پاورپوینت کامل تحوّل اندیشه های کلامی و فلسفی در عهد موحدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحوّل اندیشه های کلامی و فلسفی در عهد موحدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحوّل اندیشه های کلامی و فلسفی در عهد موحدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تحوّل اندیشه های کلامی و فلسفی در عهد موحدین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

در حالی که مسیحیان آندلس در کنار صلیبیان تهاجمی گسترده علیه مسلمانان را آغاز می کردند و خلافت عباسی به دنبال مهار جریان تشیع و سامان دادن امور غرب در جهت مصالح مذهب تسنن بود, موحدین بر پایه مهدویت بر مغرب مسلط شدند. دو قرن مناقشه در عرصه اندیشه های فلسفی و کلامی به نتیجه ای ارزشمند در دوره موحدین انجامید. هر چند نفوذ نظریات فلسفی ابن رشد در غرب مسیحی با عکس العمل شدید کلیسا مواجه شد; اما متکلمان مسیحی از کلام غزالی استقبال کردند. تلفیق, التقاط و ترکیب اندیشه های فلسفی و کلامی از مشخصه های بارز دوره موحدین است.

نگاهی کوتاه به دولت موحدین (۵۱۵ق ـ ۶۶۸ق)

دولت موحدین از جمله دولت های بزرگ اسلامی است که به دست علمای دینی بربر در غرب جهان اسلام تا…سیس شد و مورد استقبال قبائل بزرگ بربر, به ویژه قبیله مصموده قرار گرفت, از آن به عنوان دولت متعصب دینی یاد کرده اند. بنیانگذار و چهره شاخص این دولت یک بربر متعصب و فارغ التحصیل مدارس نظامیه بغداد و شیفته غزالی, به نام محمدبن تومرت بود.

ظهور دولت موحدین, در ظهور ابن تومرت, نهفته است. دولت موحدین نتیجه حرکت گسترده او, در قالب امر به معروف و نهی از منکر علیه دولت مرابطان در مغرب بوده است.(۲) فعالیت های فرهنگی و سیاسی ابن تومرت اوضاع دولت مرابطی را مضطرب نمود. مورخان می نویسند: با ظهور مهدی ابن تومرت کارهای دولت علی بن یوسف خلیفه مرابطی پریشان شد.(۳) در مقاله ((تحولات فلسفی ـ کلامی دوره مرابطین))(۴) چگونگی ظهور و افول دولت مرابطین ذکر شد. سرانجام مبارزات ابن تومرت و شاگرد او عبدالموئمن,(۵) ایجاد جنبش فراگیر در سراسر مغرب اقصی بود. مرکز این جنبش در شهر تینملل قرار داشت, از همین نقطه بود که ابن تومرت چندین عملیات جنگی را جهت سرنگونی مرابطان هدایت کرد.(۶)

اولین نبرد او با مرابطان نبرد بحیره (۵۲۴ق) بود که منجر به شکست مرابطان شد.(۷) این پیروزی پیروان ابن تومرت را در اطراف او منسجم ساخت. او پیروان خود را در تشکیلات بسیار منظمی سازمان داد(۸) و بدین ترتیب جماعت هماهنگ پویا و نیرومندی را که آماده انجام دادن هر کاری در راه به ثمر رساندن اهداف او بودند, را به وجود آورد. این وضعیت باعث شد که با مرگ او به سال ۵۲۶ قمری وقفه ای در حرکت موحدان ایجاد نشود.(۹)

جماعت متحد موحدان با عبدالموئمن بن علی, بیعت عمومی کردند و او کار جنگ با مرابطان را ادامه داد(۱۰) و سرانجام در طی یک دوره جنگ های طولانی که چندین سال طول کشید, در محرم ۵۴۱ قمری فاس, پایتخت مرابطان سقوط کرد.(۱۱) به دنبال این پیروزی, به تدریج موحدان, دامنه قدرت خود را تا مغرب اوسط و مغرب ادنی و بخش وسیعی از آندلس گسترش دادند.

عبدالموئمن, پس از ۳۴ سال حکومت جای خود را به ابویعقوب یوسف, داد. او با شورش های متعدد داخلی و تحرک نیروهای مسیحی در شمال آندلس روبه رو شد. موحدین در سراسر دوره حکومت خود با دولت های مسیحی شمال اسپانیا در جنگ بودند. این دولت ها چند دهه بود که فعالیت های وسیعی را برای تصرف سرزمین های اسلامی, آغاز کرده بودند. از جمله شاخص ترین این جنگ ها باید از جنگ الائَرَکAlarcos) ) به سال ۵۹۱ قمری نام برد(۱۲) که با شکست فاحش مسیحیان همراه بود. این جنگ تقریباش مقارن با پیروزی صلاح الدین بر نیروهای صلیبی و رهاسازی قدس (۵۸۳ ق) بود. در دوره موحدان یکپارچگی و وحدت سیاسی مغرب و آندلس محفوظ ماند. این امر شکوفایی و پیشرفت گسترده ای در زمینه فرهنگ و تمدن به بار آورد.

دولت موحدان بعد از یک قرن و نیم حکومت, به دست افرادی از قبیله بنی مرین, که از سال ها پیش در عرصه سیاست مغرب, ظاهر شده بودند,(۱۳) با قتل ابن دبوس, آخرین امیر موحدی در سال ۶۶۷ قمری , سقوط کرد. در این مدت ۱۴ تن از امرای موحدی که از نسل عبدالموئمن بودند, به طور موروثی حکومت کردند.(۱۴) در زمان موحدان در بسیاری از شهرهای قلمرو آنان خطبه به نام عباسیان خوانده می شد. غزالی و مغرب

آنچه در دوره مرابطین اتفاق افتاد, مرحله مهمی در تعامل و تنازع میان فقه مالکی و نظام اعتقادی فقهای این مذهب با کلام غزالی و گرایش های فلسفی ابن باجه بود. در این نزاع متعصبان فقه و مذهب مالک پیروز شدند; اما کلام غزالی با وجود شکستی که در دوره مرابطین عائد آن شد, طرفداران نیرومندی در مغرب و اندلس پیدا کرد و امواج گسترده ای در حمایت از اندیشه کلامی غزالی به وجود آمد. رقیب دیگری را که مرابطین برای همیشه از صحنه مغرب بیرون راندند و زمینه های بازگشت آن را از بین بردند, اندیشه های تشیع بود. مرابطین مراکز مهمی که چنین امکانی در آن ها وجود داشت را ویران ساختند. تخریب مهدیه و سرکوب قبیله برغواطه در سَبته و اطراف آن و تارومار ساختن بقایای شیعه در فاس از جمله اقدامات آن ها در این زمینه بود. با قتل ابن باجه و فراری شدن اصحاب او اندیشه گرایش به فلسفه آزاد در صحنه رقابت افکار در غرب اسلامی تضعیف شد.

بدینسان تنها دیدگاه های اعتقادی فقهای مالکی در کنار دولت متزلزل مرابطی در برابر اندیشه های غزالی که در آن جا به صورت آتش زیر خاکستر بود, در صحنه بحث های کلامی مغرب و آندلس باقی ماندند. غزالی که در پی تغییر سیاست دولت مرابطین نتوانست در مغرب حضور یابد, همچنان مترصّد حوادث مغرب بود. هنگامی که خبر سوختن کتاب های او در قرطبه را برای او آوردند; برای سرنگونی مرابطین دعا کرد.(۱۵) در جلسات درس او همواره افرادی از دیار مغرب مشغول تحصیل بودند. غزالی, بدون چشم داشت سیاسی در مورد آینده مغرب, در کار تعلیم این افراد نبود. از چهره های شاخص دانشجویان درس وی ابن تومرت بود. غزالی در یکی از جلسات درس خود از او به عنوان امید آینده مغرب نام برد.(۱۶) این نشان می دهد که غزالی در صدد بود تا برنامه های خود را که مرابطین مانع ازاجرای آن در مغرب شده بودند, را به دست ابن تومرت, در آن بلاد, عملی سازد. ابن تومرت, در همین جلسات درسی غزالی به فکر براندازی مرابطین و تشکیل دولتی که مروّج اندیشه کلامی غزالی باشد, افتاد.(۱۷) ورود افکارغزالی به محافل مسیحی

نفوذ چشمگیر غزالی در غرب از دوره مرابطان و به ویژه در دوره موحدان عامل بسیاری از حوادث در آن جا بود. به عبارتی افکار غزالی, چهارچوبی برای رخدادهایی در اندیشه مغرب شد. این نفوذ که بسیار وسیع و عمیق بود, مرزهای زمانی و مکانی گسترده ای پیدا کرد. از مرزهای غرب اسلامی گذشت و در رخدادهای فکری غرب مسیحی, به طور غیر مستقیم آثار خود را ظاهر نمود; زیرا بسیاری از آثار کلامی او در اوایل دوره موحدان ترجمه شده و در اختیار متکلمان مسیحی قرار گرفته بود. دو منجو گنزالسD.D.Gonzalez)) (د ۱۱۸۱.م), مقاصد الفلاسفهئ, او را ترجمه کرد.(۱۸) گوندی سالویGondisalvi)) (د ۱۱۵۱م), که معاصر غزالی بود, مانند اکثر غربیان غزالی را نماینده فلسفه های مشائی از نوع فارابی و ابن سینا می دانست. او از گروه مترجمانی بود که در طلیطله به تشویق ریمون سوتاRaymond de savetat)), بسیاری از آثار غزالی را ترجمه کردند.(۱۹)

طرحی که او در مبارزه با فلسفه آزاد(۲۰) در انداخت دست مایه خوبی برای متکلمان مسیحی شد و افکار کلامی غزالی ابزار لازم برای مبارزه با موج سوم هلنیسم در شرق و غرب جهان را فراهم ساخت. شاگرد آکوئینیThomas) d”Aquin ) (225 م- ۱۲۷۴م), رایموند مارتینیR.Martini) ) (1230 م ـ ۱۲۸۴م) در کتاب خنجر الایمان با استناد به حجج غزالی علیه مشائین, در محکومیت ابن رشدیان لاتینی استفاده کرد.(۲۱)

اهمیت کار غزالی در ارتباط با ظهور دولتی که بر مبانی دین اسلام تعصب می ورزید هنگامی روشن می شود که به هجوم گسترده متکلمان مسیحی به شعایر و عقاید و مبانی فکری اسلام توجه کنیم. همزمان با سقوط دولت مرابطین, غرب, عرصه منازعات کلامی علمای مسیحی و یهودی و مسلمان شد. انبوهی از متکلمان مسیحی با علمای کلام اسلامی به منازعه برخاستند و کتبی در رد مبانی اسلام(۲۲) نوشتند. متکلمان فرانسیسکن به مغرب هجوم آوردند. به سال ۱۲۲۰ میلادی, پنج نفر از آن ها در این راه جان باختند.(۲۳) دومینکن ها به بلغارستان, رومانی و شرق هجوم بردند.(۲۴) پاپ, در سال ۱۲۵۰ میلادی ـ ۶۴۸ قمری جمعیت جوالین[ مبلغان دائم السفر] را تا…سیس کرد.(۲۵) این حرکت جهان مسیحیت, عکس العملی بود در برابر هجوم کلامی مسلمانان که در طی چند قرن, امواج انبوهی از متکلمان و علمای دینی, مسلمان را برای گسترش اسلام به غرب گسیل می داشت. نقطه عطف این مقابله مسیحی در کار یکی از اولین بنیانگذاران شرق شناسی لولR.Lulio)) (م ۱۳۱۶ م – ۱۲۳۵) , از طلیطله آغاز شد. او بود که بر هجوم علیه فلاسفه و متکلمان مسلمان, از راه شناخت و هضم معارف اسلامی تصریح کرد و معتقد شد, بعد از شکست جنگ های صلیبی, وسایل جنگی برای ترویج دین مسیح بی فایده است. او نخستین اروپایی بود که مطالعات شرقی را تشویق کرد.(۲۶) برخورد و التقاط کلام مسیحی و یهودی با کلام اسلامی

در دوره موحدین نخستین رویارویی های جدی بین کلام و فلسفه اسلامی با اندیشه مسیحی و یهودی صورت گرفت. التقاطی در اندیشه یهودی و مسیحی با آثار فلاسفه و متکلمان بزرگ اسلام چون ابن سینا, غزالی و ابن رشد صورت گرفت. چنان که گوندی سالوی از متون غزالی برای تعدیل فلسفه ابن سینا استفاده کرد.(۲۷) مسیحیان خود را ملزم به شناخت اسلام دیدند. در بسیاری از موارد یهود رابطه این شناخت بودند. در مدرسه بزرگ طلیطله بسیاری از این یهودیان در کار این ارتباط فرهنگی بودند. طبیب, ابواسحاق بن ابراهیم الفخار,(۲۸) یوحنا ابن داود اسپانی یهودی منتصر و یوحنا اشبیلی از این گونه دانشمندان بودند.(۲۹) تلفیق و ترکیب و التقاطی بین اندیشه های مشّا… با گرایش نو افلاطونی به وجود آمد, این اوضاع ایجاب می کرد, متکلمان در مورد هر سه دین اطلاعات کلامی داشته باشند.

تعصّب موحدین, نسبت به یهود ونصارا, باعث شد, متکلمانی مانند موسی بن میمون, که به ظاهر اسلام آورده بودند, در مبانی کلامی سه دین تبحر پیدا کنند. پیدایش متکلمانِ سه دینی از شاخصه های عصر موحدین است.(۳۰) موسی بن میمون در دلاله الحایرین, از تعامل و اختلاف و تا…ثیر اندیشه های کلامی مسلمانان با یهود و نصارا, سخن گفته است. او از ورود فلسفه به دین یهود, اشاره دارد و کلام زمان خود در آندلس را کلام عقلی و فلسفی شده می داند.(۳۱) ابن تومرت, امید آینده مغرب

محمد بن تومرت که به سال ۵۰۱ قمری برای فراگیری علم به شرق سفر کرده بود,به زادگاه خود بازگشت. او در نظامیه بغداد, جزو شاگردان برجسته غزالی بود و روابط بسیار صمیمی با غزالی داشت.(۳۲) او از جمله افرادی بود که سیاست واقعی مدارس نظامیه, که گسترش نفوذ اندیشه اشعری به روایت غزالی و مقابله با تشیع و حمایت از مذهب تسنن بود را در غرب جهان اسلام, محقّق ساخت.

ابن تومرت بعد از یک دوره چهارده ساله دوری از وطنش, به سال ۵۱۴ قمری وارد مغرب شد. ابن خلدون می نویسد:

ابن تومرت در حالی که دریایی از علم بود, به مغرب بازگشت.(۳۳)

وبا امر به معروف و نهی از منکر مردم را به فقه مالک وقرآن فرا خواند. ولی در حقیقت او ما…موریت داشت, اندیشه تا…ویلی غزالی, در چهار چوب مذهب اشعری را در مغرب, رایج و حاکم سازد.(۳۴) ابن تومرت در گسترش مذهب اشعری نقش بسیار مهمی را ایفا کرد. او بااستفاده از قدرت دولتی مردم را وادار کرد تا طبق اندیشه اشعری(۳۵) فکر کنند.

ابن تومرت در ابتدای ورود به غرب با یحیی بن تمیم بن معز بن بادیس, صاحب بلاد افریقیه ملاقات کرد(۳۶) و از حمایت او برخوردار شد. سپس از شهری به شهر دیگر به امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و چنان مشهور شد که دولت مرابطین او را احضار کرد و ابن تومرت در میان جمعی از فقیهان مرابطین با مالک بن وهیب که بر مطالب فلسفی تسلط داشت در حضور علی بن یوسف بن تاشفین مناظره نمود. مالک, امیر علی بن یوسف را به قتل ابن تومرت فراخواند, و به او هشدار داد اگر ابن تومرت وارد قبایل مصامده شود, شورشی بزرگ به پا خواهد شد.(۳۷) طرح تاویل و رابطه بین عقل و شرع و مخالفت با اصل اجتهاد

او برای نجات اندیشه در مغرب وآندلس از اوضاع آشفته ای که فقهای مرابطین ایجاد کرده بودند, نوعی از تا…ویل در فهم نصوص و آیات قرآنی را مطرح کرد و مرابطین را که هرگونه بحث درباره نصوص و آیات را نفی می کردند, مجسمه و مشبذهه نامید و توحید آن ها را مخدوش دانست(۳۸); راه حصول معرفت را توحید مبتنی بر عقل دانست; نقش عقل را در حوزه شرع محدود کرد و تنها شناخت عقاید مبتنی بر عقل را توصیه نمود و برای پایان دادن به اضطراب ناشی از مقابله بین عقل و شرع که در محافل فکری آندلس و مغرب حاکم بود, عدم معارضه بین عقل و شرع را مطرح ساخت. مراکشی می نویسد:

ابن تومرت, عقاید خود را در کتابی به نام اعز ما یطلب گرد آورد. در عقاید او رگه هایی از اندیشه های معتزله (در مسا…له نفی صفات وتنزیه مطلق) و عقاید ابن حزم نیز به چشم می خورد.(۳۹)

او کتابی در توحید به نام مرشده تا…لیف کرد. بسیاری از کتاب های خود را به زبان بربری تا…لیف کرد که نقش زیادی در جذب قلوب عموم مردم داشت.(۴۰) کتابی به نام امامت و کتابی به نام قواعد نیز به زبان عربی و بربری نوشت.

با این وصف, او با توجه به زمینه عقائد و آرایی که در منطقه وجود داشت در چهار چوب اندیشه اشعری, افکاری نو در مغرب ارائه داد که زمینه های سقوط دولت دینی مرابطین فراهم گردید.

او ضمن پذیرش کلام عقلی شده غزالی, گام بلندی را در راه گرایش به عقل برداشت و آن را به حوزه شرع هم تسرّی داد. در این راستا, در زمینه فقه هم دست به اصلاحاتی زد و احادیث مخالف با عقل را کنار گذاشت. او دستور داد از احادیث صحیح مسلم و فقه مالک, مجموعه ای به ترتیب ابواب فقه تهیه کرده و از رجوع به اقوال فقیهان گذشته در مسائل فقهی خودداری کنند و تنها مراجعه به قرآن و احادیث درست را, در زمینه مطالعات فقهی مجاز شمرد و با اصل اجتهاد مخالفت کرد وبدین شکل از نفوذ فقها کاست وشیوه فروعی آن ها را مورد انتقاد قرار داد. او با اهمیت دادن به مسا…له شورا, اصحاب ویاران خود را به شکل خاصی سازماندهی کرد و مانع از تمرکز قدرت دردست فقها شد.(۴۱) عبدالموئمن در ادامه سیاست او از نفوذ فقهای مالکی کاست. فرزندان عبدالموئمن هر کس را که به مذهب مالک تعصّب می ورزید تعقیب کردند و علیه او وارد عمل شدند. بدینسان ابن تومرت با تشکیل دولتی نیرومند که پایه های عقیدتی مستحکمی داشت, بحران عقیدتی فرهنگی در مغرب و آندلس را به طور موقت به سود اندیشه خود خاتمه داد. امامت و مهدویت خاصّه

از نکات شاخص اندیشه کلامی ابن تومرت ارائه الگویی التقاطی در امامت بود. سازمان رهبری موحدین بسیار منسجم و گسترده بود. نقطه محوری این سازمان, مهدویت بود. او برای وحدت بخشیدن به یاران خود از الگوی موفق بنیانگذاران دولت ادریسی و فاطمی در مغرب پیروی کرد. و حتی گامی فراتر از آن ها برداشت. او ضمن این که نسبِ خود را به امام علی بن ابی طالب (ع) رساند(۴۲) , ادعای عصمت و مهدویت خاصّه نمود وخود را مهدی آخر الزمان نامید. مراکشی اشاره می کند: او چیزی از تشیع را در بین عقاید خود مخفی داشت ولی آن را برای عامه مردم اظهار نمی کرد. در عین حال او بر حقّانیت خلفای راشدین تا…کید ورزید.(۴۳) این نشان می دهد او تنها در پی استفاده سیاسی از اندیشه مهدویت بوده است. چون بذر مهدویت از سال هاپیش در مغرب وجود داشت و او بدون این که اعتقادی به مبانی تشیع داشته باشد, بهترین استفاده را از آن نمود و از بالاترین پتانسیل موجود مهدویت استفاده کرد; حتی از دولت شیعی فاطمی که خوداز اولین مروجان مهدویت در مغرب بودند, از مهدویت بهره بیش تری جهت سامان دادن به حکومت خود, برد. به ویژه آن که مورّخ بزرگی چون ذهبی (د ۷۴۸ ق), بر کذب ادعای مهدویت او ادعای اجماع کرده است.(۴۴) رواج علم کلام

ابن تومرت مرابطین را به دلیل مخالفت با اندیشه های کلامی غزالی به جمود بر ظواهر محکوم کرد و علم کلام و اعتقادات را رواج داد و باعث رشد و گسترش کلام در غرب شد. او اصحاب خود را به تا…ویل آیات فرا خواند و آن ها را به قرائت آیاتی سفارش کرد که مشتمل بر معرفت خدا و قضا و قدر باشد.(۴۵) مراکشی می نویسد:

به دلیل خوض اصحابش در علم کلام و بحث در مورد اعتقادات, ابن تومرت آن ها را موحدین نامید(۴۶) و مرابطین را منحرف از توحید دانست.(۴۷)

وی عقاید آن ها را نفی کرد و عقاید خود را عقاید درست اسلامی دانست.

مراکشی می نویسد:

اصحاب او بیش تر از هر کس در این زمان در مورد مسائل اعتقادی وارد شدند وبه آن پا فشاری کردند.(۴۸)

این گرایش فزاینده اهل سنت مغرب به کلام نشان می دهد که حرکت ابن تومرت, یک انقلاب کلامی برای دفاعی جدید از تسنن بود. مورخ مغربی, ابن خلدون, اهل سنت و متکلمان را یکی دانسته و از آن ها با عنوان متکلمون, یاد کرده است.(۴۹) با اقدامات ابن تومرت, اندیشه و کتب غزالی, در سراسر مغرب از محبوبیت برخوردار شد و در جامع قرویین در فاس و جامع زیتونه در تونس و دیگر مراکز علمی مغرب مورد استفاده قرار گرفت.

در دوره مرابطین علم کلام توفیق چندانی پیدا نکرد. در این دوره از افراد اندکی, مانند مرادی (د ۴۸۹ ق) و شاگرد او یوسف بن موسی الضریر سرقسطی, ( د۵۲۰ ق) نام برده اند(۵۰) اما در دوره موحدین علم اعتقادات شکوفا شد و متکلمان بزرگی در زمینه مذهب و کلام اشعری پدید آمدند. از جمله متکلمان بزرگ, ابوعمرو عثمان بن عبدالله السداجی (د ۵۶۴ ق), امام اهل مغرب در اعتقادات بود که کتاب العقیده البرهانیه فی المذهب الاشعری را نوشت و نیز محمدبن عبدالکریم الفندلاوی الفاسی (ابن الکتانی) (د ۵۹۶ ق) که مدرس و امام در کلام بود, قابل ذکر است.(۵۱) گرایش موحدان به کلام و فلسفه

جانشین ابن تومرت, عبدالموئمن (د ۵۸۸ ق), بنابه سیره او, اهل علم را از اطراف بلاد فراخواند و آن ها را به دو قسم طلبه الموحدین و طلبه الحضر تقسیم کرد(۵۲) و برای آن ها شهریه مقرر نمود و به علم اعتقادات مشغول ساخت. از جمله افرادی که به مراکش فرا خواند ابن رشد بود.

بعد از عبدالموئمن, اولین خلیفه موحدی ابویعقوب یوسف بن عبد الموئمن (د ۵۰۸ ق), به فلسفه و علوم روی آورد و گروهی از دانشمندان و فلاسفه در نزد او جمع شدند. او دستور داد همه کتب فلسفی را جمع آوری کنند. مراکشی می نویسد:

به اندازه ای که حکم المستنصر اموی (د ۳۸۶ ق), کتاب جمع کرد, برای او کتاب جمع شد.(۵۳)

دستور عبدالموئمن موحدی, در مورد یهود و نصارا, باعث شد آن ها به طلیطله, که از سال ۱۰۸۵ میلادی به تصرف الفونس ششم در آمده بود, فرار کردند و طلیطله در مدت کوتاهی در زمان الفونس هفتم, مرکز نشر فرهنگ عربی ویهودی در سراسر اسپانیا شد. در قرطبه نیز وضع به همین ترتیب بود. عبدالموئمن در ۵۵۸ قمری آن جا را تصرف کرد.

عبدالموئمن و امرای موحدی پس از وی جلسات مرتب و پر بار علمی داشته اند وخود مسائل علمی را مطرح می کردند. رسم بر این بود که در آغاز هر جلسه یک حزب از قرآن قرائت می شد و سپس چند حدیث ذکر می شد و آن گاه نوشته ها واعتقادات ابن تومرت را به زبان عربی می خواندند. یوسف بن عبدالمومن خود از علاقه مندان به فلسفه و به فراگیری آن مشغول بود(۵۴). حمایت امرای موحدی از ابن طفیل و ابن رشد و شاگردان آن ها از نقاط درخشان این دولت در عرصه فرهنگ است. شریعت محمدی و منع فلسفه

فیلسوف ذوالفنون ابن طفیل (د ۵۸۱ ق), طبیب مخصوص دومین خلیفه موحدین, ابویعقوب (د ۵۸۰ ق), کار استاد خود ابن باجه را دنبال کرد. او در جمع بین حکمت وشریعت اهتمام ورزید.(۵۵) ابن طفیل با نوشتن رساله حیبن یقظان, اندیشه هماهنگی وجمع بین حکمت و شریعت را در قالب داستانی مطرح کرد و چگونگی اتصال نفس بشری با عقل فعال را تبیین کرد. او می نویسد:

من شرح حی بن یقظان و سلامان و ابسال که شیخ ابوعلی یاد کرده است را برای تو شرح خواهم داد وبا عقاید روزگار خود آن ها را میآمیزم.(۵۶)

او در این داستان آموزه هایی از فلسفه ارسطو, ابن سینا و اندیشه های فیثاغوری و افلاطونی را ارائه نمود. این رساله دارای یک مقدمه تاریخی در نقد فلسفه در آندلس است. ابن طفیل در این داستان آزادی عقل واندیشه را عامل رشد انسانی دانست. در عناصر اساسی داستان او جزیره اول کنایه از جزیره عقل وآزادی عقلی است. جزیره دوم, در احاطه اساطیر و خرافات است و مردم آن دارای فطرت ناقص و در جهل و بی خبری به سر می بردند, این جزیره, کنایه از جامعه آندلس است. ابسال رمز انسان متدین عاقل است و سلامان مردِ دینی است که به ظاهر دین اکتفا کرده است. حی بن یقظان, همان عقل کارآمد و بیدار و زنده است. استقرار ابسال در کنار او گویای استقرار حقیقت دینی در کنار حقیقت عقلی و استقلال حقیقت عقلی از وحی است. او نظریه معرفت غزالی را به علت انکار حقیقت عقلی مورد انتقاد قرار داد و او را به تذبذب بین عوام وخواص متهم ساخت.(۵۷) تقسیم مردم به عوام و خواص از وجوه اندیشه ابن طفیل است.

او با تقسیم مردم به دو دسته عوام وخواص اذعان می کند که هنوز اندیشه فلسفی در آندلس در حد محافل دولتی و خصوصی باقی مانده است. او در این رساله, اضطراب سیاسی و شریعت محمدی را مانع ورود اندیشه فلسفی محض به آندلس دانسته است.(۵۸) علی رغم جایگاهی که ابن طفیل در دولت موحدین داشت و در جهت مصالح آن ها کار می کرد اما; دیدگاه های او راجع به اهمیت عقل و گرایش به فلسفه خوشایند فقها و متکلمان واقع نشد و در اثر اتهامی دچار محنت طولانی شد و نتوانست فعالیت های علمی خود را به طور عادی انجام دهد. او متهم به قتل یوسف بن عبدالموئمن خلیفه موحدی گردید و تا آخر عمر در منزل خود در تاجله زندانی شد.(۵۹) ابن رشد و موحدان

ابن طفیل, و ابن رشد در صدد ایفای همان نقش برای موحدان بودند که مالک بن وهیب برای دولت مرابطان انجام داد. در آغاز کار, ابن رشد وظیفه ارائه آرمان عقیدتی مناسب با مبانی فکری ابن تومرت برای دولت موحدین را به عهده داشت. ((ابن رشد کتابی در شرح عقاید ابن تومرت نوشته بود که امروز در دسترس نیست)).(۶۰)

در مقام یک فقیه, ابن رشد تا حدودی نقش اعتبار بخشی به فعالیت های دولت مرابطان را نیز داشته است. ارزش فقهی خانواده ابن رشد در اقتصاد و سیاست دول اسلامی بسیار چشمگیر بوده است. از جمله این فتاوی در مورد دینار مرابطی است که اعتبار دینار مرابطی را در تجارت منطقه غرب و حوزه دریای مدیترانه افزایش داد.(۶۱) با وجود این, ابن رشد همواره در موضع انتقاد از وضع موجود قرار داشت; او در کتاب الضروری ف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.