پاورپوینت کامل «خواتین» و نقش سیاسی – اجتماعی آنان در تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «خواتین» و نقش سیاسی – اجتماعی آنان در تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «خواتین» و نقش سیاسی – اجتماعی آنان در تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «خواتین» و نقش سیاسی – اجتماعی آنان در تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

خاتون/قاتون/قادین، به معنای خانم، بانوی اصیل و شوهردار (به طور عام) و زنان والامقام و دختران خاقان، خان و بزرگان (به طور خاص)، یکی از عنوان های مهم در تاریخ اسلام و در واقع، عنوانی ویژه در برابر خان بوده که برای بزرگداشت زنان و تجلیل از مقام آنان، به کار می رفته است.

عنوان «خاتون» خاستگاه سغدی داشته و پیش از ظهور اسلام به حکم رانان چین و بخارا اطلاق شده است، لکن این عنوان (با مفهوم خاص خود) در دوره های اسلامی هم در نقاط مختلف قلمرو اسلامی به کار می رفته و حتی گذشته از شهرت نخستین زن حکومتگر شیعه به نام «سیده ملک خاتون»، که در قرن چهارم هجری در ایران به حکومت رسید خاتون و برخی واژه های مترادف با آن، هم چون بی بی و سیده درباره حضرت فاطمه علیها السلام و بعضی از فرزندان ائمه اطهارعلیه السلام، جایگاه ویژه ای در میان شیعیان اثناعشری در ایران، داشته است.

این مقاله درصدد است تا ضمن ریشه یابی واژه خاتون و مترادف های آن، نقش سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی خاتون ها را در دوره های گوناگون تاریخی بررسی کند.

خاستگاه، معانی و مترادف های «خاتون»

خاتون/قاتون/قادین، در بیشتر منابع به معنای خانم و زن شوهردار و اصیل، بانو، سیده و بیگم (به طور عام) و بانوی بزرگ و زنان و دختران بزرگان، خان و خاقان (به طور خاص) به کار رفته است.۲

خاتون عنوانی با خاستگاه سغدی بوده که بر همسران تئوچوئه، از سلسله حکم رانان چین قدیم و حاکمان ترک زبان بعدی اطلاق گردیده است. بعدها، این عنوان را سلجوقیان (۵۹۰ – ۴۲۹ه )، خوارزمشاهیان (۶۲۸ – ۴۷۰ه ) و جانشینان چنگیز، به کار برده اند۳. محمود کاشغری، لغت دان مشهور ترک در قرن پنجم هجری، قاتون را نام دختران افراسیاب دانسته ۴ و صاحب فرهنگ ترکی به فارسی سنگلاخ آن را به بانوی بزرگ، زنان بزرگان و زن شوهردار معنا کرده است ۵. مؤلف غیاث اللغات نیز خاتون را در ترکی از لقب های زنان بزرگ برشمرده است ۶. بنابراین می توان گفت که کلمه قاتون بعدها در متن های عربی، فارسی و ترکی، شکل خاتون به خود گرفته است. در واقع، واژه «خاتون» در برابر عنوان «خان» به نشانه بزرگداشت و تجلیل زنان، به کار رفته و در فارسی، بنابر قاعده جمع مکسّر در عربی، به خواتین جمع بسته شده است ۷.

خاتون و واژه های مترادف با آن، هم چون بی بی و سیده، در میان شیعیان، به ویژه پیروان شیعه اثناعشری در ایران، جایگاه خاصی داشته و امام زاده ها و بقعه های گوناگون با همان عنوان ها، اکنون در ایران و برخی از کشورهای همسایه، زیارتگاه شیعیان است. بنابراین، گذشته از اطلاق عنوان هایی، چون خاتون معلق، خاتون قیامت و خاتون عرب به حضرت فاطمه(س) و حضرت نرجس(س)، مادر بزرگوار امام زمان(عج)۸، امروزه امام زاده های بسیاری در گوشه و کنار کشورهای اسلامی به دختران برخی از ائمه اطهارعلیه السلام منتسب می باشند که به خاتون یا مترادف های آن معروف شده اند، که از میان آنها، می توان به بقعه آمنه خاتون در قزوین، خدیجه خاتون در مسیر قم – اصفهان، منسوب به دختران امام صادق علیه السلام و امام زاده های حلیمه خاتون و سکینه خاتون در قم، منسوب به دختران امام کاظم علیه السلام، اشاره کرد۹. هم چنین از امام زاده های منسوب به دختران امام کاظم علیه السلام که به «بی بی» مشهورند، می توان از بی بی حکیمه خاتون در شهرکرد، بی بی خاتون در ورده ۱۰، بی بی هیبت در باکو۱۱ یاد کرد. چنان که بقعه های سَتِی فاطمه در اصفهان، سید ملک خاتون در تهران و سیده بانو در تالش، اغلب به دختران امام هفتم علیه السلام منتسب شده اند.۱۲

علاوه بر «بی بی» از مترادف های خاتون، که به معنای زن نیکو، خاتون خانه، بیگم، مادر بزرگ و بانو می باشد در فارسی، با اقتباس از ترکی، به مفهوم «خانم خانه» به کار رفته و در قرن هفتم هجری به زنان متشخص و محترم خراسان اطلاق می شده است،۱۳ گاهی عنوان های «حُرّه» و «خانم» نیز به معنای خاتون به کار رفته اند، چنان که عنوان خانم در دربار تیمور (حک: ۸۰۷ – ۷۷۱ه ) تنها به همسر اول شاه اختصاص داشته و همسر دوم، «کیچیک خانم» یا «کوچک خانم» نامیده شده است. در دوره صفویه نیز برای افرادی، مثل پری خان خانم، دختر شاه طهماسب، از این عنوان استفاده می شد۱۴. از زنان معروفی که عنوان حُرّه داشته اند، می توان حُرّه، دختر عبدالکریم بن هوازن قشیری، محدّث قرن پنجم هجری و اهل نیشابور، که سمعانی از او حدیث شنیده است؛ حُرّه دختر عبدالرحمن بن الحسن اشعری، از محدثان دوره خویش و حُرّه خُتّلی (ختلی خاتون)، خواهر سلطان محمود غزنوی و از فعالان سیاسی در جانشینی سلطان مسعود (حک: ۴۳۲ – ۴۲۱ه ) را نام برد۱۵.

در برخی از دوره ها، واژه های خاتون و «تَرکان» ترکیب یافته و حاصل آن، «تَرکان خاتون»، عنوان بعضی از خاتون ها شده است. واژه های تَرکان/تَرخان/تَرکن، به معنای شریف و خواجه و در لغت ارغو به معنی امیر و فرمان روا بوده و یک خطاب و عنوان خاقانی (سلطنتی) برای امیران ولایت ها به حساب می آمده است و تنها بر کسی که در صدر و پیشگاه خاقانیت و سلطنت و امارت قرار داشت، اطلاق می شد و معنای آن «یا مطاع»؛ یعنی فرمانروای درخور اطاعت بود۱۶. گرچه واژه تَرکان یا تَرکن که اغلب بدون توجه به جنسیت (مرد و زن) در بین ترک ها و مغولان متداول بوده است، احتمالاً تغییر یافته «تنگری کن» به مفهوم صاحب و خداوند می باشد، ولی این واژه بیش از مردان، درباره زنان نام داری، هم چون، مادر سلطان محمد خوارزمشاه، زوجه سلطان ملکشاه سلجوقی، همسر سلطان سنجر و… بکار رفته و همه آنها به «ترکان خاتون» مشهور شده اند۱۷. جایگاه و نقش سیاسی خواتین

جایگاه خاص خاتون ها در نزد خلفا، پادشاهان، امیران، وزیران و دیگر کارگزاران دولتی و دسترسی آنان به خبرها و سندهای اداری و نیز آگاهی نسبی از جریان های سیاسی حاکم بر دربار، آنها را به یکی از عوامل تأثیرگذار در امور سیاسی و حکومتی در دوره های گوناگون، تبدیل کرده است، به طوری که برخی از آنان، از جمله ملکه خاتون در ماوراء النهر، صفیه خاتون در حلب، غازیه خاتون در حماه، ارغنه خاتون در آلمالیغ و… با بهره گیری از فرصت های پیش آمده، توانستند قدرت را به دست گیرند یا با نفوذ سیاسی بر حکم رانان، روند سیاسی را به نفع خویش تغییر دهند.۱۸

در این خصوص، علاوه بر حکومت «ملکه خاتون» بر ماوراء النهر – در آستانه فتح این سرزمین به دست مسلمانان در دوره معاویه (۶۰ – ۴۱ه ) – که نشان دهنده حضور فعال و مستقیم خاتون ها در قدرت سیاسی پیش از اسلام است، حضور مؤثر «زبیده خاتون»، دختر جعفر بن منصور عباسی و همسر هارون، به عنوان دومین شخصیت سیاسی پس از هارون، به ویژه پس از مرگ خیزران، مادر هارون، اهمیت بسیاری دارد؛ دخالت های مستقیم زبیده در مسائل حکومتی، خصوصاً کشمکش های امین و مأمون، فرزندان هارون، که بر سر ولایت عهدی و جانشینی پدر نزاع می کردند، دلیلی بر اقتدار و نفوذ سیاسی خاتون ها در دوره عباسیان است. تلاش های زبیده به عنوان همسر عرب نژاد هارون، در حمایت از فرزند خویش، امین، برای غلبه بر مأمون، فرزند مراجل، همسر ایرانی تبار هارون، با شکست مواجه شد، لکن کسب شهرت فراوان او در این جریان، مبنی بر این که امین، بعد از امام علی علیه السلام (و به روایتی پس از امام حسن علیه السلام) دومین یا سومین خلیفه دارای تبار هاشمی بوده و در تاریخ عباسیان، این افتخار تنها نصیب فرزند زبیده شده است، بعدها از عوامل مؤثر در تحکیم جایگاه سیاسی و اجتماعی زبیده گردید. دخالت در تضعیف خاندان برمک، که منصب وزارت عباسیان را داشتند، یکی دیگر از اقدامات مهم زبیده بود؛ زبیده با تحریک هارون بر ضد جعفر برمکی، زمینه قتل عام برمکیان، (وزیران ایرانی) را فراهم ساخت.۱۹

نخستین زنی که بعد از اسلام در ایران رسماً به حکم رانی پرداخت، سیده ملکه خاتون، بانوی شیعه و دختر رستم بن شروین، از سپهبدان خاندان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی (حک: ۳۸۷ – ۳۶۶ه ) بود که در حدود ۴۱۹ه درگذشت.۲۰

گرچه طرح و انعکاس جایگاه خاتون در دیوان لغات الترک محمود کاشغری با بیان «نامی برای دختران افراسیاب»، در اواسط قرن پنجم هجری می تواند دلیل روشنی بر مقام و منزلت ویژه سیاسی و اجتماعی خواتین در دوره ایلک خانیان (۶۰۷ – ۳۸۲ه ) باشد،۲۱ لکن وجود شاه خاتون، دختر قدرخان، از حکم رانان ایلک خانی، در تاریخ بیهقی، مصداق بارز نزدیکی خواتین به دربار در این عصر است.۲۲

عصر سلجوقی (۵۹۰ – ۴۲۹ه ) را باید یکی از جلوه های مهم حیات سیاسی و اجتماعی خواتین به شمار آورد. در این دوران، ترکان خاتون، دختر طفغاج خان، پادشاه سمرقند و همسر ملکشاه سلجوقی، با ایفای نقش سیاسی در امور حکومتی، پی آمدهای مهمی در باب مسائل گوناگون حکومت داشت. برنامه ریزی ها و زمینه چینی های او برای ولی عهدی پسر خردسالش، محمود ابن ملکشاه، سبب مخالفت خواجه نظام الملک طوسی و بروز کدورت میان ملکشاه و وزیر گشت. خاتون بعد از وفات ملکشاه در سال ۴۸۵ه خلیفه را واداشت تا محمود، پسر خردسال او را به جانشینی ملکشاه برگزیند. پس از این اقدام، ترکان خاتون از بغداد بازگشت و وارد اصفهان شد و بعد از محاصره این شهر از سوی برکیارق، عاقبت طرفین تن به صلح دادند، ولی ترکان خاتون شخصی را در پی او فرستاد و پس از جنگ دو سپاه در کرج (بین بروجرد و اراک فعلی)، لشکر ترکان شکست خورد. ترکان خاتون عاقبت در سال ۴۸۷ه درگذشت.۲۳

از دیگر شخصیت های معروف خواتین در دوره سلجوقی، ترکان خاتون، دختر ارسلان، خان سمرقند و همسر سلطان سنجر بود. او که در جنگ «قطوان» در سال ۵۳۶ه، همراه سلطان بود، به دست گورخان قراختائی اسیر شد و پس از دو سال اسارت در قبال پانصد هزار دینار آزاد گردید، ولی در «حادثه غز»، بار دیگر اسیر شده و در زندان درگذشت ۲۴. گفته شده که سلطان سنجر، همسر دیگری به نام گوهر خاتون داشته است ۲۵. در همین دوره، علاء الدین گرچه از برادران دیگر خود کوچک تر بود، به سبب موقعیت خاص مادرش کرجی خاتون، ملکه ابخاز، از جانب پدرش غیاث الدین کیخسرو به مقام ولی عهدی دست یافت ۲۶. در تاریخ آمده است که در سال ۵۳۵ه فرستاده پادشاه کرمان با هدایای بسیار زیاد نزد سلطان مسعود [بن ملکشاه سلجوقی ] آمد و خاتون، بیوه المستظهر را خواستگاری کرد. پس وزیر سلطان مسعود به خانه خاتون آمد و پس از گرفتن موافقت، قضات به خانه سلطان آمدند و خطبه عقد، با مهریه ای به مقدار یک صد هزار دینار، جاری شد و سکه های درهم و دینار را شاباش کردند و آن زن پس از این مقدمات روانه خانه شوهر گردید۲۷. دیگر شخصیت های معروف خواتین در عصر سلجوقیان عبارتند از: مهملک خاتون و سَتِی خاتون، همسران سلطان محمود بن محمد ملکشاه؛ خاتون کرمانی، همسر ارسلان بن طغرل؛ خاتون، زوجه سلطان طغرل بَک؛ زبیده خاتون، همسر سلطان مسعود و سلجوقه خاتون، دختر قلیچ ارسلان بن مسعود.۲۸

نقش اساسی و در برخی موارد منحصر به فرد سیاسی ترکان خاتون در امور مختلف حکومتی، نظامی و اجتماعی در دوره خوارزمشاهیان (۶۲۸ – ۴۷۰ه ) به لحاظ تاریخی، بسیار مهم است. در دوره پادشاهی محمد خوارزمشاه (آغاز به سال ۵۹۶ه ) آن گاه که غوریان هند در صدد حمله به قلمرو خوارزمشاهی بودند، تسلیح همگانی در گرگانج از سوی ترکان خاتون، مادر سلطان محمد خوارزمشاه و همسر علاء الدین تکش، مانع جدی ورود غوریان به شهر شد؛ ملکه ترکان خاتون، ملقب به «خداوند جهان» و «اُلُغ ترکان» این تسلیح را – که چیزی جز یک خدعه جنگی نبود – به کار بست. او برای این کار، هم زمان با اعزام پیکی به خراسان برای مطلع ساختن فرزندش از هجوم دشمن، دستور داد تا مردم خودهایی از کاغذ بسازند و خود را در برابر دشمن مسلّح نشان دهند. نتیجه عظمت ظاهری چنین لشکری، در حالی که شهر کاملاً بی دفاع بود، این شد که برای برقراری صلح با قراختائیان، مادرش، ترکان خاتون را به نمایندگی خود برای انجام دادن مذاکرات با قراختائیان مأموریت داد. در برخی منابع تاریخی آمده است که این زن دستور قتل امیر نیشابور را در سال ۶۰۵ه صادر کرده است. اما گفته شده است که در سال ۶۰۹ه که محمد در پی بروز ناآرامی ها، درصدد قتل تمام بیگانگان ساکن در خوارزم و همه اهالی سمرقند برآمده بود، با مخالفت جدی ترکان خاتون روبه رو شد و کشتار صورت نگرفت.۲۹

از دیگر اقدامات مهم ترکان خاتون، مادر سلطان محمد خوارزمشاه، حمایت او از نظام الملک برای رسیدن به مقام وزارت بود. به طوری که سلطان محمد به پیشنهاد ترکان خاتون، ابتدا محمد بن صالح، غلام پیشین ملکه را به وزارت منصوب و سپس، وی را به لقب نظام الملک و ناصرالدین مفتخر کرد و هنگامی که در سال ۶۱۵ه، سلطان محمد، وزیر خویش را به بی لیاقتی و رشوه خواری متهم و برکنار ساخت، ترکان خاتون با تمام توان به پشتیبانی از وزیر برخاست و در این بین، توطئه قتل وزیر را نیز برملا کرد. بر همین اساس، وی که دختر یکی از خانان ترک بود، به پشت گرمی قبیله اش – که در جلوس سلطان محمد خدماتی کرده بودند – کاملاً بر امور مسلط شد. تا جایی که وزیران سلطان نیز به میل او انتخاب می شدند و با آن که این مسئله، اطاعت و تبعیت رجال و وزیران سلطان از او بود، موجب بروز کدورت بین وی و سلطان شد. بعدها ترکان خاتون به سبب مخالفت با آی جیجک، مادر جلال الدین منکبرنی، تلاش زیادی کرد تا قطب الدین اوزلاغ شاه، برادر او را ولی عهد کند، امّا نه تنها موفق نشد، بلکه همین امر باعث افزایش کدورت بین او و نواده اش، سلطان جلال الدین، گردید. ترکان خاتون به هنگام استیلای مغول در خوارزم، دوازده تن از شاه زادگان را که در آن ولایت بودند، کشت و از بیم گرفتاری، با گنجینه ها و حرم سلطان از خوارزم بیرون آمد، ولی سرانجام در برابر مغولان تسلیم شد و پس از اعزام به مغولستان در اسارت و خواری درگذشت.۳۰

سرزمین های مصر و شام نیز، هم چون سایر مناطق جغرافیایی تحت حاکمیت اسلام، شاهد حضور خاتون ها در امور سیاسی و حکومتی بوده است؛ چنان که صفیه خاتون، مادر ملک عزیز و دختر ملک عادل، صاحب حلب، بعد از مرگ سلطان ملک ناصر، با صلاح الدین یوسف ازدواج کرد و عاقبت در سال ۳۴۰ه از دنیا رفت ۳۱. هم چنین الملک الکامل در سرزمین های شرق، الملک المظفر را فراخواند و در لشکرگاه خود دخترش، سلطان دخت غازیه خاتون را به همسری او درآورد و فرمان حکم رانی حماه را به نام او به ثبت رساند۳۲. در سال ۵۲۹ خاتون زمرد، دختر جاولی، پسر خود، شمس الملوک اسماعیل را که بعد از پدرش، تاج الملوک ابوسعید بوری، حکومت دمشق را به دست گرفته بود، کشت و امور حکومتی را به برادرش شهاب الدین محمود بن بوری واگذار کرد۳۳.

درباره موقعیت خاص سیاسی و اجتماعی برخی از خاتون های این دوره، در مصر و شام آمده است که خاتون (د: ۶۹۴ه )، دختر ملک اشرف، موسی بن الملک و همسر ملک منصور محمود بن صالح، دارای املاک مهمی، از جمله دار السعاده، کاخ ها، تالارها، روستاها و مزارعی در دمشق و حوران بوده است ۳۴. و نیز گویند: «هنگامی که در سال ۷۱۶ه سلطان ملک الناصر، محمد بن قلاوون دستور داد که دختری از خاندان چنگیز را به عقد وی درآورند، خاتون طلبنای با گروهی از فرستادگان روانه سفر شد و چون این کاروان در سال ۷۳۰ه به اسکندریه رسید و خاتون از جایگاه خویش نمایان شد، بی درنگ او را بر هودجی زرین، که ممالیک (غلامان) حمل می کردند، نشاندند و به دارالسلطنه در اسکندریه بردند و سلطان، عده ای از حاجیان و هجده تن از اهل حرم خود را برای خدمت گزاری به نزد او فرستاد و پس از پایان مراسم عقد ازدواج، خانه ای برایش ساخت و فرستادگان را پس از آن که به آنها انعام های فراتر از انتظار داد، بازگرداند و آنان هدایای گران قدری نیز با خود بردند»۳۵. درباره عادله خاتون، دختر احمد پاشا و همسر سلیمان پاشا میرزا قلی (ابو لیلا)، حاکم عثمانی در بغداد، هم آمده است که در دوران حیات شوهرش سهمی از حکومت شوهرش عهده دار شد و پس از درگذشت سلیمان نیز تا حدود زیادی قدرت سیاسی را خود به دست گرفت و در برابر مدعیان جانشینی سلیمان، به پاخاست ۳۶.

سلطه مغولان بر بخشی از سرزمین های اسلامی، به ویژه پس از دوره ایلخانی، زمینه های مناسبی برای ورود شخصیت های برجسته خاتون به عرصه های سیاسی فراهم کرد. به طوری که در دوره فترت، یعنی از دوره ایلخانی تا تشکیل دولت تیموری (ح: ۷۷۱ه )، زنان بسیاری یا به طور مستقیم بر قدرت سیاسی دست یافتند و یا به طور غیر مستقیم، مشاور همسرانشان در اداره امور ولایت ها بودند و حتی مشهورترین سلسله این دوره؛ یعنی آل جلایر، به ویژه شیخ حسن بزرگ (حک: ۷۵۷ – ۷۴۰ه )، مدیون همسر خود، دلشاد خاتون بود که هفده سال حکومت کرد.

در دوره آل مظفر هم، زنان در دو جبهه نظامی و سیاسی فعالیت بیشتری داشتند۳۷. در این دوران، گذشته از مشاوره و همراهی یسونجین بیکی، خاتون بزرگ تر چنگیزخان با او و نیز اولجای خاتون به همراه دقوز خاتون، با هولاکوخان، در اوایل قرن هفتم هجری، ایران خاتون، از زنان فرمان روای محلی و حاکم لرستان بود. وی که دختر ابوطالب بود، در سال ۶۳۵ه درگذشت و در حرم سیدالشهداعلیه السلام در کربلا به خاک سپرده شد۳۸. هم چنین، در سال ۶۴۹ه، ارغنه خاتون، به جای فرزند کوچک تر خویش مبارکشاه، به حکم رانی اولوس جغتای رسید و در سال ۶۵۹ه که برای نخستین بار، دو خان بزرگ؛ یعنی قبلای در چین و اریغ بوکا در مغولستان، بر اریکه قدرت تکیه زده بودند، ارغنه بیکی خاتون [اورقنه ]، فرمانفرمای اولوس جغتای، طرفدار اریغ بوکا بود و به همین سبب تلاش قبلای برای تصرف اولوس جغتای ناکام ماند و خود قبلای عاقبت به فرمان اریغ بوکا به قتل رسید. گویند ارغنه خاتون که در آلمالیغ حکومت می کرد، در سال ۶۵۲ه از هلاکو پذیرایی کرد و پس از مرگ همسرش آلغو، با جلب موافقت امیران و وزیران خویش، مبارکشاه را به تخت نشاند. مبارکشاه، از رعایا در برابر سپاه مغول حمایت کرد و در کنار آن، سپاهیانی را که بر عادت گذشته به تاراج اموال می پرداختند، بازداشت و به سبب مسلمان بودنش، از رعایا پشتیبانی کرد. و خود خاتون نیز کیش بودایی داشت، ولی حامی جدی مسلمانان بود۳۹. در تاریخ آمده است که در حدود سال ۶۰۸ه پس از ورود مغولان به آلمالیغ وواگذاری آن جا به تغناق تکین، پسر بوزار [اوزار]، بوزار که به طغری خان ملقب گشته بود، فرزند خویش تغناق تکین و دختر خود، اُلُغ خاتون را به نزد چنگیزخان فرستاد و با مغولان پیمان اتحاد بست ۴۰.

تصاحب حکومت و قدرت سیاسی از سوی اغول غایمیش خاتون، بیوه گیوک خان و جنیقای، پس از مرگ گیوک خان، از حوادث مهم دوره فترت است. این خاتون که همسر بزرگ گیوک خان (حک: ۶۴۷ – ۶۴۴ه ) بود، پس از مرگ شوهرش، به سنت مغول، به قدرت رسید و به عنوان دومین فرمان روای زن مغول در ایران، حدود پنج سال (۶۴۹ – ۶۴۴ه ) و بنا به قول دیگر، چهار سال، بر امپراطوری مغول حکومت کرد. سرانجام این شاهزاده همراه با «قد اقاج خاتون» به اتهام توطئه چینی بر ضد منکو، در سال ۶۴۹ه محکوم به اعدام شد. گویند در همین ایام منکوقاآن نامه شدید اللحنی خطاب به روبروک، پادشاه فرانسه نوشت و در آن، شاه زاده؛ یعنی اغول غایمیش خاتون را که فرستادگان سن لوئی را با حسن نیت پذیرفته بود، «زنی شریر و بدتر از سگ» دانسته و افزوده است: «چگونه ممکن است که مشار الیها چیزی از جنگ و صلح و خیر و صلاح دولت بداند»۴۱.

هم چنین در دوران حکومتی منکو، سلطان پس از مرگ سرتاق، امیران خویش را به قزل اردو فرستاد و براقچین خاتون، بیوه باتو را به فرمانفرمایی منصوب کرد۴۲. بنا به نوشته رشید الدین فضل اللَّه، توراکینا خاتون و موکاخاتون، از همسران با نفوذ اوکتای قاآن بوده اند. او درباره یکی از آن دو خاتون می نویسد: «توراکینا خاتون، گر چه از زیبایی زیادی برخوردار نبود لکن در طبیعت او تسلطی تمام بود، مع هذا، این خاتون تحت نفوذ شدید کنیز مسلمان خویش بنام فاطمه و عبدالرحمن وزیرش قرار داشت و به همین سبب، رجال برجسته ای از هلاکت نجات یافتند».۴۳ نقش اجتماعی، فرهنگی و دینی خواتین

حضور مستقیم برخی از خاتون ها در عرصه های حکومتی و جایگاه ویژه بعضی دیگر از آنان در نزد حاکمان، که نفوذ سیاسی و اجتماعی آنان را در میان قشرهای گوناگون جامعه در پی داشت، زمینه مناسبی برای رشد هدف های دینی و فرهنگی جوامع اسلامی فراهم کرد. برخی از این خاتون ها خود از فقیهان، محدثان، عارفان، هنرمندان، شاعران و پژوهش گران عصر خویش بوده اند و بدین گونه، تأثیرات مهمی را به طور مستقیم در توسعه فرهنگی و تمدنی جهان اسلام داشته اند.

شماری از فقیهان، محدثان، دانشمندان علوم قرآنی، عارفان و پژوهش گران عرصه علم عبارتند از: آمنه خاتون، دختر علامه مجلسی اول، از مجتهدان و فقیهان شیعی قرن یازدهم هجری و صاحب آثاری همچون شرحی بر الفیه ابن مالک و شواهد سیوطی؛۴۴ اسماء خاتون هَکاری (د: ۷۷۰ه )، محدثه قرن هشتم هجری؛ سَلَمی خاتون جزری، محدثه و عالمه قرن نهم هجری؛ فاطمه خاتون جَزَری، مُدرّسه علوم دینی در قرن نهم هجری؛ معصومه خاتون شیرازی، عالمه، محدّثه، عابده، زاهده و حافظه قرآن در قرن یازدهم هجری؛ فاطمه خاتون دختر ملاصدرا؛ عروس مولانا جلال الدین محمد بلخی و عارفه و سالکه قرن هفتم هجری؛۴۵ بی بی منجمه، بانوی ستاره شناس ایرانی و همسر مجدالدین محمد ترجمان (د: ۶۷۰ه )؛۴۶ کپک خاتون از قاریان قرآن در دوره سلطان محمد اوزبک ۴۷ و بی بی، دختر عبدالصمد بن علی هروی از محدثان معروف دوره خود.۴۸

در خصوص هنرهای اسلامی، از میان خواتین، بیگم خاتون، همسر جهانشاه قراقویونلو (ح: ۸۳۹ه )، از زنان هنردوست و ادب پرور و بانی اصلی مسجد کبود تبریز؛ شاه ملک خاتون، از خوش نویسان معروف قرن نهم هجری و دختر محمد سلطان گورکانی؛ پادشاه خاتون، خطاط و نویسنده مصاحف گوناگون قرآنی؛ گلرخ بانوبیگم و گوهرشاد خاتون از خطاطان معروف قرن های دهم و یازدهم هجری، جزء تلاش گران این دوران بوده اند.۴۹ هم چنین گُنجشکب، دختر ابغا از دیگر خواتین والامقام این دوره بود و امیر سیف الدین تنکنر، احترام مبالغه آمیزی برای او قائل بود و فرستادگان او را به گرمی می پذیرفت.۵۰

در نیمه دوم قرن هفتم هجری، از میان خاتون های معروف، ترکان خاتون، دختر قطب الدین محمود شاه، از اتابکان یزد و همسر اتابک سعد بن ابوبکر، از اتابکان فارس بود. ترکان خاتون بر سعد غالب بود و بعد از وفات اتابک سعد، اغلب امور مربوط به سلطنت، در دست خا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.