پاورپوینت کامل بکیربن ماهان و دعوت عباسیان ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بکیربن ماهان و دعوت عباسیان ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بکیربن ماهان و دعوت عباسیان ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بکیربن ماهان و دعوت عباسیان ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
>
مورخان بسیاری, پی درپی به موضوع شورش عباسیان به عنوان یکی از برجسته ترین ماجراهای تاریخ صدر اسلام پرداخته اند.(۲) با این همه, هنوز پاسخ های قانع کننده ای به بسیاری از پرسش های مربوط به این موضوع داده نشده است و هم چنان برگه های ناگشوده از این تاریخ پرحادثه, پیش روی محققان و پژوهشگران قرار دارد.
در این مقاله, با معرفی یکی از بزرگ ترین مبلغان این نهضت, بکیربن ماهان, سعی شده است نقش رهبری وی در هدایت نهضت, ابتدا در کوفه و سپس در خراسان به طور دقیق تری مورد توجه قرار گیرد و سیر وقایع در پرتو اطلاعاتی که منابع حول محور رهبری و نقش ویژه او به دست داده اند (با تإکید بر کهن ترین منابع و مآخذ موجود), پیش روی خوانندگان قرار گیرد. البته لازم به توضیح است که با مطالعه سرگذشت و نقش برگزیدگان و چهره های برجسته و به اصطلاح قهرمانان داستان, هرگز نمی توان به نموداری درست و علمی از یک جنبش دست یافت, بلکه بیشترهواداران فرودست یک نهضت هستند که ضمن ایفای نقش اصلی, ماهیت و مسیر کلی قیام را رقم می زنند. و متإسفانه منابع کهن و تاریخ نگاری سنتی همواره از بازشناسی انبوه فرودستان تن زده و تنها به بزرگان کم شمار پرداخته اند. با وجود این, نگارنده قصد تبیین ماهیت قیام و بررسی, ابعاد مختلف آن را ندارد, بلکه درپی ارائه برخی نکات ارزشمندی است که تعقیب زندگی سیاسی بکیر به دست می دهد. با این امید که این تحقیق زمینه و تمهیدی باشد برای بررسی و پژوهشی جدیتر.
نام و نسب بکیر در منابع
بکیربن ماهان, ابوهاشم (متوفاحدود ۱۲۷ه” ۷۴۵/م), از نخستین داعیان و مبلغان بزرگ عباسی بود که در پیشبرد دعوت, نقش مهمی به عهده داشت.
نام و کنیه او در بیشتر منابع به همین صورت مشهور ضبط شده است,(۳) اما در آثار مقدسی(۴) و ابن کثیر(۵) نام وی ((بکربن ماهان)) و در آثار حمدالله مستوفی(۶) و حموی, مولف ((التاریخ المنصوری)),(۷) ((بکربن هامان)) آمده است. ابن خلدون(۸) و میرخواند(۹) نیز ((بکیربن هامان)) ضبط کرده اند.
بکیر, ایرانی و از موالی قبیله ((بنومسلیه)) بود. پدرش نیز از موالی همین قبیله بود و در منطقه شام اردن سکونت داشت.(۱۰) قبیله بنومسلیه از شاخه های بنی الحارث و مذحج و منسوب به مسلیه بن عامربن عمرو بود.(۱۱) بنا به گزارش ((اخبارالدوله العباسیه)), نخستین داعیان بنی عباس از وابستگان بنومسلیه بوده اند.(۱۲)
مقدسی او را ((مروزی)) خوانده(۱۳) و سمعانی نام او را ذیل اعلام منسوب به ((هرمز فره)) (قریه ای از نواحی مرو) آورده است.(۱۴)
آشنایی و آغاز همکاری با عباسیان
کهن ترین منبع درباره ظهور عباسیان, که اطلاعات ارزشمندی درباره داعیان عباسی از جمله بکیربن ماهان به دست می دهد, کتاب اخبارالدوله العباسیه, از نویسنده ای ناشناس است که ظاهرا در قرن سوم هجری نوشته شده است. بر پایه اطلاعلات این کتاب, هنگامی که نخستین داعیان و پیروان دعوت, در زمان محمدبن علی بن عبدالله بن عباس, شناسایی می شدند و نامشان نوشته می شد, نام بکیر نیز در میان آنان بود.(۱۵) او در فتح جرجان با گروهی از بنومسلیه همراه یزیدبن مهلب (مقتول ۱۰۲ه” ۷۲۰/م) شرکت داشت.(۱۶) پس از مرگ میسره الرحال یا میسره النبال (ابورباح/ابوریاح) و به قول ابوحنیفه دینوری(۱۷), میسره العبدی, زعامت داعیان را در کوفه, سالم بن بجیر, به عهده گرفت. هواداران نهضت از بکیر خواستند که نامه ایشان را به محمدبن علی برساند. بکیر آماده عزیمت به شام بود که خبر رسید برادرش یزیدبن ماهان در سند وفات یافته و مال فراوانی به ارث گذاشته است. اطرافیان اصرار کردند که مإموریت را رها کند و برای گرفتن سهم خود به سند رود. اما وی با بیان این که ((دنیا را بر آخرت مقدم نمی دارد و برای رفتن به سند باید ابتدا از امام و صاحبش کسب اجازه کند)), رهسپار دمشق شد و برای این که مقصود خود را از سفر پنهان دارد, در زی عطر فروشان, در روستاهای دمشق به فروش عطر مشغول شد. پس از مدتی به حمیمه رفت. آن جا توسط ابراهیم بن سلمه (از نزدیکان محمدبن علی) که پیش تر با دایی او در کوفه آشنا بود, به محمدبن علی معرفی شد و نامه سالم و دیگر شیعیان را به او رساند. محمدبن علی او و یارانش را به صبر و خویشتن داری و امید به آینده دعوت کرد و به او گفت که کار بازرگانی را هم چنان ادامه دهد. بکیر مبلغ ۱۹۰ دیناری را که شیعیان کوفه با او فرستاده بودند, به اضافه گردن بندی طلا و پارچه ای دستباف که زنی به نام ((ام الفضل)) فرستاده بود, به محمدبن علی تسلیم کرد و این نخستین مالی بود که از سوی شیعیان کوفه توسط بکیربن ماهان فرستاده می شد. پس از آن, محمدبن علی, بکیر را بیش از دیگران به خود نزدیک کرد, طوری که بیش از همه با او به خلوت می نشست تا آن جاکه عبدالله بن علی گفته بود: ((این عطار محمدبن علی را از ما گرفته است)).(۱۸)
چگونگی پیوستن خراسانیان به دعوت عباسی
بکیر, هنگام بازگشت به عراق, درباره علاقه مردم خراسان به خاندان پیامبر (ص) با محمدبن علی چنین سخن گفت: ((سراسر جهان را گشته ام و به خراسان رفته ام… هرگز کسانی را این چنین شیفته خاندان پیامبر ندیدم که مردم مشرق! در آن جا با یک ایرانی برخوردم. شنیدم به فارسی می گفت: هرگز کسانی را به گمراهی عربان ندیده ام. پیامبر ایشان در گذشت و قدرت او به دست دیگران جز از خاندان او افتاد… چرا خاندان پیامبر را پیدا نمی کنید. قدرت را بدیشان باز نمی گردانید؟ من ضمانت می کنم که هموطنان من در این امر با شما همداستان خواهند شد)). هم چنین بکیر ماجرای دیدار خود با سلیمان بن کثیر مروزی و دوستی و محبت او را نسبت به پیامبر (ص) نقل کرد و پیشنهاد کرد که امر دعوت در خراسان بنیان نهاده شود. محمدبن علی پس از شنیدن این سخنان امیدوار کننده به بکیر گفت: ((ای اباهاشم! دعوت ما مشرقی است و یاران ما نیز اهل مشرق اند و پرچم های ما سیاه است)) و احادیثی از پیامبر (ص) و عبدالله بن عباس در تإیید این مطلب روایت کرد.(۱۹) این روایت اگر صحیح باشد نشان می دهد که تا این زمان, نهضت عباسی تنها به عنوان یک نهضت ضد اموی در میان پیروان اندک آن, شناخته شده و آینده آن به طور روشن, طراحی و تبیین نشده بود. کوفه نیز به جهت نفوذ آل ابی طالب, محل مناسبی برای دعوت خاندان عباس نبود (چنان که تا آن زمان تعداد گروندگان به نهضت عباسی کمتر از سی نفر بوده است)(۲۰) و گویا اول بار به پیشنهاد بکیر, سران نهضت متوجه خراسان شدند و برآن شدند تا منافع خود را با خراسان پیوند دهند.
موضع عباسیان در برابر قیام های علویان
نکته دیگر شایان توجه در این روایت این است که در خراسان, مردم (چه عرب ها و چه ایرانیان) بیشتر از شیعه پشتیبانی می کرده و خواهان سپردن حکومت به دست یکی از خاندان پیامبر بوده اند.
روایتی دیگر از بلاذری این نکته را تإیید می کند; او می گوید: ((سران و اشراف خراسان به عبدالملک نوشتند که خراسان از کشاکش و پیکار رها نخواهد شد مگر با فرمانروایی از قریش)).(۲۱) هرچند جهت دقیق این احساسات آشکار نشده است لیکن خراسانیان در پیشرفت دعوت داعیان و سران عباسی, از این نکته بهره بسیار بردند. طرفه آن که رهبران نهضت ضمن استفاده از این احساسات و بهره گیری از نیروی جنبش های علوی (همچون قیام زید و یحیی) به نفع خود, از پیوستن هواخواهان و پیروان خود به این قیام ها بیم داشتند و به شخصیت های مبارز علوی, چون رقیبی سخت می نگریستند; از این رو با نظارت دقیق و نظم و سازماندهی ویژه از اتلاف نیروهای هواداران خود به نفع رقیبان ممانعت می کردند. چنان که در جریان دیدار نخست که مولف اخبارالدوله العباسیه به تفصیل به آن پرداخته, محمدبن علی به بکیر سفارش کرد که دعوت را از خراسان آغاز کند و تا به جرجان نرسیده امر خود را فاش نسازد و دعوت زیر عنوان کلی ((الرضا من آل محمد)) صورت گیرد و درباره فرد خاصی صحبت نشود.(۲۲) لیکن چون بیم آن می رفت که خراسانیان به قیام های علویان متمایل شوند و تلاش عباسیان به نفع آل ابی طالب تمام گردد و نیز کنترل آینده نهضت از دست سران عباسی خارج شود, محمد به شدت بکیر را از همکاری و همسویی با قیام ها و تحرکات آل ابی طالب برحذر داشت. استدلال او این بود که این گونه حرکت های آشکار جز نابودی و هلاکت حاصل دیگری در بر نخواهد داشت و ما (عباسیان) به موقع انتقام خون آنان را از بنی امیه خواهیم ستاند.(۲۳)
در این دیدار نیز به او اجازه داد که برای گرفتن ارث خود به سند رود. این ملاقات حدود سال ۱۰۰ه” ۷۱۹/م در زمان حکومت عمربن عبدالعزیز (۹۹ـ۱۰۱ه” ) اتفاق افتاده است.(۲۴)
دعوت عباسی در خراسان
بکیر پس از بازگشت از شام و ملاقات با سالم و یارانش در کوفه و تسلیم نامه و پیام محمدبن علی به آنان به همراه سعیدالحرسی, به سوی خراسان حرکت کرد و امر دعوت را در آن جا بنیان نهاد. پس از مدتی از راه سیستان به سند رفت. در آن جا مترجم جنیدبن عبدالرحمان (والی یزیدبن عبدالملک برسند) شد و در نتیجه این مصاحبت و میراثی که برادرش به جای گذاشته بود, صاحب مال فراوانی شد.(۲۵) بنابه گزارش طبری, آشنایی بکیر با جنبش عباسی پس از بازگشت وی از سند (سال ۱۰۵ه” ) بوده و او پیش از پیوستن به نهضت, مترجم جنید بوده است.(۲۶)
به هر روی, بکیر پس از بازگشت از سند, به خراسان درآمد و طبق توصیه محمدبن علی دعوت را از آن جا آغاز کرد: یک ماه در جرجان توقف کرد, سپس به مرو رفت و با سلیمان بن کثیر که پیش تر با او آشنایی داشت, دیدار کرد. در آن جا دوستان سلیمان بن کثیر و نیز جمعی از بنوخزاعه با او بیعت کردند.(۲۷) به نظر می رسد از این پس, هواداران نهضت و نیز داعیان عباسی, ملزم به اطاعت از بکیر و همکاری با او بودند, چنان که محمدبن علی, هنگامی که زیادبن ابی عکرمه را به سوی خراسان گسیل می داشت به این نکته تإکید فراوان کرد.(۲۸) براساس روایتی در اخبار الدوله العباسیه, نفوذ بکیر بدان جا رسید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 