پاورپوینت کامل تاریخ نگاران و رویداد قادسیه ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ نگاران و رویداد قادسیه ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ نگاران و رویداد قادسیه ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ نگاران و رویداد قادسیه ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :
>
رویداد قادسیه, سرنوشت مسلمانان و ایرانیان را تغییر داد. مسلمین با فتح ایران ساسانی در پایان بخشیدن به دوران شاهنشاهی کهنسال ساسانی, وارث تمدن و فرهنگی غنی و بی سابقه گردیدند, قادسیه در عین حال نقطه بر خورد فرهنگ اسلامی با تمدن ایرانی بود. اما این رخداد با وجود تإثیر غیرقابل تردیدش دچار هیجان های تاریخی است که در مورد آن دو دلیل را می توان ارائه داد:
۱ ـ روایات تاریخی از مکاتب متفاوت به گوش می رسد که علاقمند است واقعیات را بزرگتر جلوه داده و یا جهات خاصی به آن بخشد.
۲ ـ فاصله مورخان با اصل رویداد قادسیه است که با وجود تعدد منابع شفاهی مورخ را در گزینش دچار تردید نموده و حاصل آن تنوعی است که در نگاه به حادثه وجود دارد. مقاله حاضر سعی دارد بررسی تازه تری را نشان دهد.
دیدگاه ها
طبق نظریات متناقض و دیدگاه های متفاوت نویسندگان اسلامی, با نبرد قادسیه, تاریخ ایران با یک رخداد جدی و تعیین کننده که سرنوشت سیاسی, اعتقادی و اجتماعی آن را تغییر می دهد روبه رو می شود.
آن چه پیش از نبرد قادسیه در برخورد نظامی نیروهای اسلام با دولت ساسانی پدید میآید با اصل رخداد ارتباطی تنگاتنگ دارد, اما با نگاه تاریخی به آن, این نتیجه حاصل می شود که اساس موضوع دچار پیچیدگی و بحران های تاریخی بوده و به رغم نتیجه قطعی و عمیق آن, به لحاظ تاریخی فاقد ویژگی های یک رخداد مشخص در ذهنیت محقق تاریخ می باشد. دو سوی واقعه ـ چه از طرف مسلمین و چه ایرانیان ـ پوشیده از راز و رمز, ابهام, اسطوره سازی, معجزه های پیاپی در طرف غالب و پیشگویی های یإس آور و دل نگرانی های وهم انگیز در جبهه مغلوب می باشد.
با توجه به یک سونگری تاریخی در این رخداد ـ که عمده به دست نویسندگان اسلامی نگاشته شده است ـ و سکوت اضطراری طرف مغلوب, پیروزی معجزه آسا جلوه گر می شود و این بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی, اجتماعی و دشواریهای دوران پایانی حکومت ساسانی است.
در واقع, در نیمه اول قرن هفتم هجری ما با دو پدیده عظیم تاریخی در آسیای غربی مواجه هستیم. در جبهه غربی نیروهای پرتوان و معتقد که با رهبری مردمی توانمند و با اراده, از بند جهالت اجتماعی و اسارت اعتقادی نجات یافته بودند, در برابر بخش شرقی موقعیت خویش, یعنی ایران ساسانی, که یک دولت اسیر تباهی و فساد, با ملتی دردمند و ناامید و افسرده بود قرار گرفتند.
در چنین شرایطی بود که نیروهای پراکنده اسلام به سرپرستی خالدبن ولید, در ساحل غربی فرات پیش روی خود را به سمت جنوب شروع کردند.(۲)
پیش از این تاریخ, ساسانیان با نبرد ذوقار (حدود ۶۰۴ تا ۶۱۰م) دولت هم پیمان عرب حیره را که قرن ها مدافع سرسخت ایرانیان در جنوب بودند از دست داده بودند. (۳) وضع نابسامان دربار شاهنشاهی ساسانی نیز پس از مرگ خسرو پرویز (۶۲۸م) امکان بازسازی, انسجام و هماهنگی تازه ای را نداشت, زیرا نیرویی مقتدر سرتاسر مرزهای جنوبی را تهدید می کرد. پیش از این هم ایرانیان با مشکلاتی از این دست برخورد کرده بودند ولی این بار وضع متفاوت به نظر می رسید; نیروی صحرا با توانی کم نظیر که از غلیان ایدئولوژیک سرچشمه می گرفت در برابر دولتی ضعیف و دارای اعتقادی کم رنگ و ملتی متفرق و بدون پشتوانه قرار گرفته بود. نبرد قادسیه در راه بود و نتایج آن هم به لحاظ تاریخی روشن بود. قادسیه بی شک رخدادی مهم و تعیین کننده در برخورد سرنوشت ساز سیاسی, اجتماعی و فرهنگی ایرانیان با مسلمین بود. این رویداد از چند جهت قابل بررسی است:
نخست آن که: با این پیروزی, پایتخت شاهنشاهی ساسانی سقوط نمود و اعراب مسلمان برای اولین بار پیروزمندانه بر این شهر به ظاهر تسخیرناپذیر تسلط پیدا کردند. البته پیش از آن هم اعراب در حمایت از نظام ساسانی قدم نهاده بودند. به علاوه, کمی قبل از نبرد قادسیه ـ حدود سال های ۶۱۱ـ۶۰۴ میلادی ـ گروهی از قبایل جنوب فرات در ذوقار با بخشی از ارتش ساسانی در زمان خسرو پرویز ـ ۶۲۸ـ۵۹۰م به نبرد برخاسته پیروز گردیدند.(۴) این پیروزی درخاطرات اعراب (ایام العرب) به شکلی آرمانی, آینده غلبه و تصرف شهر رویایی رابه تصویرمی کشید.
نکته دیگر آن بود که این بار اعراب ـ نه به شکل اتحاد قبایلی کوچک ـ بلکه به صورت قدرتی متشکل, منسجم و آرمان گرا نه تنها قصد تصرف تیسفون, بلکه قصد سرنگون ساختن نظام ساسانی و یا به تمکین واداشتن آن را داشته و سرزمین وسیع ایران را گذرگاهی برای دست یابی به شرق دور می دانستند.(۵) کمی پیش از رخداد قادسیه, امپراطوری روم شرقی بر اثر ستم کاری قیصر خویش فوکاسphokas) ) ـ (۶۰۲ـ۶۰۱م) ـ و بر اثر هرج و مرجی که به علت سقوط او و جلوس هراکلیوسHeraklios) ) به تخت سلطنت به وجود آمده بود, چنان ضعیف شده بود که نتوانست در مقابل حمله سخت خسرو پرویز, شاهنشاه ایران, به ایالات جنوبی امپراطوری مقاومت نماید; اما هراکلیوس با تلاشی اعجابآور در جمعآوری نیرو و کوشش در براندازی تضادهای عقیدتی بین فرق مختلف مسیحی, توانست امپراطوری خود را حفظ نموده و طی جنگ های دشواری ارتش ایران را از تمام متصرفات غربی و شمالی رانده و او را تا قلب امپراطوری ساسانی یعنی تا قصر تیسفون واقع در کناره دجله تعقیب نماید و به این ترتیب, صلحی را که به بهای مرگ خسروپرویز (۲۹ فوریه ۶۲۸م) تمام شد بر شیرویه فرزند خسرو تحمیل نماید. با این حال, دولت روم شرقی با این که در برابر ایرانیان به پیروزی رسیده بود, اما نتوانست سلطه کاملی بر این سرزمین داشته باشد.
بدین ترتیب, با انحطاط دولت ساسانی و تضعیف امپراطوری روم, مقدمه شکل گیری نیروی سومی در منطقه غرب آسیا فراهم آمد. این نیرو دولت اسلامی مدینه بود که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) در دو جهت ـ هم به سوی شمال و هم به سوی شرق ـ اقدام به عملیات نظامی می نمود. هدف این حملات, ایجاد تغییرات در اراضی شبه جزیره عربستان یا دست یابی به راه تجاری و یا حتی حرص غارتگری روحی عرب ـ گرچه در این حملات تا حدودی دخالت داشت ـ نبود, بلکه محرک واقعی این تهاجمات برق آسا و توقف ناپذیر, دین جدید و اعتقادات تازه ای بود که پیامبر اسلام (ص) به آنان ارزانی بخشیده بود و امروز جای تردید نیست که محرک اعراب در گشایش کشورها, دین یکتاپرستی و گسترش آن به سوی مرزهای خارج عربستان بوده است.(۶)
پیروزی قبایل عرب بر ارتش ساسانی در ذوقار و نخستین آزمایش قدرت در مقابل دشمنی نیرومند, بادیه نشینان را در مورد قدرت سپاه ساسانی به تردید افکنده و اطمینان آن ها را در تکیه بر نیروی خویش استوار ساخت; ((در واقع این کامیابی همچون آستانه ای تلقی گردید که پیروزیهای آینده اعراب را برابر ایرانیان ارزیابی می کرد)).(۷)
پس از پیروزی درخشان نیروهای اسلام, دولت ساسانی هرچند در جبهه های جلولا و نهاوند مقاومتی از خود نشان داد,(۸) اما این مقاومت از سوی بخش اشرافی و فرادست نظام ساسانی بود که در واقع برای منافع خویش می جنگیدند نه بقای ملک. به گفته مورخان, مقاومت برجسته و قابل ملاحظه دیگری در مسیر فتوحات مسلمین پدید نیامد و مردم شهرها یا در مقابل فاتحان مقاومت ننمودند و یا با اندک مقاومتی تسلیم شده و میان اسلام آوردن و پرداخت جزیه مختار گردیدند.(۹)
کمی بعد از این وقایع, نوبت عقب راندن بقایای نظام ساسانی و آخرین شاه آن, یزدگرد سوم ـ ۶۵۲ـ۶۳۲م برابر با ۳۱ـ۱۱ه” ـ از نهاوند تا مرو و تسلط بر قدرت تقریبا دست نخورده ساسانی توسط مسلمین گردید.(۱۰)
تحقیقی پیرامون منابع در ارتباط با نبرد قادسیه
در رابطه با تشخیص شرایط پدید آمده در نبرد قادسیه حداقل با سه جناح و یا سه دیدگاه متفاوت در تحولات این نبرد روبه رو هستیم.
جناح اول, مورخان عرب گرا هستند. آنان پیروزی بر ایرانیان را ناشی از شجاعت, درایت و مجاهدات سرداران اسلام می دانند. مقدسی و بلاذری از بارزترین صاحبان چنین تفکری هستند.
جناح دوم, مورخان ایران گرا هستند که سعی داشته اند به عناوین مختلف و با دست آویز قرار دادن اموری چون مشیت الهی, قضا و قدر, اختلاف میان ایرانیان و… شکست ساسانیان را یک واقعیت غیرقابل انکار به شمار آورند. ثعالبی نماینده چنین تفکری می باشد. برخی از مورخان نیز در این زمینه نظرات خود را به صورتی محتاطانه ابراز داشته اند. طبری از جمله این افراد می باشد, گرچه بی گمان او تابع مورخانی بوده است که منابع خویش را از اخبار کسب می نمودند.(۱۱)
در این میان, بعضی از مورخان غربی بر این عقیده اند که اصولا از آغاز نخستین تهاجمات مسلمانان علیه ایران ساسانی, نقشه و طرحی برای کشورگشایی در میان نبوده است, بلکه پیشرفت های قبایل بنی بکر در سواد و هم زمان بودن آن ها با پیروزیهای خالدبن ولید در رهبری اهل الایام علیه اهل الرده و نزدیک بودن محل تهاجمات خالد علیه اهل الرده در یمامه و مثنی بن حارثه در سواد, دولت مدینه را به فکر استفاده از موقعیت مناسبی که فراهم شده بود افکند. طرح حمله به عراق و تسخیر آن, در مدینه و در زمان ابوبکر به تصویب رسید و در زمان عمر به اجرا درآمد. از بین مورخان غربی, ادوارد مایر, ریچار فرای, کریستن سن و ویل دورانت از طرفداران چنین نظریه ای هستند. به نوشته کریستن سن: ((اعراب بادیه نشین که روح غارت گری را با تعصب دینی آمیخته بودند به فرمان عمر روی به ایران نهادند)).(۱۲)
انتخاب فرمانده سپاه اسلام در نبرد قادسیه
در آغاز, عمربن خطاب خود تصمیم گرفت فرماندهی سپاه اسلام را بر عهده گیرد, اما پس از رایزنی با اصحاب رسول خدا(ص) از این کار منصرف شده و علی بن ابی طالب(ع) را به سمت فرماندهی انتخاب نمود, ولی علی(ع) از قبول آن خودداری نمود(۱۳) و سعد بن ابی وقاص را برای این مسوولیت پیشنهاد نمود که مورد پذیرش عمر قرار گرفت.(۱۴) برخی اعتقاد دارند علی(ع) رإی به ماندن عمر داد و صلاح ندید خلیفه از مدینه خارج شود.(۱۵) بعضی از مورخین, نام پیشنهاد دهنده را عبدالرحمن بن عوف ذکر نموده اند.(۱۶)
در رابطه با آمار سپاه اسلام در نبرد قادسیه روایات متفاوتی وجود دارد. برخی از روایات, شمار سپاه سعد به هنگام خروج از مدینه و عزیمت به سوی عراق را ۳۰۰۰ نفر عنوان کرده اند که با تعدادی که در مسیر حرکت به آن افزوده شد بالغ بر ۵۶۰۰ نفر گردید; در حالی که نیروی ایرانیان در نبرد قادسیه ۶۰۰۰۰ نفر برآورد شده است. (۱۷) در برآورد دیگری, نیروی اسلام را حدود ۱۰۰۰۰۰ نفر در برابر ۱۲۰۰۰۰ نفر نیروی ایرانی ذکر کرده اند.(۱۸) گروهی دیگر, شمار مسلمین را ۸۰۰۰۰ تن نوشته اند که در حین نبرد تعداد ۶۰۰۰ تن نیز از جبهه سوریه بر این تعداد افزوده شد.(۱۹) طبری در یک روایت, شمار ایرانیان شرکت کننده در نبرد قادسیه را ۲۰۰۰۰۰ تن ذکر کرده است.(۲۰) ابن اعثم, شمار نیروهای ایرانی در نبرد قادسیه را ۱۲۰۰۰۰ تن آورده و تعداد مسلمین را با نیروهایی که عمر در جواب درخواست سعدبن وقاص برای او اعزام نمود(۲۱) رقمی در حدود ۶۰۰۰۰ تن ذکر کرده است. بنا به نوشته ابن اعثم در نبرد قادسیه: ((نیروی مسلمین نصف تعداد ایرانیان بوده است)).(۲۲)
مورخی دیگر تعداد سپاهیان اسلام در نبرد قادسیه را ۲۲۰۰۰ مرد گزارش نموده است. (۲۳) اشپولر به نقل از سبئوس ـ مورخ ارمنی ـ می نویسد: ((تعداد سپاه ایران در قادسیه بیش از ۸۰۰۰۰ تن بوده است)).(۲۴) آمار و ارقام متفاوت موجود در برآورد نیروها, برحسب روایات مختلف و نظرات متفاوت راویان و دیدگاه های خاص آنان نسبت به نبرد سرنوشت ساز قادسیه بیان گردیده است.
گروهی برای بزرگ جلوه دادن نبرد و پیروزی بر ایرانیان و برخی دیگر برای کاستن از بار خفت این شکست, به جای برخورد با واقعیت ها, به ذهن گرایی پرداخته اند. بعضی از مورخان اخیر سعی نموده اند از میان انبوه اطلاعات متفاوت, رخداد قادسیه را واقع بینانه بررسی نمایند, چنان که شمار مسلمانان را ۲۴۷۰۰ تن(۲۵) گزارش نموده اند. تنی چند از مورخان متإخر و متقدم نیز بر آمار ۳۰۰۰۰ نفر توافق دارند. (۲۶) از میان مورخان غربی, فرای اعتقاد دارد که در ذکر نابرابری نیروهای دو حریف مبالغه شده است و اضافه می کند: ((شمار سپاه ایرانیان ظاهرا بیش تر از مسلمین بوده است ولی نه چندان بسیار. شمار سپاه دو طرف بیش از ۲۵۰۰۰ تن نبوده است…)).(۲۷)
اشپولر نیز شمار سپاه مسلمین در نبرد قادسیه را ۲۰۰۰۰ تن ذکر می نماید.(۲۸) آن چه از همه روایات متقدمین و تحقیقات متإخرین بر میآید این است که تعداد نیروهای سپاه ایران در نبرد قادسیه بیش تر از تعداد مسلمین بوده است; ولی این اختلاف نباید آن قدر زیاد باشد که تصور جنگی نابرابر را در ذهن پدیدار سازد.
ترکیب نیروهای اسلام در نبرد قادسیه
طرح ایجاد یک حکومت اسلامی در عربستان, در زمان حیات پیامبر(ص) شکل گرفت(۲۹) و ابوبکر با سرکوب شدید رده(۳۰) و سایر مخالفان آن را ادامه داد و عمر به آن مفهومی مستقل بخشید. سیر مطالعه تاریخ فتوح اسلامی در عراق و ایران در زمان خلافت عمربن خطاب (۲۳ـ۱۳ه”) بیان گر این واقعیت است که عمر ترجیح می داد فرماندهان فتوح از قریش باشند, ولی در مورد نیروهای اسلام علاقه خلیفه به نیروهای ترکیبی و متشکل از قبایل مختلف عرب جلب می گردید.
روایات سیف بن عمر تمیمی, پیروزی در نبرد قادسیه را به صورتی نشان می دهد که گویی این پیروزی به اعراب بادیه نشین تعلق داشته است. در روایات سیف از قبایل بنی بکر صحبتی به میان نیامده و سرداران غیر مسلمان بسیار مدح شده اند.
واقعیت این است که سپاهی که به فرماندهی سعد از مدینه خارج شد, در درون دنیای قبیله ای شکل گرفته و به حرکت درآمده بود. تکیه آن ها بیش تر به وفاداران به اسلام بود تا نیروهای دیگر.(۳۱) این نیروها ـ بر عکس جبهه های سوریه که در آن فرزندان صحابه بزرگ حضور داشتند ـ بیش تر از انصار بودند تا قریش. رإی عمر بر این بود که بهترین اعراب, شامل قهرمانان, سخنوران, و شاعران, در برابر ایرانیان قرار گیرند. او می خواست در نبرد تعیین کننده آینده با ایرانیان, عمده ترین عامل بر مبانی اسلامی پایه ریزی شود; از این رو رهبران گروه ها را از مسلمانان با سابقه و یا کسانی که در اسلام اعتبار بیش تری داشتند برگزید.(۳۲) روسای قبایل زیر نظر پرچم داران و فرماندهان سپاه اسلام قرار گرفتند; گویی هنوز به وفاداری آنان اطمینان نبود. حضور رهبران ارتداد ـ که اینک مسلمان شده بودند در نبرد قادسیه از ابداعات عمر بود. ابوبکر در جنگ ها از آنان کمک نمی گرفت, ولی عمر آنان را به جنگ فرستاد و ((هیچ کدامشان را به کاری نگماشت));(۳۳) گویی نبرد قادسیه موقعیتی بود تا بدین وسیله مرتدین خود را بازخرید کنند و یا ((بوته آزمایشی بود برای اتحاد همه گروه ها)).(۳۴)
در شراف ـ ستاد عملیات نظامی سعد پیش از حضور در قادسیه ـ رهبران مرتدین نظیر اشعث بن قیس, طلیحه بن خویلد, عمروبن معدی کرب, قبایل خود را رهبری می کردند, ((اما به آن ها کاری واگذار نشد)).(۳۵)
بنا به روایت سیف, حضور مردان نامدار چون: عمروبن معدی کرب, طلیعه قیس بن هبیره, و مردان اندیشه چون: مغیره بن شعبه, حذیفه, عاصم, و شاعرانی چون: شماخ, حطیه اوسن بن مغرا و عبدبن الطبیب, در نبردگاه قادسیه باعث تقویت روحیه نیروها می گردید.(۳۶)
طرح عمر برای شاخص نمودن نیروی قادسیه که می بایست تکلیف سلطنت و قدرت را در ایران یکسره سازد بسیار وسیع تر از آن چه به نظر می رسد بوده است. عمر دستور داد در گروه قادسیه هفتاد و چند نفر از جنگاوران بدر, سیصد و ده تن از کسانی که صحبت پیامبر(ص) را ـ تا زمان بیعت رضوان ـ شنیده بودند, سیصد تن از کسانی که در فتح مکه حضور داشتند و هفتصدتن از فرزندان صحابه پیامبر(ص) شرکت نمایند.(۳۷) وی اصرار داشت نیروی اسلام را در همه عربستان و در مقابل چشم بزرگان عرب به نمایش بگذارد. کم ترین نتیجه ای که از این آزمایش واقعی گرفته می شد این بود که قدرت تحرک را از جریان های شبه نظامی رده در آینده سلب می نمود; مدینه به قدرتی واقعی و تعیین کننده تبدیل می گردید; عربستان تحت لوای اسلام با وحدت خویش جستجوگر منابع انسانی و جغرافیایی تازه ای برای ارائه دین خدا می گردید و قبایل مسیحی سواحل فرات قدرت اسلام را درک می نمودند.(۳۸) بی گمان آن چه پیش آمد خارج از تصور عمر و طراحان سیاست نظامی مدینه بود. نتایج غیر قابل تصور و پیروزی مسلمین در قادسیه که شکست و اضملال دولت ساسانی را به همراه داشت آن چنان غیر مترقبه بود که تإثیر آن در سیاست داخلی مدینه منجر به تغییرات سیاسی شگرف در آینده گردید. (۳۹)
انتخاب یزدگرد به شاهی
طبری, مسکویه رازی و دینوری در نحوه انتخاب یزدگرد به شاهی مطالب تقریبا یکسانی بیان نموده اند و مسعودی و بلاذری با این که از مشورت عمربن خطاب با صحابه ـ پس از شنیدن خبر پادشاهی یزدگرد ـ صحبت نموده اند,(۴۰) اما در رابطه با نحوه انتخاب یزدگرد اظهار نظر مشخصی ننموده اند.(۴۱) این موضوع, گزارش هایی که در باب متمرکز شدن نیروهای ایرانی به مدینه رسیده بود را تإیید می کند.(۴۲) این گزارش ها نشان می دهد که ایرانیان از نبردهای کوچک موضعی که به طور عمده به شکست آن ها منجر شده بود خسته شده و در صدد چاره جویی برآمده بودند.
تإملی در سیر تاریخ ساسانی نشان می دهد که هرگاه در رإس قدرت مرکزی فردی نیرومند و صاحب اراده قرار می گرفت دولت مقتدری را به وجود میآورد واینک ایرانیان در جستجوی چنین پایگاهی بودند. (۴۳)
به نظر برخی از نویسندگان اسلامی, بزرگان ایرانی, در بین زنان خسرو پرویز به جست وجو پرداختند تا اگر پس از قتل عام خاندان قباد دوم, ملقب به شیرویه (۶۳۳ـ۶۳۲م), فرزند ذکوری از او باقی مانده است, او را بیابند. آنان سرانجام, یزدگرد فرزند شهریاربن خسرو[ پرویز] را یافتند و او را که جوانی ۲۱ ساله بود به سلطنت گماردند(۴۴) و همه متفق القول شدند تا برای آخرین بار از یک حکومت مرکزی مقتدر که در رإس آن شاهی انتصابی قرار داشت اطاعت نمایند.(۴۵) سران قوم چون رستم فرخزادان و فیروزان[ ایران اسپاهبذان] در ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 