پاورپوینت کامل اسامی ماه ها در کشورهای عربی و شیوه یکسان سازی آنها ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسامی ماه ها در کشورهای عربی و شیوه یکسان سازی آنها ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسامی ماه ها در کشورهای عربی و شیوه یکسان سازی آنها ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسامی ماه ها در کشورهای عربی و شیوه یکسان سازی آنها ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

حسین علینقیان ۲

نوشتار حاضر به بررسی کاربرد اسامی ماه های متداول در کشورهای عربی می پردازد. ماه های عربی مرتبط با تقویم هجری قمری (محرم، صفر…)، ماه های معرّب از زبان سریانی و مرتبط با تقویم میلادی شمسی (کانون الثانی، شباط…) و ماه های ترجمه شده از زبان انگلیسی و فرانسه و مرتبط با تقویم میلادی شمسی (ینایر، فبرایر…) هر یک به طور جداگانه و مفصل مورد بررسی معنایی و تاریخی قرار گرفته و تداول آنها در کشورهای مختلف عربی و اسلامی به طور مجزا بیان شده است. در آخر نیز راهکاری برای یکسان سازی کاربرد این اسامی به دست داده شده است.

در کشورهای عربی امروزه، سه دسته از اسامی ماه ها به کار می روند: دسته اول شامل اسامی ماه های عربی مرتبط با تقویم هجری قمری است: (محرم، صفر… الخ)؛ دسته دوم شامل اسامی ماه های معرب از زبان سریانی و مرتبط با تقویم میلادی شمسی است (کانون الثانی، شباط… الخ)؛ و دسته سوم شامل اسامی ماه های دخیل و ترجمه شده از زبان انگلیسی یا فرانسه است که در اصل از لاتین بوده و در ارتباط با تقویم میلادی شمسی است (ینایر، فبرایر… الخ).

در اصالت عربی مجموعه اول و ضرورت به کارگیری مستمر آنها اختلاف نظری نیست، ولی در مورد دو مجموعه دیگر باید گفت، گزینش یکی از آن و ترجیح آن بر دیگری و تلاش در جهت عمومی سازی کاربرد آن در تمامی کشورهای عربی بایسته امعان نظر خواهد بود. دلیل این امر دوری جستن از دوگانگی و تلاش در یکسان سازی تمامی امور زبانی و فرهنگی ملل عربی است.

در حال حاضر در کشورهای عربی به ویژه در ربع قرن گذشته تلاش هایی در راستای یکسان سازی اصطلاحات علمی و ادبی از طرف آکادمی های زبان عربی، دانشگاه ها، مؤسسات و محافل ادبی و متفکران و اندیشمندان صورت گرفته و هم اکنون نیز تداوم دارد. برای نیل به این هدف، مؤسسه ویژه عربی ای به نام (موسسهِ هماهنگی تعریبِ رباط) زیر نظر سازمان تربیت، فرهنگ و علوم اتحادیه کشورهای عربی تأسیس گردیده است. لذا یکسان سازی اسامی ماه ها در کشورهای عربی اولی و شایسته تر خواهد بود. اسامی ای که از دوازده واژه تجاوز نمی کند به ویژه اینکه این اسامی صرفاً در محافل علمی و تخصصی تداول نداشته بلکه تمامی مردم در جای جای سرزمین های عربی آنها را به کار می برند و بر زبان همگان در تمام زمان ها و موقعیت ها جاری است.

برای شناخت کامل از این اسامی و معانی آنها، میزان به کارگیری آنها در کشورهای عربی، برطرف سازی ابهامات، روشنگری جوانب موضوع و در آخر، داوری و انتخاب، نگاهی به این مجموعه های سه گانه با عنایت به منابع متعدد قدیم و جدید می اندازیم. مجموعه اول: اسامی ماه های عربی

الف) عرب ها در زمان جاهلیت، دوازده ماه قمری را شناخته اند. اسامی این ماه ها بدین قرارند: موتمر، ناجر، خوّان، صُوان، زبّاء، بائد، اصم، واغل، ناطل، عادل، رنه، بُرَک.۳ یکی از شاعران این ماه ها را به نظم در آورده است:

بمؤتمر و ناجره بدأنا

وبالخوان یتبعه الصوان

وبالزباء بائده تلیه

یعود اصم صم به الشنان

و واغله و ناطله جمیعا

و عادله فهم غرر حسان

و رنّه بعدها بُرَک فتمت

شهور الحلول یعقدها البنان

شاعری دیگر یعنی اسماعیل بن عباد آنها را این گونه به نظم آورده:

اردت شهور العرب فی الجاهلیه

فخذها علی سردالمحرم تشترک

فمؤتمر یاتی و من بعد ناجر

و خوان مع صوان یجمع فی شرک

حنین وزبا و الاصم و عادل

و نافق مع و غل ورنه مع بُرک

ملاحظه می شود که ترتیب این اسامی در یک روایت با روایت دیگر متفاوت است. اسامی یاد شده به قوم عاد منسوب است. اما به ثمود، اسامی دیگری منسوب شده است: شامل موجِب (محرم)، موجر، مورد، مُلزم، مُصدر، هوبر، هوبل، موهاء، دیمر، دابر، حیقل، مُسبل. بیرونی به این اسامی اشاره کرده است.۴ نیز شناخت معانی آنها کار آسانی خواهد بود.۵ و اینک معانی ماه های عاد با استناد به آنچه بیرونی در کتابش (الآثار الباقیه…) آورده، ارائه می شود.۶

ردیف اسم ماه معنی

۱ موتمر توطئه گر

۲ ناجر اسم مشتق، بروزن فاعل از ماده نجر؛ یعنی شدت گرما

۳ خوّان خیانتگر، بر وزن فعّال، اشاره به تمام شدن غذای ذخیره

۴ صُوان محافظ، بر وزن فُعال، صوان همچنین محفظه نگهداری لباس و اشیاء است.

۵ زباء صفتی است برای بلای سخت و بزرگ و آن ماه به جهت کثرت کشتار در آن به این نام خوانده شده است.

۶ بائد نابود ساز، بر وزن فاعل، به جهت کشتاری که در آن مردم از بین می روند و برای انتقام جوئی به غارت می پردازند.

۷ اصم صفت مشبهه از صم، یعنی ناشنوا، چه در ماه اصم از درگیری دست می کشند و صدای سلاح به گوش نمی رسد.

۸ واغل از وغل بر وزن فاعل، یعنی کسی که بدون دعوت قبلی بر سفره غذا یا شراب می نشیند

۹ ناطل وسیله اندازه گیری شراب؛ وجه تسمیه آن کثرت شراب خوری مردم در آن ماه و استفاده از آن وسیله.

۱۰ عادل از عدل بر وزن فاعل، وجه تسمیه آن این است که این ماه در جاهلیت از ماه های حج بوده است.

۱۱ رنه صوت / صدا. زیرا چهار پایان در آن ماه به صدا در می آیند…

۱۲ بُرَک وجه تسمیه آن به زانو در آوردن شتر به هنگام ذبح اش است.

خالی از فایده نخواهد بود اسامی روزهایی که در جاهلیت متداول بوده مورد اشاره قرار گیرد.۷ آنها یکشنبه را (اوّل) نامیدند زیرا آغاز ایام است. دوشنبه را (اهون) از هون و هوینی و یا (اهود) از وهده نامیدند، به جهت کاهش تعداد آن از روز یکشنبه و سه شنبه را (جبار)، زیرا عدد بوسیله آن ترمیم می شود، چهارشنبه را (دبار)؛ زیرا پس از سه شنبه می آید؛ پنج شنبه را (مونس)؛ زیرا بدلیل برکتش ایجاد الفت می شود و جمعه را (عروبه) یعنی روز آشکار، این روز در جاهلیت مورد تعظیم بود و دین اسلام بر این تعظیم افزود و شنبه را (شیار) نامیدند به معنی علامت و نشانه. این اسامی بین جرهم اول و عرب عاربه ۸ از بنی قحطان قدیم رایج بوده است. شاعری از آنها گفته:

اومل ان اعیش و ان یومی

باول او باهون اوجبار

اوالتالی دبارفان أفته

فَمؤنس او عروبه او شیار

اما عرب مستعربه در اسلام اسامی دیگری در مورد روزها به کار می برده و می بردند: احد، اثنین، ثلاثاء، اربعاء، خمیس، جمعه ۹، سبت.

ب) عرب از زمان جاهلیت در حدود سال ۴۱۲ میلادی اسامی ماه های یاد شده قبلی را به کنار گذاشت و نام هایی که تا به امروز متداول بوده را به کار بست. اسلام نیز این اسامی را ثبات و دوام بیشتری داد. در قرآن کریم آمده است «انّ عده الشهور عنداللَّه اثناعشر شهراً فی کتابِ اللَّه یوم خَلَق السمواتِ و الارضَ منها اربعهُ حُرم…». [توبه / ۳۸] و این است نام ها و معانی این ماه ها:

%%

ترتیب اسم ماه تعدادروزها معنی

۱ محرم ۳۰ روز اولین ماه سال هجری قمری و ماهی حرام است نیز به جهت حرمت آن بدین اسم نامگذاری شده است و با جنگ حرمتش شکسته نمی شود و مردم در آن ماه به عبادت و تجارت و کار مشغولند. ماه های حرام چهارتاست: ذوالقعده، ذوالحجه، محرم و رجب. محرم ماهی محترم است. نام قدیم آن موتمربوده و به آن صفر الاول نیز گفته اند.

۲ صفر ۲۹ روز منقول است که صفر را به جهت وبائی که مردم در آن گرفتارش شده و رنگ آنها زرد شد به این نام نامیده اند. یا اینکه آنها با قبیله در آن ماه به جنگ بودند و آن قبیله را خالی از متاع کردند. مردم این ماه را شوم دانسته اند زیرا جنگ هایی که در ماههای حرام متوقف شده در ماه صفر شروع می شود و خرابی و ویرانی در پی دارد.

۳

۴ ربیع الاول و ربیع الثانی (الآخر) ۳۰ روز یا ۲۹ روز این دو را ربیع نامیده به جهت وجود گلها، روشنائیها، بارش پی در پی بارانهاو طراوت در پائیزی که آن را ربیع نامیده اند. زیرا اولین باران در آن ماه می بارد.

۵

۶ جمادی الاولی و جمادی الثانی (الاخر) ۳۰ یا ۲۹ روز وجه تسمیه آن دو به دلیل یخ زدن آب در این دو ماه (زمستان) و تأثیر یخ بندان و شدت سرماست. این دو ماه در فاصله نیمه کانون الاول و نیمه شباط قرار دارند.

۷ رجب ۳۰ روز وجه تسمیه آن عادت عرب به حرکت در آن ماه است ولی نه به جهت جنگ. گفته اند: (ارجبوا) یعنی از جنگ و ویرانی و کشتار دست بکشید. گاهی فعل رجب به معنی عظم می آید زیرا عرب ها به جهت عدم جنگ در آن ماه، آن را محترم می شمرند. گاهی به مضر منسوب می شود و می گویند: رجب مضر. زیرا قبیله مضر فقط آن را محترم شمرده اند اگر شعبان به آن اضافه شود می گویند: رجبان. رجب از ماه های حرام است

۸ شعبان ۲۹ روز وجه تسمیه آن، پراکنده شدن قبایل در آن ماه است. یعنی آنها برای طلب آب و غذا متفرق می شوند و یا پراکندگی آنها برای جنگ هایی است که پس از رجب آغاز می کردند. عرب ها در برخی از روزهای آن روزه می گرفتند و آنرا به ماه شریف وصف می کردند.

۹ رمضان ۳۰ یا ۲۹ روز بدین اسم نامبرده شده زیرا گرما در آن ماه شروع می شود و زمین با سنگها و سنگریزه هایش از شدت گرمای خورشید داغ و سوزان می شود. اهل جاهلیت این ماه را مورد احترام قرار می دادند. در این ماه قرآن کریم نازل گردیده و نیز جنگ بدر و عین جالوت در این ماه رخ داده است. به آن ماه قرآن و ماه روزه و ماه صبر اطلاق شده و تنها ماهی است که در قرآن به صراحت از آن یاد شده است.

۱۰ شوال ۲۹ روز این ماه بصورت معرفه با (الف و لام) نیز می آید. وجه تسمیه آن به دلیل کاهش شیر شتر در آن ماه است. این ماه اولین ماه از ماه های حج است.

۱۱ ذوالقعده ۳۰ روز وجه تسمیه آن این است که عرب ها در آن ماه در منازل خود می ماندند و آنگاه به خاطر حج یا تجارت خارج می شدند. این ماه از ماه های حرام است و دومین ماه از حج.

۱۲ ذوالحجه ۳۰ یا ۲۹ روز وجه تسمیه آن این است که در زمان جاهلیت مردم در آن ماه به قصد حج به سوی مکه رهسپار می شدند. اسلام حج بیت اللَّه الحرام یعنی کعبه مکرمه در مکه را برای افراد مستطیع واجب گردانید و آن را از جمله ماه های معین و معلوم قرار داد. یعنی شوال، ذوالقعده، و دهه اول ذی الحجه. نیز روز عرفات که افضل روزهای سال است در این ماه قرار دارد.

%%

عرب این ماه ها را بر فصول چهارگانه تقسیم بندی می کرد: از پاییز آغاز می شود و آن را ربیع نیز گفته اند، زیرا اولین باران در آن فصل می بارد. سپس زمستان و بهار (که آنرا صیف یا الربیع الثانی نیز نامیده اند) و آنگاه تابستان است (که قیظ نیز نامیده اند) و پس از مدتی این تقسیم بندی را رها کردند.

تعداد روزهای سال قمری، ۳۵۴ روز است، یعنی کمتر از تقریباً یازده روز از سال شمسی. حج عرب ها نیز در زمان های چهارگانه: پاییز، زمستان، بهار و تابستان واقع شده است. آنگاه برای اینکه حج آنها در زمان درو و خرمن و آماده شدن کالاها (پوست و چرم و…) واقع شود و این وضعیت در یک حال ثابت و در بهترین و حاصلخیزترین زمان باقی بماند، سال کبیسه را از یهودیان مجاور خود فرا گرفتند. این جریان حدود دویست سال قبل از هجرت [نبوی ] رخ داد. یهودیان که سال قمری آنها هم یازده روز از سال شمسی کم داشت پس از سه سال، یک ماه بر دوازده ماه خود اضافه می کرده و آن را فیادار یا آذار الثانی می نامیدند. عرب ها نیز تفاوت بین سال قمری و سال شمسی خود را با الحاق یک ماه جبران می کردند. آنها تفاوت بین دو سال شمسی و قمری را، ده روز و ۲۱ ساعت و ۱۲ دقیقه، اعتبار می کرده و لی در کل ده روز و بیست ساعت به حساب می آوردند. ابوریحان بیرونی گفته:۱۰ «عرب ها، هر ۲۴ سال قمری، نه ماه کبیسه می کردند و ماه های آنها با زمان ها ثابت بود و به یک طریق با زمان جاری و از اوقاتش تقدم و تأخر نمی گرفت.»

متولی انجام کبیسه یا همان نس ء یا نسی ء (یعنی کبیسه گرفتن سال و تغییر و تأخیر در ماه)، مردمانی از قبیله بنی کنانه بودند که به نسأه خوانده می شده و به قلامس نیز معروف بودند. مفرد قلامس، قَلمّس به معنی دریای پرآب است. اولین ناسی (کبیسه گیر) حذیفه بن فقیم ۱۱ بن عدی و آخرین آنها ابوثمامه ۱۲ جناده بن عوف بوده است… هنگامی که نسی ء انجام می شد، قلمّس پس از انقضای حج در عرفات آن را در جَوّی از حرمت و عظمت به مردم اعلام می نمود و ماه های حرام را نیز بر می شمرد.۱۳ عرب ها پس از بعثت نبوی همچنان به انجام نَسی ء پای بند بودند. نسی ءِ اول برای ماه محرّم منظور می شد و صفر را محرم و ربیع الاول را صفر می نامیدند. نیز نسی ء دوم برای ماه صفر بود و ماهی که پس از آن می آمد را هم صفر می نامیدند و این چنین گذشت تا نسی ء در ماه های دوازده گانه متداول شد و به ماه محرم باز گشت کرد و آنگاه به مانند قبل آن را تکرار نمودند… از نتایج این کار تبدیل ماه های حرام به حلال بود و اینکه جنگ در ماه های [واقعی ] حرام رخ می داد. و لذا این آیه کریمه نازل شد و نسی ء را تحریم کرد: «انما النسی ء زیادهٌ فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاماً و یحرمونه عاماً لیواطئواعده ما حرّم اللهُ فیحلوا ماحرّم اللَّه» [سوره توبه / ۱۴۳۷]

شاعر بنی کنانه قبلاً با افتخار سروده بود:

السنا الناسئین علی معد

شهور الحل نجعلها حراماً

و دیگری گفته بود:

لنا ناسی ء تمشون تحت لوائه

یحل، اذاشاء، الشهور و یحرم

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله منتظر ماند تا اینکه در حجهالوداع برای مردم خطابه گفت و فرمود: «همانا زمان به هیئتِ روزی که آسمانها و زمین آفریده شد، دور می زند.» یعنی ماه ها به موضع نخستین خود بازگشتند و عرب ها از تغییر آن دست برداشتند. آنگاه آیه تحریم نسی ء را بر آنها تلاوت نمود. ولی آنها آیه را به غفلت نهادند و اسامی ماه های آنها چنان که بیرونی گفته به معانی خود دلالت نکردند.۱۵

دکتر انیس فریحه معتقد است ۱۶ که عرب جاهلیت، کبیسه را از عبرانی ها فرا نگرفتند، بلکه ترجیحاً آن را از آرامی ها اخذ نمودند چه به نظر او نام (قلمس) ریشه آرامی داشته و از یونانی گرفته شده است یعنی: Kalos (قلس) به معنای موسیقی، رقص و نواختن بر دف!!۱۷

مبنای گاه شماری عرب ها در زمان جاهلیت، وقایع و ایام مشهور بوده است مثل بنای کعبه توسط ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام در حدود سال ۱۸۷۱ ق. م و یاسیل عِرَم به سال ۱۲۰ ق. م یا عام الفیل ۱۸ سال ۵۷۱ میلادی. برخی قبایل آنها نیز جنگ داحس و غبرا۱۹ و حلف الفضول ۲۰ را مبنای گاه شماری قرار می دادند.

در حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تاریخ گذاری مسلمانان سال به سال بوده است. آنها سال اول هجری را سال إذن و سال دوم را سال قتال می گفتند.۲۱ این وضعیت تا وفات پیامبر در شب دوشنبه ۱۳ ربیع الاول مطابق با ۸ حزیران / ژوئن سال ۶۳۲ میلادی ۲۲ ادامه یافت. مسلمانان در زمان خلیفه ابوبکر به جهت درگیر شدن با جنگ های رده و کوتاه بودن مدت حاکمیت او، مبنایی برای تاریخ گذاری خود قرار ندادند. اما در سال ۱۷ هجری، خلیفه عمربن خطاب، دیوان ها را تأسیس نمود و خراج را پایه گذاری کرد و لذا تعیین مبدأ گاه شماری (تاریخ گذاری) به عنوان نیاز ضروری رخ نمود. پس از بررسی و مشورت، هجرت نبوی به جهت عدم اختلاف در زمان وقوع آن، مبدأ تقویم قرار گرفت. وقوع هجرت نبوی [یعنی ورود پیامبر به شهر مدینه ] در روز دوشنبه هشتم ربیع الاول مطابق با ۱۳ ایلولِ ۶۲۲ میلادی بوده است. و لذا برای ضبط حساب، آغاز تاریخ را اول محرم سال اول هجری قرار دادند. این روز، روز جمعه ۱۶ تموز (ژوئیه) سال ۶۲۲ میلادی و مطابق است با سال ۴۳۸۲ تاریخ عبری و سال ۹۳۳ اسکندر و سال ۱۳۷۵ در تاریخ رومان و سال ۳۳۸ در تاریخ قبطی.

بنابراین ملاحظه می کنیم که تاریخ عربی اسلامی پس از اینکه بر مبنای هجری استوار شد و تمامی اشکال نسی ء و کبس را ملغی نمود در حقیقت در امتداد تاریخ عربی جاهلیت قرار گرفت. نیز این دسته ماه های عربی، تماماً عربی خالص و پیوسته و بدون انقطاع مورد استفاده و کاربُرد در سراسر وطن عربی و کشورهای اسلامی به مدت بیش از چهارده قرن بوده است. این اسامی با دسته دیگری از اسامی ماه های مربوط به تقویم شمسی، همراه بوده است. مجموعه دوم: اسامی ماه های معرّب و منقول از زبان سریانی

ابوریحان بیرونی در کتابش [الاثار الباقیه…۲۳] پس از سخن پیرامون تقویم عبرانیان و ماه های قمری آنها گفته: «… اما نصارای شام، عراق و خراسان، ماه های روم و یهود را ممزوج نمودند: بدین قرار که ماه های روم را استعمال کنند و مبدأ سال خود را اول ماه طمبریوس، ماه رومی (تشرین الاول) قرار دهند تا به رأس سال یهود نزدیکتر باشد. زیرا تشری یهود کمی بر آن مقدم خواهد بود. آنها ماه ها را به نام های سریانی نامیدند: برخی از اسامی با [اسامی ] یهود موافق و برخی مخالف آنها بودند… اهالی سورستان – یعنی بلاد شام – که قبل از اسلام، مسیحی بودند این اسامی را وضع نمودند و با این ماه ها میان روم و یهود وساطت نمودند.» بیرونی در ادامه می گوید:۲۴ «… شهرت این ماه ها به اندازه ای بود که مسلمانان نیز به این اسامی پناه جسته و در زمان های کاری خود، از آنها بهره می بردند…» و اینک اسامی ماه های معرب سریانی و عبری:%%

ردیف ماه سریانی معرّب تعداد روزها ماه عِبری تعداد روزها

۱ تشرین قدیم (الاول) ۳۱ تشری یا ایثانیم ۳۰

۲ تشرین جرای (الثانی) ۳۰ مرحشوان یا بول ۳۰

۳ کانون قدیم (الاول) ۳۱ کسلیو یا کسلیف ۳۰

۴ کانون جرای (الثانی) ۳۱ طبیث یا طیبیث ۲۹

۵ شباط ۲۸ یا ۲۹ شباط یا شفط ۲۹

۶ آذار ۳۱ آذار یا آذر ۲۹

۷ نیسان یا نیسن ۳۰ نیسان یا ابیب ۳۰

۸ ایار ۳۱ ایار یا زیو ۲۹

۹ حزیران ۳۰ سیوان یا سیون ۳۰

۱۰ تموز ۳۱ تموز یا تمز ۲۹

۱۱ آب ۳۱ آب یا اوب ۳۰

۱۲ ایلول ۳۰ ایلول یا ایلل ۲۹

%%

در اینجا ملاحظه می شود که هشت اسم از اسامی ماه های سریانی معرب و ماه های عبرانی به جهت نزدیکی دو زبان [سریانی و عبری ] شبیه به هم هستند. هم چنین تعداد روزهای ماه شباط: ۲۸ روز است و هر چهار سال، یک روز به آن اضافه می شود و تعداد روزها به ۲۹ روز می رسد و آن را سال کبیسه می نامند. هر سال بدون اضافه تقسیم بر ۴ می شود. نیز سال شمسی این مجموعه تقریباً ۳۶۵ روز و یک چهارم روز است و سال کبیسه ۳۶۶ روز. اما سال عبری قمری ۳۵۴ روز است، این ماه ها بر اساس همان ترتیب قدیمی قرار دارند از ماه تشرین الاول آغاز و به ایلول ختم می شود. گفته می شود که اسامی این ماه ها گرچه سریانی اند اما قدمت آنها بیشتر است، زیرا سریانی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.