پاورپوینت کامل سفرهای زیارتی پادشاهان صفوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سفرهای زیارتی پادشاهان صفوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سفرهای زیارتی پادشاهان صفوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سفرهای زیارتی پادشاهان صفوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint :
>
با رسمیت یافتن مذهب شیعه در دوره ی صفوی (۹۰۷ – ۱۱۳۵ ق) توجه و اهتمام شاهان صفوی به زیارت مقابر و ائمه(ع)، امام زادگان، و برخی از بزرگان تصوف (هم چون: شیخ صفی، شیخ زاهد و شیخ شهاب الدین اهری) افزایش یافت. در این نوشتار، بر اساس آگاهی های موجود، به سفرهای زیارتی در طول دوره ی صفوی، چگونگی انجام سفر و اعمالی که به جا می آوردند و اهداف سیاسی و اقتصادی احتمالی که در نظر داشتند اشاره شده است.
نکته ی دیگری که در این نوشتار مورد بررسی، قرار گرفته است روند انجام سفرهای زیارتی است که از آغاز حکومت صفوی تا دوره ی عباس اول، روز به روز، افزایش و پس از آن کاهش یافت.
مقدمه
در طول حکومت صفوی با توجه پادشاهان صفوی به مقابر و آرامگاه های ائمه علیه السلام، امام زاده ها و بزرگان تصوف روبه رو هستیم. در نگرش نخست، این امر به لحاظ رسمیت تشیع و جنبه ی دین داری صفویان بدیهی می نماید، اما به جز ارادت و اعتقاد، شاید بتوان پیامد سیاسی و اقتصادی نیز در این عمل به ویژه در دوره عباس اول دید.
حکومت صفوی پس از رسمیت یافتن تشیع به خصوص بعد از مهاجرت و حضور عالمان دینی و ترویج و توسعه ی جایگاه رهبری دینی عالمان، در ساختار سیاسی خود ناخواسته در مواجهه با حفظ حدود و موقعیت نهاد سیاسی در برابر نهاد دینی قرار گرفت. در این شرایط، شاه صفوی هر چه بیشتر به شأن دینی خود تأکید کرد تا از این طریق چالش پنهان رهبری سیاسی با رهبری دینی عالمان را به سود خود پیش ببرد. در آغاز حکومت صفوی، جایگاه تصوفی فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی و به ویژه شاه اسماعیل، در مرتبه ای بود که بدون دغدغه، موقعیت قدرتمندی در اختیار داشت و با نگرشی تصوفی و به عنوان مؤسس حکومت شیعه مذهب صفوی و در خلأ سازمان روحانیت شیعه، از وجهه ی شیعی نایب امام غایب علیه السلام بهره مند گردید. در دوران پس از اسماعیل تا عباس اول نیز این وضع تداوم داشت. در این میان و در دوره ی طهماسب، مهاجرت عالمان عرب و پی ریزی گسترده ی مؤسسات مذهبی و آموزش رسمی دینی آغاز شده بود اما طبع دین دار و متواضع طهماسب در برابر عالمان دینی، به ویژه محقق کرکی، نشانی از بروز تنش در رابطه نهاد سیاسی و نهاد دینی باقی نگذاشت.
اما از دوره ی عباسی اول که حکومت صفوی به ساختار سنتی کشورداری ایرانی نایل شده بود و از سوی دیگر، روحانیت شیعه به جایگاه مستحکم سازمانی، اقتصادی و هدایت اعتقادی برآمده بود، احتمال بروز چالش در مشروعیت پادشاهی وجود داشت. سیاست تمرکزگرای عباس اول در کنار کلیه ی اقداماتی که تحت عنوان «اصلاحات» از آن یاد می شود، به ناچار می بایست به وجهه ی دینی شاه نیز توجه کند و فراتر از باور شخصی، به آن تظاهر نماید. بر این اساس، سفرهای زیارتی – به عنوان یکی از اعمال مذهبی – در این دوره به اوج می رسد. در بررسی سفرهای زیارتی شاهان در دوره ی صفوی، مقصد مشهد و زیارت آرامگاه امام رضاعلیه السلام در اولویت قرار دارد. گذشته از محدودیت شاهان صفوی در زیارت عتبات عالیات در عراق، که عمدتاً در قلمرو حکومت سنی مذهب عثمانی قرار داشت، باید به این نکته نیز توجه کرد که سیاست اقتصادی این دوران و تلاش برای محدودسازی خروج پول از کشور می توانست مدنظر باشد. شواهدی بر این امر وجود دارد که حکومت صفوی حساسیت قابل توجهی در این مورد داشت.
شاه صفوی به جز مشهد، به عتبات عالیات و زیارت آرامگاه حضرت علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام در مواقعی که ممکن بود، می رفت. علاوه بر این دو مقصد، به زیارت خانقاه و آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی و هم چنین شیخ شهاب الدین اهری، در شمال شرق تبریز، و نیز مقابر امام زادگان اشاره رفته است.
***
نخستین سفر نظامی – زیارتی را شاه اسماعیل صفوی به عتبات عالیات و مشهد مقدس داشت. محمد خان شیبانی ازبک، در سال ۹۱۳ قمری با حمله به خراسان و تصرف آنجا، حوزه ی تاخت و تاز خود را تا نواحی کرمان توسعه داد. شاه اسماعیل، با اعزام نمایندگانی، از او خواست که به منطقه ی خارج از قلمرو تیموریان سابق بازگردد. جالب این است که، این درگیری سیاسی – نظامی به زودی چهره ی درگیری مذهبی به خود گرفت. فرمانروای ازبک با سبک سری به اطلاع شاه صفوی رساند که خیال سفر حج در سر دارد و از او خواست که زمینه ساز و میزبان وفاداری برای وی، به منظور عبور از قلمرو صفوی برای این سفر زیارتی باشد. اسماعیل نیز متقابلاً اعلام کرد که قصد زیارت مشهد مقدس و آرامگاه امام رضاعلیه السلام را دارد. به هر حال، آنچه اتفاق افتاد شکست ازبکان و به جای آوردن زیارت امام رضاعلیه السلام از سوی شاه صفوی بود که در مشهد «جبهه نیاز بر آن آستان ملائک آشیان سلطان خراسان نهاده، لوازم دعا و زیارت… [به جای آورد] و سادات و مجاوران آن عتبه کعبه مرتبه را به نوازشات ارجمند مخصوص گردانید و از روح مقدس آن سلطان سریر ولایت و امامت استمداد کرد».۲
سفر نظامی – زیارتی اسماعیل به عتبات عالیات، در سال ۹۱۴ قمری و پس از تصرف منطقه ی عراق عرب صورت گرفت. در این مسافرت که با شکست باریک بیگ از امرای ترکمان – که از ناتوانی سلطان مراد عثمانی سود جسته و بر امور مسلط شده بود – همراه بود شاه اسماعیل سیدمحمد کمونه را که از سادات نجف بود به مرتبه عالی رساند. همو در مسجد جامع «خطبه اثنی عشر به القاب همایون» شاه اسماعیل خواند و معزز و محترم گردید:
«[شاه اسماعیل ] روی نیاز و اخلاص به خاک پاک کربلا آورده به شرف زیارت مرقد منور ابی عبداللَّه الحسین و شهدای دشت کربلا مشرف شده به زیب و زینت آن روضه بهشت احترام، و انعام مجاوران توجه تام مرعی داشتند و از آن جا احرام طواف روضه جنت شاه ولایت پناه… از حله به نجف اشرف رفتند و به آن سعادت عظمی فایز شده، دست دریا نوال به بذل و احسان خدمه ی آن آستان… گشادند و تولیت نجف اشرف با بعضی محال عراق عرب به سید محمد کمونه شفقت شده… به دارالسلام عود نموده به شرف زیارت مراقد متبرکه ائمه والانژاد ابی ابراهیم موسی الکاظم و محمد التقی الجوادعلیه السلام مشرف گشتند و از آن جا عزم سامره نمودند؛ در آن اماکن شریفه رسم دعا و زیارت و انعام و احسان به تقدیم می رسانیدند.»۳
طهماسب صفوی (۹۸۴-۹۳۰) پادشاهی متعصب در امور مذهبی قلمداد شده است. او از سویی تقدم عالمان را در امور دینی رعایت می کرد و از سویی دیگر، در رواج هنجارها و رفتارهای متناسب با احکام شرع می کوشید. در این میان «توبه های» او معروف است. وی علی رغم حکومت طولانی اش، به ظاهر فرصت و قصد کم تری در انجام سفرهای زیارتی داشت و در مقایسه با عباس اول، در این مورد خبرهای اندکی از او رسیده است. دو سفر زیارتی او به مشهد در سال های ۹۳۴ و ۹۳۹ قمری به دنبال ضرورت لشکرکشی به آن منطقه و نبرد با ازبکان بود.
در سال ۹۳۴ قمری عبیدخان ازبک به خراسان حمله و مردم آن دیار را دچار زحمت و سختی کرده بود. در جریان درگیری دو سپاه، طبق روایت محمد نطنزی، «تفرقی» در لشکر صفوی روی داد. در آن حالت بود که «شاه دین پناه» با تعداد معدودی از امیران بر بالای پشته ای راند و روی توجه به جانب مشهد مقدس کرده، «جبین ضراعت و ابتهال بر خاک پای نهاده، با رقّت قلب و زبان نیاز، از کریم کارساز استیصال مخالفان و استقلال غازیان و موافقان از حضرت شاه خراسان استشفاع نموده و بعد از زمانی دیر که آثار اجابت و شفاعت به ظهور رسید، سر از زمین برداشته به حاضران گفت که نوعی کنید که سپاه پراکنده ی ما مجتمع گردند که حضرت امام رضا – علیه التحیه و الثناء – سلطنت به ما داد.»۴ و پس از این پیروزی به «شرف طواف» بارگاه امام رضاعلیه السلام نایل شد و از او «استمداد همت» نمود.۵ طهماسب در سال ۹۳۹ قمری نیز، پس از یک سری لشکرکشی در مناطق شمال شرقی، به سمت خراسان رفت تا ازبکان را که آن خطّه را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند عقب براند. ظاهراً این لشکرکشی با عقب نشینی و فرار ازبکان، بدون درگیری به پایان آمد و شاه فرصتی پیدا کرد که به زیارت مشهد مقدس برود.۶
به جز آنچه آمد، خبر زیارت «امام زاده واجب التعظیم عبدالعظیم» در سال ۹۵۳ قمری ذکر شده است که طهماسب از قزوین به قصد زیارت به ری رفت و از آنجا راهی تبریز شد.۷ در این زمان شاه صفوی درگیر سرکشی برادرش القاص میرزا بود و در مسیر این حرکت نظامی، زیارت ری صورت گرفت.
سنت زیارت، به ویژه زیارت مشهد مقدس، تا این زمان در میان درباریان رواج یافته بود که به دنبال آن کمک به بارگاه و برقراری وقف مناسب صورت می گرفت. یکی از زنان دربار طهماسب در سفر به مشهد «پنجره طلا و قبه های مرصع… با دیگر اسباب و قنادیل» همراه برد و «جمیع سادات و علما و فضلای آن جا را رعایت ها» کرد و تمام اوقات، به «رعایت مساوات علما و فضلا و عجزه و رعایا مصروف داشته، هیچ کسی از تاجیک و ترک و خرد و بزرگ و ادانی و اقاصی و مطیع و عاصی نبود که از مراحم بی غایت و رعایت های بلانهایت» محروم شود. علاوه بر این، هر ساله «مبلغ های کلی، وقف بر حضرات عالیات چهارده معصوم – صلوات اللَّه علیهم – فرمود» و مصرف آن را خاص «سادات فاطمی و اثنی عشری که سیورغال نداشته باشند» و بیوگان قرار داد. این بانوی خیر صفوی «جواهر و نفایس» خودش را نیز نذر حضرت صاحب الزمان(عج) و هم چنین امام رضاعلیه السلام کرد.۸
طهماسب زیارت خانقاه و آرامگاه شیخ صفی الدین در اردبیل را نیز که معمول شاهان صفوی بود، به جای آورد. این زیارت نیز پس از اردوی نظامی صورت گرفت شاه صفوی به «طواف مرقد منور سلطان الاولیاء و مشایخ کرام صفویه که…. پادشاهان عالم معنی بوده اند» قیام می کند و ملاقاتی تازه با سادات شیخاوند که فرزندزادگان شیخ زاهد گیلانی بودند و وظیفه ی خدمت در آرامگاه بزرگان صفوی در اردبیل را داشتند صورت داد و به این ترتیب «سلسله پیر مریدی را به این خانواده رفیعه به تازه استحکام» می دهند.۹
بیشترین سفرهای زیارتی به مشهد، در زمان عباس اول صورت می گیرد و معروف ترین آنها سفر سال ۱۰۱۰ قمری است که با پای پیاده انجام می شود. نخستین سفر عباس اول به مشهد در سال ۹۹۶ – ۹۹۷ قمری یعنی در آغاز پادشاهی اوست که علاوه بر «زیارت و طواف» مدتی «جهت تفحص حالات خراسان و قضای حاجت خراسانیان» در مشهد توقف کرد و اوقات خود را صرف «خدمت روضه مقدسه» نمود.۱۰ در ورود شاه صفوی به مشهد «سادات رفیع الدرجات و خدام عالی مقام… و اکابر و اشراف و عموم اهالی و اصناف» به استقبال آمدند و «به سعادت سجده و شرف پای بوس مشرف گردیدند» و «پیشکش های لایق» تقدیم کردند و شاه نیز «نظر مرحمت بر ترضیه حال رعایا» انداخت و «عدالت پیشه فرمود».۱۱
سفر سال ۱۰۰۷ قمری به دنبال یورش ازبکان به خراسان آغاز می شود؛ چنان که شاه صفوی که با «جهان جهان اخلاص و عالم عالم نیازمندی برهنه پای و گشاده پیشانی» به روضه ی مطهر رسیده، بعد از دعا و زیارت متوجه می شود که آستانه ی مقدسه «به غایت بی سامان» و «قنادیل طلا و نقره خالی» است.۱۲ برای سروسامان دادن به امور، یوسف خان ولد اُغلان بداغ چگنی را «به منصب خدمت امام رضاعلیه السلام… به حکومت مشهد مقدس سرافراز ساختند و نسق آستانه نموده بیوتات از شربت خانه و مطبخ و غیره تعیین نمودند و ارباب مناصب از خادمان و فراشان و تحویل داران مقرر فرمودند» و غازی سلطان تربتی را «متولی آستانه امام هشتم» و میرمحمد جعفر و ملامحمد کاظم را «مدرس» تعیین کردند.۱۳ در جریان همین سفر، اسکندر بیک منشی در توضیح «خادم باشیگری» روح اللَّه بیک از سرداران صفوی، به این نکته اشاره می کند که این امر در «آن روضه ی مقدس به ذات اقدس همایون [عباس اول ] اختصاص دارد.»۱۴
در سفر سال ۱۰۰۸ که جهت «استطلاع احوال ماوراءالنهر و اوزبکیه» صورت گرفته بود، به مدت ۶۵ روز به زیارت مشغول بودند.۱۵
نصراللَّه فلسفی در توجیه مسافرت های زیارتی متعدد عباس اول به مشهد می آورد که شاه عباس چون از کودکی در خراسان نشو و نما یافته و مقدمات فرمان روایی را در آن جا فراهم کرده و در شهر مشهد بر تخت سلطنت نشسته بود، خود را در پادشاهی مرهون امام هشتم علیه السلام می پنداشت و بدان حضرت ارادت و علاقه ی خاص نشان می داد.۱۶ افزون براین، در آغاز سلطنت عباس اول، به لحاظ ناتوانی حکومت، کشور دچار آشوب و تهاجم خارجی بود. از سوی غرب، عثمانی و از شرق، ازبکان مناطقی را به تصرف درآورده بودند. عباس اول، پس از استقرار، در مسائل خارجی اولویت را به درگیری با ازبکان داد که توان نظامی کم تری نسبت به عثمانی داشتند؛ از این رو، برخی از سفرهای او به مشهد جنبه ی نظامی داشت.
سفر سال ۱۰۱۰ قمری صرفاً جنبه ی زیارتی داشت و به دنبال نذری صورت گرفت که پیش از این نیت شده بود. وی روز پنج شنبه پانزدهم ماه جمادی الاول از کاخ سلطنتی نقش جهان اصفهان به راه افتاد. روز اول از شهر تا مسجد طوقچی که بیرون دروازه ی شهر بود رفت. در این سفر همراهان شاه آزاد بودند که پیاده یا سواره حرکت کنند و تنها سه نفر از همراهان تمام راه را پیاده پیمودند که آنها نیز، در تمام راه، مسافت هر منزل را با طنابی که پنجاه ذرع اصفهان و هشتاد ذرع شرعی بود، اندازه می گرفتند و هر فرسنگ شرعی را هزار و دویست ذرع حساب می کردند، تا معلوم شود که از اصفهان تا مشهد چند فرسنگ شرعی است؛ و ملاجلال الدین محمد یزدی، منجم مخصوص شاه، حساب آن را نگاه می داشت. شاه عباس هر روز در حدود شش فرسنگ راه می رفت. اردوی سلطنتی، با لوازم سفر، قسمتی پیش و قسمتی از دنبال وی می رفت. فاصله ی اصفهان تا مشهد از راه طبس، که به حساب ملا جلال منجم، نود و نه فرسنگ و هشتاد و یک طناب و بیست و پنج ذرع شرعی بود، در مدت بیست و هشت روز طی شد و شاه عباس اول روز چهاردهم جمادی الثانی آن سال به مشهد رسید. شاه ماه های رجب و شعبان و رمضان را در آن جا به طاعت و عبادت گذرانید. روزها به آستانه ی رضوی می رفت و مانند خدام به خدمت مشغول می شد. گاه به جاروکشی می پرداخت و گاه با مقراض سرشمع ها را می گرفت. در این مدت، تعمیرات اساسی انجام داد و بنابر نذری که داشت، دری گران بها برای آرامگاه ساخت.۱۷ این سفر از سویی موجب توجه به آبادانی مشهد و افزایش نفوذ دینی و قدرت سیاسی حکومت صفوی در خراسان شد و از سوی دیگر بر توجه و علاقه ی شیعیان به زیارت مشهد افزود و، افزون بر این ها، جایگاه دینی شاه صفوی را ترفیع داد.
در سفر سال ۱۰۱۱ قمری که از راه بیابانک (کویر) صورت گرفت، با استقبال حاکم ترشیز همراه بود. دوازده روز به زیارت و طاعت و عبادت پرداختند و رخصت رفتن به جانب آذربایجان از امام رضاعلیه السلام طلب کردند.۱۸ در این سفر دو سه روز اوقات را صرف «نسق سرکار آستانه و انجاح ملتمسات سادات و خدام و ارباب وظایف» نمودند۱۹ و خود به خدمت مشغول شدند و همراه شیخ بهاءالدین محمد عاملی، ته شمع ها را جمع می کردند.۲۰
در سال ۱۰۱۶ قمری که عباس اول دوران ثبات و استقرار را پس از هرج و مرج اولیه ی حکومت می گذراند، از آن جا که «فتوحات خود را از پرتو حسن ارادت و صفای عقیدت و غلامی» آستان امام رضاعلیه السلام می دانست، تصمیم به زیارت گرفت.۲۱
شاه صفوی در این سفر مقرر کرد که هرکس همراه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 