پاورپوینت کامل نقش شیعیان فاطمی در جنگ های صلیبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش شیعیان فاطمی در جنگ های صلیبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش شیعیان فاطمی در جنگ های صلیبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش شیعیان فاطمی در جنگ های صلیبی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

عضو هیإت علمی کتابخانه ملی)

جنگ های صلیبی آن بخش از تاریخ اسلام و مسیحیت است که بیشتر از منظر غربی ها تحلیل شده و اروپاییان پیش و بیش از مسلمانان به بررسی و پژوهش در مورد آن پرداخته اند. مسلمانان خصوصا نخبگان آن ها در قرون پنجم و ششم هجری, به جنگ های صلیبی, به عنوان یک حادثه درجه دوم نگاه کرده اند. این دیدگاه علاوه بر فرعی دانستن جنگ های صلیبی, در مدرسه تاریخ نگاری اسلامی هم اثر گذاشت و این تإثیر, در نادیده گرفتن نقش تاریخی اسماعیلیان متجلی شد, به طوری که مقاومت و پایداری فاطمیان مصر در مقابل صلیبی ها مورد غفلت قرار گرفت و حتی آن دولت به عنوان دعوت کننده صلیبی ها به مشرق زمین معرفی شد. این مقاله بر آن است تا با بهره برداری از متون و منابع تاریخی, نقش واقعی شیعیان فاطمی در جنگ های صلیبی را تبیین نماید.

پیش گفتار

اختلافات سیاسی بعد از درگذشت پیامبر(ص), خود موضوع اساسی منازعات فکری و کلامی در قرون بعدی شد. هم چنین آشنایی مسلمانان قرون نخستین با اندیشه ها و آیین های تازه, سوالات جدیدی را در اذهان شکل داد, به گونه ای که بخشی از افراد جامعه نسبت به بعضی از بنیان های اسلام شبهه نموده و جز گروهی از مردم که به دور از هر گونه منازعه فکری و سیاسی, روح معنویت را در خود تقویت کرده و در مسیر بزرگداشت ((تصوف)) دل خوش کردند, عموم مسلمانان با روی آوردن به دو حوزه فکری کلام و فقه سیاسی به اختلافات سیاسی دامن زده و آن را تشدید نمودند. اکثریت جامعه اسلامی با الهام از ماجرای ((سقیفه)) و وجوب ((اجتهاد)) در مقابل ((نص)), هر نوع حاکمیت اجتماعی را تإیید کردند. اقلیت جامعه نیز با رد این نظر و در پرتو نصوص دینی و بنوی, اعتقاد به امامت را پذیرفت. از اواسط قرن پنجم که این دیدگاه و نظریه ها در قالب کتب و رسائل تدوین و دست به دست شد و در کنار دو خلافت مدعی در بغداد و قاهره, دو دولت مقتدر سلجوقی و اسماعیلی با ((درفش و دینار)) و ((برهان و برداشت)) به ترویج و تحکیم این نظریه ها همت گماشتند, بر گسترش بحران های داخلی افزوده شد و حکومت های توجیه گر دو نظریه, دغدغه بقای خویش را بیش از پیش نمایان کردند, به حدی که در هجوم گسترده صلیبی ها به سرزمین های شرقی جهان اسلام, مروجان نظریه نخست, دولت های طرفدار دومین دیدگاه را بیش از صلیبی ها دشمن داشتند. از سوی دیگر, اسماعیلیان ـ اعم از مستعلویان و نزاریان ـ که شاخص ترین بخش گروه دوم بودند, با تکیه بر فلسفه انسان شناسی و جهان شناسی خود, کتاب ((اندیشه سیاسی)) را حکیمانه به رشته تحریر در آورده و با اثرگذاری جدی بر فکر و اندیشه مردم, جغرافیای سیاسی ـ اجتماعی را بر هم زدند. اینان به علت وجود دوره یک صد و پنجاه ساله نخستین که در ادبیات اسماعیلی از آن به ((دوره ستر)) و در ادبیات استشراق به ((دوره کمون)) تعبیر شده و آمیختگی واقعیت تاریخی با اسطوره, افسانه و حدس از مشخصات آن است, بیشتر از سایر فرقه ها محل مناقشه واقع شده اند.

ضمن این که ابتکار عمل بخشی از جامعه اسماعیلی ـ نزاریان ـ در مقابله با مخالفان فکری و سیاسی خود به وسیله ترور باعث شد تا نگاه خصمانه اکثریت جامعه اسلامی به آنان تقویت شود, به حدی که نقش تاریخی این فرقه در جغرافیای اسلام, از جمله نقش آن ها در جنگ های صلیبی, به شایستگی دیده نشود.

شرق شناسان نیز این واقعیت تاریخی را کتمان کردند; زیرا خود در طول ((جنگ های صلیبی)) با ترور پادشاه صلبی بیت المقدس و فرزند حاکم صلیبی انطاکیه و… به دست اسماعیلیان, از این حربه آسیب دیدند. ضمن این که اساس فعالیت های خاورشناسی و اسلام شناسی آنان با عبور از منابع اهل سنت شکل گرفته بود و ارائه تصویر خشن از نزاریان به عنوان جریان ملحد و بی دین و شاخ و برگ دادن به عقاید و خیال پردازی درباره هویت تاریخی آنان, نگرش تاریخی ایشان را بیشتر مغشوش کرد. در این میان, اسماعیلیان مستعلوی یا فاطمیان به عنوان یک نیروی قدرتمند سیاسی در مصر و بخش هایی از شام, بر اساس اندیشه دینی خود با صلیبیون جنگیدند و تا زمان انقراض دولتشان با این دشمنان اصلی مسلمین مصالحه و مسامحه نکردند.

فاطمیان و جنگ صلیب

در اواخر قرن پنجم هجری با توجه به توسعه طلبی سلجوقیان, سلطه فاطمیان در شام رو به سستی گرایید و جز مناطق محدودی از ساحل مدیترانه در جنوب شام در اختیار آن ها نماند.(۱) سلجوقیان نیز همانند فاطمیان قصد داشتند حوزه فرمانروایی رقیب را شهر به شهر تسخیر کنند. اتسزبن اوق(۲) که فلسطین و سپس دمشق را تصرف کرده بود, در سال ۴۷۰ه” / ۱۰۷۷م. قصد مصر کرد, اما بدر الجمالی وزیر مقتدر فاطمی او را شکست داد.(۳) پس از مرگ ملکشاه سلجوقی, اکثر مناطق شام تحت نفوذ تتش فرزند الب ارسلان قرار داشت و او نیز فلسطین را به ((ارتق)) سپرد. در زمان درگیری صلیبیان در آسیای صغیر و شمال شام, فاطمیان از فرصت درگیری سلجوقیان با صلیبی ها استفاده کرده و فلسطین را از بنوارتق باز پس گرفتند.(۴) از این پس که مقارن نفوذ صلیبی ها به مناطق مرکزی و جنوبی شام است, نقش اسماعیلیان فاطمی در جنگ صلیب آشکار می شود.

نخستین اتهام

از اتهامات تاریخی علیه فاطمیان, یکی همکاری افضل بن بدر جمالی وزیر دولت فاطمی با مهاجمان صلیبی علیه سلجوقیان است که توسط تاریخ نگاران اهل سنت و مورخان صلیبی بر کتاب تاریخ افزوده شده است. در میان تاریخ نگاران سنی مذهب ضداسماعیلی می توان از ازدی,(۵) نویری,(۶) ابن خلدون,(۷) سیوطی,(۸) ابن تغری بردی(۹) و ابن اثیر نام برد. ابن اثیر که دیگران در این برداشت وام دار او هستند, این نظر را با تردید و با عبارت ((الله اعلم)) بیان کرده و درباره فاطمیان می نویسد: ((… و ارسلوا الی الفرنج یدعونهم الی الخروج الی الشام لیمکوه و یکونوا بینهم و بین المسلمین, و الله اعلم)).(۱۰)

از صلیبی ها نیز ریموند آگیل(۱۱) و ویلیان صوری(۱۲) بر حضور سفیران مصری نزد صلیبی ها در انطاکیه تإکید دارند و تاریخ نگاران معاصر نیز با برداشت از این دو منبع بر وجود پیمان همکاری و دوستی فاطمیان و صلیبی ها پای فشرده اند. رنه گروسه می گوید: ((فاطمیان مصر که نمی توانستند تصرف فلسطین توسط ترکان را نادیده بگیرند, هنگامی که از نبرد میان فرنگیان با ترک ها در انطاکیه آگاه شدند فرصت را برای پس گرفتن استان فلسطین مغتنم شمردند. البته این اقدام خیانتی به اسلام بود, اما در آن زمان مقام وزارت اعظم توسط یک ارمنی مسلمان شده اشغال شده بود که بدبختانه ایمان اسلامی بسیار ملایمی داشت. این وزیر از دین برگشته که متوجه شوق و ذوق صلیبیون برای گرفتن اورشلیم نبود, سفیری نزد فرنگی ها به انطاکیه فرستاد و پیشنهاد کرد برای تقسیم متصرفات ترک ها در سوریه و فلسطین پیمانی نظامی منعقد شود; به این ترتیب که انطاکیه و سوریه به فرنگیان و فلسطین و اورشلیم به مصر تعلق گیرد.

صلیبیون از رد این پیشنهاد خودداری کردند. با آن که هدف اصلی آن ها اورشلیم بود, از سفیر پذیرایی شایانی شد و دولت مصر را به شدت برای این کار تشویق کردند. هدف اصلی آنان تقسیم نیروهای اسلامی بود و تا زمانی که انطاکیه به تصرف درنیامده بود, روحیه ترک ها را با یادآوری حمله مصریان به فلسطین تضعیف می کردند. سرفرمانده صلیبیون, بسیار مودبانه, سیصد سر بریده ترک هایی را که در نزدیکی دریاچه انطاکیه کشته بودند به سفیر مصر تقدیم کرد البته برای استواری پیمان, هدیه ناقابلی بود. پس از آن, دیگر مصریها تردید به خود راه نداده و به ترک های فلسطین حمله بردند و در ۲۶ اوت ۱۹۰۸ اورشلیم را از آن ها پس گرفتند)).(۱۳)

رانسیمان نیز در این باره می نویسد: ((آن گاه که صلیبیان هنوز در قسطنطنیه بودند, آلکسیوس به ایشان سفارش کرده بود که سعی نمایند به نحوی با دولت فاطمی مصر کنار آیند. فاطمیان از دشمنان آشتی ناپذیر ترکان بودند و با رعایای مسیحی هم کیش خود مدارا می کردند و گذشته از آن همواره آماده بودند تا با سلاطین عیسوی با راه سازش روند. از قرار معلوم صلیبیان این اندرز امپراطور را به گوش نگرفتند, اما در اوایل فصل بهار سفیرانی از طرف الافضل, صدراعظم مقتدر خلیفه خردسال وقت المستعلی, به لشکرگاه صلیبیان در برابر انطاکیه وارد شدند. به نظر می رسد که الافضل پیشنهادی مبنی بر تقسیم امپراطوری سلجوقیان کرده بود, بدین نحو که صلیبیان می بایست شمال شام را برداشته و فاطمیان فلسطین را از آن خود می کردند. جای تردید نیست که الافضل صلیبیان را مگر سربازان مزدور امپراطور نمی پنداشت و با در نظر گرفتن اوضاع و احوال روز و احتمال حمله قریب الوقوع ترکان, مطمئن بود پیشنهادش را به جان و دل خواهند پذیرفت. سران باختری, سفیران دربار مصر را دوستانه پذیرفتند, اما خویشتن را پایبند میثاقی معین نساختند. مصریان چند هفته ای در لشکرگاه صلیبیان به سر بردند, سپس به همراه هیإت کوچکی از نمایندگان فرانک ها, با پیش کشی های بسیار که عمده اش غنائم پیروزی ششم مارس بود, راه بازگشت به میهن خود را در پیش گرفتند)).(۱۴)

((هامیلتون گیپ)) نیز که به ارسال سفیر از سوی فاطمیان نزد صلیبی ها اشاره کرده, تإکید می کند که اهل صلیب پاسخ سفیر فاطمی را با اصرار به حمله به بیت المقدس دادند.(۱۵) منابع غربی از سفارت دوم افضل بن بدر جمالی به صلیبی ها در تاریخ ۲۰ جمادیالاول ۴۹۲ / ۱۰ آوریل ۱۰۹۹. در منطقه عرقه(۱۶) سخن گفته اند,(۱۷) در صورتی که اولا: هیچ یک از متون اسلامی در مورد این سفارت سخنی نگفته اند, و ثانیا: در میان منابع صلیبی, ((فوچه دچارتر)) تاریخ نگار همراه و معاصر جنگ اول صلیبی در کتاب خود به هیچ یک از این دو سفارت اشاره نکرده است. آن چه مسلم است این است که افضل بن بدر جمالی وزیر فاطمیان پس از آن که پی به انگیزه حقیقی صلیبی ها برد, در مقابل آن ها ایستاد و در صحنه های متعددی با آن ها جنگید.(۱۸)

فاطمیان در برابر تهاجم صلیبی

پس از محاصره بیت المقدس توسط صلیبی ها, افتخارالدوله حاکم فاطمی شهر, سیاست دفاعی خود را تقویت کرد و دستور داد به منظور تشدید فشار علیه صلیبی ها, آب چاه ها و چشمه ها جز چشمه ((سلوان))(۱۹) را سمآلود کنند. به گفته ویلیام صوری, این سیاست به منزله ایجاد مانع بزرگی در مقابل صلیبی ها بود.(۲۰) حاکم بیت المقدس نیز مسیحیان ساکن شهر را اخراج کرد.(۲۱)

محاصره صلیبی ها و مقاومت مسلمانان در درون شهر تشدید می شد. در این هنگام تعداد کشتی های جنگی ((ژنوایی)) به فرماندهی دو برادر ماجراجو ((ویلیام امبریاچو))(۲۲) و ((پریموس امبریاچو))(۲۳) به بندر ((یافا))(۲۴) رسید و آن جا را اشغال کرد.(۲۵) در مقابل این تهاجم و در تاریخ شعبان ۴۹۲ / ۱۰۹۹م. افضل بن بدر جمالی با سپاهی بزرگ از مصر بیرون آمد تا محاصره قدس را بشکند.(۲۶) ابن قلانسی در این باره می گوید: ((و انتهت الیهم خروج الافضل من مصر فی العساکر الدثره لجهادهم)).(۲۷)

پس از چندین روز محاصره و تبادل آتش, بیت المقدس در ۲۲ شعبان ۴۹۲ / ۱۵ ژوئیه ۱۰۹۹. سقوط کرد.(۲۸) اقرار تاریخ نگاران صلیبی معاصر جنگ ها(۲۹) بر کشتار بی رحمانه ساکنان این شهر, نظر رانسیمان تاریخ پژوه معاصر غربی را تإیید می نماید:

((صلیبیان که بعد از آن همه بدبختی و رنج, مستی این پیروزی عظیم عقلشان را زایل کرده بود بی محابا به خیابان ها و کوی و برزن و مساجد و خانه ها ریخته, هر که را دیدند, از زن و مرد و کودک, بی دریغ به قتل رساندند. سرتاسر بعدازظهر و شب آن روز کشتار مردم ادامه داشت و پرچم تانکرد مهر امان پناهندگان مسجدالاقصی نشد. بامدادان روز بعد, گروهی از سربازان به قهر به مسجد درآمده, تیغ در پناهندگان نهادند)).(۳۰)

فاطمیان پس از سقوط بیت المقدس

افضل بن بدر جمالی که با سپاهی مجهز روانه فلسطین شده بود در عسقلان خیمه زد. (۳۱) سپاه صلیبی در سه گروه متشکل و مستقل به فرماندهی گودفروا, روبرت نورمندی و ریمون سن ژیلی در ((سهل مجدل))(۳۲) اردو زد و در نوزدهم رمضان ۴۹۲ / دوازدهم اگوست ۱۰۹۹. به سپاه فاطمی حمله برد(۳۳) و آن را شکست داد.(۳۴)

تاریخ نگاران قدیم و جدید علت شکست فاطمیان در این جنگ را ناهمگونی ارتش آن ها می دانند.(۳۵) با این تجربه, طبیعی بود که افضل جمالی برای سازمان جدید نیروی جنگی خود برنامه ریزی کند. او تصمیم گرفت سپاه جدیدی به نام ((حجریه)) که بنا به نظر ابن خلکان تا حدود زیادی شبیه دو سپاه صلیبی ((شهسواران پرستشگاه)) و ((مهمان نوازان)) بود(۳۶) تإسیس کند و پس از آن, نظامیان سازمان یافته دیگری به نام ((ترابی)) و ((افضلیه)) تشکیل دهد. صلیبی های پیروز بعد از نبرد اخیر, دشت های منطقه وسطای فلسطین یا ((الجلیل)) به مرکزیت ((طبریه))(۳۷) را اشغال و امیرنشین جدیدالجلیل(۳۸) را تابع دولت صلیبی بیت المقدس تإسیس کردند.

گودفروا بندر ((ارسوف))(۳۹) در شمال یافا را در ذیالحجه ۴۹۲ / اکتبر ۱۰۹۹. اشغال کرد.

بندر سوق الجیشی ((یافا)) که به منزله دریچه دریای مدیترانه محسوب می شد(۴۰) برای صلیبی ها اهمیت خاصی داشت. اشغال این بندر و تقویت پایگاه های دفاعی آن را از سوی صلیبی ها به کمک نیروی دریایی جمهوریهای سه گانه ژنوا, پیزا و نیز(۴۱) و پس از آن, سقوط ((حیفا))(۴۲) در اوت ۱۱۰۰.(۴۳) و قیساریه در ۴۹۴ه” / ۱۱۰۱م. که با قتل عام ساکنان مسلمان توسط صلیبی ها از اختیار فاطمیان خارج شد, زمینه تقویت دولت صلیبی در شام را فراهم کرد. پس از این مرحله و در نخستین روز رمضان ۴۹۴ / اول ژوئیه ۱۱۰۱. سپاه قدرتمند فاطمی به فرماندهی ((سعدالدوله قواص)) به عسقلان رسید.(۴۴) دو سپاه در محدوده عسقلان و در نزدیکی دهکده ((یبنه))(۴۵) به نبرد ایستادند. تاریخ پژوه مسلمان و معاصر نبرد عسقلان را که به جنگ اول رمله مشهور است, چنین توصیف می کند: ((فرماندهان فاطمی پس از تجمع این نیروها, بلافاصله جنگ با دشمن را شروع نکردند, بلکه مدتی طولانی بدون انجام هیچ اقدامی در عسقلان باقی ماندند. البته این وقت گذرانی ها شاید به این دلیل بود که آن ها در انتظار وصول کمک های تازه یا کسب اطلاعات از موقعیت دشمن بودند, یا شاید هم واقعا از جنگیدن با صلیبیان می ترسیدند. اما به هر حال, صلیبیان از این موقعیت سوء استفاده کردند و بدوئن اول, شاه بیت المقدس, در این فرصت خود را از هر جهت آماده کرد و به جمعآوری نیرو پرداخت و برنامه ای حساب شده برای مقابله با فاطمیان طراحی کرد, به خصوص که فهمیده بود هدف فاطمیان تصرف ((قدس)) است…. دو لشکر در صبح روز ۷ / ۹ / ۱۱۰۱م / ۴۹۴ه” , در دشتی واقع در جنوب غربی شهر رمله رو در روی یکدیگر قرار گرفتند; پس فرنگان به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند.))(۴۶)

پس از آن که ((المستعلی بالله)) خلیفه فاطمی مصر در هفدهم صفر ۴۹۵ / ۱۱۰۱م. درگذشت و فرزند خردسال او ((الامر باحکام الله)) جانشین پدر شد,(۴۷) افضل به عنوان حاکم مطلق, سپاهی دیگر به فرماندهی پسرش ((شرف المعالی)) به فلسطین فرستاد. (۴۸) دو نیروی فاطمی و صلیبی در نزدیکی رمله در برابر هم صف کشیدند: ((پس فرنگان شکست خورد و تعداد زیادی از آنان کشته شدند و کسانی از آن ها که زنده ماندند اسیر گشتند)).(۴۹)

سقوط بندر ((عکا)) در سال ۴۹۷ه” / ۱۱۰۴م. به دست بالدوین که با کمک نیروی دریایی ژنوا صورت گرفت,(۵۰) افضل را وادار کرد تا یکی دیگر از حملات گسترده خود علیه صلیبی ها را که آخرین حمله بزرگ او بود سازمان دهد. او به رغم اختلافات ریشه دار عقیدتی با دولت ها و حکام سنی مذهب شام, از آن ها کمک خواست. پیش از این و در سال ۴۹۵ه” / ۱۱۰۱م دقاق بن تتش سلجوقی صاحب دمشق از یاری او خودداری کرد,(۵۱) اما در این مرحله ((طغتکین)) اتابک دمشق با او همراهی نمود.(۵۲)

ابن قلانسی این نبرد را که به نام ((جنگ سوم رمله)) معروف است این گونه تصویر می کند: ((و التقی الفریقان فی رابع عشر ذیالحجه من السنه, فیما بین یافا و عسقلان, فاستظهر الفرنج علی المسلمین و قتلوا و الی عسقلان و اسروا بعض المقدمین و انهزم عسکر مصر الی عسقلان و عسکر دمشق الی بصری, و قیل ان الذین قتلوا من المسلمین بازإ الدین قتلوا من المشرکین)).(۵۳)

در این نبرد, امیران فاطمی عکا و ارسوف اسیر شدند(۵۴) و بدین ترتیب با اشغال بنادر و شهرهای ساحلی شام توسط صلیبی ها و خصوصا بندر مهمی چون عکا, بازرگانی دولت های اسلامی هم آسیب دید. به گفته رنه گروسه: ((اشغال سواحل فلسطین توسط فرنگی ها باعث آشفتگی روابط بازرگانی کشورهای اسلامی شد. کاروان هایی که میان قاهره و دمشق یا بغداد رفت و آمد می کردند ناچار شدند از میان بیابان های بیآب و علف ایدومه و جنوب بحرالمیت عبور کنند و سپس به سوی شرق رود اردن در ماورای اردن بروند. به روایت وقایع نویسان آن زمان, یکی از این کاروان ها که از مصر آمده بود, در تاریکی و سکوت شب در نزدیکی رود اردن توقف کرد. شاه بدوئن که به وسیله مراقبان خود آگاه شده بود, نیمه شب با شصت سوار به کنار رودخانه رسید و کاروان را توقیف کرد)).(۵۵)

دکتر صالح نوار محقق معاصر مصری شکست سپاه فاطمی در مقابل صلیبی ها را این چنین تحلیل می کند که. اولا: افضل بن بدر جمالی به عنوان فرمانده کل جنگ, پس از درگذشت مخدومش المستعلی و جانشینی فرزند خردسال او الامر باحکام الله و با توجه به نقش مهمی که در هدایت دولت فاطمی داشت و برای حفظ کیان سیاسی خود, ناگزیر بود از همراهی سپاه در فلسطین خودداری کرده و در قاهره بماند. طبعا عدم حضور او در صحنه کارزار ضایعه ای بزرگ تلقی می شد. خصوصا در نبرد دوم و سوم رمله که فرماندهی با فرزندان او ((شرف المعالی)) و ((سنإالملک)) بود علاقه مندی آن دو به بقا و ادامه حیات و تإثیرپذیری نظامیان از آن دو باعث شد تا سپاه فاطمی نتواند مقاومت چندانی نماید. ثانیا: عدم انسجام سپاه فاطمی و تنوع جنسیت آن مانند عرب, بربر, ارمن, حبش و ترک که بیشتر شبیه یک نیروی جنگنده مزدور بود تا یک ارتش مقتدر منسجم, عامل دیگری در ضعف نظامی فاطمیان بود و همان طور که ابن فرات در کتاب ((تاریخ الدول و الملوک)) آورده, علت شکست افضل سپاهیان او بودند. ثالثا: نیروی دریایی فاطمیان که از دوران ((المعزلدین الله)) تا عصر ((المستنصربالله)) قویترین ناوگان دریایی مدیترانه را داشت, پس از شروع جنگ های صلیبی که مقارن با دوره جانشینان المستنصربالله و دوره ضعف فاطمیان بود, رو به ضعف و سستی نهاده بود. رابعا: انگیزه قوی و یک پارچه صلیبی ها در حفظ مرکزیت بیت المقدس به عنوان پایگاه دینی آن ها در شرق, از یک سوی, و کمک های پی درپی ناوگان دریایی جمهوریهای سه گانه ایتالیا ژنوا, پیزا و ونیز از سوی دیگر بنیه نظامی صلیبی ها را تقویت می کرد. (۵۶)

ادامه نبرد

حضور فاطمیان و هواداران آن ها در منطقه وسیعی از شمال حیفا در فلسطین تا بندر لاذقیه,(۵۷) بلدوین پادشاه صلیبی بیت المقدس را بر آن داشت تا به تقویت بنیه دفاعی ممالک خود بیاندیشد و این امر, به گفته رانسیمان, مستلزم تجاوز به قلمروهای دیگران بود.(۵۸) طرابلس(۵۹) که تحت سلطه مشروطه سلسله شیعی بنوعمار بود یکی از مهم ترین و حساس ترین پایگاه های دریایی فاطمیان محسوب می شد و صلیبی ها پس از اشغال انطاکیه و رها, در آروزی دست یابی به آن بودند. ریمون سن ژیلی (صنجیلی)(۶۰) امیر انطاکیه پس از آن که طرطوس,(۶۱) بندر دیگری از ساحل مدیترانه, را در ۴۹۵ه” / ۱۱۰۲م. اشغال کرد, بر اشغال طرابلس اصرار نمود. او توانست پس از جنگ و گریزهای چند ساله و با ساخت قلعه ای(۶۲) در نزدیکی شهر طرابلس, زمینه سقوط این شهر را فراهم کند. اگر چه او در ۴ جمادیالثانی ۴۹۸ / ۲۸ فوریه ۱۱۰۵. مرد, اما جانشینش ویلیام ژردان(۶۳) (ویلیام سرداگنی) محاصره شهر را با کمک حاکم بیزانسی قبرس(۶۴) کامل نمود. مردم طرابلس از افضل بن بدر یاری خواستند(۶۵) و ارتش فاطمی به قصد دفاع از آن ها روانه طرابلس شد, اما صلیبی ها با کمک ناوگان قدرتند دریایی ژنوا که حدود شش سال قبل و به فرماندهی دو برادر ماجراجوی دریایی(۶۶) در بندر لاذقیه لنگر گرفته بود, قبل از آن که نیروی کمکی مصر به سواحل طرابلس برسد شهر را اشغال کردند.(۶۷) با اشغال طرابلس که مسلمانان و خصوصا شامیان را اندوهگین کرد,(۶۸) امیرنشین صلیبی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.