پاورپوینت کامل کوفه و تحولات سیاسی صدر اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کوفه و تحولات سیاسی صدر اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کوفه و تحولات سیاسی صدر اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کوفه و تحولات سیاسی صدر اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

نقش کوفه در جریان های سیاسی جهان اسلام و فراز و فرودهایی که در طی آن، برای آن شهر ایجاد شد، حائز اهمیت زیادی است. شناخت چگونگی شکل گیری شهر کوفه و اوضاع اجتماعی آن در یک دوره پر هیجان از تاریخ اسلام (از سال ۱۷ه تا پایان خلافت حسن بن علی علیه السلام) تأثیر فراوانی در فهم شرایط سیاسی، اجتماعی حاکم بر کوفه در دوره انتقال خلافت از حسن بن علی علیه السلام به معاویه دارد.

در این مقاله تحولات تاریخ صدر اسلام در کوفه با تأکید بر دوره خلافت امام حسن بن علی علیه السلام مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

مقدمه

کوفه به دستور عمر، در سال هفدهم هجری به سبب دارا بودن ویژگی های جغرافیایی و استراتژیک، بنا شد. عمر به این شهر علاقه و امید زیادی داشت تا جایی که آن را سرور شهرهای اسلامی نامید. اما گذر زمان کوفه را به مبدأ بسیاری از تحولات جهان اسلام تبدیل کرد. برخی از ویژگی های منحصر به فرد کوفه، چون یک دست نبودن جمعیت آن، باعث برخورد منافع گروه ها و قبایل مختلف این شهر شد، چنان که از زمان تأسیس تا زمانی که به عنوان مقر خلافت انتخاب شد، کمتر حاکمی به خواست خلیفه در آن شهر عزل و نصب شد و حتی خلفا نیز، از تیزبینی و حساسیت خاص کوفیان نیز در امان نبودند.

بحران سیاسی – اجتماعی که از زمان عثمان شروع شد و جنگ های داخلی دوره خلافت علی علیه السلام به آن دامن زد، در دوره خلافت امام حسن علیه السلام به نقطه انفجار رسید و باعث شد خلافت چند ماهه امام حسن علیه السلام دوره پر تلاطم و آشوبی باشد، زیرا از یک سو، سران کوفه از سیاست های پیشین در زمان علی علیه السلام ناراضی بودند و از سوی دیگر، فعالیت های مداوم معاویه و ظهور اندیشه های تندروانه خوارج سبب شد که شرایط پذیرش صلح با معاویه و واگذاری حکومت از سوی حسن بن علی علیه السلام مهیا شود. ساختار جمعیتی شهر کوفه

بعد از این که مداین از نظر آب و هوایی برای استقرار سپاهیان اسلام نامناسب تشخیص داده شد،۲ عمر به سعد بن ابی وقاص اجازه داد تا مکانی که هم از نظر آب و هوایی و هم به لحاظ موقعیت استراتژیک مناسب باشد، انتخاب کند و آن جا را مرکز استقرار سپاهیان اسلام برای حفاظت از مرزها و ادامه عملیات نظامی به سوی شرق قرار دهد. سعد، سلمان فارسی و حذیفه الیمان را مأمور انجام دادن این کار کرد و آنان پس از بررسی مناطق گوناگون، محل کنونی شهر کوفه را برای این منظور مناسب دیدند، چون هم آب و هوای آن با طبع عرب ها سازگار بود و هم موانع طبیعی، چون کوه و دریا بین آن سرزمین و مدینه وجود نداشت – مسئله ای که عمر به آن تأکید فراوانی می کرد.۳ اکثر مورخان، تأسیس شهر کوفه را در سال هفدهم هجری می دانند، ولی مورخانی، چون بلاذری در فتوح البلدان بنای آن را در سال پانزدهم هجری و یعقوبی در البلدان بنای آن را در چهاردهم هجری می دانند، چنان که یعقوبی در این زمینه می نویسد: «کوفه شهر بزرگ عراق و مصر اعظم و قبه الاسلام و محل هجرت مسلمین است و نخستین شهری است که مسلمانان در سال چهارده برای ساختمان خط کشی کردند و خطه هایی را برای خودشان نشان دار ساختند…».۴

اولین اقدامی که سعد بعد از انتخاب محل کوفه – که در نزدیکی شهر قدیمی حیره واقع شده بود۵ – انجام داد، مشخص کردن محل مسجد بود و بعد از آن، تیراندازی قوی را فراخواند و کار تقسیم سرزمین برای استقرار قبایل را به قرعه کشی گذاشت. بر اساس قرعه کشی، منطقه شرق مسجد سهم قبایل شمالی و منطقه غرب آن سهم قبایل جنوبی شد؛ بدین شکل با مشخص شدن جایگاه قبایل، کار خطکشی خیابان ها و محلات کوفه آغاز شد.۶ اما این کار به همین جا ختم نشد، زیرا ویژگی های شهرهای پادگانی با شهرهای دیگر تفاوت داشت؛ شهرهای غیر پادگانی از یک انسجام قبیله ای حداقل برخوردار بودند در صورتی که شهرهای پادگانی به سبب حضور سپاهیان از سراسر مملکت برای شرکت در جهاد ساختار قبیله ای شکسته داشتند.۷ همین امر باعث شد که عمر پس از مشورتی که با سعد در این زمینه انجام داد، گروهی از نسب شناسان بزرگ عرب، از جمله سعید بن نمران و مشعله بن نعیم را مأمور کرد تا قبایل را بر حسب الگوی سنتی عرب تقسیم کنند.۸

بر اساس این تقسیم بندی قبایل به هفت گروه تقسیم شدند؛ چهار گروه نزاری و سه گروه یمانی. قبیله های این گروه ها از این قرار است: گروه اول: کنانه و وابستگانش از حشبیان و دیگران و جدیله که از تیره بنی عمرو بن قیس بن قیس عیلان بودند (شمالی)؛ گروه دوم: تمیم، رباب و هوازن (شمالی)؛ گروه سوم: اسد، عطفان، محارب، نمر، صبیعه و تغلب (شمالی)؛ گروه چهارم: ایاد، عک، عبدالقیس، مردم هجه و عجمان (شمالی)؛ گروه پنجم، قبیله قضاعه – که تیره غسان بن شام از آنها بود – بجیله، خثعم، کنده، حضر موت و ازد (جنوبی)؛ گروه ششم: مذحج، حمیر، همدان و دیگر وابستگان آنان (جنوبی) و گروه هفتم: قبیله طی بود (جنوبی).۹

عمر با توجه به موقعیت اجتماعی کوفه سعی کرد سیاست های ویژه آن را شناسایی کند؛ بنابراین، ملاک انتخاب حاکم را «ارزش قبیله» قرار نداد و حاکمان کوفه را از بین قبایل و گروه های مختلف انتخاب می کرد: اولین آنها سعد، سردار سپاه اسلام و بنیان گذار شهر کوفه بود؛ بعد از او، عمار یاسر که وابسته به قبیله بنی محزوم بود؛ سپس ابوموسی اشعری که از اعراب یمانی بود و آخرین حاکم در زمان عمر، مغیره بن شعبه بود. چیزی که در خصوص برخورد کوفیان با حاکمان جالب توجه است، تحت فشار قرار دادن خلفا برای عوض کردن یا گماشتن حاکمان است؛ به طوری که هیچ حاکمی به میل خلیفه عزل و نصب نشد این امر باعث شد که علی رغم ابهت خاص عمر، مردم کوفه چنان او را به تنگ آورند که از آنان شِکوه کند و بگوید: «مردم کوفه به زحمتم انداختند چنانکه صد هزار نفر از حاکم خود راضی نیستند» و مغیره بن شعبه به وی پیشنهاد دهد که فرمانداران سخت گیر را بر آنان حاکم کن که هم خود آسوده باشی و هم آنان آرام شوند.۱۰

توجه عمر به میزان اعتبار افراد بر اساس سبقت در اسلام بود؛ به طوری که در زمان تدوین دیوان نیز حقوق و مزایای افراد را بر اساس سبقت در اسلام، یاری کردن پیامبر در جنگ ها و شرکت در جنگ ها رده بندی کرد۱۱ و پس از آنها افرادی بودند که بعداً به جمع سپاهیان اسلام پیوستند. درباره تقسیم بندی زمین ها نیز بعد از مشخص شدن وضعیت قبایل، به سعد بن ابی وقاص دستور داد که برای هر قبیله ای زمینی مشخص کند و به صورت خطکشی شده به آنها تحویل دهد و در کنار قلمرو هر قبیله، زمینی نیز با عنوان جبانه داده شود تا از آن برای دفن مردگان خود استفاده کنند. او علاوه بر اینها، قطعه زمین هایی نیز به اصحاب رسول خداصلی الله علیه وآله، از جمله عبداللَّه بن مسعود و طلحه بن عبیداللَّه داد.۱۲

عمر بر اساس سیاست خاص خود از بروز اشرافیت قبیلگی و گرایش به تجمل گرایی در میان کوفیان جلوگیری و سعی می کرد که آنان تابع سنت باشند، چنان که در زمان آتش سوزی در کوفه به دلیل این که خانه ها از نی درست شده بود، به سعد دستور داد که مردم خانه هایی از خشت بسازند اما بیشتر از سه اتاق نداشته باشد و سقف آنها هم زیاد بلند نباشد و یا زمانی که شنید سعد در کاخ اقامت کرده و در دیدار با مردم مانع ایجاد کرده است، محمد بن مسلمه را فرستاد که قصر را آتش زند و به سعد دستور داد که در خانه خود اقامت کند و برای رسیدگی به امور مردم در قصر حاضر شود و بین مردم و خود مانعی ایجاد نکند.۱۳

ساختار جمعیتی کوفه تا زمان علی علیه السلام به همان شکل باقی ماند. هنگامی که علی علیه السلام به کوفه آمد، به دلیل برخی تحولات، چون قدرت گرفتن بعضی از قبایل و افزایش جمعیت کوفه پس از ورود مهاجران جدید، با حفظ هفت گروه، قبیله ها را در درون آنها، جابه جا کرد و ترکیب هایی صورت داد.

تقسیم بندی جدید به این ترتیب بود: گروه اول، حمیر و همدان (یمنی)؛ گروه دوم، مذحج، اشعر وطی (یمنی)؛ گروه سوم، کنده، حضر موت، قضاعه و مهره (یمنی)؛ گروه چهارم، ازد، بجیله، خثعه و انصار (یمنی)؛ گروه پنجم، بکر، تعلب، و همه شعب ربیعه (نزاری)؛ گروه ششم، اسد، تمیم، ضبه و رباب (نزاری)۱۴ و گروه هفتم، قیس، کنانه، دوبیه و عبدالقیس از بحرین (نزاری). با دقت در این ترکیب، درمی یابیم که میزان قبایل جنوبی نسبت به دوره عمر افزایش یافته است. در میان بافت جمعیتی کوفه، گروهی غیر عرب با عنوان «عجمان» یا «ایرانیان» نیز دیده می شود. شیوه ورود آنان به جمع اعراب، این گونه بوده است که در جنگ قادسیه گروهی از سپاه ساسانی به نام سپاه شهان شاه در هنگام جنگ با فرستادن پیکی، از سعد امان خواستند، مشروط بر این که در انتخاب محل اقامت و برگزیدن قبیله ای که حلیف آن شوند، آزاد باشند، سعد پذیرفت و بدین ترتیب حمراء یا دیلمان که نام دوم را از فرمانده خود گرفتند، با پذیرش اسلام وارد سپاه سعد شدند.۱۵

این گروه ابتدا با زهره بن جوید سعد از بنی تمیم حلیف شدند. سعد، برای آنان حقوق مشخص کرد و آنها در جنگ جلولا و مداین نیز در رکاب سعد خدمت کردند. بعد از بنای کوفه، این گروه چهار هزار نفری مثل سایر سپاهیان اسلام در این شهر ساکن شدند۱۶ علاوه بر آنان اسیران جنگی بعد از نبرد نهاوند وارد این شهر شدند و پس از ازدواج با اعراب، به تدریج نسل جدیدی که نژادی وابسته به ایرانیان بود، پدید آمد. این گروه ایرانی تبار، بخش اعظمی از جمعیت کوفه را در بر می گرفت به طوری که عمر درباره فرزندان اسیران ایرانی گفت: از شر آنان به خدا پناه می برم.۱۷

به طور کلّی ایرانیانی که در کوفه زندگی می کردند در زمره یکی از این گروه ها قرار می گرفتند: کشاورزانی که از سوی مرکز خلافت حمایت می شدند؛ صاحبان حِرَف که با پذیرش اسلام وارد کوفه شدند؛ بردگانی که پس از قبول اسلام آزاد شدند، اما وابسته به قبیله آزاد کننده خود بودند و اشراف ایرانی که مسلمان شدند. این جمعیت ایرانی، هرچند بر اساس شغل و ویژگی های خاص خویش، اغلب از عوامل تولیدی شهر کوفه بودند، خصوصاً صناعت و پیشه وری که اعراب به شدت به آن نیاز داشتند، با این حال، از سوی اعراب تحقیر می شدند و عرب ها قوانین خاصی برای آنان مقرر می کردند، از جمله حق رسیدن به مناصب عالی را نداشتند و در مقایسه با عرب ها، از حقوق و مزایای کمتری برخوردار بودند. عمر این سیاست ها را اجرا کرد.۱۸

این وضع تا زمان خلافت علی علیه السلام درباره ایرانیان (اعم از آزاد و اسیر) اجرا می شد، اما در این دوره، همه مسلمانان (اعم از عرب و عجم) از حقوق مساوی برخوردار شدند و هرچند روش تقسیم بیت المال و عدالت علی علیه السلام در قبال غیر عرب ها، واکنش شدید سران عرب را در پی داشت، اما علی علیه السلام در این خصوص عقب نشینی نکرد و فرمود: در بین فرزندان اسماعیل و اسحاق تفاوتی وجود ندارد.۱۹ حاکمیت ارزشهای قبیله ای

عثمان در شورایی که برای انتخاب خلیفه تشکیل شد با پذیرفتن شروطی، چون عمل به کتاب خدا، سنت رسول اللَّه صلی الله علیه وآله، سیره شیخین و شرطی که عمر به آن تأکید داشت؛ یعنی «مسلط نکردن بنی امیه بر مردم» به خلافت رسید.۲۰ خلافت عثمان نقطه عطفی برای امویان بود، زیرا این خاندان سابقه درخشانی در اسلام نداشتند و بیشتر آنها تا زمانی که برق شمشیر مسلمانان در مکه چشمشان را خیره نکرده بود، اسلام را نپذیرفتند؛ بنابراین، امیدی به رسیدن به مناصب و مقامات عالی نداشتند، اما واگذاری خلافت به عثمان چنان آنان را به وجد آورد که ابوسفیان نتوانست شادی خود را از این واقعه پنهان کند، او در جمع امویان گفت: ای بنی امیه هم اکنون که خلافت را بدست آوردید چون گوی آن را بین خود بگردانید و بعد ابراز امیدواری کرد که خلافت در بین امویان موروثی گردد. عثمان به رفتار ابوسفیان تندی کرد.۲۱ اما گذر زمان گفته ابوسفیان را تأیید کرد.

عثمان خلافت خود را در حالی آغاز کرد که نه تندخویی و سخت گیری عمر را داشت و نه مانند ابوبکر، به اجرای سنت رسول خداصلی الله علیه وآله پای بند بود. روی گردانی او از سیره شیخین از زمانی شروع شد که کارگزاران ولایات اسلامی را از میان امویانی انتخاب کرد که یا قبلاً مرتد شده بودند و یا از چهره های خوش نام جامعه اسلامی نبودند.

کوفه نیز از ولایاتی بود که توجه امویان را به خود جلب کرد. عثمان در ابتدای امر، مغیره بن شعبه را طبق وصیت عمر کنار گذاشته و سعد را حاکم کرد و از آن جا که سعد به دلیل اختلاف با عبداللَّه بن مسعود، مورد اعتراض مردم کوفه قرار گرفت و در این گیرودار، کار به تهدید و تحقیر عبداللَّه توسط سعد انجامید، عثمان سعد را عزل کرد.۲۲ به گفته طبری اولین شهر اسلامی که شیطان در آن فساد کرد، کوفه بود.

ولید بن عقبه، اولین نماینده ارزش های جاهلی در کوفه بود او دایی عثمان و از بنی امیه بود. ولید فرد خوش نامی نبود. وی جنگ جو و بخشنده بود، اما به دلیل رفتارهایی که در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله از او سر زد، فاسق و گناه کار قلمداد شد۲۳ انتخاب او به عنوان حاکم کوفه کار درستی نبود، زیرا مردمان نکته بین کوفه، رفتارهای نابهنجار او را از نظر دور نمی داشتند.

ولید در بدو ورود به کوفه توجه مردم را جلب کرد؛ با آنان مدارا نمود و بزرگان را گرامی داشت اما پس از مدتی، با اعمال خویش خشم مردم کوفه را برانگیخت؛ دعوت او از جادوگر یهودی و کشته شدن جادوگر به دست جندب بن کعب ازدی و پی آمدهایی که این ماجرا داشت ۲۴ و نیز حضور ولید با حالت مستی در مسجد و مشاجرات او با نمازگزاران، از جمله عبداللَّه بن مسعود، بر شدت اعتراضات کوفیان افزود. وی بعد از این که نماز صبح را به جای دو رکعت، چهار رکعت خواند، به حاضرین خطاب کرد: اگر می خواهید باز هم بخوانم و آنان با او در فزونی افتادند.۲۵ کوفه به نشانه اعتراض به حرمت شکنی ولید نمایندگان خود را به مدینه فرستاد، امّا عثمان با آنان برخورد تندی کرد تا جایی که مجبور شدند به عایشه پناه برند. این امر باعث مشاجره بین عثمان و عایشه شد و عایشه، عثمان را به سنت شکنی متهم کرد، سرانجام عثمان تسلیم درخواست کوفیان شد؛ ولید عزل شد و علی علیه السلام حد را بر او جاری کرد.۲۶ عثمان سفارش نماینده بعدی خود را به مردم کوفه کرد و گفت: سعید شریف ترین افراد قوم من است، او را اطاعت کنید و به او تهمت نزنید در حالی که سعید، خوش نام تر از ولید هم نبود. سعید در کوفه خطبه ای خواند و در آن، مردم کوفه را تهدید کرد که هر فتنه ای که در کوفه برپا شود، به شدت سرکوب خواهد کرد.۲۷

سعید در نامه ای به عثمان، وضعیت کوفه را این گونه شرح داد: گروه های اصلی و با سابقه کوفه کنار زده شده اند و مهاجران بعدی زمام امور را به دست گرفته اند و آنان (گروه های سابقه دار) بانی و هدایت کننده فتنه ها هستند. عثمان در جواب سعید با سفارش اهل سابقه و مهاجرین اول، تأکید می کند که از وجود آنان در اداره امور ایالات استفاده کند. سعید در ابتدا به خوبی توانست کوفه را برای مدتی آرام نگه دارد،۲۸ ولی وقوع اتفاقات بعدی سعید را به سرنوشت پیشینیان دچار کرد. اختلاف سعید با هاشم بن عتبه بن ابی وقاص، از سرشناسان کوفه – که گرچه اموی بود، دیدگاهی متفاوت با آنها داشت -، علاوه بر ایجاد مشکلاتی در کوفه، در مدینه نیز بازتاب منفی پدید آورد؛ به طوری که بین سعد بن ابی وقاص، عموی هاشم، با عثمان مشاجراتی درگرفت. مسئله دیگر، تبعید گروهی از بزرگان کوفه به شام بود که به دنبال مشاجره میان عبدالرحمن بن اخنس الاسدی شحنه سعید در کوفه با مالک اشتر و دیگران صورت گرفت. در پی سخنان عبدالرحمن، که عراق را بستان قریش نامید، اشتر به او گفت که سرزمین هایی که با شمشیر ما تصرف شده شما غصب کردید.

تبعید این گروه به شام و برخورد توهین آمیز معاویه با افرادی، چون کمیل بن زیاد و صعصعه بن صوحان و مالک اشتر، نشان از آشفتگی اوضاع کوفه دارد. آنان از هر فرصتی استفاده کردند تا درباره چنگ انداختن امویان بر جان و مال مردم و نابرابری های اجتماعی که به دست این خاندان و با پشتیبانی عثمان صورت گرفته است، اعتراض کنند. عثمان نیز از آنان به عنوان فتنه گران و اوباش یاد کرد. به هر حال، ماجرای تبعید بزرگان کوفه سرمنشأ عزل سعید از امارت کوفه شد، آنان بار دیگر به مدینه رفته و از سعید به عثمان شکایت کردند. سعید که در این زمان در جلسه ای که سران اموی برای بررسی مشکلات ایالات در مدینه برگزار کردند شرکت کرده بود اعلام کرد: به برکناری از امارت کوفه تن نمی دهد و پیشنهاد کرد برای جلوگیری از فتنه انگیزی اوباش کوفه، آنها را به جنگ بفرستیم.۲۹

این خبر به شاکیان کوفه رسید آنان بلافاصله خود را به کوفه رساندند و مردم را از این تصمیم آگاه کردند. اشتر در رأس ناراضیان قرار داشت و مردم به قصد یاری با او بیعت کردند. گروه مخالف از کوفه خارج شد و سعید را که در راه کوفه بود به مدینه باز گرداند. سرانجام عثمان مجبور شد سعید را عزل کند و ابوموسی اشعری را به جای او به حکومت کوفه بگمارد.۳۰

بررسی ارتباطات بین کوفه و مدینه در عهد عثمان نشان می دهد که کوفیان از عملکرد عثمان ناراضی بودند و حضور فعال اشتر در هدایت مردم در جهت مخالفت با عثمان بیانگر این است که نه تنها سیاست تبعیض عثمان شامل غیر عرب می شد، بلکه برتری دادن امویان بر سایر اعراب، خصوصاً اعراب یمانی را نیز در بر داشت. این عوامل باعث شد که کوفیان در شورش ایالات بر ضد عثمان و تجمع در مدینه، بدون هیچ گونه تردیدی در صحنه های مختلف اعتراض حضور پیدا کنند که سرانجام آن به قتل عثمان انجامید و خون خواهی او دامن کوفیان را در جنگ های جمل و صفین گرفت؛ به طوری که تاوان این حرکت های اعتراض آمیز خود را با پذیرفتن سروری شام بر عراق پرداختند. تبلیغات سیاسی حاکمیت

بعد از کشته شدن عثمان، مردم با اصرار فراوان، علی علیه السلام را به پذیرش خلافت وا داشتند و اهالی مدینه به عنوان نماینده ایالات جهان اسلام با او بیعت کردند.۳۱ تنها گروه اندکی، چون سعد بن ابی وقاص، محمد بن مسلمه و عبداللَّه بن عمر که شیوخ مدینه بودند، از بیعت با علی علیه السلام خودداری نمودند و خود را از مسائلی که گریبان گیر جامعه اسلامی شده بود، کنار کشیدند. آشفتگی هایی که در پی عملکرد عثمان، به ویژه پس از کشته شدن او در جامعه پدید آمد، تردیدهایی در دل مؤمنان به وجود آورد که تشخیص حق از باطل را برای آنان مشکل کرده بود. نمونه این افراد، سردار معروف سپاه اسلام، سعد بن ابی وقاص بود که خود را کنار کشید و زمانی که علی علیه السلام دلیل کارش را می پرسد، ضمن تأکید بر شایستگی علی علیه السلام برای خلافت، می گوید: شمشیری به دست من دهند که قدرت تشخیص حق از باطل را بدهد.۳۲

علی علیه السلام وارث جامعه ای بود که سران آن جز به کسب امتیاز و دریافت مقرری بیشتر از بیت المال نمی اندیشیدند و کنار آمدن با این گروه، بسیار مشکل بود این مطلب را در گفت و گوی مغیره بن شعبه با علی علیه السلام باید دریافت که در یک سخن نصیحت گونه خطاب به علی علیه السلام از ایشان می خواهد که حکومت سران قریش را در ایالات مهم به رسمیت بشناسد و بزرگان آنان را به مقامات عالی برساند تا حکومتش تثبیت شود، سپس اشاره می کند که طلحه و زبیر و معاویه را از خطر دور نکند.۳۳ گذر زمان این امر را ثابت کرد که بی توجهی به همین سه دسته، ثبات خلافت علی علیه السلام را خدشه دار کرد، زیرا نه امام علی علیه السلام، مرد سازش بود و نه آنان از خواسته های خود عدول می کردند؛ پس اولین بیعت کنندگان اولین پیمان شکنان شدند.

حرکت پیمان شکنان به سوی عراق، علی علیه السلام را در تصمیمی که برای انتقا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.