پاورپوینت کامل تجدید حیات اسلام در آسیای مرکزی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تجدید حیات اسلام در آسیای مرکزی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تجدید حیات اسلام در آسیای مرکزی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تجدید حیات اسلام در آسیای مرکزی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :

>

مترجمین: سیاوش یاری و پرویز باقری

امروزه آسیای مرکزی متشکل از پنج جمهوری مستقل قزاقستان, قرقیزستان, ازبکستان, ترکمنستان و تاجیکستان می باشد. این منطقه دارای منابع طبیعی و موقعیت تجاری فوق العاده ای است و در قدیم محل عبور جاده ابریشم بوده است.

مسلمانان در این منطقه تحولات مهمی به وجود آورده و ضمن ایجاد مراکز علمی, مساجد زیادی بنا کرده و به امور مذهبی روی آوردند. اما از اواسط قرن شانزدهم میلادی که روس ها بر این منطقه تسلط یافتند, مبارزه با اسلام و مسلمانان را آغاز کردند و این روند پس از حاکمیت کمونیست ها, شدت بیشتری یافت و منجر به تخریب مساجد و مراکز مذهبی شد. ولی بعد از به قدرت رسیدن گورباچف, اوضاع دگرگون شد و فعالیت های مذهبی مسلمانان از نو آغاز گردید و صدها مسجد جدید ساخته شد. این نوشتار به پاورپوینت کامل تجدید حیات اسلام در آسیای مرکزی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint بعد از طی این دوره می پردازد.

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل جمهوریهای جدید مستقل در آسیای مرکزی رویدادی پرمعنا در تاریخ معاصر است. این امر, تغییرات مهمی در محیط اقتصادی و جغرافیای سیاسی این منطقه به دنبال داشت. این رویداد, در منطقه ای که اسلام و مسلمانان در آن, تاریخی طولانی داشتند به وقوع پیوست. در واقع, طی دوره سامانیان, اسلام و مسلمانان موقعیت مسلطی را در آن منطقه به دست آوردند که تا انقلاب اکتبر ۱۹۱۷(م)ادامه داشت.

این منطقه, بخش مهمی از دنیای اسلام بود که در دوره های متإخر, ترکان برآن مسلط شدند. اسلام در این ناحیه نه تنها برخی نمادهای مذهبی, اجتماعی و فرهنگی خود را برای قرن ها توسعه داد, بلکه شهرهای باشکوهی چون بخارا, سمرقند, تاشکند, مرو و [شهرهای دیگر] خراسان را نیز بنیان گذارد. این شهرهای قدیمی مراکز بزرگ علمی بودند. دانشمندان و نویسندگانی چون ابن سینا, بیرونی, غزالی عمرخیام و فردوسی که در خلق آثار علمی, تاریخی و ادبی نقش بزرگی داشته اند از این منطقه برخاسته اند.

امروزه آسیای مرکزی شامل پنج جمهوری مستقل قزاقستان, قرقیزستان, ازبکستان, ترکمنستان و تاجیکستان می باشد. آسیای مرکزی منطقه وسیعی را در بر می گیرد که حدود چهارمیلیون کیلومتر مربع وسعت دارد و دارای جمعیتی حدود ۶۰ میلیون نفر است. این منطقه از شمال به فدراسیون روسیه, از شرق به چین, از جنوب به ایران و افغانستان و از غرب به دریای خزر محدود می باشد و از آب و هوا و اوضاع طبیعی متنوعی برخوردار است. در غرب و شمال, دشت های وسیع; در شرق, بخش قابل توجهی از کوپت داغ; در جنوب غرب, پامیر, و در شرق, کیان شان آسیای مرکزی را از بقیه قاره جدا می کنند. دو رود بزرگ آسیای مرکزی ((آمودریا)) و ((سیردریا)) می باشند. این منطقه که اعراب, آن را ((ماورإالنهر)) نامیده اند, قبل از آن,Transoxiana که به معنی ((بین دو رود)) می باشد, نامیده می شد.(۱) در این منطقه چند جزیره, دریا و دریاچه وجود دارد که بزرگ ترین آن ها

دریای کاسپین در غرب, دریاچه آرال در نواحی مرکزی و دریاچه بالخاش در شرق می باشند. این ناحیه از نظر منابع طبیعی با ذخایر قابل توجه نفت, گازطبیعی, ذغال سنگ, طلا, اورانیوم و دیگر معادن و محصولات کشاورزی, بسیار حاصلخیز می باشد.

موقعیت جغرافیایی آسیای مرکزی از نظر تجاری اهمیت فوق العاده ای به این ناحیه داده است. قبل از کشف راه های دریایی, تمام راه های اصلی تجارت میان آسیای مرکزی و شرقی با اروپای شرقی و کشورهای خاور نزدیک, بر این ناحیه متکی بود.(۲)

از دیدگاه تاریخی, مردمان آسیای مرکزی به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول صحراگرد و دسته دوم شهرنشین می باشند. نخستین مراکز شهری در حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد در ترکمنستان و احتمالا به وسیله مردمی با خاستگاه ایرانی ایجاد شده است. (۳) پس از انقراض هخامنشیان توسط اسکندر, جانشینان او هلنیسم را در نواحی جنوبی آسیای مرکزی مطرح کردند.(۴) از اواسط قرن سوم قبل از میلاد, در ناحیه شرقی آسیای مرکزی (ازبکستان امروزی) دولت یونانی ـ بلخی (باکتری) شکل گرفت, درحالی که ناحیه غربی آسیای مرکزی (ترکمنستان امروزی) با امپراتوری پارت متحد گشت و بدین طریق دارای فرهنگی متفاوت گردید. اما تمامی منطقه, به وسیله جاده ای موسوم به ((جاده ابریشم)) به هم متصل می شد. جاده ای تجاری که از سراسر قاره آسیا شامل چین, هندوستان, خاورمیانه و حوزه دریای سیاه عبور می کرد.(۵)

در قرن سوم بعد از میلاد که ایران تحت سلطه ساسانیان بود, دوباره استیلای خود را بر نواحی جنوبی, آسیای مرکزی به دست آورد. در طی این دوره, نظام سیاسی, فعالیت فرهنگی و موقعیت اقتصادی تا چند قرن در منطقه در وضعیتی بسیار مناسب بود. (۶) اما این وضعیت با حمله اعراب در قرن هفتم میلادی دگرگون گردید.(۷) اسلام نه تنها سازمان جدید عقیدتی, بلکه یک نظم اجتماعی و معرفت شناسی تازه ای ارائه کرد. (۸)

در سال ۷۴۰ میلادی, یعنی در دوره خلافت ولیدبن عبدالملک, عرب ها به وسیله قتیبه بن مسلم بن عمر و الباهلی بر آسیای مرکزی حکومت می کردند.(۹) فرمانده عرب در مرو, نزدیک شهر ((ماری)) در ترکمنستان امروز, بود. حدود پنجاه هزار عرب از بصره و کوفه مهاجرت کرده و در خراسان, بخارا و دیگر نواحی مستقر شدند.(۱۰) قتیبه اصلاحاتی در سپاهش انجام داد و توانست وفاداری و اطمینان ساکنان بومی را جلب کند. او دو مسجد در بخارا ساخت که یکی از آن ها امروزه ((مسجد قتیبه)) نامیده می شود. در دوره حکومت کمونیست ها, این مسجد به انبار گمرک تبدیل شد, اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی, این مسجد دوباره به مسلمانان برگردانده شد.

عرب زادگان که جدا از بومیان زندگی می کردند, زبان خود را حفظ کردند; اما بومیان در دوره نخستین, قرآن را به زبان فارسی از برمی خواندند.(۱۱) آن ها یک بار در زبان عربی مهارت پیدا کردند, اما این عمل تکرار نشد, شهرهای آسیای مرکزی به قلمرو فرهنگی خلافت[ اسلامی] در آمدند و در حدود یک قرن مراکز مهم علمی اسلامی[ در این منطقه], تحت نظر اعراب و بعدها سلجوقیان و ترکان بود تا این که به وسیله مغولان ویران گردیدند.(۱۲)

پس از حمله اعراب در ناحیه آمودریا و سیردریا با شیوه جدید ایمان و راه جدید زندگی, نوع تازه ای از زندگی اجتماعی در آسیای مرکزی شکل گرفت. ساکنان آسیای مرکزی فلسفه های اعراب را پذیرفتند و زبان آنان را برای فرهنگ و علوم اسلامی اقتباس کردند. شهرهای اصلی همچون سمرقند, بخارا, ترمذ, خوارزم, مرو, خجند, اورگند و نسا از جهت تفکرات اسلامی ساکنانشان مشهور بودند. این شهرها با دیگر سرزمین های اسلامی دارای روابط تجاری, فکری و مذهبی بودند. برخی از دانشمندان این نواحی عبارتنداز: امام محمدبن اسماعیل البخاری (۱۹۴ـ۲۵۶ه”), محدث بزرگ حافظ ابوعیسی ابن عیسی الترمذی (متوفی ۳۴۰ه”), امام احمد بن محمد الخوارزمی (۳۹۳ـ۴۸۴ه”), متفکر بزرگ اسلامی ابونصر طرحان حکیم الفارابی (متوفی ۳۳۹ه”) عالم برجسته ابوریحان محمدبن احمد بیرونی (۲۶۲ـ۳۴۸ه”) و دانشمند معروف ابوعلی سینا.

ابوعلی سینا کتاب هایی در زمینه پزشکی و فلسفه نوشت.(۱۳) در میان آثار او در زمینه پزشکی, ((قانون علم پزشکی)) که در قرن دوازدهم میلادی به لاتین ترجمه شده و به وسیله فیزیکدانان در شرق و غرب مورد استفاده قرار گرفته, معروف تر است.(۱۴)

محمدبن موسی خوارزمی همان طور که از عنوان اثرش ((الجبر)) برمیآید, بنیان گذار ریاضیات عرب است. او نه تنها یک ریاضی دان, بلکه منجم, جغرافی دان و مورخ نیز بود. آثار او نمایان گر تلفیقی از جبر هندسی و هندسه یونانی است که اساس علم ریاضی امروزی را تشکیل می دهد. محمدبن موسی خوارزمی قرن ها سنت کهن خوارزمیان از ریاضیات را برای نیازهای اساسی چون آبیاری, سیاحت, تجارت و معماری که بیشتر متإثر از فرهنگ یونانی و هند بود به کاربرد.(۱۵)

در دوره عباسیان خیلی سریع به حضور عرب پایان داده شد, اما اداره این منطقه تحت قلمرو قدرت خراسان باقی ماند. بنابراین, هنوز حوزه نفوذ ایرانیان در این ناحیه زیاد بود. نخستین دولت مسلمان مستقل در آسیای مرکزی سامانیان بودند که در سال ۸۷۵م. خراسان به وسیله یک دودمان ایرانی تإسیس شد که مرکز قدرت خود را در بخارا قرار داد. امپراطوری سامانیان در اوج عظمتش سیطره خود را بر ماورإالنهر, خوارزم و منطقه وسیعی از ایران و افغانستان اعمال می کرد.(۱۶) بنیان گذار سلسله سامانیان, اسماعیل بن احمد بود که از سال ۸۷۵ تا ۹۹۹م حکومت کرد. سامانیان ارتباط تجاری با اروپا و چین را تا حدود زیادی توسعه دادند. بنابراین, جاده ابریشم در این دوره شکل گرفت. دولت سامانی نقش بزرگی در تاریخ این منطقه (ماورإالنهر, خوارزم, منطقه سیردریا, ایران و افغانستان) ایفا کرد. در این دوره, زبان فارسی ـ تاجیک در منطقه گسترش یافت و به همین جهت شعرای بزرگی چون رودکی و فردوسی آثار تاریخی خود را به رشته تحریر درآوردند. اما زبان عربی به عنوان یک زبان علمی به حیات خود ادامه داد.(۱۷)

با آغاز قرن شانزدهم, خان نشین های بخارا و خیوه به عنوان دو مرکز رهبری نیروهای منطقه ای ظاهر شدند. قلمرو خان نشین بخارا تقریبا شامل ازبکستان امروزی بود;(۱۸) البته بخشی از ترکمنستان, تاجیکستان و افغانستان را نیز شامل می شد. خیوه کمی کوچک تر بود و در جنوب دریاچه آرال واقع شده بود و قلمرو آن شامل سرزمین های ترکمن ها, قزاق ها و قاراقالپاق ها بود. در قرن هجدهم میلادی, روستاهای واقع در این منطقه به عنوان قدرت سوم سربرآوردند. بقایای نظام کلان قبیله ای قدرتمند, در میان ترکمن ها, قزاق ها و قرقیزها که صحراگرد بودند, موجود بود.(۱۹)

تسلط روس ها بر آسیای مرکزی

نخستین برخورد بین روس ها و مسلمانان در منطقه ((ولگا)) روی داد. تجزیه اردوی زرین به خان نشین های رقیب, شامل آستراخان, کازان, کریمه و اردو و خان نشین تاتارهای سیبری, فرصتی طلایی را برای روس های تزاری فراهم کرد تا شکست های گذشته شان را تلافی کنند و مغول ـ تاتارهای فاتح را به اختیار خود در آوردند. در اوایل, روس ها به این ترتیب در منطقه ولگا پیش رفتند. حمله روس ها با ضمیمه سازی قازان, در سال ۱۵۵۲م, و آستراخان, در سال ۱۵۵۶م, به روسیه شروع شد. خان نشین کریمه در سال ۱۷۷۱م فتح و در سال ۱۷۸۳م ضمیمه روسیه شد. پس از الحاق قازان به روسیه, ایوان مخوف کلیسای بزرگ ((باسیل)) را در میدان سرخ مسکو برای برگزاری جشن پیروزیاش بنا نمود و گنبدهای آن را پیازی شکل درست کرد تا شبیه عمامه سران تاتار خدمتگزارش باشد.(۲۰)

مقامات روس در سال ۱۷۴۰م تصمیم گرفتند آشکارا مساجد را ویران کنند. در طی سه سال بعد, از ۵۳۶ مسجد در منطقه ولگا, ۴۱۸ مسجد ویران شد.(۲۱) این امر به شورشی سریع در سال ۱۷۴۴م منتهی گردید. و در نتیجه, اجازه داده شد که دو مسجد جدید در قازان ساخته شود. هنگامی که کوشش های مضاعف برای تغییر کیش, ویرانی مساجد و مدارس و از بین بردن رهبران مذهبی, روس ها را به اهدافشان نرساند, تصمیم گرفتند استراتژیها و تاکتیک هایشان را تغییر دهند. از این پس, اعمال مذهبی از امور سیاسی جدا شد. نخستین هیإت تبلیغی ارتدوکس به دستور ملکه آنا لوانوا (۱۷۴۰ـ۱۷۳۰م) به ناحیه قازان اعزام گردید. ((دفتر جدید امور مسیحیان)) در سپتامبر سال ۱۷۴۰ تإسیس گردید(۲۲) که قازان, آستراخان, نیژنی, نوگوارد, و ورونژ در قلمرو نفوذ آن بود. این امر در همه این مناطق سازمان هایی داشت. این سازمان ها برای جمعآوری پول جهت اداره مسیحیان آن مناطق, مستقیما مالیات هایی را بر مسلمانان تحمیل می کردند. در سال ۱۷۵۰م مقامات دولتی موقعیتی بحرانی داشتند و دفتر امور جدید مسیحیانK.N.D) ) که رودررویی آشکار با مسلمانان را دامن زد, سرانجام در سال ۱۷۶۴م تعطیل شد.(۲۳)

در سال ۱۷۸۴م اسامی شهرهای منطقه کریمه عوض شد و نام کریمه نیز به ((تاوریده)) تغییر یافت. شهر مشهور ((آق مسجد)) به ((سمیفاروپل)) تغییر نام داد. در اواخر قرن هجدهم, چیزی بین یک صدهزار تا سیصدهزار تاتار در استپ های مرکزی و شمالی کریمه, که برای امپراتوری عثمانی باقی ماند, سرگردان بودند.(۲۴)

آخرین پایگاه مسلمانان که به روسیه ضمیمه شد ترکستان بود که به دو خان نشین خیوه و خجند و امیرنشین بخارا تقسیم می شد. تهاجم روس ها درست پس از جنگ کریمه شروع شد. ازبک ها بزرگ ترین ملت در آسیای مرکزی بودند که در سال ۱۸۶۰م جمعیتی حدود سه ونیم میلیون نفر را تشکیل می دادند. در این زمان ترکمن ها, قرقیزها و تاجیک ها ملت های خیلی کوچک تری بودند.(۲۵) در سال های ۱۸۶۸ و ۱۸۷۳م امیرنشین بخارا و خان نشین خیوه به کشورهای تحت الحمایه تبدیل شدند. در سال ۱۸۷۶م خان نشین خجند کاملا ضمیمه روسیه شد و آشکارا خود مختاریاش را به کلی از دست داد.(۲۶)

سیاست اصلی حکومت تزارها در یک منطقه با منطقه دیگر تفاوت داشت. ولی در کل با سیاست هایی همچون نابودی کامل طبقه حاکم که خطرناک ترین دشمن امپراطوری روسیه محسوب می شدند, دنبال می شد. پس از این, روس ها ساختمان های فئودال ها را خراب کردند. و آن ها را از حقوقشان محروم کردند, سپس اموال و خراج هایشان را به طور هم زمان تصاحب کردند.(۲۷)

مسلمانان در زمینه های مختلف با علایم خاصی مشخص گردیدند. رژیم تزاری, اسلام در ترکستان را به عنوان دشمن خطرناک خود می دانست, زیرا روس ها گرفتار چندین شورش قوی الهام گرفته از اسلام شدند که توسط رهبران مذهبی مسلمانان هدایت گردیدند. اما همان طور که روس ها با نیروی نظامی قوی در تحکیم سلطه خود موفق شدند, فرقه ای از مسلمانان توجه خود را به اصلاح نظام سنتی آموزش به نحوی که تجهیز کننده منابع انسانی برای مبارزه با تسلط روس ها باشد, اختصاص داد.(۲۸) این فرقه به وسیله اسماعیل بیگ کاسپرینسکی رهبری می شد.(۲۹) جنبش نوگرایان, به رغم مقاومت سنت گرایان در برابر هرگونه اصلاح که به وسیله اداره مستعمرات روس حمایت می شد, گام های بلندی برای بیداری مجدد نوخواهان ملی گرا که به صورت موفقیتآمیزی در برابر سیاست روسی سازی مقاومت می کردند, برداشت و به تبلیغات دینی مسلمانان در برابر مسیحیان کمک کرد.(۳۰)

به این ترتیب, اتحاد توده های مسلمانان تحت پرچم نوگرایان ((کنگره مسلمانان روس)) را به وجود آورد. اولین جلسه کنگره مسلمانان روس در ۱۵ اگوست ۱۹۰۵ در نیژنی نوگوراد تشکیل شد. اسماعیل بیگ کاسپرینسکی رئیس این کنگره بود.

موضوع اصلی اتحادیه مسلمانان روس, تجمع مسلمانان روسیه در یک جنبش برای استقرار یک حکومت مشروطه بود که مبتنی بر سهم نمایندگی ملیت ها باشد.(۳۱) دومین کنگره از ۱۳ تا ۲۳ ژوئیه ۱۹۰۶ در سن پترزبورگ تشکیل شد. هر دو کنگره غیرقانونی بودند, اما به علت گستردگی آن ها در کشور, حکومت نه تنها هیچ اقدامی علیه سازمان دهندگان آن ها نکرد, بلکه به آن ها برای برپایی دیگر کنگره ها نیز مجوز داد.

سومین کنگره از ۱۶ تا ۲۱ اگوست مجددا در نیژنی گوراد برگزار شد. رئیس این کنگره توپهی باسف بود. کنگره آشکارا در مورد مباحث حساس صحبت کرد و یک کمیته مرکزی ۱۵ نفری تشکیل داد. با این حال, آن کمیته شامل نمایندگانی از همه ملیت های بزرگ مسلمان نبود. در کمیته مرکزی تنها یک نفر از آذربایجان بوده و بقیه از تاتارها بودند. آزادیخواهان آذربایجان پس از کنگره دوم, علاقه خود را به جنبش اتحادیه مسلمانان روسیه از دست داده و جا را برای تاتارها خالی کردند.(۳۲) آزادیخواهان آذربایجان در ۱۷ اکتبر ۱۹۰۵ در باکو ((حزب مشروطه مسلمانان)) را تشکیل دادند. همان طور که لنین از تفوق مسلمانان تاتار بحث می کند مشاهده می شود که تاتارهای قازان برای هر صد نفر از دو جنس دارای یک مدرسه بودند, درحالی که اعضای کلیسای ارتدوکس برای هر ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر یک مدرسه داشتند.(۳۳)

عقیده پان ترک ها(۳۴) اتحاد همه مردم بود و تعداد زیادی از مسلمانان معتقد بودند که اتحاد پان ترکیسم و پان اسلامیسم تنها راه نجات مسلمانان است. کاسپرینسکی به تنهایی سه روزنامه مختلف به نام ((عالم نسوان)), ((عالم صبیان)) (دنیای کودکان) و ((خاخاخاKhakhakha)(() منتشر کرد. یک گروه سیاسی معروف به ((تاتار جوان)) شکل گرفت که حداقل در آغاز, تشکیلاتی مخفی و زیرزمینی بود و الگویی برای ترکان جوان محسوب می شد.(۳۵) این گروه, هم چنین, شروع به انتشار مجله ای هفتگی به نام ((خدمت وطن)) کرد که در سال ۱۹۰۸م توسط روس ها توقیف شد. (۳۶)

اسلام در آستانه انقلاب اکتبر

هنگامی که انقلاب بلشویکی در سال ۱

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.