پاورپوینت کامل نخستین قدم ها برا ی پاکی، قسمت نهم؛ یاد مرگ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نخستین قدم ها برا ی پاکی، قسمت نهم؛ یاد مرگ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نخستین قدم ها برا ی پاکی، قسمت نهم؛ یاد مرگ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نخستین قدم ها برا ی پاکی، قسمت نهم؛ یاد مرگ ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :

>

مقدمه

در شماره های پیشین گفتیم که هدف از خلقت انسان حرکت به سمت خدای متعال و رسیدن به آن ذات مقدس است. و معلوم است که این حرکت و نزدیک شدن، یک حرکت مکانی نیست، بلکه یک حرکت روحی و سیر معنوی است که از آن به سیر إلی الله تعبیر می شود. در این سیر معنوی، سائر إلی الله سعی می کند در صفات روحی خود متناسخ و متشابه با حضرت حق گردد تا لائق مقام خلیفه اللهی گردد، چرا که طبق آیه شریفه «وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَه» (بقره/۳۰) خدای متعال انسان را برای خلافت خویش بر روی زمین خلق نموده، و لازمه خلافت الهی آن است که خلیفه (انسان) قدم جای پای حضرت حق نهاده و کمالات او را تا حد توان تحصیل نماید و روح خود را توسعه داده و در یک کلام خداگونه شود. اما برای این که انسان خداگونه شود و صفات خدایی را کسب نماید چه باید کرد؟

برای جواب به این سؤال حدیثی را که جناب شیخ حر عاملی رحمت الله علیه ذکر فرموده بیان می کنیم:

«ورد فی الحدیث القدسی عن الربّ العلی أنّه یقول: عبدی أطعنی أجعلک مثلی، أنا حی لا اموت اجعلک حیا لا تموت، أنا غنی لا أفتقر أجعلک غنیا لا تفتقر، أنا مهما أشاء یکون أجعلک مهما تشاء یکون – در روایت قدسی از قول خداوند بلند مرتبه آمده که می فرماید: بنده ام، مرا اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم؛ همان طوری که من زنده هستم و نمی میرم تو را هم زنده قرار می دهم که هرگز نمی میری، همان طوری که من غنی هستم و فقیر نمی شوم تو را هم غنی قرار می دهم که فقیر نمی شوی،و همان طوری که من هر چه را اراده کنم می شود تو را هم همین طور قرار خواهم داد.»[۱]

همان طور که در این روایت شریف آمده رمز خداگونه شدن و نزدیک شدن به آن ذات مقدس، اطاعت و پیروی از دستورات حضرت حق است؛ «عَبْدی أطعنی أجعَلَکَ مِثْلی».

در روایت دیگری امام صادق علیه السلام چنین فرموده اند: «الْعُبُودِیهُ جَوْهَرٌ کنْهُهَا الرُّبُوبِیه – بندگی گوهری است که باطن آن ربوبیت است.»[۲]

مطابق این روایت شریفه، اگر کسی طوق بندگی خدای متعال را بر گردن اندازد، خداوند او را بالا برده و شمه ای از قدرت ربوبیت خود را به او عطا نموده و او را قادر بر تصرف در امور می نماید.

بنابراین راه تقرب به خداوند و نزدیک شدن به آن ذات مقدس و در نهایت راه خداگونه شدنِ عبد و بنده، اطاعت از دستورات الهی و ملتزم شدن به تکالیف دینی و در رأس آن، انجام واجبات الهی و ترک محرمات می باشد. در حدیث شریف قدسی در این باره چنین وارد شده است: «وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَی عَبْدٌ بِشَی ءٍ أَحَبَّ إِلَی مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیه – هیچ بنده ای با وسیله ای که نزد من محبوب تر باشد از آن چه بر او واجب کرده ام، به من نزدیک نشد.»[۳]

در حدیث قدسی دیگری چنین وارد شده است:

«عَبْدِی أَدِّ مَا افْتَرَضْتُ تَکنْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ وَ انْتَهِ عَمَّا نَهَیتُک تَکنْ مِنْ أَوْرَع الناسِ – بنده ی من، اموری را که بر تو واجب کردم انجام بده تا از عابدترین مردم باشی و اموری را که بر تو حرام کردم ترک کن تا از پرهیزکارترین انسان ها باشی.»[۴]

در روایت دیگری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «مَا مِنْ شَیءٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنَ الْإِیمَانِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ تَرْک مَا أَمَرَ بِهِ أَنْ یتْرَک – هیچ چیزی نزد خداوند از ایمان و عمل صالح و ترک نمودن اموری که خداوند دستور به ترک آن ها داده (محرمات)، محبوب تر و دوست داشتنی تر نیست.»[۵]

حال که معلوم شد ترک گناهان و انجام واجبات، محبوب خدای متعال و یگانه راه تقرب به اوست، بایسته است که انسان درصدد ترک گناهان برآمده و به دنبال برنامه ای برای آن باشد. از این روی طی شماره های پیشین بر آن شدیم که با تتبع در آثار اسلامی و کلمات اهل سلوک به ارائه برنامه ای کامل و جامع در این خصوص بپردازیم که بسیاری از مواد این برنامه مانند تفکر، عزم، مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه، معاقبه، تذکر، ضبط خیال و تضرع و اشک در درگاه الهی، برای خوانندگان عزیز معرفی و توضیح داده شد. اکنون نیز یکی دیگر از اموری که نقش مهمی در کمک به ترک گناه و معصیت دارد و مورد توجه علمای اخلاق و اهل سلوک می باشد را معرفی نموده و نکات کاربردی و عملی آن را مورد اشاره قرار می دهیم. شاید مورد توجه مولا قرار گرفته و عنایات الهی مددکار شده و راه سلوک إلی الله هموار گردد.

یاد مرگ

یاد مرگ و عالم قبر و قیامت یکی از بهترین اصلاح کننده های نفس انسان است که ریشه ی گناه و رذائل اخلاقی را در درون انسان خشکانده و آدمی را نسبت به گناهان بیمه می کند. از این جهت در آیات و روایات توجه خاصی به یاد مرگ و عالم آخرت شده و افراد تشویق به آن شده اند که به برخی از آیات و روایات وارده در این باب اشاره می کنیم:

آیات

«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقیکمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَهِ فَینَبِّئُکمْ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُون – بگو: این مرگی که از آن فرار می کنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگردانده می شوید آن گاه شما را از آنچه انجام می دادید خبر می دهد!» (جمعه/۸)

«وَ قِیلَ الْیوْمَ نَنْساکمْ کما نَسِیتُمْ لِقاءَ یوْمِکمْ هذا وَ مَأْواکمُ النَّارُ وَ ما لَکمْ مِنْ ناصِرِینَ – و به آن ها گفته می شود: امروز (روز قیامت) شما را فراموش می کنیم. همان گونه که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید و جایگاه شما دوزخ است و هیچ یاوری ندارید.» (جاثیه/۳۴)

روایات

۱- در روایتی چنین وارد شده است: «کانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) کثِیراً مَا یوصِی أَصْحَابَهُ بِذِکرِ الْمَوْتِ – رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بسیار اصحاب خود را به یاد مرگ سفارش می کردند.»[۶]

۲- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «وَ اجْعَلُوا الْمَوْتَ نُصْبَ أَعْینِکمْ وَ مَا بَعْدَهُ مِنْ أَهْوَالِ الْقِیامَهِ – مرگ و هول هراس های روز قیامت را نصب العین خود قرار دهید.»[۷]

۳- امیرمؤمنان علی علیه السلام فرموده اند: «أُوصِیکمْ بِذِکرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلَالِ الْغَفْلَهِ عَنْهُ وَ کیفَ غَفْلَتُکمْ عَمَّا لَیسَ یغْفِلُکم – سفارش می کنم شما را به یاد مرگ و کم کردن غفلت از آن. چگونه غافلید از چیزی که او از شما غافل نیست؟»[۸]

سیره و کلمات علما

علاوه بر آیات و روایات، سیره ی عملی علمای ربانی و کلمات آنان مملوّ از دعوت به یاد مرگ و ذکر آخرت است که شایسته است برخی از آن ها را ذکر نمائیم:

۱) حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در این باره چنین فرموده اند:

بدان که سفر خیلی پر خطر است و این نسیان و فراموشی که در ما است از مکاید نفس و شیطان است و این امیدها و آمال طولانی و دراز، از دام های بزرگ ابلیس و از مکاید نفس است. پس، از این خواب برخیز و تیقّظ ]بیداری[ و تنبه پیدا کن. بدان که مسافری و دارای مقصدی. مقصد تو عالم دیگر است و تو را از این عالم خواهی نخواهی می برند. اگر تهیه ی سفر و زاد و راحله ی آن را دیدی، در این سفر درمانده نشوی و در این سیر بیچاره نشوی. و الاّ فقیر و بیچاره و بینوا گردی و خواهی رفت به سوی شقاوتی که سعادت ندارد، ذلتی که عزت ندارد، فقری که غنا دنبالش نیست، عذابی که راحت ندارد، آتشی که خاموشی پیدا نکند، فشاری که بر طرف شدن ندارد، حزن و اندوهی که خوشحالی در پی آن نیست، حسرت و ندامتی که آخر ندارد… . هان ای دل غافل؛ از خواب برخیز و مهیای سفر آخرت شو «فَقَدْ نُودِی فِیکمْ بِالرَّحِیل»[۹] صدای رحیل و بانگ کوچ بلند است. عُمّال حضرت عزرائیل در کارند و تو را در هر آن به سوی عالم آخرت سوق می دهند و باز غافل و نادانی.[۱۰]

۲) عارف کامل آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی رحمت الله علیه نیز فرموده اند:

و برای کسانی که در ابتدای راه هستند فکر درباره ی مرگ و شدت و سکرات آن و ناراحتی و حرارت و درد و رنج هنگام مفارقت روح از بدن و حسرت آدمی در آن حال و جدائی او از جمیع آن چه که به آن ها دل بسته و همه ی کسانی که با آن ها انس گرفته و وحشت و تاریکی قبر و غربت آدمی در گور، بسیار مؤثر است. شاعر عرب می گوید: «و فی ذکر هول الموت و القبر و البلا عن اللّهو و اللّذّات للمرء زاجر – و در یاد آوری هول و هراس مرگ و قبر و پوسیدن بدن در گور، عاملی نهفته است که آدمی را از لهو و لعب و لذات دنیایی باز می دارد.»[۱۱]

ایشان در جای دیگر چنین فرموده اند:

ولی بزرگان چنین نبودند بلکه مرتب به گور خود سر می زدند و در آن می خوابیدند. و خود را به آن چه که اشقیاء در گور خطاب می شوند، مخاطب می ساختند تا این عمل مانع این شود که آن ها بدون تهیه ی اسباب سفر آخرت، به این منزل وارد شوند. و شیوه ی بعضی از آن ها این بود که برای خود قبری آماده ساخته بود و می آمد و در آن می خوابید. بعد این آیه ی شریفه را که زبان حال آدمیان پس از مرگ است، تلاوت می نمود و می گفت: «رَبّ ارْجِعُونِ * لَعَلی أَعْمَلُ صَالِحًا – خدایا مرا برگردان. امید است که دیگر کارهایم نیک و پسندیده باشد.» (مؤمنون/۹۹و۱۰۰)؛ بعد خطاب به خود می گفت: «فلانی برخیز، پروردگارت تو را برگرداند. پس در انجام اعمال صالح همت گمار. قبل از این که روزی بیاید که هر چه آرزوی بازگشت به دنیا کنی، بدان دست نیابی» و با جدیت و کوشش بیشتر به عبادت می پرداخت.

و شنیده ام که “علامه اشرفی مازندرانی” آتش زیادی برمی افروخت و دستور می داد که او را به ریسمانی ببندند و به سوی آتش کشند و درد و رنج آتش دنیا را به خود می چشاند.»[۱۲]

۳) عارف بالله شیخ محمد بهاری همدانی رحمت الله علیه فرموده اند:

ندانم این سستی در امر آخرت و این بی حالی در اطاعت از ائمه که عقول طاهره اند چیست؟ آیا مرگ که امری حتمی است و وارد شدن بر خداوند را فراموش کرده اید؟ در حالی که مرگ در یک لحظه پایه های خوشی های شما را در هم می شکند و بنیان غرایز شما را ویران می سازد. آیا یاد مرگ، شما را از دنیا بیز ار نمی کند و به سوی آخرت جلب نمی کند؟ آیا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که راستگوترین راستگویان است نفرموده: هرکه در روز و شب بیست مرتبه به یاد مرگ افتد با شهدای جنگ اُحد محشور خواهد شد؟ آیا یاد مرگ را در کمال سودمندی و تأثیر نیافته اند؟ شاید مانع شما از یاد مرگ، اشتغال قلب شما به غیر خدا (یا غیر مرگ) و آماده نبودن برای سفر آخرت است. وگرنه شکی نیست که شخص مسافر همّتش جز در تهیه اسباب و آمادگی برای سفر مصروف نمی گردد. پس کسی که در حالِ فراغت اندیشه کند، حتماً باید سُرورش نسبت به دنیا و شهوات آن کم گردد و آرزویش خوار و سبک شود و دلش از لذّات دنیا باز ماند. پس خردمند کسی است که خود را برای مرگ پیراسته کند و خویشتن را برای بهره بردن و دِرو آماده سازد. اگر می خواهی این حال برایت حاصل شود در احوال مردگانی که نظیر تو بوده اند تفکر کن. آنان که با آرزوهای طولانی و حالات بد خود در شهوات فرو رفته بودند. (ببین) چگونه از انس عشرت به وحشت هجران و از وسعت قصرها به تنگنای قبرها و از پاکیزگی و خوش صورتی به زشت منظری و بدسیرتی انتقال یافتند. با زبان رسا و نمکین از قبرش بپرس و بگو سوگند به خدا ای قبر آیا زیبایی های او از بین رفت؟ و آیا آن شمایل خرّم تغییر یافت؟ تا به کامل ترین جواب و بیان به تو جواب دهد که:

استخوان ها بند بند از هم جدا

کرد کرمان لحم و شحمش را فنا

با این که از این حالات غافل بوده و در تدبیر امور منازل و گردآوری اموال حریص بوده است.[۱۳]

۴) عارف بالله آخوند ملا حسینقلی همدانی رحمت الله علیه درباره ی لزوم یاد مرگ فرموده اند:

پس ای برادران من؛ از خواب تان بیدار شوید و در عاقبت کار خود اندیشه کنید و بدانید که هیچ چاره و گریزی از مجاهده و تلاش نیست. جوانی و خانه و اثاث و کالاهای تان شما را نفریبد. این ها وبال هستند و عاقبت شان وخیم است. پس پیش از اندوه (یا گناه) به توبه مبادرت کنید و پیش از تمام شدن مدت، به گریه و نوحه تمسّک جویید. از بین برنده ی لذّت ها یعنی مرگ را همواره پیش رو داشته باشید و در شب های تاریک، در مورد مرگ بسیار اندیشه کنید و به خود ستم نکنید و این آیه[۱۴] را قرائت کنید که: «هر کس به اندازه ی سنگینی ذرّه ای خیر انجام دهد، آن را خواهد دید و هر کس به اندازه ی سنگینی ذرّه ای بدی انجام دهد، آن را خواهد دید.»[۱۵]

آثار یاد مرگ

در آثار اسلامی؛ اثرات و نتایج بسیار زیبایی برای یاد مرگ و یاد قبر و قیامت و آتش جهنم ذکر شده که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

۱) از بین برنده و پاک کننده گناهان گذشته

یاد مرگ گناهان و آثار و نتایج آن ها را از روح انسان پاک نموده و روح انسان را صیقل می دهد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «أَکثِرُوا مِنْ ذِکرِ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ یمَحِّصُ الذُّنُوب – زیاد گردانید یاد مرگ را، چرا که گناهان را پاک می کند.»[۱۶]

۲) بازدارنده انسان از گناهان

امیرمؤمنان علی علیه السلام فرموده اند: «مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّار رَجَعَ عَن الْمُحَرَّمَاتِ – کسی که از آتش جهنّم بترسد، از گناهان دست بر می دارد.»[۱۷] (بدیهی است که لازمه ی ترسیدن از آتش جهنم، آن است که به طور دائم به یاد آن باشد.)

دو اثر فوق همان چیزی است که ما در این نوشتار به دنبال آن هستیم؛ یعنی یکی از راه کارهای مهم در ترک معاصی و حرکت به سمت سعادت، یاد مرگ و قیامت و جهنم است.

۳) دفع کننده وسوسه های شیطانی

با توجه به این که یکی از عوامل مهم گناه و معصیت، وساوس شیطانی است یاد مرگ در دفع وسوسه های شیطان نقش و در نتیجه از بین رفتن گناهان نقش کلیدی دارد.

ابوبصیر می گوید:«شَکوْتُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللهِ (ع) الْوَسْوَاسَ فَقَالَ یا أَبَا مُحَمَّدٍ اذْکرْ تَقَطُّعَ أَوْصَالِک فِی قَبْرِک وَ رُجُوعَ أَحْبَابِک عَنْک إِذَا دَفَنُوک فِی حُفْرَتِک وَخُرُوجَ بَنَاتِ الْمَاءِ مِنْ مَنْخِرَیک وَأَکلَ الدُّودِ لَحْمَک فَإِنَّ ذَلِک یسَلِّی عَنْک مَا أَنْتَ فِیهِ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ فَوَ اللهِ مَا ذَکرْتُهُ إِلاّ سَلَّی عَنِّی مَا أَنَا فِیهِ مِنْ هَمِّ الدُّنْیا – ابی بصیر می گوید: از وسوسه های شیطانی نزد امام صادق علیه السلام شکایت کردم. حضرت فرمودند: ای ابا محمد؛ یاد کن جدا شدن اعضاء بدنت را در قبرت و یاد کن بازگشت دوستانت را آن هنگام که تو را دفن کردند درچاله ات و یاد کن خروج جانوران را ازسوراخ های بینی ات و یاد کن خوردن کرم ها گوشتت را، یاد این ها می زداید آن چه را که دچارش هستی. ابو بصیر می گوید: به خدا قسم یاد نکردم این ها را مگر این که زدوده شد آن چه دچارش بودم که همّ دنیا بود.»[۱۸]

۴) صیقل زنگارهای قلب

بیماری ها و آلودگی های قلب، منشأ تمام بیماری هاست. اگر قلب و باطن انسان بیمار شود، آلودگی آن به تمام ابعاد وجودی دیگر انسان (بُعد عقلی، بُعد نفسانی و بُعد عملی) سرایت می کند و اگر قلب در سلامت و به دور از آلودگی باشد، سلامتی اش به دیگر ابعاد سرایت می کند. چرا که قلب در نظر اهل معرفت، سلطان مملکت وجود است. حال اگر سلطان مملکت وجود انسان آلوده و زنگار گرفته باشد، از انسان جز اعمال آلوده و معاصی صادر نمی شود. بنابراین معالجه قلب برای نجات از گناهان و شقاوت لازم است و مطابق روایات شریفه یکی از بهترین صیقل دهنده های قلب، یاد مرگ و ذکر آن است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «إِنَّ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ کمَا یصْدَأُ الْحَدِیدُ. قِیلَ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا جَلاؤُهَا؟ قَالَ قِرَاءَهُ الْقُرْآنِ وَ ذِکرُ الْمَوْتِ – همانا دل ها زنگ می گیرد همچنان که آهن زنگ می گیرد. شخصی عرض کرد: ای رسول خدا؛ جلای آن به چه چیز است؟ فرمودند: تلاوت قرآن و یاد مرگ.»[۱۹]

۵) سبب نجات از فریب دنیا

دنیا خود را به سراب هایی از کمالات و زیبایی ها زینت نموده است. مال، اولاد، رفاه، جمال، قدرت و ریاست از اموری هستند که انسان آن ها را کمال توهم کرده، لذا عشق فطریش به کمالات تحریک شده و به آن ها دل می بندد. پس دنیا آن چه را کمال نیست، سراب کمال جلوه می دهد و این چنین انسان را می فریبد. قرآن کریم در این باره می فرماید: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا، مال و اولاد زینت زندگانی دنیا هستند.» (کهف/۴۶)

آن چه مهم است آن است که انسان بفهمد دنیا بازیچه ای بیش نیست، و ارزش دل بستن ندارد. قرآن کریم در این باره می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ – زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه ی فریب نیست.» (ال عمران/۱۸۵ – حدید/۲۰)

و بعد از فهم این مهم، فریب این چهره ی بزک کرده را نخورد: «فَلا تَغُرَّنَّکمُ الْحَیاهُ الدُّنْیا – پس فریب ندهد شما را زندگانی دنیا.» (لقمان/۳۳ – فاطر/۵)

حال این سئوال مطرح می شود که چه چیزی سبب می گردد انسان فریب دنیا را خورده و به آن دل ببندد؟

قرآن کریم در جواب این سؤال می فرماید: «الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاهُ الدُّنْیا فَالْیوْمَ نَنْساهُمْ کما نَسُوا لِقاءَ یوْمِهِمْ هذا – کسانی که دین شان را به بازیچه و سرگرمی گرفته اند و زندگانی دنیا آن ها را فریب داد، پس امروز فراموش می کنیم آن ها را همان گونه که آن ها فراموش کردند این روز (قیامت) را.» (اعراف/۵۱)

مطابق این آیه شریفه علت فریب خوردن انسان از دنیا، فراموشی مرگ و عالم آخرت است. یاد مرگ موجب نجات انسان از فریب و خدعه های دنیا می شود.

امیر المؤمنین صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ فرموده اند: «مَنْ أَکثَرَ مِنْ ذِکرِ الْمَوْتِ نَجَا مِنْ خِدَاعِ الدُّنْیا – کسی که زیاد یاد مرگ کند، از نیرنگ و فریب دنیا نجات می یابد.»[۲۰]

رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ فرموده اند:«أَکثِرْ ذِکرَ الْمَوْتِ یسَلِّک عَنِ الدُّنْیا – زیاد یاد مرگ کن، تو را از دنیا خارج می نماید.»[۲۱] (یعنی زیاد یاد مرگ کردن سبب بی رغبتی انسان به دنیا می شود).

۶) دل کندن و انقطاع از ل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.