ملت ها واجب است.

مسأله ی ۸ – اگر یکی از دول اسلامی قراردادی مخالف مصالح اسلام و مسلمین با اجانب امضاء کند بر سایر دولت ها واجب است در گسستن آن قرارداد از راه های سیاسی و اقتصادی جدیت کنند. مثلاً با آن دولت قطع رابطه ی سیاسی و بازرگانی نمایند و بر سایر مسلمانان نیز واجب است در این باره اهتمام بورزند و به مقدار ممکن مقاومت منفی نمایند و این گونه قراردادها از نظر اسلام باطل و از درجه ی اعتبار ساقط است.

مسأله ی ۹ – اگر بعضی از رؤ سای دول اسلامی و یا بعضی از نمایندگان دو مجلس آن ها باعث نفوذ سیاسی و یا اقتصادی اجانب در مملکت اسلامی شوند و خوف آن رود که هر چند در آینده بر استقلال کشور و بیضه اسلام لطمه ای وارد آید، او خائن است و در هر مقامی که باشد خود به خود از آن مقام برکنار می شود، البته این در فرضی است که از اول به حق آن مقام را متصدی شده باشد و اگر نه تصدیش از اول باطل بوده و بر امت اسلامی واجب است او را مجازات کنند، هرچند از این راه که علیه او مقاومت منفی نمایند مثلاً با او معاشرت و معامله نکنند و به هر نحو که ممکن باشد از او اعراض نمایند و در بیرون کردنش از شئون سیاسی و محروم ساختنش از حقوق اجتماعی اهتمام بورزند.

مسأله ی ۱۰ – اگر برقرار کردن روابط دولت اسلامی و یا تجار مسلمین با بعضی از دولت های بیگانه و یا تجار بیگانه این ترس را ایجاد کند که ممکن است این رابطه لطمه ای به بازار مسلمین و اقتصاد آنان وارد آورد واجب است آن رابطه را ترک کنند، و چنان تجارتی حرام است، و بر رؤ سای مذهب است که با وجود چنین ترسی کالا و تجارت بیگانگان را به نحوی که موقعیت اقتضاء داشته باشد تحریم نمایند و بر امت اسلامی واجب است که رؤ ساء مذهب خود را متابعت کنند، همچنان که بر عموم مسلمین واجب است در قطع رابطه نامبرده کوشش نمایند.»[۲]

از بیان فروع هفتگانه این نتیجه عائد می شود که هرگونه رابطه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… با کفار که باعث سیطره ی آنان بر جامعه اسلامی گردد حرام بوده و بر آحاد مردم و مسئولین واجب است با آن مبارزه و مقابله نمایند.

آیت الله نوری همدانی حفظه الله، درباره ی علت حرام بودن رابطه و تجارتی که موجب استیلاء فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کفار بر بلاد اسلامی گردد با استناد به آیات و روایات چنین فرموده اند:

۱) قاعده نفی سبیل:

در قواعد فقهیه ی ما یک قاعده ای است به نام قاعده ی نفی السبیل، که علّامه ی بجنوردی در جلد اول کتاب قواعد فقهیه، صفحه ۱۵۷ متذکر شده و شیخ انصاری هم آن را در مکاسب ذکر فرموده است. شیخ آیه ۱۴۱ از سوره ی نساء «وَ لَنْ یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»[۳] را آورده و فرموده اگر این آیه ی شریفه در مقام تشریع باشد دلالت دارد بر این که هر عقدی و هر معامله ای که موجب تسلّط کافر بر مسلمان باشد، خداوند چنین چیزی را تشریع نکرده و چنین راهی را قرار نداده است. بعد فرموده این قاعده حکومت پیدا می کند بر ادلّه ی احکام اولیه. ادّله ی اولیه ا ی مانند «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» (مائده/۱) و امثال آن که اقتضاء می کند فلان معامله صحیح باشد. یعنی بیعی یا اجاره ای صورت گرفته که لازمه ی آن تسلّط کافر بر مسلمان است و ادله اولیه مانند آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» آن را صحیح می داند. اما قاعده نفی سبیل آن را برداشته و باطل اعلام می کند.

نظیر قاعده ی لاضرر که بر ادله ی احکام اولیه حکومت دارد. مثلاً آیه شریفه «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکمْ وَ أَیدِیکمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکمْ وَ أَرْجُلَکمْ إِلَی الْکعْبَینِ» (مائده/۶) آیه ای است که حکم وضو را برای ما تشریع نموده و از ادله ی احکام اولیه محسوب می شود. ولی وقتی مثلاً آب برای انسان ضرر دارد، قاعده ی لاضرر که دلیل حکم ثانوی است می آید و جلوی حکم وضو را می گیرد که به این امر، حکومت دلیل حکم ثانوی بر دلیل حکم اولی گویند. بنابراین در این جا وظیفه ی مکلف، تیمم خواهد بود.

مدرک و دلیل قاعده ی نفی سبیل آیه ی ۱۴۱ از سوره ی نساء است که فرموده: «وَ لَنْ یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»؛ این آیه به قرینه کلمه “جعل” از مقام تشریع و قانون گذاری خبر می دهد و معنی آیه این است که: «خداوند متعال در مقام تشریع، قانون و حکمی قرار نداده است که در آن نفع کفار باشد و ضرر مسلمان ها.» بنابراین تفوق و علوّ کفار نسبت به مسلمین در هیچ قانونی، از قوانین اسلام جا ندارد. مثلاً پدر بر فرزند صغیرش ولایت دارد و جَد هم ولایت دارد. حال اگر یکی از این ها کافر باشند، ولی آن فرزند مسلمان باشد، دیگر ولایت ندارد. خلاصه در هیچ موردی خداوند متعال قانونی که نتیجه آن علوّ کافر بر مسلمان باشد؛ جعل نکرده است.[۴]

باید توجه داشت امروزه دشمنان اسلام با ترویج و فروش کالاهای خویش:

۱) فرهنگ فاسد خود را ترویج نموده و زمینه را برای تسلط فرهنگی بر ملل مسلمان آماده می نمایند.

۲) بازار مصرف ملل مسلمان را در دست گرفته و باعث ورشکستگی تولیدات داخلی مسلمین، افزایش بی کاری کارگران و رکود اقتصادی آنان می شوند.

۳) وقتی پایه سلطه اقتصادی خود را محکم نمودند، زمینه برای استیلاء سیاسی و حتی نظامی مهیا شده و به صورت رسمی یا غیر رسمی، مملکت اسلامی، مستعمره اجانب خواهد شد.

رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در این باره چنین فرموده اند: «ما تا به کار ایرانی و سرمایه ی ایرانی احترام نگذاریم، تولید ملی شکل نمی گیرد؛ و اگر تولید ملی شکل نگرفت، استقلال اقتصادی این کشور تحقق پیدا نمی کند؛ و اگر استقلال اقتصادی یک جامعه ای تحقق پیدا نکرد – یعنی در مسئله ی اقتصاد نتوانست خودش تصمیم بگیرد و روی پای خود بایستد – استقلال سیاسی این کشور تحقق پیدا نمی کند؛ و اگر استقلال سیاسی یک جامعه ای تحقق پیدا نکرد، بقیه ی حرف ها، جز حرف، چیز دیگری نیست. تا یک کشور اقتصاد خود را قوی نکند، پایدار نکند، متکی به خود نکند، مستقل نکند، نمی تواند از لحاظ سیاسی و فرهنگی و غیره تأثیرگذار باشد.»[۵]

۲) نفی تولی و دوستی با کفار

حضرت آیت الله نوری همدانی حفظه الله در این باره چنین فرموده اند:

دومین دلیل برای جلوگیری از استضعاف اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی مسلمین این است که در قرآن کریم آیات فراوانی است که ریشه ی تسلّط کفّار بر مسلمان ها را تولّی نسبت به کفار دانسته است که باعث تسلّط کفّار می شود. مثلاً فرموده: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَ النَّصرَی أَوْلِیاءَ – ای کسانی که ایمان آورده اید! یهود و نصاری را ولّی (و دوست و تکیه گاه خود،) انتخاب نکنید!» (مائده/۵۱)

یا فرموده: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ – ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید!» (ممتحنه/۱) و آیات فراوان دیگر.

علامه طباطبایی رحمت الله علیه در تفسیر آیه ۲۷۵ تا ۲۸۱ سوره بقره می فرمایند: خداوند در قرآن به دو چیز بیش از همه ی موارد تشدید و تأکید دارد. به طوری که در هیچ چیز دیگری، حتی شرب خمر و زنا این تشدید را ما نمی بینیم. آن دو چیز یکی مربوط به اقتصاد است و یکی مربوط به سیاست. آن چه مربوط به اقتصاد است ربا است. درباره ی ربا خداوند آن قدر تشدید می کند که درباره ی هیچ امر حرامی این تحکیم و تشدید را نمی بینیم. مانند آیه «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه – بدانید خدا و رسولش، با شما پیکار خواهند کرد» (بقره/۲۷۹) و امثال آن که خیلی شدید است.

دوم تشدید به این که با کفّار تولّی نداشته باشید. فرموده: «وَ مَنْ یتَوَلَّهُمْ مِنْکمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» (مائده/۵۱)؛ یعنی کسی که از شما نسبت به کفّار تولّی دارد جزء آن ها است. آیات قرآن در این موضوع خیلی عجیب است.

این جا لازم است چند بحث انجام بگیرد:

بحث اول: علامه طباطبائی در تفسیر آیات ۵۱ تا ۵۴ سوره مائده، تولی را معنی می کنند: «تولی یعنی دو چیز با همدیگر ارتباط داشته باشند»، اما نحوه ی ارتباط فرق می کند. گاهی تولی از نوع کمک خواستن است یعنی او کمک و ناصر است و شما منصور هستید. گاهی تولی آن است که او را برای خود مولا و سرور قرار داده اید و تابع او شده اید. گاهی تولی به نحو محبت است. یعنی آن ولی می شود محبوب و شما می شوید حبیب. یک نوعش هم به ولای نَسَب است که از لحاظ نَسَب با هم قرابت دارند. خلاصه تولی یک معنای وسیع دارد.

نکته مهم آن است که وقتی قرآن از تولی کافران نهی و مطلق هم می فرماید، به همان معنی وسیعش نهی می کند. در سوره مائده اول نهی از تولی کفار، یهود و نصاری می کند و بعد می فرماید: «إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکعُونَ – یعنی سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آن ها که ایمان آورده اند؛ همان ها که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع، زکات می دهند.» (مائده/۵۵)

بحث دوم: قرآن کریم سه تا دشمن برای ما معرفی می کند. اول کفار هستند؛ «إِنَّ الْکافِرِینَ کانُواْ لَکمْ عَدُوًّا مُّبِینًا – کفار با شما دشمن آشکار هستند.» (نساء/۱۰۱)، دوم یهود، «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَهً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیهُودَ»[۶] (مائده/۸۲)؛ سومین دشمن، منافقین هستند که خداوند در سوره منافقون درباره ی آنان فرموده: «عَلَیهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُم»[۷] (منافقون/۴). منافق یعنی کسی که ظاهر او غیر از باطن او، و زبان او غیر از عمل او باشد.

بحث سوم: تعدادی از آیه های قرآن نقشه های کفار را ذکر می کنند. این نقشه ها طبق آیات قرآن عبارتند از:

الف: «وَدَّ الَّذینَ کفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکمْ وَ أَمْتِعَتِکمْ فَیمیلُونَ عَلَیکمْ مَیلَهً واحِدَهً – کافران آرزو دارند که شما از سلاح ها و متاع های خود غافل شوید و یک باره به شما هجوم آورند.» (نساء/۱۰۲)؛ شما مسلمانان سلاح های فراوان دارید نفت یکی از سلاح های شماست؛ ( وَ أَمْتِعَتِکمْ ) و متاع هایی دارید که آن ها ندارند. آن ها خیلی دوست دارند که شما غافل از اسلحه و متاع خویش شوید تا آن ها بتوانند این امکانات را تصاحب نمایند.

ب: «وَدَّ کثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکتَابِ لَوْ یرُدُّونَکم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکمْ کفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُمُ الْحَقُّ – بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد – که در وجود آن ها ریشه دوانده – آرزو می کردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند؛ با این که حق برای آن ها کاملاً روشن شده است.» (بقره/۱۰۹)

«وَ لَنْ تَرْضی عَنْک الْیهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم – هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته های آن ها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی.» (بقره،/۱۲۰)

یعنی آن ها با دین شما کار دارند زیرا دین شما برای آن ها مشکل ساز است. آن ها می خواهند طوری شود که شما از دینتان دست بردارید. جنگ صلیبی به وجود آوردند به خاطر همین دین شما. دین شما را آن ها تحمل نمی کنند.

ج: «یأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَهً مِّن دُونِکمْ لَا یأْلُونَکمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکبرَُ قَدْ بَینَّا لَکمُ الاَْیاتِ إِن کنتُمْ تَعْقِلُون – ای کسانی که ایمان آورده اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید! آن ها از هرگونه شرّ و فسادی درباره ی شما، کوتاهی نمی کنند. آن ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانه های) دشمنی از دهان (و کلام)شان آشکار شده؛ و آن چه در دل هایشان پنهان می دارند، از آن مهم تر است. ما آیات (و راه های پیشگیری از شرّ آن ها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید!» (ال عمران/۱۱۸)

بعد چند مطلب درباره ی مکر و حیله ی آنان ذکر می کند:

اول این که: «لا یأْلُونَکمْ خَبالاً» بدانید آن ها از هیچ گونه اخلال و افساد درباره ی شما فروگذار نمی کنند.

دوم: «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ»؛ دوست دارند که شما در مشقت و عقب ماندگی و گرفتاری باشید.

سوم: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صدُورُهُمْ أَکبرُ»؛ از کلام آن ها بغض و کینه و عداوت آن ها با شما روشن می شود ولی بدانید آن چه در دل نسبت به شما کینه دارند بیش از آن است که از زبانشان ظاهر می شود.

در تتمه فرموده: «ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا یحِبُّونَکمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکتابِ کلِّهِ»[۸]شما آن ها را دوست دارید ولی آن ها شما را دوست ندارند. شما فرقتان با آن ها این است که شما به تمام کتاب های آسمانی ایمان دارید اما آن ها قرآن شما را قبول ندارند. «إِذا لَقُوکمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیکمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیظ»؛ به شما که برخورد می کنند خیلی گرم می گیرند و می گویند ما از شما هستیم اما وقتی خلوت می کنند و با هم هستند انگشتان خویش را از شدت غیظ و خشمی که نسبت به شما دارند با دندان می گزند. «قُلْ مُوتُوا بِغَیظِکمْ»؛ به آن ها بگویید که از شدت غیظ بمیرند. در ادامه فرموده: «إِنْ تَمْسَسْکمْ حَسَنَهٌ تَسُؤْهُمْ»؛ اگر به شما خوبی برسد آن ها از ترقی و پیشرفت شما، ناراحت می شوند؛ «وَ إِنْ تُصِبْکمْ سَیئَهٌ یفْرَحُوا بِها»[۹] ولی اگر شما گرفتاری پیدا کنید خوشحال می شوند.

بحث چهارم: وظیفه ما در قبال این دشمنان عنود چیست؟

قرآن در چند آیه دستور مقاومت و صبر صادر می نماید؛ «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یضُرُّکمْ کیدُهُمْ شَیئاً» (آل عمران/۱۲۰)؛ یعنی شما دو چیز لازم دارید: اول صبر و استقامت، یعنی کار و تلاش کنید ولی بر اساس استقامت. دوم تقوا که امری جامع است. اگر این دو امر باشد دیگر آنان هیچ ضرری نمی توانند به شما بزنند.

در پایان این بحث ذکر آیه شریفه ۴۱ از سوره عنکبوت خالی از لطف نیست: «مَثَلُ الَّذِینَ اتخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کمَثَلِ الْعَنکبُوتِ اتخَذَت بَیتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیوتِ لَبَیت الْعَنکبُوتِ لَوْ کانُوا یعْلَمُونَ – مثَل کسانی که غیر از خدا را ولی خود برگزیدند، مثَل عنکبوت است که خانه ای برای خود انتخاب کرده؛ در حالی که سست ترین خانه ها، خانه عنکبوت است اگر می دانستند!»

خلاصه ی دلیل دوم برای فروعات ذکر شده آن که غرب گرایی، یهود و نصاری گرایی و دشمن گرایی در میان مسلمانان به هر شکلی که باشد باعث می شود که مسلمانان سنگرهای خود را از دست بدهند و راه تسلط دشمن هموار می شود و دشمن از لحاظ سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی بر کشور تسلط پیدا می کند. زیرا مسلمین تبری و برائت را کنار گذاشته اند و تولی و گرایش به دشمن را پیش گرفته اند. پس مسلم راه نفوذ دشمن باز می شود و این استیلاء ها به وجود می آید.

اشکال: اگر قرآن با این شدت ما را از ارتباط با کفار نهی می کند، در دنیای امروز اکثر کشورها مسلمان نییستند و ما نیاز به ارتباط با بسیاری از آنان داریم. حال این امر چگونه با نهی قرآن سازگاری دارد؟

جواب: اسلام نمی گوید که شما با کفار ارتباطی نداشته باشید بلکه اسلام نهی از تولی می کند. به همین دلیل در سوره ممتحنه آیاتی درباره ی مهربانی و عدالت با کفاری که با مسلمین نجنگیده اند وارد شده است. می فرماید: «لا ینْهاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یقاتِلُوکمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یخْرِجُوکمْ مِنْ دِیارِکمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطین – خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.» (ممتحنه/۸)

بنابراین مسلمانان نباید در برخورد با کفار به گونه ای باشند که آن ها را مظهر خشونت یا این که اسلام را دین خشونت تلقی کنند. اسلام دین صفا و محبت و عاطفه و سلم است. از این جهت کسانی که به ضرر دین اقدامی نمی کنند و خوف اقدام به ضرر هم نیست، اشکالی ندارد که نسبت به آن ها احسان داشته باشید و قسط و عدل را محور کار خودتان قرار دهید.

بنابراین قرآن م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.