پاورپوینت کامل اشتراکات من و یک سوسک ۱۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اشتراکات من و یک سوسک ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اشتراکات من و یک سوسک ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اشتراکات من و یک سوسک ۱۸ اسلاید در PowerPoint :
>
پرده اول: کثیف ترین حشره عالم
سوسک از کثیف ترین حشرات عالم است. از دیرباز انسان ها از سوسک به دلیل ظاهر مشمئز کننده آن متنفر بوده اند و به جهت کثیفی و همین ظاهر وحشتناک!! از آن می ترسیده اند.
سوسک حشره ای است کثیف با عادات نامطلوب و همه چیزخوار. این حشره حتی گاهی اوقات (با عرض معذرت) از مدفوع، خلط سینه، و هر چیز کثیف دیگری تغذیه می کند و این چیز هرچه کثیف تر باشد! از نظر سوسک لذیذتر است!!! (باز هم با عرض معذرت)
محل زندگی سوسک نیز کثیف ترین جاهاست. سوسک در مکان های تمیز و پاکیزه نمی تواند زندگی کند. حتی بعضی از انواع سوسک لانه خود و محل زندگی خود را از مدفوع حیوانات می سازند. سوسک ناقل بسیاری از بیماری هاست و طبق بررسی های انجام شده تعداد زیادی از باکتری ها، ویروس ها و انگل های تک یاخته را با پاها و قطعات دهانی و فضولات خود منتقل می کند.
از سوسک بوی نامطبوع و تهوع آوری خارج می شود که مربوط به مایع روغنی شکلی است که از خود خارج می نماید و ظروف و مواد غذایی را آلوده می کند.
این ها بخش کوچکی از آلودگی و کثیفی سوسک بود.
پرده دوم: سرگین شفا بخش سگ!!
مولوی در مثنوی داستان دباغی[۱] را نقل کرده است که وقتی به بازار عطاران رسید تحمل بوی خوش را نداشت و بی هوش روی زمین افتاد.
آن یکی افتاد بی هوش و خمید
چون که بر بازار عطاران رسید
بوی عطرش زد ز عطاران راد
تا بگردیدش سر و بر جا فتاد
هم چو مردار اوفتاد آن بی خبر
نیم روز اندر میان ره گذر
جمع آمد خلق بر وی آن زمان
جملگان لاحول گو درمان کنان
آن یکی کف بر دل او می براند
وز گلاب آن دیگری بر وی فشاند
او نمی دانست کاندر مرتعه
از گلاب آمد ورا آن واقعه
مردم هر چه کردند و هر دارویی به کار بردند نتوانستند مرد دباغ را به هوش بیاورند تا این که خبر به برادرش رسید.
پس خبر بردند خویشان را شتاب
که فلان افتاده است آن جا خراب
کس نمی داند که چون مصروع گشت
یا چه شد کور افتاد از بام طشت
یک برادر داشت آن دباغ زفت
گربز و دانا بیامد زود تفت
برادر بالای سر دباغ آمد و به طوری که مردم متوجه نشوند چیزی را زیر بینی او گرفت که بر اثر آن دباغ به هوش آمد.
خلق را می راند از وی آن جوان
تا علاجش را نبینند آن کسان
سر به گوشش برد همچون رازگو
پس نهاد آن چیز بر بینی او
کو به کف سرگین سگ ساییده بود
داروی مغز پلید آن دیده بود
ساعتی شد مرد جنبیدن گرفت
خلق گفتند این فسونی بُد شگفت[۲]
پرده سوم: وقتی لوّامه را رها کردم
از وقتی بد و خوب را از هم تشخیص دادم با «لوّامه»[۳] آشنا شدم و همیشه همراهم بود و چه قدر همراه خوبی بود. هر وقت که می خواستم خودم را آلوده کنم یا به محض این که آلوده می شدم، به من نهیب می زد که مراقب باش و خودت را پاک کن. اما من به حرف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 