پاورپوینت کامل تاریخ اقتصادی مصر در دوران اولیه ی اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تاریخ اقتصادی مصر در دوران اولیه ی اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ اقتصادی مصر در دوران اولیه ی اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ اقتصادی مصر در دوران اولیه ی اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

ترجمه: معصومعلی پنجه، مرتضی کریمی

نوشتار حاضر، پژوهشی است مستند راجع به تاریخ اقتصادی مصر در دوران طولونی و فاطمی، با تکیه بر نقش صنعت نساجی. نویسنده با استفاده از اسناد پاپیروسی عربی و نیز منابع دست اول تاریخ مصر در دوران اسلامی، در پی اثبات این فرضیه است که رونق و رفاه اقتصادی مصر در قرون وسطی، به ویژه در دوره ی طولونی، ناشی از رشد و گسترش صنعت نساجی بوده است. کلودکاهن،۲ خاورشناس نام دار فرانسوی، مقاله ی حاضر را نمونه ای خواندنی از کاربرد پاپیروس ها در یک پژوهش تاریخی می داند.

منابع سرمایه گذاری در صنعت نساجی، سرمایه گذاران، نقش مقامات دولتی و افراد نیمه رسمی، نظام توزیع و مبادله، اشتغال زایی و روابط میان افراد سهیم در این صنعت از جمله مطالبی است که در این نوشتار به آنها پرداخته شده است.

اسناد روز افزون ۳ حکایت از آن دارد که رونق اقتصادی مصر در قرون وسطی احتمالاً بر محور صنعت نساجی مصری می گشته است. این نظر با دیدگاه سنتی، که این رونق را در وهله ی اول به نقش منفعل مصر در تجارت شرق و غرب، یعنی تجارت عبوری (ترانزیت)۴ نسبت می دهد در تضاد است. آنچه در پی می آید به اختصار شواهدی از منابع روایی و موثق ارائه می دهد که این برداشت تازه را تأیید می کنند. بسیاری از شواهدی که در این جا ارائه خواهد شد فقط در پاپیروس های عربی ۵ پیدا می شود. بیش از ۰۰۰/۵۰ سند عربی خوانده نشده که در مجموعه های پاپیروسی گنجانده شده در سرتاسر دنیا پراکنده شده اند.۶

محور اصلی این پژوهش صنعت نساجی مصر در آغاز عصر طلایی آن، یعنی دوره ی طولونی (۲۹۲ – ۲۵۴ق/۹۰۵ – ۸۶۸م) خواهد بود. اقتصاد مصر در قرون وسطی مانند تمام اقتصادهای پیش صنعتی،۷ در وهله ی نخست، زراعی بود. از آن جا که گیاه کتان،۸ الیاف اصلی صنعت نساجی مصری، در مصر کشت می شد، سرنوشت صنعت نساجی و زراعت در هم تنیده شده بود؛ به همین خاطر، این پژوهش با ارائه ی اسنادی که نشان می دهد درآمدهای زراعی منبع اصلی سرمایه در صنعت نساجی بود، آغاز می شود و سپس به روابط پیشینی و پسینی ۹ که این صنعت در کشاورزی، تجارت و اشتغال پدید آورد، برمی گردد. مسأله

خصوصیات منابع شاید عدم توجه به صنعت نساجی مصر تا کنون را توجیه کند. طبق فهرست های موجود، قطعات پارچه بسیار فراوان اند، اما تا به حال، نمونه شناسی قاطعانه ای برای تاریخ گذاری، یا حتی اثبات اصالت منسوجاتِ غیر منقوش،۱۰ صورت نگرفته است.۱۱ اطلاعات در منابع روایی تاریخی محدود است. در عین حال که منابع عربی و مستند بسیاری وجود دارد، تعداد کمی از آنها تاکنون منتشر شده است.۱۲

مصر دوره ی طولونی و فاطمی – آن گونه که در منابع و ادبیات توصیف شده – از رفاه اقتصادی بی نظیری بهره می برده است در اواخر این دوره، یعنی دوره متأخر فاطمی، این رفاه ناشی از بازرگانی، خصوصاً تجارت عبوری است.۱۳ مطالعات گویتین، که مبتنی بر اسناد جنیزه ۱۴ است، از یک جامعه ی مدیترانه ای پرده برداشت، که ما اطلاع دیگری از آن نداریم. اسناد جنیزه که عمدتاً از بازرگانان تونسی که در مصر زندگی می کردند سرچشمه گرفته است، بیش تر، از تجارتی بین المللی خبر می دهد تا صنعت نساجی مصر.۱۵ در حالی که اسناد جنیزه به اهمیت پارچه ی کتان به عنوانِ یک کالای صادراتی اشاره دارند، نشانی از بازرگانان یهودی اهل تونس که در صادرات منسوجات تولید شده در کارگاه های دولتی یا خصوصی طراز۱۶(تولید کنندگان اصلی پارچه ی مصری) دخالت داشته اند، ارائه نمی دهند.۱۷

گویتین ۱۸ در همان متن تجارت عبوری اشاره می کند که صنعت نساجی، صنعت اصلی قرون وسطا در ناحیه ی مدیترانه بود؛ اما قصد وی، بررسی ساختار یا اهمیت صنعت نساجی در مصر قرون وسطا یا توجه به دوره ی متقدّم طولونی نیست؛ هم چنین آشتور،۱۹ در تحقیق خویش درباره ی تاریخ اقتصادی و اجتماعی، به اهمیت صنعت نساجی در قرون وسطا و گسترش آن به مصر در دوره ی فاطمی اشاره می کند. علی رغم توافق بر سر این که نساجی در کنار تجارت عبوری مؤلفه ای در رونق اقتصادی مصر بوده است، گویتین و آشتور در مطالعات خود به اهمیت نسبی نساجی مصری توجه نداشتند.

به هر حال، اسناد جنیزه، به روشنی، کتان را تنها کالای بسیار مهمی معرفی می کنند که بازرگانان یهودی اهل تونس [افریقیه ] آن را جابه جا می کردند. گیاه کتان مصر، صنایع نساجی تونس و سیسیل را هم تأمین می کرد.۲۰ در همان دوره ای که مصر، کتان دو تولید کننده ی دیگر مدیترانه ای را تأمین می کرد، گواهی جغرافیادانان عربی – که سرجنت ۲۱ گردآوری کرده است – سطح بالایی از تولید پارچه ی کتانی ۲۲ توسط صنعت نساجی مصری را تأیید می کند؛ به علاوه، لمبارد۲۳ بر اساس مدارکی نتیجه می گیرد که در دوره ی فاطمی، صنعت مصر برتری بلامنازعی در تولید و صادرات منسوجات کتانی به دست آورد.

ماده ی اصلی زراعی که این میزان صادرات کتان، محصول داخلی [منسوجات کتانی ] و صادرات گسترده ی آن را عرضه کند، مطمئناً شایسته ی مطالعه است. نظام اداره ی امور کشاورزی باید به طرز چشم گیری کارآمد۲۴ و به خوبی تثبیت شده ۲۵ باشد، تا بتواند چنین حجمی از کشت صنعتی را تولید کند. رفاه دوره ی طولونی در جنبه های مختلف، ناشی از اصلاحات نامعلومی در زمینه ی کشاورزی و کاهش مالیات های امپراطوری [عباسی ] است که امکان گردش سرمایه ی بیش تری را در اقتصاد مصر فراهم می آورد.۲۶ هر چند در مورد نقش فراوان کشاورزی در رفاه دوره ی طولونی توافق وجود دارد، شواهد ارائه شده در این تحقیق رابطه ای عِلّی بین اصلاحات زراعی و رفاه مصر در قرون وسطا را نشان می دهد.نقش محوری ۲۷ صنعت نساجی که در طرح کلی زیر نمودار است پرسش هایی را مطرح می سازد: رفاه مصر در دوره ی فاطمی تا چه حد می تواند به گسترش یا پیشرفت صنعت نساجی مصری در دوره ی طولونی نسبت داده شود؟ و آیا رفاه ناشی از صنعت نساجی پایه ی اقتصادی معقولی را برای افزایش پسینی در تجارت عبوری فراهم می آورد؟

کانون توجه این تحقیق دو بعد۲۸ خواهد داشت؛ سرمایه گذاری در صنعت نساجی مصر و اهمیت روابط پیشینی و پسینی که این صنعت ایجاد کرد. برای پرداختن به این امور، با شواهدی شروع می کنیم که منابع سرمایه گذاری مالی ۲۹ بالقوه، هویت سرمایه گذاران و توزیع کنندگان را نشان می دهد. ارزش و تقاضا برای فرآورده ی این صنعت به عنوان شاخص های هم سطح سرمایه گذاری در صنعت و هم نقش محوری صنعت در اقتصاد قلمداد خواهد شد. در پایان، این تحقیق، اشتغال و روابط شکل گرفته توسط این صنعت را که در یک اقتصاد سالم سهیم بوده، بررسی خواهد کرد. سرمایه گذاری مالی

در منابع منتشر شده – به دلایلی که در پی می آید – اطلاعاتی درباره ی سرمایه گذاری مالی وجود ندارد. سرمایه گذاری مالی که از زراعت به دست می آمد و ساز و کارهایی که از طریق آنها شخص می توانست اختیار درآمد زراعی را کسب کند، بررسی نشده است. در واقع، دوران کسب درآمد زراعی، که فقط شواهدی از پاپیروس های عربی، بیانگر آن هستند، ثابت می کنند که رکن اصلی اصلاحات زراعی، که منابع، رفاه دوره ی طولونی را به آنها نسبت می دهند، نامعلوم است.۳۰

دیوانِ خراج (وزارت دارایی) و کارمندان عالی رتبه اش درآمدهای زراعی را اداره می کردند. حلقه ی ارتباط وزارت و درآمدهای زراعی، سطح دست رسی به زمین بود که وزارت، طبق قرارداد، به مدیران ساکن مصری می داد.۳۱ کارمندان وابسته به دیوان، مسئول ارزیابی و جمع آوری درآمدهای مالیاتی نیز بودند. در دوره ی طولونی و تا مدتی در دوره ی فاطمی، این کارمندان دولتی اغلب خودشان قراردادهای مربوط به زمین را منعقد و مالیاتهای زمین را، طبق همان قراردادها، ارزیابی و جمع آوری می کردند. تفاوت بین درآمد مالیات دولتی که آنها ارزیابی و جمع آوری می کردند و درآمد خودشان از آن املاک همیشه رعایت نمی شد.۳۲ این امر موجب کاهش درآمدهای مالیات دولتی می شد.اما، به دلیل این که این درآمدها اصولاً به خارج از اقتصاد مصر سرازیر و به شرق ارسال می شد، در واقع [ بنابر آنچه گذشت ] بخش بیش تری از درآمدهای زراعی در مصر باقی می ماند و بعدها دوباره در اقتصاد مصر سرمایه گذاری می شد. از آن جا که این نظام، منافع حاصل از کشاورزی را افزایش می داد، نخبگان دولتی / زمین دار، شخصاً مدیریت کارآمد ماده ی اصلی زراعی این اقتصاد را سرپرستی می کردند. در واقع، این جوهره ی اصلاحات زراعی طولونی بود. سرمایه گذاران

مسأله ی شناخت سرمایه گذاران شبیه مسأله ی تعیین منابع سرمایه گذاری مالی است. از قرار معلوم صنایع دولتی، برای مصرف دولتی و هم چنین برای درآمد تولید می کردند. صنایع خصوصی، طبیعتاً شرکت های سودآوری ۳۳ شده بودند؛ اما با توجه به ابهام عمدی ۳۴ موجود در منابع سرمایه گذاری مالی، بالطبع ابهام مشابهی درباره ی سرمایه گذاران دولتی و خصوصی وجود دارد که تعجبی ندارد؛ زیرا تفاوت بین سرمایه گذاری مالی دولتی و خصوصی رعایت نمی شد، هم چنان که منابع تاریخی و روایی در مورد هویت دقیق سرمایه گذاران در صنعت نساجی نیز اطلاعی به ما نمی دهند. اما منابع روایی به طور غیر مستقیم زمین داران را به صنعت نساجی پیوند می دهند و اصول اولیه ی اقتصادی ما را بدین جهت سوق می دهند که زمین داران جزو بزرگ ترین سرمایه گذاران در صنایع خصوصی بوده اند.

در اقتصادهای متحول پیش صنعتی، کشاورزی منبع ثروت است. در اروپا ثروت زراعی در صنعت نساجی سرمایه گذاری می شد. در بررسی تاریخ اقتصادی اروپای قرون وسطا، در واقع، صنعت نساجی در رشد و توسعه ی اقتصادی شهرهای ایتالیایی قرون وسطا و رنسانس، کشورهای عقب مانده ۳۵ و انگلستان، نقش محوری داشته است. در مصر نیز ثروت زراعی، منبع اصلی سرمایه گذاری مالی بود و درآمد زراعی در دست دولت مقاطعه کاران زمین ۳۶قرار داشت. از آن جا که کارمندان دولت، هم مقاطعه کاران زمین و هم نمایندگان دولت بودند، [در نتیجه ] هم به درآمدهای دولتی و هم به درآمدهای خصوصی دست رسی داشتند؛ افزون بر این که در مصر طبقه ی مقامات / زمین داران تولید دولتی منسوجات کتانی را نیز اداره می کردند.۳۷ احتمالاً آنها بر صنایع خصوصی بزرگ نیز نظارت داشتند.

ساختار مالیات نیز، که تحت کنترل همانها بود، کشت گیاه کتان را تشویق می کرد؛ و [در نتیجه ] ناحیه ی زیر کشت گسترش می یافت.۳۸ بر اساس پاپیروس های عربی و منابع روایی، در دوره ی طولونی، محصول اولیه ی تجاری در مصر گیاه کتان بود؛۳۹ از همین رو، زمین داران به برکت وابستگی اداری شان، سهم عمده ی درآمدهای زراعی را به دست می آوردند، به علاوه، سودشان را هم از طریق نظارت بر تولید دولتی و افزایش تقاضا برای گیاه کتانی که خود آنها تأمین می کردند و هم با سرمایه گذاری در صنعت خصوصی کتان، افزایش می دادند.

این از دو جهت برای رفاه درازمدت مصر مهم بود؛ زیرا نخبگان زمین داری که در دوره ی طولونی سر برآوردند تا دوره ی فاطمی هم چنان بر مالکیت زمین هایشان باقی ماندند و به قدرت سیاسی نیز دسترسی داشتند و از طریق آن از منافع اقتصادی خود محافظت می کردند.۴۰ مقامات دولتی

حکایتی ۴۱ در مورد یکی از والیان مصر وجود دارد که گویای این است که مقامات، زمین دار نیز بودند و در صنعت نساجی سرمایه گذاری می کردند. این والی، احمدبن طولون (۲۷۰ – ۲۵۴ق/۸۸۴ – ۸۶۸م) بود که افزون بر درآمد حاصل از املاک شخصی، به درآمد زارعی دولت نیز دست رسی داشت.۴۲ این حکایت که بخشی از «روابط همگانی» نیز در نظر گرفته شده است، به این نکته اشاره دارد که توجه این والی به فضیلت نیکوکاری، بر تمایل وی به منفعت مالی غلبه داشت. در حکایت مَعْمر الجوهری،۴۳ نماینده ی یک صرّافی قدرتمند با شعبه هایی در مصر و عراق، به والی پیشنهاد مشارکت در صنعت کتان می دهد. «معمرالجوهری معامله را نزد احمدبن طولون سودمند جلوه می دهد؛ ابن طولون مبلغی را به وی می دهد مشروط بر این که وی، او را در [صنعت ] کتان شریک کند». بعد از این کار، گفته شده که والی خوابی می بیند و مُعّبِر پرآوازه ای را احضار می کند و مُعّبر خواب را هشداری برای کسب سود تعبیر می کند.۴۴

«سپس ابن طولون یکی از معتمدانش به نام ابراهیم بن قراطغان را که به سرپرستی صدقات منصوب شده بود، احضار کرد و گفت: «نزد ابوالحسن مَعْمر برو و پول کتان را از وی بستان و همه را صدقه بده»، ابراهیم نیز اجابت کرد. مبلغ این پول بسیار بود.

منظور این حکایت خبر دادن از سرمایه گذاری های والی نیست. قطع نظر از منظور یا صحت سلسله ی حوادث، حکایت مبین این واقعیت است که صنعت کتان می بایست سرمایه گذاری سودمندی باشد که نه تنها والی، بلکه یک سرمایه دار مشهور بین المللی نیز – آن چنان که شرح داده شد – تصمیم گرفته است اموال زیادی را صرف این صنعت کند. طبق این حکایت، هم والی و هم سرمایه دار خارجی خواستار سرمایه گذاری در صنعت نساجی خصوصی بودند.

از قطعه پارچه های باقی مانده از دوران حکومت ابن طولون، شاهدی دیگر بر رشد صنعت نساجی کتانی خصوصی و شمول خارجی این صنعت به دست می آید که به پایه گذاری کارخانه ی کتان خصوصی جدیدی در این دوره اشاره دارد. این پارچه ها از گسترش این صنعت حکایت دارند. مهم تر این که، این منسوجات شاهدی است بر رواج فنون و شیوه های آسیایی بیگانه با محصول مصری پیشین که از [تأسیس ] صنعت نساجی جدیدی به منظور تولید برای بازاری جدید حکایت می کند. رواج دوباره ی نقش های قبطی ۴۵ در منسوجات این دوره نیز ثبت شده است. این امر از گسترش بازار داخلی مصری نیز حکایت دارد.۴۶ افراد نیمه رسمی

خانواده ی یوسف بن ابراهیم و پسرش احمدبن یوسف نمونه ای از طبقه ی جدید زمین دارانی بودند که ابتدا در مصر در نیمه ی قرن نهم میلادی [/ سوم هجری ] پدید آمدند و تا دوره ی فاطمی باقی ماندند. ابن ابراهیم در دربار عباسی در بغداد ندیم ۴۷ بود.۴۸ وی و پسرش به ترتیب مقام های مشابهی را در دربار طولونی در مصر بر عهده گرفتند طبق منبعی روایی پدر در مصر مقاطعه کار زمین بود و نامش در بین مقاطعه کاران دفاتر ثبت دولتی سال ۸۴۴میلادی/۲۵۰قمری موجود است، و پسرش تا ۴۳ سال بعد آن املاک را در اختیار داشت.۴۹ مدرک موثقی مقام پدر را تأیید می کند؛ در رسیدی پاپیروسی،۵۰ مالیات های پرداخت شده در قبال املاک وی در أهناس، فهرست شده است. اهناس، هم مکان یک کارخانه ی بزرگ پارچه ی کتان و هم منطقه ی پرورش گیاه کتان بود.۵۱

احمدبن یوسف مانند پدرش املاک واقع در أهناس را در اختیار داشت.۵۲ در حکایتی دیگر می خوانیم که وی املاکی نیز در ناحیه ی کشت کتان مشهور دیگری نزدیک قاهره ی جدید داشته ۵۳ در نتیجه وی صاحب زمین هایی در دو ناحیه ی کشت کتان بوده است. بر اساس حکایتی دیگر، وی عاملانی تجاری در تِنّیس، محل اصلی صنعت نساجی دولتی و یک صنعت خصوصی جدید داشته است. از این گذشته عاملانش در تنّیس در مسترد داشتن دارایی های یک تاجر ورشکسته ی پارچه مؤثر بودند.

حجم متصرفات احمد قابل توجه بود. طبق این حکایت وی پول لازم برای پرداخت مالیات هایش را نداشت؛ مقدار ۲۰۰ دینار کم داشت.۵۴ از آن جا که مالیات درآمدهای کشاورزی به نسبت بهای محصول، ۱۰ یا ۲۰ درصد – بر اساس شرایط قرارداد – بود، املاک وی سالانه حدود هزار دینار مالیات به بار می آورد.

احمدبن یوسف خود حکایت زیر را، که بی گمان از روی قصد آورده شده، به عنوان نمونه ای از پاداش هایی که به قصدِ نیکوکاری داده می شد، ذکر می کند.۵۵ این حکایت به دلیل جزئیات کمیابش همین جا به تفصیل ترجمه می شود.

«یکی از کارگزاران خراج در مصر، از من مبلغی بیش از درآمدم (حاصل)۵۶ تقاضا کرد و من (برای پرداخت آن) نیازمند «معامله» (گرفتن وام)۵۷ با یکی از تجّار (وام دهندگان)۵۸ شدم. نزد مردی از اهالی شام که با وثیقه (رهون)۵۹ داد و ستد می کرد ره نمون شدم. هنگامی که در بیت المال بودم، پیرمردی خوش روی با ظاهری دوست داشتنی به سوی من آمد و گفت:

چقدر نیاز داری؟

گفتم: دویست دینار.

پس، از آستینش ۶۰ پول را بیرون آورد و وزن کرد و برای تکمیل دویست دینار، از غلامی ۶۱ که نزدش بود چند دینار گرفت؛ سپس آن را به من داد و از من رسیدی (دست خطی) در مقابل آن خواست و گفت: خودت را از دردسر رهن برهان.

گفتم: رسید را برای چه مقدار بنویسم.

گفت: برای دویست دیناری که به تو دادم.

به او گفتم: راه معامله این گونه نیست!

گفت: به خدا قسم،۶۲ من از تو سودی (ربْح)۶۳ برای آن نمی خواهم، آنچه من به تو دادم کم تر از حقی است که تو بر من داری. سپس گفت: مرا می شناسی؟

گفتم: نه!

گفت: با کشتی ای که از تنّیس به فسطاط می رفت، با تمام اموالم مسافرت می کردم. تا این که ناگاه به المَحَلّه،۶۴ جایی در مقابل املاک تو، رسیدم. کشتی شکست و تمام اموالم غرق شد و من خودم را در نفس آخر نجات دادم. نالان و گریان کنار ساحل نشسته بودم که تو از میان گروهی که به همراهت بودند به من نزدیک شدی و از حالم پرسیدی؛ پس تو را از این حادثه آگاه ساختم. تو به همراهانت دستور دادی که به سوی کشتی و بار آن غوطه ور شوند، خودت در ساحل منتظر ماندی. آنها پارچه ای کتانی را که از [کالاهای ] من بود، [از آب ] بیرون آوردند و باقی اموال از بین رفته بود؛ مرا سوگند دادی که مقدار بهای کالاهای از دست رفته ام را که هفتاد دینار بود، به تو بگویم؛ سپس آن مبلغ را از میان مباشران و منشیانت گردآوردی و هنگامی که آن مبلغ جمع شد، خودت نیز چند دینار بر آن افزودی و به من دادی و گفتی: «این تاوان خسارتی که به جامه هایت وارد شد»؛ هم چنین امر کردی وسیله ای کرایه شود تا مرا به تنّیس ببرد و از سوی من به گروهی از مباشرانت در تنّیس از مصیبتی که به من وارد شده بود نوشتی و این که مرا در کارم یاری رسانند. از طریق تو اموالم را به دست آوردم و در تنّیس به مقامی رسیدم و دارایی ام دو برابر شد و با آن وضعیتم بهبود یافت. رسید پول از من گرفت و رفت».

محلّه، بین راه تنّیس و فسطاط، قاهره ی قدیم، منطقه ای مهم در کشت کتان بود که نیاز صنایع مهم ساحلی تنیس و دمیاط را در قرن دهم [/ چهارم ] تأمین می کرد.

مدرک ضمنی که در این منابع تاریخی و روایی وجود دارد کاملاً روشن است و اشاره دارد که مقامات دولت و مقاطعه کارانِ زمین که افرادی نیمه رسمی بودند، در زمره ی سرمایه گذاران بخش خصوصی صنعت نساجی مصر قرار داشتند. توزیع

یوسف بن ابراهیم به خاطر عدم ارسال درآمدهای مالیات دولتی بر طبق قراردادهای زمین زراعی اش، با اتهاماتی روبه رو شده بود.۶۵ این گونه شکایت ها فراوان است.۶۶ حتی والی، احمدبن طولون، با تلاش های دولت عباسی برای واداشتن وی به پرداخت وجوه مالیاتی عقب افتاده اش، روبه رو شد. وجوه عقب افتاده گاهی به بیش از نصف درآمدهای مالیاتی منعقد شده برای مصر می رسید.۶۷ از این درآمدهای مالیاتی وصول نشده چه استفاده ای می شد؟

همان گونه که در بالا ذکر شد، دست کم بخشی از این مالیات ها دوباره در کشاورزی سرمایه گذاری می شد؛ زیرا سرمایه گذاری مجدد، هم سودهای قانونی را افزایش می داد و هم به درآمدهای مالیاتی پرداخت نشده ای که در تصرف زمین داران بود، می افزود. مقامات، که خود زمین دار نیز بودند، صنعت نساجی دولتی را هم اداره می کردند و صنعت نساجی دولتی موجب تقاضای گیاه کتان می شد که نخبگان زمین دار تأمین می کردند و از آن سود می بردند.

با آن که سرمایه گذاری مجدد درآمدهای مالیاتی پرداخت نشده در کشاورزی سودمند بود، به ناچار کمبودهایی نیز در پی داشت. دوره ی سرپرس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.