پاورپوینت کامل اوضاع سیاسی، مذهبی ایران در آستانه ظهور اسلام ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اوضاع سیاسی، مذهبی ایران در آستانه ظهور اسلام ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اوضاع سیاسی، مذهبی ایران در آستانه ظهور اسلام ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اوضاع سیاسی، مذهبی ایران در آستانه ظهور اسلام ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :
>
تحقیق پیرامون چگونگی و چرایی گسترش نسبتا سریع دیانت اسلام در ایران در قرون اولیه هجری از جمله مباحثی است که هنوز مورد توجه و عنایت پژوهشگران عرصه تاریخ است. آگاهی از چند و چون اوضاع سیاسی, مذهبی ایران در آستانه ورود اعراب مسلمان ما را در فهم علل و عوامل ترک آئین قدیم و گروش به سوی اسلام از سوی ایرانیان رهنمون می سازد. مدعای مقاله حاضر این است که حاکمیت ساسانی در آخرین ایام خود گرفتار بحران در ساختارهای سیاسی, مذهبی شده بود و این امر بیش از هر چیز در سقوط ایشان دخیل بود.
تاریخ ایران در اوایل دوره اسلامی, یکی از مقاطع حساس تاریخ این مرز و بوم است. اوضاع و احوال ایران در این عصر, متإثر از ورود اعراب مسلمان به ایران و حاصل برخورد دو نظام اجتماعی, فرهنگی و اعتقادی متفاوت بود. روند چگونگی پذیرش دیانت اسلام و ترک آیین قدیم از سوی مردم ایران و نتایج ناشی از آن, از مهمترین مسائل قابل بحث در این مقطع زمانی است. در این زمان شکل گذشته جامعه ایرانی که تقریبا هزار سال دارای وحدتی نسبی بود, بتدریج تغییر کرده, پیوند خود را با بخشی از میراث باستانی خویش, گسست و چهره ای نسبتا متفاوت با گذشته پیدا کرد; زیرا ورود اسلام به ایران, تإثیر محسوسی در ساختارهای سیاسی, اجتماعی, فرهنگی و اقتصادی به جا نهاد که پاره ای از آن ها تا امروز نیز ادامه یافته است. به عبارت دیگر: این دوره یکی از معدود دوره های انتقالی (گذر) در تاریخ ایران است که علاوه بر ایجاد تغییرات ظاهری (فروپاشی یک سلسله و روی کار آمدن حاکمیتی دیگر) تحولات محسوس در بنیان های سیاسی و اجتماعی به وجود آورده است.
شناخت دقیق این تحول بزرگ مستلزم بازشناسی ساختار سیاسی, مذهبی امپراتوری ساسانیان در آخرین ایام پادشاهی ایشان است. زیرا علاوه بر عامل بیرونی شرایط درونی جامعه ایرانی نیز در سقوط این دولت دیرپا موثر بود. بحران سیاسی
آنچه در شامگاه عهد ساسانی بر ایران گذشت, تا حد زیادی از بحران سیاسی در ساختار قدرت این نظام از بدو تإسیس نشإت می گرفت و بازتاب و نتیجه عملکرد شاهان ساسانی در طول حکومت, مخصوصا دوران اوج اقتدار آنان, یعنی عصر اصلاحات انوشیروان بود. نظام مبتنی بر تمرکز در دین و سیاست, که ویژگی اصلی و نمایان دولت ساسانی نسبت به اسلاف خود محسوب می شد, اگرچه در حفظ مرزها و در نتیجه استقلال سیاسی ایران در میان دشمنان شرقی (هیاطله و ترکان) و غربی (رومیان) نقش مهمی داشت در سقوط و اضمحلال ایشان نیز مهم ترین عامل بود.
تشکیل دولت ساسانی, که خود پاسخی به بحران های ایجاد شده در اواخر عهد اشکانی بود, به واسطه سیاستگذاریهای خاص, به ظهور بحران های جدید در زمینه های سیاست, اجتماع و مذهب انجامید که دوره پادشاهی ((قباد)) نقطه اوج آن بود.
علی رغم برتری شایان توجه حکومت ساسانی نسبت به اشکانیان در امر تمرکز بنیادهای سیاسی, دینی و اقتصادی, در سراسر عصر حاکمیت ایشان, نوسان بین تمرکز و عدم تمرکز یا به تعبیری نزاع و رقابت میان شاه و اشراف برقرار بود; به عبارت دیگر ((در دوره ساسانیان نیز رسم ملوک الطوایف اشکانیان با کمی تفاوت ادامه داشت.))(۱) هم چنین کاربرد کلمه شاهنشاه و شاه شاهان در این دوره که نشانه وجود شاهان محلی در طول حکومت ساسانی, و عدم تمرکز کامل بوده, سرانجام به نزاع میان شاه و اشراف انجامید و مانع از ایجاد تعادل و توازن در نظام سیاسی و اجتماعی ایران در دوره ساسانی گردید; به طوری که تنها چند تن از سی و شش پادشاه ساسانی, بیش از ده سال سلطنت کردند و در طول چهار سال پس از سقوط خسرو پرویز از ۶۲۸ تا ۶۳۲م, دوازده نفر بر سریر سلطنت تکیه زدند که عمر سلطنت برخی چند روزی بیش نبود.
تداوم قدرت ملوک الطوایف دوره اشکانی که منجر به افزایش قدرت نیروهای گریز از مرکز یعنی خاندان ها و اشراف ایالات و ولایات می شد, با تمایلات مرکز طلبانه و استبدادی خاندان ساسان که خواهان تسلط هرچه بیش تر بر همه طبقات و لایه های اجتماعی بودند, منافات داشت. هم چنین تضعیف ملوک الطوایف و مقید کردن اشراف به دربار و تفویض مشاغل موروثی به ایشان که از بارزترین اقدامات بنیان گذاران این سلسله بود, توسط برخی جانشینان قدرتمند ایشان پی گیری شد, که در این بین می توان به اقدامات یزدگرد اول, هرمز دوم, بلاش, قباد و بالاخره اصلاحات انوشیروان که در جهت خنثی کردن قدرت اشراف کهن و نیز افزایش قدرت مرکزی بود, اشاره کرد. با این حال در برخی دوره ها که پادشاه از قدرت کافی برخوردار نبود, دربار و جامعه, صحنه قدرت نمایی اشراف می شد. از این که فقط چهار پادشاه ساسانی خود جانشینان خویش را انتخاب کرده اند(۲) و برای نشستن بر تخت پادشاهی همواره پشتیبانی اشراف و روحانیون ضروری بود(۳), می توان به میزان نفوذ طبقه اشراف پی برد.
عصر قباد نقطه عطفی در درگیری شاه و اشراف بود. گرچه وی با استفاده از قیام مزدک خشم توده ها را در جهت تضعیف اشراف بزرگ به کار گرفت, ولی در نهایت فرزندش انوشیروان توانست طی اصلاحات اقتصادی, اجتماعی و با تکیه بر اشراف خرد, (دهقانان و اسواران) میل سرکش اشراف کهن را تا حدود زیادی مهار کند. هر چند اقدامات وی غیر مستقیم ناشی از قیام مزدکیان و در جهت خلع سلاح ایشان بود, تقویت دهقانان و تضعیف بیش تر اشراف کهن را نیز در پی داشت و از این جهت که به هرج و مرج و آشفتگی ناشی از قیام مزدک خاتمه داد, با اقبال برخی اقشار جامعه روبه رو شد. در واقع جامعه ایرانی که به دنبال منجی می گشت, سرخورده و مإیوس از قیام مزدک, امنیت را هر چند به بهای استبدادی خشن, بر آزادی همراه با نابسامانی ترجیح داد, چرا که حکومت یک مستبد قابل تحمل تر از حکومت گروهی از مستبدان بود.
((عدل)) در جامعه بسته و متمرکز ساسانی که فاقد تحرک اجتماعی قابل انعطاف بود, به معنای حفظ جایگاه هر یک از طبقات اجتماعی و ممانعت از تعرض آن ها به یکدیگر بود. از همین روی قباد ((به حلوان دیوان خراج ساخت و آن را دیوان عدل نام نهادند));(۴) بنابراین, ممکن است اعطای لقب ((عادل)) به انوشیروان نیز از همین سنخ باشد.
اگر عصر انوشیروان را نقطه اوج قدرت ساسانیان به شمار آوریم, باید گفت, شمارش معکوس سقوط آنان نیز از همین نقطه آغاز شد; دوره ای که در پاسخ به بحران های به وجود آمده در آن اصلاحات اجتماعی, سیاسی و اقتصادی صورت گرفت, لیکن این اصلاحات در نهایت موفق به فرو نشاندن این بحران ها نگردید و به عبارت بهتر, اصلاحاتی بود که در جهت تإمین منافع و مطامع بخش های فرودست جامعه نبود, و حتی بیش از گذشته بحران را در تمام جوانب بخصوص در مسائل سیاسی و اجتماعی عمیق نمود و زمینه های شکست ساسانیان و پیروزی اعراب مسلمان را فراهم کرد. تلاش اشراف برای احیای جایگاه خود که با اصلاحات و اقدامات خسرو اول محدود شده بود و آن ها نمی توانستند اراده خود را بر وی تحمیل کنند, در آخرین سال های سلطنت وی با حضور اشراف در قیام ((انوشزاد)) و مخصوصا در زمان جانشین وی, یعنی هرمز چهارم شتابی سریع تر گرفت. از سوی دیگر, مدارای مذهبی هرمز چهارم, خشم اشراف مذهبی را برانگیخته بود; و با آن که او نیز مانند پدرش, با استفاده از خشم طبقات پایین بر ضد بزرگان, شمار زیادی از اشراف را به قتل رساند,(۵) اما تداوم دشمنی با روم و تهدید ایران از سوی متحدان منطقه ای آن کشور,(۶) شرایط مناسبی برای ابراز ناخشنودی برخی اشراف اعم از نظامی, زمیندار, روحانی و نیز اشراف قدیم و جدید فراهم کرد که این ناخرسندی در شورش ((بهرام چوبینه)) متجلی شد. در حقیقت, قیام بهرام چوبینه نشان داد که اصلاحات نظامی انوشیروان, در دراز مدت پایدار نبوده است. هم چنین این قیام آغاز افزایش قدرت نظامیان در صحنه سیاسی عصر ساسانی و شروع شکست اصلاحات انوشیروان بود; اصلاحاتی که هسته اصلی آن نظامی بود و حتی اصلاح مالیاتی در راستای آن و در جهت تإمین درآمد ثابت برای هزینه سپاهی وابسته به مرکز طراحی شده بود. در واقع دولت ساسانی در عهد انوشیروان به لحاظ شرایط جدید سیاسی ـ اجتماعی و رقابت نظامی با همسایگان, در حال تغییر حامیان اجتماعی خود از اشراف و سران دودمان ها به تکیه گاه وسیع تری به نام آزادان بود. آزادان گرچه مالک زمین بودند, از طریق تعهد خدمت در سپاه, با شاهنشاه ارتباط می یافتند.(۷) سرانجام این سیاست نیز به ظهور یک بخش نظامی انجامید که در اواخر عهد ساسانی هرچه بیش تر در امور سلطنت مداخله می کردند. شورش بهرام چوبینه اولین حضور گسترده گروه آزادان در صحنه سیاسی پس از انوشیروان بود, با وجود این, اشراف بیش تر مایل بودند به دور فردی چون خسرو پرویز گرد آیند که از خاندان شاهی بود, نه فردی چون بهرام چوبینه, که از دیدگاه سنت سیاسی حاکم بر جامعه ایرانی غاصب شمرده می شد.
خسرو دوم, پرویز, که به کمک رومیان و حمایت گروهی از اشراف ایرانی به قدرت دست یافته بود, پس از سرکوب شورش بهرام, محتاطانه به تثبیت پایه های حکومت لرزان خود همت گماشت و با نابود ساختن ((بندویه)) و ((بستام)) که از اشراف و نیز از اقوام خود او بودند و نقش بسیار مهمی در انتقال مجدد سلطنت به وی داشتند استبداد پادشاهی خود را نشان داد.
وی با نابود کردن خاندان بنی لخم در راستای تمرکز هرچه بیش تر قدرت, علاوه بر درهم شکستن سد حائل میان ایرانیان و اعراب موجبات عبور آنان را از مرزها فراهم آورد و سرانجام این امر به شکست ساسانیان از اعراب در جنگ ((ذیقار)) انجامید و ضعف ساسانیان برای اقوام عرب آشکار شد, تا آن جا که ((نولدکه)) حتی این جنگ را پیش درآمد پیروزیهای بعدی اعراب مسلمان تلقی می کند.(۸) فرو نشاندن نا آرامی ها در داخل نیز زمینه های رویارویی با, دشمن دیرینه, یعنی رومیان را فراهم کرد. آخرین جنگ دولت ساسانی با روم که در فاصله زمانی بین سال های ۶۰۴ ـ ۶۲۸ روی داد, گرچه در ابتدا برای خسرو و دربار پیروزیهایی به بار آورد, عاقبت به نفع روم خاتمه یافت.
همسایگان ایران, یعنی ترکان و رومیان در این زمان هر دو با مشکلات داخلی مواجه بودند و خطری جدی برای ساسانیان محسوب نمی شدند, اما تضعیف ساسانیان تا حد زیادی معلول برخوردهای قبلی با ایشان بود; از جمله دلایل مهم تمایل ساسانیان به تمرکز, همچون اغلب سلسله های حکومتی در ایران, تقویت بنیه داخلی در رویارویی با دشمنان خارجی بود, که موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان معبر اقوام گوناگون نیز همین امر را به وضوح نشان می دهد.
گرچه گذر زمان, نقش مهم ساسانیان را در جلوگیری از رخنه اقوام کوچ نشین ترک به غرب نشان داد, اما سرانجام با سقوط ساسانیان, سد دفاعی ایران در مقابل حمله ترکان درهم شکست و هجوم همراه با مهاجرت ایشان به غرب آغاز شد.
با خلع خسرو پرویز از پادشاهی و قتل او و به دنبال آن با از بین رفتن مرکزیت, بار دیگر دور تکراری تاریخ ایران آغاز شد و نیروهای مخالف, جامعه را به سمت هرج و مرج و تزلزل کشاندند و حکومت ملعبه دست ایشان شد. هم چنین با کاهش درگیریهای مرزی, سپاهیان و نظامیان بیش از پیش فرصت یافتند تا در امور داخلی دخالت کنند, و با کودتاهای پی درپی آنان در طول چهار سال, دوازده نفر از پی هم به پادشاهی رسیدند. قدرت مرزبانان و دهقانان نیز در آخرین روزهای حکومت ساسانی بسیار افزایش یافته بود و ایشان در ولایت خود چندان نیرومند و استوار نشسته بودند که حتی پس از سقوط دولت ساسانی, رعایا در ابتدا, سقوط دولت را چندان احساس نمی کردند.(۹) سیاست دشوار مالیاتی خسرو پرویز که در جهت تإمین هزینه جنگ اعمال می شد, فشار کمرشکنی بر رعایا تحمیل نمود, تا آن جا که به روایت تاریخ قم: ((مردم هلاک شدند و خراب گشتند تا غایت که کنیزکی را به درهمی می فروختند)).(۱۰) بلایای طبیعی همچون طغیان آب دجله, در سال ۶۲۸م(۱۱) گسترش یافت و وبا, طاعون و قحط و غلا(۱۲) نیز در افزایش بی تعادلی نظام ساسانی موثر واقع شد. در چنین شرایطی, ظلم و ستم چنان تحمل ناپذیر شده بود که کشاورزان غالبا از کشور می گریختند;(۱۳) و بالاخره بالا رفتن هزینه ها به واسطه رشد سپاهیگری و دیوانسالاری, که هر دو از تمرکزگرایی و خصوصا اصلاحات خسرو اول نشإت می گرفت, هم چنین مخارج سنگین درگیریهای برون مرزی با رومیان, هیاطله و ترکان که البته تا حد زیادی معلول موقعیت استراتژیک ایران در مسیر جاده ابریشم بود, زمینه های سقوط ساسانیان را از درون و بیرون آماده می ساخت. از سوی دیگر, فقدان سپاه دائمی و استفاده از نیروهای مزدور ترک, عرب, رومی و هندی در ارتش ساسانی موجب کاهش هرچه بیش تر همبستگی و وحدت در سپاه ساسانی شده بود.
در تحلیلی کلی, باید علت اساسی سقوط ساسانیان را در ساختار قدرت این نظام جستجو کرد این ساختار, علاوه بر آن که قادر نبود در تنظیم رابطه میان نهادهای صاحب نفوذ تعادلی پایدار پدید آورد, حتی نتوانست با تغییر ساختار و انجام اصلاحات, تعادل خود را حفظ نماید. در حقیقت در حالی که اصلاحات و تغییرات برای خنثی سازی آرام و به دور از خشونت طراحی و اجرا می شود, اما از آن جا که با اصلاحات انوشیروان ارکان نظام ساسانی هماهنگی و همسازی جدیدی از خود نشان نداد, کشمکش هم چنان ادامه یافت و تعادلی جدید جایگزین نظم قبلی نشد و در چنین محیط نامطمئنی, هم پادشاه و هم اشراف و شاهزادگان, هر لحظه از توطئه های یکدیگر در هراس بودند. از سوی دیگر, تشکیل نیروی نظامی وابسته به دربار که برای حل بحران های داخلی و خارجی طراحی و سازماندهی شده بود, به مشکلی بزرگ تبدیل شد و به همراه سیاست دینی آنان, موجبات تخریب همه جانبه ساختار سیاسی ساسانیان را فراهم کرد. در حالی که چه بسا, اگر اعراب مسلمان نیامده بودند, دولت ساسانی می توانست با یک تحول درونی مدتی دیگر به حیات خود ادامه دهد; اما هرگز نباید نقش اعراب را در سقوط ساسانیان آن گونه که برخی پنداشته اند ناچیز شمرد. بحران دینی
ظهور ساسانیان در ایران, علاوه بر ایجاد تحول سیاسی, دگرگونی مذهبی را نیز به همراه داشت; به گفته کریستین سن, ((اگر تمرکزگرایی بازگشت به سنت های زمان داریوش کبیر به شمار آید, ایجاد دین رسمی حتما از ابتکارات ساسانیان بوده است)).(۱۴) در واقع تلاش ساسانیان در برقراری وحدت مذهبی, مکمل کوشش های آنان در برقراری وحدت سیاسی و در جهت نیل به تمرکز قدرت محسوب می شد; به همین منظور ساسانیان در نخستین دوران فرمانروایی خود; بی درنگ مبارزه با کیش زرتشتی را, که با هلنیسم و انواع ناشی از ادغام هلنیسم و فرهنگ شرقی آمیخته شده بود, آغاز کردند و کوشیدند تا رسالت زرتشت و دین او را به دور از هر نوع آمیختگی و به شکل حقیقی آن بازگردانند.(۱۵) آنان برای دستیابی به این هدف, در آیین ایزدان مورد ستایش, سازش و التقاطی ایجاد کردند که منظور از آن, وحدت ایران و متحد گردانیدن شاهان و شاهکان و استان های کشور در یک مجموعه واحد بود.(۱۶) هم چنین مقارن با تإسیس سلسله ساسانی موانعی چون ترکیب نامتجانس جغرافیای مذهبی در ایران موجب بروز مشکلاتی برای موسسان این سلسله شد; زیرا تنوع مذاهب و آموزه های دینی از ویژگی های بارز جامعه ایرانی اواخر عهد اشکانی و اوایل عهد ساسانی بود; لذا با وجود این تنوع که در هر قسمت از قلمرو ایران مشاهده می شد, سلاطین ساسانی نتوانستند یکباره به اندیشه ایجاد مذهب دولتی جامه عمل بپوشانند در حقیقت برای اعمال چنین سیاستی, ترویج آتشکده ها, گردآوری و تدوین اوستا و سازماندهی و تقویت روحانیت به عنوان یک طبقه قدرتمند اجتماعی در دستور کار قرار گرفت و اعزام موبدان به عنوان نمایندگان مذهبی, در کنار نمایندگان سیاسی یا مرزبانان به هر یک از استان ها, در جهت گسترش هرچه بیشتر تمرکز سیاسی ـ دینی آغاز شد که سرانجام نیازهای متقابل دین و دولت, موجبات نزدیکی این دو را به یکدیگر فراهم ساخت.
هم زمان با تلاش ساسانیان در راه ایجاد یک دولت مرکزی نیرومند دستگاه دینی در مسیر وصول به چنین مرکزیتی گام برمی داشت و به عبارتی قدرت شاهنشاه و نیروی موبدان موبد دو ترجمان یک گرایش و دو بعد یک پدیده بود.(۱۷) اگر چه ساسانیان خود قبل از در دست گرفتن قدرت, جایگاه برجسته ای در نظام مذهبی داشتند, در واقع تشکیل دولت ساسانی برآ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 