پاورپوینت کامل جنگ در دوره خلفا۱ ۸۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنگ در دوره خلفا۱ ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنگ در دوره خلفا۱ ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جنگ در دوره خلفا۱ ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

>

ترجمه: ابراهیم موسی پور ۲

کلود کائن، نویسنده این بخش از مدخل مفصّل حَرب (جنگ) در دائرهالمعارف اسلام، که بخشهای دیگر آن به جنگ در ایران، عثمانی، هند، و مصر دوره ممالیک اختصاص یافته و با شمار زیادی ازمقالات مرتبط نظیر جهاد، جیش، حصار، دارالحرب، باروت و جز آنها تکمیل می شود، به فن و هنر جنگ در عهد خلافت اسلامی (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری) پرداخته است. او ضمن بررسی اجمالی تأثیرات ادبیات مربوط به هنر جنگ در تمدنهای پیش از اسلام نظیر ایران، یونان و هند و انتقال تجربیات این تمدن ها به جهان اسلام، از عناصر مختلف مُقوّمِ ساختار یک جنگ کلاسیک، نظیر اعلان جنگ، بسیج و تجهیز نیروها (آماد)، فرماندهی، جاسوسی و ضد جاسوسی، مسأله تأمینِ روحیه جنگی، سازمان رزم، تسلیحات، تدارکات، پشتیبانی و لُجِستیک، مسائل سوق الجیشی، نحوه استقرار نیروها در اردوگاه و تأمین و مراقبت، نظامهای تهاجم و دفاع (آفند و پدافند)، ضد حمله (پاتک)، کمین، محاصره، عقب نشینی تاکتیکی، غنایم و نحوه تقسیم آن، فتحنامه ها و جشنهای پیروزی، نحوه برخورد با اسیران، همچنین متارکه جنگ و انعقاد قرارداد آتش بس، و سرانجام شیوه جنگ های نامنظم سخن گفته است.

نگارنده در این مقاله در پی ارائه ی تاریخ جنگهای دوره اسلامی نیست و حتی به بررسی جایگاه جنگ در حیات جوامع اسلامی نیز نخواهد پرداخت، بلکه صرفاً نکاتی را درباره نفس هنر جنگ بیان خواهد کرد.

ادبیات نظری هنر جنگ [در جهان اسلام ] علی رغم برخی پیشرفت های عملی، دنباله روی سنّتهای اعراب باستان، یونانیان و بالاتر از همه ساسانیان بوده است.

ترجمه های آثار یونانی، فارسی و حتی (به طور غیر مستقیم) هندی تا پیش از تألیف الفهرست صورت گرفته بود و در این میان بخشی از ترجمه تاکتیکای(Tactica) آلیانوس (Aelianus) از مؤلفان عصر باستانی کلاسیک که در این قبیل موضوعات در بیزانس نیز بسیار مورد مراجعه بوده است – به جا مانده است. اما به طور کلّی ما باید سنّت های عمومی تر؛ شرح اعمال پهلوانان قدیم عرب، سرداران فاتح، خلفای نخستین، و خاصّه اسکندر و حکام بزرگ تاریخ ایران را مورد بحث قرار دهیم. این مضامین در آثار اَدَبی از قبیل عیون الاخبار ابن قُتَیبه یا العِقد الفرید ابن عبدرَبّه و آثار دائرهالمعارفی متأخّر مضبوط است. این مطالب بالاخص در آثاری از نوع ادبی مرآه الامرا (آیینه پادشاهان) نظیر سِراج الملوک الطُرطوشی یافت می شوند که در میان سایر حکایاتِ تربیتی برای اُمرا، برخی نکاتِ مرتبط با فرماندهی سپاهیان و عملیات جنگی را نیز در بردارند.

با این حال تجربه نسلهای بعدی بیشتر هم شده و این چیزی است که بدون هیچ گونه قطع رابطه با سنت، منبعِ الهامِ مستقیم تری برای آثاری بوده است که تحت تأثیر اشرافیتهای نظامی حاکم، در آسیای مرکزی طی دوران جنگهای صلیبی یا بعدها تحت تأثیر ممالیک نوشته شده اند که از این دوره اخیر آثار بسیاری به جا مانده و بخش اعظم آنها از منظر تمرین های نظامی تصنیف گردیده اند.۳

اینک چند نمونه از نخستین آثار از این دست را که باقی مانده اند ذکر می کنیم: کتاب الحرب و الشجاعه از دوران غزنوی و غوری که توسط من و م. شفیع در [فرهنگ اسلامی ۴] در سال ۱۹۵۷ منتشر گردیده است (بخش نظامی این رساله از نوع مرآه الامراء آیینه های امیران) و تحت عنوان آداب الملوک تألیف فَخر مُدَبّر مبارکشاه در اوایل قرن ۷ ه/۱۳ میلادی است)، و تاریخ فی الحِیل الحَربیه اثر علی الهَرادی (تصحیح و ترجمه به فرانسه توسط ژ. تومین سوردل).۵

همچنین دو اثر منتشر شده ی دیگر – درباره ایوبیان – که در دولت ممالیک نوشته شده، یکی از آنِ عیسی بن اسماعیلِ آقسرایی (که در آن قطعاتی از آلیانوس یافت می شود) (تصحیح و ترجمه به آلمانی توسط ووستنفلد)،۶ و نیز کتاب تفریج الکروب فی تدبیر الحُروب اثر عمر بن ابراهیم الاَوسی الانصاری (تصحیح و ترجمه انگلیسی آن توسط جرج ت. اسکنلن در مرجع اخیر الذکر منتشر گردیده است). پاره ای اطلاعات در مقدمه ابن خلدون و در آثار فقهایی چون الماوَردی یا الحسن بن عبدالله العباسی (آثار الاْوَل فی ترتیب الدُّوَل در اوایل قرن ۸ق/۱۴ م) و حتی در آثار فقهی معمولی نیز قابل حصول است. (مقایسه شود با مثالی که م. تَلبی ۷ در جلد پنجم Chaiers de Tunisie آورده است). طبعاً یک تاریخ جنگ مقدمتاً باید با تفحّص در وقایع نامه ها و حتی داستانهای عامیانه حماسی که مملو از شرح احوال قهرمانان اند و از لحاظ دقت و قابلیت اطمینان متفاوت اند آغاز شود (چنین کاری از این زاویه تا کنون صورت نگرفته است). نهایتاً باید اطلاعات سودمندی را در نظر داشت که از برخی عباراتِ دو اثر بیزانسی برگزیده شده اند: تاکتیکون لئوی ششم(Taktikon & Leovi) و استراتژیکون ککامِنوس (Strategikon & Kekamenos) (به ترتیب متعلّق به آغاز قرن دهم و اواسط قرن یازدهم میلادی).

به لحاظ نظری جنگ تنها زمانی مُوَجَّه است که به خاطر ایمان باشد – جهاد – و جنگ معمولی – حرب – میان مسلمانان محکوم شده است. از همین روست که حکام تلاش می کرده اند نشان دهند که مخالفان و دشمنانشان حداقل از برخی جنبه ها از دستورهای عقیدتی تَخَطّی کرده یا اصول راست دینی را زیر پا گذاشته اند.

با این حال ابن خلدون به عنوان یک جامعه شناس جنگ را جُزءِ مُقَوّم جامعه انسانی از دوران حکومت قبیله ای به این سو تَلَقّی می کند – هر چند او می افزاید که براساس شرع، جنگِ مقدس و سرکوبِ مُتِجاسران تنها گونه موجّه جنگ است.

به جز در مواردی که جهاد رسمی علیه کافران صورت می گیرد هیچ «اعلانِ جنگِ» متعارف و شرعاً معتبری مقرّر داشته نشده است. تقریباً در اغلب موارد دو دشمن یکدیگر را به جنگ دعوت و اعلام می کردند که تنها راه حل ممکن میان آنها شمشیر است که قضاوت خداوند را درباره شان نشان خواهد داد. حالتِ مخاصمه قانوناً تنها در میان جنگجویان دو طرف حاکم بود لیکن با این حال «شهروندان» نیز ممکن بود که مورد غارت و چپاول قرار بگیرند، به اسارت درآیند و… امّا ممکن بود که حتی در جهاد نیز با وجود ملامت شدید مسلمانان متعصب، کاروانهای تجاری عَلی رغم دعوا و منازعه ی حکام، آزادانه از میان سپاهیان دو طرف عبور کنند.۸

در هیچ کجا بیش آن چه در این آثار در می یابیم نمی توان به رابطه میان جنگ و سیاست و این حقیقت که موفقیت در اولی به طور عمده منوط به چگونگی این دومی است آگاهی حاصل کرد. بنابراین به امیر توصیه می شد تا از طریق رفتارش با اَتباع و زیردستان و بالاخص لشکریانِ خود در پی حصولِ حُسنِ نیتِ آنان باشد و بویژه این امر را از راه پرداخت مناسب و منظم بدانان حاصل آورد که این مسأله خود موقوف به داشتن وضعیت مالی مطمئن و باثبات بوده است. همچنین البته او باید به هنگام بازرسی از سپاهیان از اوضاع و احوال آنان مطلع گردد یا شخصاً در این باره تحقیق کند. به علاوه او باید همواره از وضعیت کلّی حکومتِ متخاصم یا دولتی که تقریباً چنین است، منافع مادّی آنان و وضعیت روحیه آنها مطّلع باشد چرا که ممکن است بتواند با عناصر ناراضی بویژه در درون خود سپاه دشمن ارتباط برقرار سازد. ضرورت دارا بودن یک دستگاه جاسوسی – که در آن ممکن بود از ملازمانِ سُفَرا (که مرتباً تعویض می شدند تا از خطر برقراری روابط دوستانه با عوامل بیگانه در کشور خارجی اجتناب شود)، همچنین از بازرگانان و زائرانِ حقیقی یا دروغین استفاده شود – به همین دلیل بوده است (علی الهراوی خود یکی از آنان بود). طبیعتاً چنان که پیداست دشمن نیز می توانست به اقدامی مشابه دست زند بنابراین ضروری بود که دستگاه ضدجاسوسی بویژه در ارتش وجود داشته باشد در حالی که از اقدام علیه کسانی که از سوی دشمن نامه هایی دریافت می کردند – مادامی که در برابر خواسته دشمن تسلیم نمی شدند – اجتناب می کردند. با این حال اقدام عاقلانه در چنین مواردی آن بود که این قبیل افراد را به تجدید سوگند وفاداری وادارند. این همه موجب پدید آمدن فضایی [آکنده ] از ترفندهای کودکانه و تنگ نظرانه و جوّی از بدگمانی عمومی می شد که مختص جنگ و حتی کلّ حیات «سیاسی» آن دوران بود.

در زمان جنگ یا تهدید به جنگ به این اطلاعات، باید اطلاعات مربوط به تحرّکاتِ دشمن را افزود. یکی از روشهای کسب این قبیل اطلاعات، برید بود گاهی اوقات خدمات منظّمی برای برقراری ارتباطات سریع وجود داشت (بُرجهای دیده بانی بویژه در سواحل، مخابرات بَصَری، کبوتران نامه رسان) و جز آنها.۹

در عملیات نظامی واقعی روحیه عنصر مُهمّی است. روحیه نخست با تقدیم هدایا و دادن وعده ها[ی مختلف ]، و در هنگام رهسپار شدن لشکریان با امید به کسب غنائم جنگی تقویت می گردید و تجدید آن پیش از شروع نبرد با شرح دلاوری های پیشینیان توأَم می شد و در مورد جهاد توصیه های مذهبی و ایمانی – معادل آنچه که برای مثال دشمنان مسیحی صلیبی می شنیدند – جهت تقویت روحیه به کار می رفت.

واضح است که تعالیم و تمرینهای نظامی ارتش های کلاسیک مسلمانان وجه اشتراک اندکی با غارتها و جنگهای ساده پیش از اسلام و همچنین جنگهای دوره صدر اسلام دارد. متخصّصان مانند علم فقه، اصول و فروع را از هم تفکیک کرده اند. اصول مقدّمتاً عبارت بود از تقسیم صوری سپاه به پنج عنصر (خَمیس): مرکز (قلب)، جناح راست (مَیمَنه)، جناح چپ (مَیسَره)، جلوداران (مقدّمه) و عقب داران (ساقَه) که با تغییرات لازمه به هنگام حرکت سپاه یا در اردو و نیز در هنگام نبرد این ساختار مورد استفاده قرار می گرفت. فُروع عبارت از عملیاتی بود که به وسیله قوای نامنظم انجام می شد. این نیروها بخشی از اصل سپاه را تشکیل نمی دادند بلکه جزئی از اقدامات مقدّماتی و عمل در حاشیه نبرد را به عهده داشتند.

هنگامی که تصمیم بر نبرد گرفته می شد نیروهای لازم فرا خوانده می شدند، سلاح ها را میان افراد تقسیم می کردند (علاوه بر سلاحهای شخصی که همیشه همراه سربازان بود) و اگر شخص امیر خود فرماندهی سپاه را بر عهده نداشت دستور کار برای سپاهیان معین و مقرّر می شد. زنان و کودکان (که در میان قبایل صحرانشین به همراه جنگجویان می رفتند و آنان را تشویق و ترغیب می کردند و در صورت شکست در خطر اسارت بودند)، از شمار سپاهیان منظم حکومتهای مُتشَکل مستثنی بودند. جای اسباب و اثاث ممکن بود هم در پیشاپیش و هم در عقب ستون سپاهیان باشد. مسیر حرکت بایستی با توجه به وضعیت طبیعی زمین، تأمین و تدارک ملزومات، و تحرّکات دشمن مورد بررسی قرار می گرفت. جز در صورتی که امنیت اوضاع، قطعی و مسلّم بود اطراف و اکناف مملکت باید به وسیله دسته های گشتی و گروههای کوچک شناسایی، مورد باز جُست و بررسی قرار می گرفت و هر نشانه ای از نزدیک شدن قوای دشمن بایستی اطّلاع داده می شد. ممکن بود اتفاق بیفتد که نیروهای جلودار چند ساعت جلوتر از قلب به حرکت درآیند و اگر اقدامات احتیاطی ناکافی می بود این احتمال وجود داشت که این نیروها غافلگیر شده و مورد هجوم تعداد پرشمارتری از قوای دشمن قرار بگیرند. در هنگام لشکرکشی وقتی که سپاه در اردوگاه ها توقف می کرد محلّ این اردوگاه ها بایستی به نحوی انتخاب می شد تا امنیت را تأمین کند و بویژه ذخائر آب و جز آن در دسترس باشد. اگر توقف سپاه در اردوگاه طولانی بود آن را تقریباً در مُربّعی بنا کرده به دور آن خندقی می کشیدند. سپاهیان در درون آن به نحوی استقرار می یافتند که تمایز پنج قسمت آن و ستاد فرماندهی محفوط مانده و کوچه راه های متقاطع میان بخشهای سپاه تقریباً به شکل اردوگاه های یونانی – رومی ایجاد شود.

هنگامی که نبرد نزدیک می شد این نکته حائز اهمیت بود که زمین محلّ جنگ به گونه ای انتخاب شود که حتی الامکان از گزند آفتاب و باد و از خطر سیل در امان باشد، و اگر دشمن بر گریزگاه ها تسلّط داشت بایستی موقعیتهای بالاتری توسط نیروهای خودی اشغال می شد. اگر از سوی دشمن نیز اقدامات احتیاطی مشابهی به عمل می آمد باید تدبیری اتّخاذ می گردید به طوری که با گسترش جنگ نظم و ترتیب دلخواه حاصل آید. ستاره شناسان غالباً جهت تعیین سعدترین ساعت برای شروع نبرد مورد مشورت قرار می گرفتند و گاهی اوقات نیز «شورای جنگ» تشکیل می گردید.

در طول نبرد، هر یک از پنج گروه (خَمیس) از مقداری خود مختاری در فرماندهی بهره مند بودند لیکن طبیعتاً فرمانده کل می توانست به حرکتِ یک بخش به سود قسمتهای دیگر فرمان دهد یا گروهی را وادارد که به تقویت نیروهای دیگر بپردازد. در اصل هر خَمیس صَف واحدی را تشکیل می داد هر چند گاهی اوقات خود به بخشهای کوچک تری تقسیم می گردید که کردوس (گُردان): جمع آن کرادیس، نامیده می شدند (این تقسیم بندی ابتکاری بود که گفته می شود مروان دوم به تقلید از عمل بیزانسیان بدان دست زد). به طور معمول سه ردیف [در هنگام نبرد ]وجود داشت:

ردیف اول شامل تیراندازان و همچنین سربازانِ مسلّح به کمانِ زنبوری، رد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.