پاورپوینت کامل پاسخ به تمام شبهات احکام ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پاسخ به تمام شبهات احکام ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسخ به تمام شبهات احکام ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسخ به تمام شبهات احکام ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint :

>

اشاره

آن چه در پی می خوانید بررسی لزوم عمل به احکام بدون در نظر گرفتن علت آن است و در واقع می توان آن را «پاسخ به تمام شبهات در فروع دین» نامید.

لزوم تحقیق در اصول

از نگاه اسلامی اعتقاد به اصول عقاید باید در گرو تفکر و تحقیق باشد و در همه رساله های توضیح المسائل نیز آمده است که: «عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد».[۱]

شهید مطهری در این خصوص فرموده است:

از جمله اموری که باید بشر را در آن ها آزاد گذاشت رشد فکری است. اگر به مردم در مسائلی که باید در آن ها فکر کنند – از ترس این که مبادا اشتباه کنند – به هر طریقی آزادی فکری ندهیم یا روح شان را بترسانیم که در فلان موضوع دینی و مذهبی مبادا فکر کنی که اگر فکر کنی و یک وسوسه کوچک به ذهن تو بیاید به سر در آتش جهنم فرو می روی، این مردم هرگز فکرشان در مسائل دینی رشد نمی کند و پیش نمی رود.[۲]

آیا اسلام یا هر نیروی دیگری می تواند بگوید بشر حق تفکر ندارد؟ نه، این عملی است لازم و واجب و لازمه ی بشریت است. اسلام در مسئله تفکر نه تنها آزادی تفکر داده است بلکه یکی از واجبات و یکی از عبادت ها در اسلام تفکر است.[۳]

در اسلام اصلی است راجع به اصول دین که وجه امتیاز ما و هر مذهب دیگری همین است. اسلام می گوید اصول عقاید را جز از طریق تفکر و اجتهاد فکری نمی پذیرم. یعنی جنابعالی باید موحد باشی، خداشناس باشی؛ اما چرا خداشناس باشم، به چه دلیل؟ می گوید دلیلش را خودت باید بفهمی، این یک مسئله علمی است، یک مسئله فکری و عقلی است. همین طور که به یک دانش آموز می گویند این مسئله حساب را خودت باید بروی حل کنی، من حل کنم به دردت نمی خورد، آن وقت به دردت می خورد که این مسئله را خودت حل کنی.

از نظر اسلام نه تنها فکر کردن در اصول دین جایز و آزاد است یعنی مانعی ندارد، بلکه اصلاً فکر کردن در اصول دین در حدود معینی که لااقل بفهمی خدایی داری و آن خدا یکی است، پیغمبرانی داری، قرآن از جانب خدا نازل شده است، پیغمبر از جانب خداست، عقلاً بر تو واجب است.[۴]

سؤال کردن در مسائل اصول دین، امر واجب و لازمی است. از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سؤال می کردند، از علی علیه السلام سؤال می کردند، از سایر ائمه اطهار سؤال می کردند، زیاد هم سؤال می کردند و آن ها هم جواب می دادند. این کتاب های احتجاجاتی که ما داریم (و غیر آن ها) نشان می دهد در زمینه اصول دین در اسلام چه قدر حق آزادی بیان و حق آزادی سؤال داده شده است. تا وقتی که انسان روحش، روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش به واقع تحقیق و کاوش و فکر کردن است، اسلام می گوید بیا فکر کن، هر چه بیشتر فکر و سؤال کنی، هر چه بیشتر برایت شک پیدا شود، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می رسی، بیشتر به واقعیت می رسی.[۵]

دینی که از مردم در اصول خود تحقیق می خواهد (و تحقیق یعنی به دست آوردن مطلب از راه تفکر و تعقل) خواه ناخواه برای مردم آزادی فکری قائل است. ]اسلام[ می گوید اصلا من از تو «لا الهَ الَّا اللَّه»ی را که در آن فکر نکرده ای و منطقت را به کار نینداخته ای نمی پذیرم، نبوت و معادی را که تو از راه رشد فکری انتخاب نکرده ای و به آن نرسیده ای من از تو نمی پذیرم. پس ناچار به مردم آزادی تفکر می دهد. مردم را از راه روح شان هرگز نمی ترساند، نمی گوید مبادا در فلان مسئله فکر کنی که این، وسوسه شیطان است.

در این زمینه احادیث زیادی هست، از آن جمله است این حدیث که پیغمبر اکرم فرمود: از امت من نُه چیز برداشته شده است؛[۶] یکی از آن ها این است:

«الْوَسْوَسَهُ فِی التَّفَکرِ فِی الْخَلْق»

یعنی یکی از چیزهایی که امت مرا هرگز به خاطر آن معذب نخواهند کرد این است که انسان درباره ی خلقت، خدا و جهان فکر کند و وساوسی در دلش پیدا شود. مادام که او در حال تحقیق و جست و جوست، هرچه از این شک ها در دلش پیدا شود، خدا او را معذب نمی کند و آن را گناه نمی شمارد.[۷]

در حدیث معروفی است[۸] که یک عرب بدوی آمد خدمت رسول خدا و عرض کرد: «یا رَسولَ اللَّه! هَلَکتُ» تباه شدم.

پیغمبر اکرم فوری مقصود او را درک کرد، فرمود: فهمیدم چه می خواهی بگویی، لابد می گویی شیطان آمد به تو گفت: مَنْ خَلَقَک؟ تو هم در جوابش گفتی که مرا خدا آفریده است. شیطان گفت: مَنْ خَلَقَهُ؟ خدا را کی آفریده است؟ تو دیگر نتوانستی جواب بدهی.

گفت: یا رسولَ اللَّه! همین است.

پیغمبر فرمود: ذاک مَحْضُ الْایمانِ.

(عجبا!) فرمود: چرا تو فکر کردی که هلاک شدی؟! این عین ایمان است؛

یعنی همین تو را به ایمان واقعی می رساند، این تازه اول مطلب است. چنین فکری که در روح تو پیدا شد، این شک که پیدا شد [باید برای رفع آن تلاش کنی.] شک منزل بدی است ولی معبر خوب و لازمی است. زمانی بد است که تو در همین منزل بمانی. شیطان به تو گفت: تو را چه کسی خلق کرده است؟ گفتی: خدا. گفت: خدا را چه کسی خلق کرده؟ گفتی: دیگر نمی دانم، بعد هم سر جایت نشستی. این، شک تنبل هاست، هلاکت است. اما تو که چنین آدمی هستی که وقتی چنین شک و وسوسه ای در تو پیدا شد در خانه ننشستی، از مردم هم رودربایستی نکردی و نگفتی که اگر من به مردم بگویم چنین شکی کرده ام می گویند پس تو ایمانت کامل نیست، معلوم می شود که یک حس و طلبی در تو هست که فوری آمدی نزد پیغمبرت سؤال کنی که اگر من چنین شکی پیدا کردم چه کنم؟ آیا این شک را با یک عمل رد کنم یا با یک فکر؟ این عین ایمان است.[۹]

(پایان فرمایش آیت الله شهید مرتضی مطهری)

حد واجب تحقیق

البته حد واجب تحقیق همان مقداری است که برای انسان در پذیرش این اصول یقین حاصل شود. اگرچه مطالعه و تحقیق در این موضوعات هرچه بیشتر باشد مطلوب تر است.

به بیان دیگر انسان مسلمان باید اصول دین را از راه تحقیق به دست آورد یعنی برای خودش دلایلی داشته باشد تا در توحید، نبوت، امامت، عدل و معاد به یقین برسد و ملاک، رسیدن به یقین است هر چند دلایلی که او آن ها را قبول می کند بسیار ساده باشد.

عمل به دستور خداوند نیازمند دلیل است؟

پس اگر کسی پس از تحقیق، خداوند را با همه ی صفاتش – که همگی بی نهایت است – پذیرفت (اعمّ از عدل، حکمت، علم، قدرت، مهربانی، و…) و قبول کرد که خداوند پیامبر و امامان را برای هدایت بشر فرستاده و به آن ها علمی از جانب خود داده است و کتاب قرآن کلام خداوند است که هیچ گونه دخل و تصرف و تحریفی در آن صورت نگرفته است، و پس از این جهان در جهانی دیگر باید پاسخ گوی اعمال خود باشیم؛ دیگر برای اطاعت از دستورات خداوند – که به وسیله پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام به ما ابلاغ شده است – نیازی به ارائه دلیل نخواهد داشت.

یعنی وقتی خداوند را با تمام صفاتش شناخت – و دانست که او حکیم، عالم، قادر، مهربان، عادل، شنوا و بینا و… مطلق است – و تمام دستوراتش بر اساس همین صفاتش می باشد و در نتیجه هر دستوری که بدهد به نفع بندگان خواهد بود؛ برای اطاعت امر این مولا، به دنبال دلیل و اثبات خوبی دستور نخواهد بود.

به بیان دیگر کسانی که پایه توحید و اصول عقاید خود را محکم ساخته اند تردیدی نخواهند داشت که تمام احکام و مقررات و دستورهای اسلامی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از طرف خدا آورده است، دارای مصالح و فوایدی می باشد. چنین افرادی همیشه در صدد پیروی از دستورهای الهی هستند و دانستن و ندانستن جزئیات فلسفه احکام، در روحیه و عمل آن ها اثری نخواهد داشت.

همچنین احکام و مقررات دینی نسخه هایی است که پیامبران الهی و پیشوایان دین از طرف خدا برای بشر آورده اند تا سعادت و خوشبختی آنان را از هر جهت تأمین نمایند. بدیهی است وقتی اعتقاد داشته باشیم که احکام از علم بی پایان خدا سرچشمه گرفته و به حکمت و لطف و مهربانی خدا ایمان داشته باشیم، نیز بدانیم که پیامبران خدا در تبلیغ و رساندن احکام به هیچ نحو گرفتار خطا و لغزشی نمی شوند، یعنی به معصوم بودن آن ها معتقد باشیم؛ در این صورت با کمال جدّیت و بدون هیچ اضطراب در عمل کردن به دستورهای دینی می کوشیم و هیچ نیازی نمی بینیم از خصوصیات فلسفه احکام و مقرراتی که قرار داده شده است سؤال نماییم، زیرا می دانیم هر چه مقرر شده به خیر و صلاح ما بوده و انبیای الهی در بیان احکام اشتباهی نکرده اند.

«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَهٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یکونَ لَهُمُ الْخِیرَهُ مِنْ أَمْرِهِمْ – هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد». (احزاب/۳۶)

چند نکته

۱- آن چه نیازمند دقت و تأمل است این که: علت اساسی همه ی احکام اطاعت از مولی است. کسی شک ندارد که بنده باید از مولا اطاعت کند و از فرمان او سرپیچی نکند. این نوع نگاه به تعبد از فرامین الهی تعبیر می شود که قاعده ای عقلی و عقلایی است. و به تعبیری دلیل انجام بایدها و نبایدها اطاعت از خداست و آن چه به جز این از دلایل احکام شمرده می شود اغلب حکمت های آن است و دلیل نیست. و یک حکم ممکن است صدها حکمت داشته باشد ولی دلیل اصلی تنها یکی است و آن اطاعت از مولاست.

به عبارت دیگر. پس از قبول اصول، در فروع باید تقلید کرد و برای انجام اعمال دانستن دلیل و فلسفه احکام ضروری نیست، ولی دانستن حکمت های انجام اعمال از این نظر که یقین انسان را افزایش داده و به استحکام پایه های ایمان کمک می کند، مفید است.

نکته این جا است که اگر ما بندگی خالق مهربان و حکیم خود را پذیرفتیم، دیگر چون چرای ما در حکم او جای ندارد. البته بعد از تعبد در مقابل اوامر و نواهی الهی، دانستن فلسفه احکام مهم است، چرا که این آشنایی باعث دین داری همراه با بصیرت می شود که بسی ارزش مندتر و استوارتر است.[۱۰]

مثال: خوردن گوشت خوک حرام است[۱۱] و امروزه متوجه شده اند که گوشت خوک دارای اشکالاتی است که با پختن هم از بین نمی رود و حکمت نخوردن گوشت خوک وجود ضررهایی است که مصرف آن برای انسان دارد ولی دلیل نخوردن آن اجرای دستور خداوند است و اگر روزی در علم توانستند این اشکالات را از بین ببرند باز هم خوردن گوشت خوک حرام است چون دستور خداوند است. و یا اگر گوشت خوک بهترین گوشت عالم و پاک و طاهر بود باز هم چون دستور خداوند بر حرمت آن است، خوردنش حرام بود.[۱۲]

درباره ی مثالی که به آن اشاره شد توجه به این نکته نیز مهم است که ممکن است همان طور که هزار و چهارصد سال طول کشید تا این اشکال برای بشر روشن شود، اشکالات دیگری وجود داشته باشد که در آینده و هزار سال بعد مشخص شود. چون دستور خداوند بر اساس علم مطلق و بی نهایت اوست و علم ما اندک و اکتسابی است و بر اساس تجربیات و آزمایش به دست می آید.

۲- شاهدیم که هرچه پیشرفت علم و تأملات فکری بیشتر می شود، جهل بشر بیشتر آشکار می گردد و قوانین ساخت بشر، همواره دست خوش تغییر و تحول است و هنوز بسیاری از مجهولات بشر برای او کشف نشده است و همه این ها به دلیل محدودیت انسان ها در همه اعصار و زمان ها است و این که انسان محدود نمی تواند به مصالح و مفاسد واقعی خود پی ببرد. به عبارت دیگر کشف مصالح و مفاسد – به ویژه در جزئیات و مصادیق – بسیار مشکل است. چون:

اول: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است.

و دوم: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطره ای است در برابر دریا.

قرآن نیز می فرماید: «وَ مَا أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیِلاً – جز اندکی از دانش به شما داده نشده است». ( اسراء/۸۵)

۳- خدای متعال ما را آفرید و بهتر از هر کس به ساختار روحی و جسمی و صلاح و فساد ما آشناست و هر آن چه که در کمال ما و دوری از فساد و انحطاط ما دخیل است، به ما عنایت فرموده.

۴- هدف از خلقت بشر تکامل و سعادت و خوشبختی اوست و به همین جهت خداوند قوانین و مقرراتی وضع کرده و پیامبران و انبیاء معصوم و مصون از خطا و انحراف را نیز جهت ابلاغ این قوانین به سوی خلق فرستاده است.

۵- تمام آن چه در شریعت اسلام آمده، علت، مقصود، حکمت و هدفی دارد، آن چه خدا بدان امر یا از آن نهی کرده است یا حلال و حرام شمرده؛ همگی دارای مقاصد و غایاتی است و اهل علم باید در جست و جوی این مقاصد برآیند و در حد فهم خود آن را درک و اثبات و برای مردم بیان کنند.

محمّد بن سنان گوید که امام رضا علیه السلام در پاسخ نامه وی به او چنین نوشت:

«نامه ات به من رسید که در آن نوشته ای برخی از اهل قبله می پندارند که خداوند متعال، هیچ چیز را بنا بر حکمتی حلال یا حرام نکرده است، بلکه (احکام حلال و حرام) همه برای تعبّد بندگان است (یعنی هر چه خدا فرموده است بجا آورند یا ترک کنند، از روی تعبّد و پذیرش بی دلیل است بی آنکه حکمتی و علّتی در آن ها باشد). هر کس چنین گفته است سخت گمراه است و آشکارا در زیان، زیرا اگر چنین می بود (عکس آن چه هست نیز درست بود، یعنی) درست بود که مردمان را به تعبّد فراخواند با حلال قرار دادن حرام ها و حرام قرار دادن حلال ها، یعنی (به عنوان مثال) عبادت را در این قرار دهد که مردمان نماز نخوانند، روزه نگیرند، هیچ کاری از کارهای نیک انجام ندهند، و خدا و پیامبران و کتاب های آسمانی را انکار کنند. (یعنی) ترک عبادت عبادت باشد، و ترک کار نیک کار نیک، و ترک عقیده عقیده.. . در صورتی که هرگز چنین نیست و ما این را دریافته ایم که آن چه خداوند متعال حلال کرده است به صلاح بندگان و بقای ایشان مربوط است، و آنان (برای زندگی مادّی و تکامل روحی) بدان نیاز دارند، و چیزی جایگزین آن نتواند شد. و نیز دریافتیم که آن چه حرام شده است، چیزهایی است که بندگان خدا به آن ها نیازی ندارند، بلکه آن ها مایه فساد و نابودی و تباهی است».[۱۳]

و امام صادق علیه السّلام در پاسخ به سؤالی در خصوص علت احکام فرموده اند:

«هیچ حکمی در اسلام تشریع نشده، مگر به سبب حکمتی».[۱۴]

۶- خداوند متعال برای این که بشر را به یک سلسله مصالح واقعی که سعادت او در آن است برساند، یک سلسله امور را واجب یا مستحب کرده و پاره ای از کارها را منع نموده است که آن حکمت ها، مطابق با مصالح حقیقی انسان می باشد، به نحوی است که اگر عقل انسان به آن ها آگاه گردد همان حکم را می کند که شرع کرده است.

بر اساس نظریه صحیح و درست که فقهاء و دانشمندان شیعه بدان معتقدند، احکام خداوند بر اساس مصالح و مفاسد است؛ یعنی اگر انجام عملی دارای منفعت مهم و حیاتی است، آن عمل واجب خواهد بود یا اگر منفعت آن حیاتی نباشد آن عمل مستحب است؛ و اگر انجام عملی، دارای ضرر خطرناک و مهلک باشد، انجام آن حرام؛ و اگر ضرر آن خطرناک و مهلک نبوده، مکروه است؛ و در صورتی که منفعت یا ضرر آن غالب نباشد و مساوی باشد آن عمل مباح است؛ البته منظور از منفعت و ضرر صرف منفعت و ضرر مادی نیست بلکه به معنای عام و گسترده است که به جامعیت و گستردگی ابعاد وجودی انسان می باشد.

۷- عدم علم به چرایی حکم دلیل نقص حکم نیست. یعنی اگر کسی نتوانست به حکمت و فلسفه یک حکمی پی ببرد، نباید آن را ناقص دانسته و ردّ کند و همه چیز را با عقل ناقص بشری و بدون زبان وحی الهی، سنجیده و نتیجه بگیرد.

به عنوان مثال اگر کسی برای بیماری خود به پزشکی حاذق که در توانایی و علم او شکی ندارد مراجعه نماید و او داروهایی برای درمان دردهایش بنویسد، از او سؤال می کند که چرا فلان دارو را نوشته است؟ یا اگر پزشک دارویی تجویز کرد که بیمار از حکمت آن بی اطلاع بود، آن را بدون اثر و بی فایده تلقی می کند؟! و دارو را مصرف نمی نماید؟!

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

«یا عِبَادَ اللَّهِ أَنْتُمْ کالْمَرْضَی وَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ کالطَّبِیبِ فَصَلَاحُ الْمَرْضَی فِیمَا یعْلَمُهُ الطَّبِیبُ وَ یدَبِّرُهُ بِهِ لَا فِیمَا یشْتَهِیهِ الْمَرِیضُ وَ یقْتَرِحُهُ أَلَا فَسَلِّمُوا لِلَّهِ أَمْرَهُ تَکونُوا مِنَ الْفَائِزِین – ای بندگان خدا! شما همچون بیمار و پروردگار جهانیان مانند طبیب است، و صلاح مریض در آن چیزی است که طبیب آن را می آموزاند و عاقبت اندیشی می کند، نه در تمایلات مریض و خواسته های بی جایش، پس تسلیم امر خدا باشید تا رستگار شوید».[۱۵]

۸- وقتی که گفته می شود در احکام، مصالح و مفاس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.