پاورپوینت کامل وزارت بدر الجمالی ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وزارت بدر الجمالی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وزارت بدر الجمالی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وزارت بدر الجمالی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
>
مستنصر (خلافت ۴۲۷ – ۴۸۷ق) یکی از معروف ترین خلفای فاطمی مصر است که مدت زیادی بر مسند قدرت بود. دوران او با این که فراز و نشیب های زیادی داشت؛ اما یکی از مهم ترین و حساس ترین دوره های تاریخ دولت اسماعیلی مذهبِ مصر به شمار می رود. هنگامی که حکومت اسماعیلی مصر، در سراشیب سقوط قرار گرفت و خطرات داخلی و خارجی آن را تهدید می کرد، وزارت به شخصی به نام بدر الجمالی (وزارت ۴۶۶ – ۴۸۷ق) سپرده شد و او توانست مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد.
در این پژوهش، اقدامات سیاسی، اجتماعی و عمرانی بدر و اوضاع بحران زده ی مصر، همزمان با به قدرت رسیدن او، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
السید الاجل امیر الجیوش ۲ ابوالنجم، بدر بن عبداللَّه معروف به بدر الجمالی، از وزیران بزرگ عصر مستنصر فاطمی (وزارت ۴۶۶-۴۸۷ق) بود و نقش تعیین کننده و اثر گذاری در اواخر حکومت وی بر عهده داشت. او در دوره ی وزارتش، که بیش از بیست سال به طول انجامید، منشأ خدمات زیادی شد، به طوری که می توان ادّعا کرد دولت فاطمی را از زوال و نابودی نجات داد. بدر الجمالی، غلامی بود از غلامان جمال الدوله بن عمّار و به همین دلیل به اعتبار نام آقا و سرور خود، به بدر جمالی معروف شد۳ جمال الدوله، حاکم فاطمی دمشق بود.۴ بدر، غلامی ارمنی بوده که اصل او را از ارمنستان می دانند.۵ ابن کثیر دمشقی، او را این گونه وصف می کند:
صاحبُ جیوش مصر و مدّبر الممالک الفاطمیه کان عاقلاً کریماً محباً للعلماء و… دارت ازمه امور علی آرائه فتح بلاداً کثیره و امتدت ایامه و بعد صیته و امتدحه الشعراء؛۶ فرمانده ی لشکریان مصر و تدبیر کننده امور سرزمین های فاطمی، مردی عاقل و بخشنده و دوستدار دانشمندان بود… امور کشور را بر اساس نظرات خویش اداره کرد و سرزمین های زیادی را فتح کرد و روزگارش طولانی و شهرتش فراگیر و ممدوح شاعران شد.
در مجمع التواریخ السلطانیه آمده است که بدر مستنصری که مدت های مدید، مدیر و مدبر و دستور مملکت مستنصر بود، مردی معتبر، کافی و شجاع و سماح بود.۷
جمال الدوله بن عمّار، حاکم فاطمی دمشق، به تربیت این غلام ارمنی نژاد همت گماشت و او را تربیت کرد و از معدود مردانی شد که دارای اراده ای قوی و شهامتی زیاد بود. او ابتدا حاجب امیر دمشق شد و سپس – بعد از آن که امیر دمشق از دنیا رفت و تا رسیدن امیر جدید، ابن منیر – اداره ی امور شهر را بر عهده گرفت.۸ در این زمان خلافت فاطمی به مستنصر رسیده بود.
ابوتمیم معد بن الظاهر از بزرگ ترین خلفای فاطمی است که سال های طولانی حکومت کرد. در حالی که بیش از هفت سال و دو ماه از عمرش نگذشته بود، در روز پنج شنبه ۱۸ ذی حجه ی سال ۴۲۷ قمری به عنوان خلیفه با او بیعت کردند۹ و پس از شصت سال خلافت، در شب عید غدیر، ذی حجه ی سال ۴۸۷ قمری از دنیا رفت.۱۰
بدر دو بار از طرف مستنصر به حکومت دمشق منصوب شد. در نوبت دوم وقتی خبر از دنیا رفتن فرزندش شعبان را در عسقلان شنید، از دمشق خارج شد و به عسقلان رفت. در این هنگام سپاهیان از فرصت استفاده کردند و بر او شوریدند و قصرش را ویران کردند.۱۱ او سپس به نیابت از مستنصر به حکومت عکا رسید.۱۲ ابن خلکان در این باره می نویسد که او از طرف صاحب مصر به نیابت حکومت شهر صور منصوب گردید و گفته شده عکا.۱۳ او در شرح حال مستنصر فاطمی این اشتباه خود را تصحیح کرده و چنین می نویسد:
بدر الجمالی قبل از رسیدن به وزارت، صاحب عکا بوده است.۱۴
ابی الفداء نیز در تاریخ خود می نویسد:
بدر قبل از رسیدن به مصر، امور سواحل شام را در دست داشت.۱۵
به هر حال آنچه که مسلم است این است که بدر قبل از رسیدن به وزارت، والی شهر عکا بوده و از عکا به طرف مصر حرکت کرده است.۱۶ اوضاع مصر قبل از رسیدن بدر به وزارت
قبل از رسیدن بدر الجمالی به مصر و پیش از آن که به وزارت برسد و به امور کشور سر و سامان دهد، دولت فاطمی دچار مشکلات و نا آرامی ها و آشفتگی های زیادی بود. مستنصر در حالی به قدرت رسید که کودکی بیش نبود و قدرت چندانی نداشت تا بتواند بر مشکلات غلبه کند. طبیعی است که قدرت در دست وزیران و نزدیکان او باشد. یکی از افرادی که در این زمان قدرت زیادی داشت و در تباهی و نابسامانی های دولت و حکومت تأثیرگذار بود، نظّاره مادر مستنصر بود. او زنی سودانی بود و در سال های اولیه ی حکومت خلیفه، نایب حکومت بود و قدرت واقعی در دست او و وزیری به نام علی بن احمد جرجرایی (دوره وزارت ۴۱۸ – ۴۳۶ ق) بود. مادر مستنصر که به توطئه چینی و نیرنگ بازی سرگرم بود، با مرگ جرجرایی در سال ۴۳۶ قمری یگانه کسی بود که قدرت را در دست گرفت و این اقتدار سیاسی مدّت ها در دست وی باقی ماند.۱۷ از آن جا که او خود سودانی بود، عده ی زیادی از بردگان سودانی را خریداری و به امور نظامی و سپاهیگری تشویق نمود. و نا گفته پیداست که مادر خلیفه همیشه و در همه حال از آنها حمایت می کرد.۱۸ او بر امور مستولی شده بود و همه ی قدرت را در دست داشت و خلیفه با وجود او کاره ای نبود.۱۹
مادر خلیفه یک بازرگان یهودی به نام ابوسعید ابراهیم تستری (شوشتری) را به مصر آورد و وزیر و مشاور خود قرار داد و روابط نزدیکی با این بازرگان یهودی برقرار کرد. این بازرگان یهودی دوست و معاشر خلیفه شد و نفوذ زیادی در دستگاه حکومت فاطمی پیدا کرد. از این زمان به بعد، مناصب دولتی، به یهودیان سپرده شد، تا جایی که یکی از شاعران آن عصر، اشعاری در این زمینه سرود که مضمون آن چنین است:
یهودیان در این زمان به نهایت آرزوهای خود رسیدند و حاکم و عزتمند شدند و ثروت در دست ایشان است. و بعضی از ایشان مشاورند و برخی امیر. ای اهالی مصر شما را نصیحت می کنم یهودی شوید که فلک هم یهودی شد.۲۰
با اشاره ی ابراهیم تستری، ابو نصر صدقه بن یوسف فلاحی، به وزارت رسید. او نیز که در ابتدا یهودی بود و سپس به مذهب اسماعیلی گرویده بود، از سال ۴۳۶ تا سال ۴۳۹ قمری وزارت را عهده دار شد. ابراهیم تستری و ابونصر فلاحی، با هم به تدبیر امور می پرداختند و زمام امور را در دست داشتند. پس از مدتی میان این دو اختلاف درگرفت و فلاحی تستری را کنار زد و کارها را عهده دار شد. فلاحی غلامانی از ترکان را تحریک کرد و تستری را به قتل رساند. این کار بر مادر خلیفه گران آمد و فرزند را به کشتن وزیر تحریک کرد. مستنصر نیز او را دستگیر و پس از نه ماه به قتل رساند.۲۱
پس از فلاحی وزیران زیادی به قدرت رسیدند که همه ی آنها وزیرانی نالایق و بی کفایت بودند و یکی پس از دیگری روی کار آمدند و اوضاع آشفته تر شد. در این میان تنها وزیر با کفایت و لیاقتی که به قدرت رسید، قاضی ابومحمد حسن بن علی یازوری بود.۲۲ او ۸ سال وزیر بود و تا حدودی اوضاع آشفته و نا آرام را سر و سامان داد. با وجود این نزاع ها وجود داشت. صاحب مجمع التواریخ السلطانیه، درباره ی حوادث سال ۴۴۹ قمری می نویسد:
میان طوایف عساکر مستنصر در این سال واقعه ای اتفاق افتاد. به مصر گروهی انبوه هلاک گشته و عاقبت صلح کرده و میان طایفه عبید و مشارقه به قاهره معزیه وقعه ای عظیم افتاد چنانکه سه هزار کس به قتل آمدند.۲۳
پس از قتل یازوری در سال ۴۵۰ قمری نا آرامی ها و ناامنی ها مجدداً آغاز شد و قبل از این که مرد با کفایت و لایقی چون بدر الجمالی امور دولت را بر عهده گیرد، در مدت ۹ سال، ۴۰ وزیر امور دولت را یکی پس از دیگری در دست گرفتند.۲۴ تا این که بدرالجمالی آرامش را به کشور بحران زده ی مصر باز گرداند. این وزیران به نام وزارت قانع بودند و فرمان آنها در هیچ جا اطاعت نمی شد. فتنه ها و ناآرامی و یأس و نا امیدی همه جا را فرا گرفته بود و دزدان در دریا و خشکی بر جان و مال مردم دست اندازی می کردند. در این هنگام بود که مستنصر از بدرالجمالی دعوت کرد که برای سر و سامان دادن به اوضاع آشفته، به مصر بیاید و او از عکا، با ده کشتی و سپاهی گران از جنگجویان به طرف مصر به راه افتاد.۲۵ بدر در زمستانی که هیچ کس بر کشتی سوار نمی شد به طرف قاهره حرکت کرد و در غروب روز چهارشنبه، دو شب مانده از جمادی اولی سال ۴۶۶ قمری و به قولی در آخر همان ماه به قاهره آمد.۲۶ بدر الجمالی قدرت را در دست گرفت و خلیفه ولایت بدو داد، گردنبندی از گوهر بر گردنش انداخت و او را السیدالاجل امیر الجیوش لقب داد.۲۷ شورش ناصرالدوله ی حمدانی
مقارن به قدرت رسیدن بدر، مصر گرفتار فتنه ی ناصر الدوله ی حمدانی بود. این ناصر الدوله از نوادگان ناصرالدوله بن حمدان بود و بر مصر چیره شد و با استبداد به حکومت پرداخت و به قدرت مادر مستنصر خاتمه داد و بر او دست یافته و ۵۰ هزار دینار اموال او را مصادره کرد.۲۸ حسین ابن ناصر الدوله و برادرش ابوالمطاع، پس از فروپاشی دولت حمدانیان، به مصر پناهنده شدند. ابوالمطاع که شاعری شیرین گفتار و ملقب به وجیه الدوله بود، در زمان حکومت ظاهر (دوره حکومت ۴۱۱ – ۴۲۷ ق) در مصر زندگی می کرد و از طرف خلیفه به حکومت اسکندریه نیز رسیده بود۲۹ و در سال ۴۲۸ قمری در مصر از دنیا رفت. اما حسین بن ناصر الدوله در مصر صاحب پسری شد به نام حسن که به ابو محمد ناصر الدوله لقب یافت و توانست در دوران مستنصر عملاً حاکم مصر شود. او وقتی بر مصر چیره شد عطایا و حقوق سربازان را زیاد کرد که در نتیجه خزانه ی حکومت خالی شد و نیز ائتلافی با شریف حیدره بن الحسن الحسینی و حازم بن جراح و برادرش حمید بن جراح تشکیل داد. حازم و حمید از امرای شام بودند که ۲۰ سال در حبس مستنصر بودند. این سه تن، توطئه ای طراحی کردند که بدر الجمالی را به قتل برسانند و در این راه ۴۰ هزار دینار خرج کردند.۳۰ آنها تصمیم گرفتند که بعد از کشتن بدر، مستنصر را خلع کرده و به جای او حیدره بن حسن را که سید هاشمی صحیح النسب بود، به قدرت برسانند. در این هنگام سپاهیان مصر به دو دسته تقسیم شده بودند، دسته ای طرفدار ناصر الدوله و دسته ای مخالف او بودند. خلیفه از این توطئه آگاه شد و نامه ای عتاب آلود به ناصر الدوله فرستاد و لطف و مرحمت گذشته را به یاد او آورد. ناصرالدوله قاصد خلیفه را به باد تمسخر گرفت و مستنصر نیز از ایلدگز ملقب به اسدالدوله، رئیس ترکان، کمک خواست و او نیز ناصر الدوله را شکست داده و وی به اسکندریه متواری و خانه و دارایی هایش غارت شد. بعدها حسن ناصر الدوله، دختر ایلدگز را به زنی گرفت، اما با این وجود ایلدگز او و برادرش تاج المعالی را به کمک غلام خود، گمش تکین، کشت. سپس ایلدگز ناصر الدوله را به وضع فجیعی مثله کرد و هر تکه از بدنش را به شهری فرستاد.۳۱ سپس بقیه ی حمدانیان مقیم مصر را تا آخرین نفر کشتند.۳۲ شریف حیدره بن حسن نیز که امید خلافت داشت، توسط بدر الجمالی کشته شد.۳۳ هدف ناصر الدوله در ایامی که بر اوضاع چیره بود، در ابتدا این بود که خطبه
به نام خلیفه قایم عباسی (دوره خلافت ۴۳۳ – ۴۶۸ ق) بخواند.۳۴ او در اهانت به مستنصر مبالغه کرد تا جایی که وقتی ناصر الدوله پیکی برای طلب به دربار خلیفه فرستاد. پیک، خلیفه را در حالی دید که روی حصیری نشسته بود و غیر از سه خدمتکار کسی در کنارش نبود. پیک گزارش را به ناصر الدوله داد و امیر حمدانی روزی صد دینار مستمری برای مستنصر مقرر کرد.۳۵ بروز قحطی و خشکسالی در مصر:
آنچه که اوضاع مصر را آشفته تر می ساخت، بروز قحطی بود که در این ایام به وقوع پیوست و به مدت ۷ سال گریبانگیر مردم بود (۴۵۷ – ۴۶۴ ق). آب نیل در این زمان بسیار کم شده بود و به دنبال آن قحطی و گرسنگی و فقر و بیماری و گرفتاری فراگیر شد. چنین قحطی ای تا آن زمان سابقه نداشته است، تا جایی که مستنصر از ابن وهب، صاحب دیوان الانشاء، چهارپایی به عاریت می گیرد تا خدمتکارش که چتر را در دست داشته، بر آن سوار شود.۳۶ عده ی زیادی از مردم ترک وطن کردند و بسیاری کشته شدند و بعضی، بعضی دیگر را می خوردند و گوشت چهارپایان نیز خورده می شد. در این ایام گوشت سگ، به ۵ دینار و گوشت گربه، به ۳ دینار فروخته می شد.۳۷ امرا و بزرگان از شدت نیاز و گرسنگی در اثر قحطی، برای خدمت به مردم به حمام ها آمده بودند. وقتی چهارپای ابوالمکارم شرف بن اسعد، وزیر مستنصر، بر در قصر خلیفه مورد دستب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 