پاورپوینت کامل الگوی توسعه در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله به سوی یک نظریه توسعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الگوی توسعه در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله به سوی یک نظریه توسعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگوی توسعه در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله به سوی یک نظریه توسعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الگوی توسعه در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله به سوی یک نظریه توسعه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
«توسعه» دغدغه اساسی انسان معاصر است. بنابراین پرسش از شیوه ها، ابزارها و سازوکارهای رسیدن به توسعه و تعالی، پرسشی جدی فراروی گرایش ها، نگرش ها، بینش ها، دانش ها و دانشمندان مختلف است. برخی از نظریه پردازان با طرح تئوری های خطی بر تقلید از غرب اصرار می ورزند و بعضی دیگر با تأکید بر الگوهای غیر خطی، سعی بر بومی سازی نظریات توسعه دارند.
مقاله حاضر با نگرشی از نوع دوم، به کندوکاو در تاریخ صدر اسلام پرداخته است تا مسیر جدیدی فراروی بومی سازی نظریات توسعه بگشاید و به این سؤال پاسخ دهد که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله چگونه توانست در فرصتی اندک و با امکاناتی ناچیز، آن چنان تغییراتی در سطح فرد و جامعه پدید آورد که پس از مدتی، جامعه ای کاملاً متفاوت با آن چه پیش از آن بود، به وجود آید؟ بر این اساس، نویسنده با طرح نظریه محتوای باطنی انسان سعی می کند تا با استفاده از داده های تاریخی، گام های اولیه را برای طرح یک نظریه توسعه مبتنی برآموزه های اسلامی بردارد.
مقدمه
یکی از ابعاد زندگی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، شیوه آن حضرت در تبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی است.
پاسخ به این پرسش که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله چگونه توانست در فرصتی اندک و با امکاناتی ناچیز، آن چنان تغییراتی در سطح فرد و جامعه به وجود آورد که پس از مدتی، جامعه ای کاملاً متفاوت با آن چه پیش از آن بوده است، پدید آورد، هر چه باشد، پاسخ به مشکلات عصر و جامعه ماست. توضیح این که: اگر مهم ترین دغدغه انسان امروز، مسئله «توسعه» در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است و منظور از توسعه نیز حرکت از وضع نامطلوب به سمت وضع مطلوب است، کسی که بهتر، سریع تر و دقیق تر از همه موفق به اجرای چنین امری شده، پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله است. بایسته است که برای آزمون این ادعا، نگاهی هر چند گذرا به محیط پیدایش اسلام و اقداماتی بیفکنیم که حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله در این جهت انجام داده است. شاخص های مورد بررسی، مقولات: فرهنگ، سیاست و اقتصاد خواهد بود. این شاخص ها براساس این مفروض مبنای بحث هستند که اندیشه، ثروت و قدرت، سه ضلع مثلثی را تشکیل می دهند که نشان دهنده سیمای تمدنی جوامع مختلف است. پیش فرض دیگر نگارنده این است که «توسعه» امری قاعده مند است، براین اساس می توان در پرتو مطالعه جوامع توسعه یافته به طور نسبی به این قواعد دست یافت.
فرضیه مورد آزمون این است که حضرت محمدصلی الله علیه وآله در جریان تغییر، تبدیل و گذار از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی از الگوی توسعه فرهنگی بهره جسته است؛ به بیان دیگر، اقدامات فرهنگی و محتوایی در رأس اقدامات آن حضرت، قرار داشته و به تعبیر امروزه، آن حضرت از رهیافت فرهنگی استفاده کرده است. براساس این نظریه، پس از آن که فکر، اندیشه و باور انسان تغییر کرد، رفتار و کردار او نیز تغییر خواهد کرد، لذا تغییر در محتوای باطنی انسان ها عاملی سرنوشت ساز به شمار می آید. حتی پیامبرصلی الله علیه وآله پس از تشکیل حکومت، باز هم به فکر و فرهنگ، اولویت می داد. چارچوب نظری این بحث در نظریه سیدمحمد باقر صدر قابل پی گیری است که در ادامه از آن سخن خواهیم گفت. ۱. چارچوب نظری
در یک نگاه کلی می توان نظریه های ارائه شده درباره علل و عوامل توسعه و عدم توسعه را در چهار گروه طبقه بندی کرد:۵۶۸۳۳
الف) نظریه هایی که در بررسی مسائل عقب ماندگی و توسعه فقط به عوامل درونی و داخلی توجه دارند؛ نظیر تئوری دوگانگی اقتصادی و اجتماعی «سینگر»، تئوری مراحل رشد «رستو»(Rostow)تئوری «ماکس وبر»(Max weber) و نظریه محتوای باطنی انسان از «سیدمحمدباقر صدر».
ب) نظریه هایی که علل و عوامل عقب ماندگی کشورهای جهان سوم را در خارج از این جوامع جست وجو می کنند و در واقع فقط به علل خارجی توجه دارند؛ نظیر تئوری امپریالیسم به مثابه آخرین مرحله سرمایه داری «لنین»،(Lenin) تئوری امپریالیسم «کائوتسکی»،(kautsky) تئوری امپریالیسم و اقتصاد جهانی از «بوخارین»(Bukharin) و تئوری انباشت سرمایه از «رزا لوکزامبورگ».(Rosa Luxemburg)
ج) نظریه هایی که در بررسی علل و عوامل عقب ماندگی کشورهای جهان سوم،هم به علل داخلی توجه دارند و هم به علل خارجی، ولی بر علل خارجی بیشتر تأکید می کنند. این تئوری ها که به تئوری های نئوامپریالیستی مشهور شده اند، بیشتر از سوی کسانی مطرح شده که یا «مارکسیست» بوده اند و یا گرایش های مارکیستی داشته اند؛ نظیر تئوری مبادله نابرابر از «امانوئل والرستین»(Immanuel Wallerstein) و تئوری ساختار امپریالیسم از «گالتونگ».(Galtung)
د) نظریه هایی که در تبیین علل عقب ماندگی کشورهای توسعه نیافته، به علل داخلی سهم بیشتری می دهند؛ نظیر تئوری توسعه نابرابر از «سمیرامین»(Samir Amin) و نظریه انسجام درونی از «محمود سریع القلم».
گفتنی است پیش از ارائه نظریه های جدید در باب توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی،عمدتاً در متون قدیمی به نظریه هایی برمی خوریم که در بررسی ظهور و سقوط تمدن ها و ویژگی نظام های سیاسی، به عوامل محیطی توجه زیادی دارند؛ نظیر آن چه منتسکیو در روح القوانین مطرح کرده است و یا به مسائل نژادی پرداخته اند؛ نظیر آن چه «گوبینو» بر آن اصرار داشت، ولی این نظریه ها اکنون طرف داران جدی ندارند.
با دقت نظر بیشتر درباره تئوری های مذکور می توانیم آنها را به یک طبقه بندی دوگانه برگردانیم: نظریه هایی که در آنها اراده انسانی، عامل و عنصر کلیدی است و تئوری هایی که قائل به نوعی جبرگرایی می باشند و در حرکت تاریخ، جایگاه و نقشی اساسی برای اراده انسان در نظر نمی گیرند.
طرف داران نظریه های جبرگرایانه، با طرح شرایط جغرافیایی، استعمار، نژاد و یا قضا و قدر و مسئله سرنوشت، در مفهوم تحریف شده و نادرست آن، خیال خویش را آسوده کرده و با توجیه تنبلی خود و عدم مطالعه و کاوش در علل و عوامل عقب ماندگی خویش، همه تقصیرها را بر گردن چیزی می گذارند که در بهترین شرایط، خود، معلول عقب ماندگی است و نه علت اصلی آن. جالب توجه است که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در نظریه توسعه خویش، تمامی نظریه های جبرگرایانه را منزوی کرد؛ چه آن که شرایط محیطی و جغرافیایی، ژنتیکی، آب و هوایی و حتی شرایط نظام جهانی و سیستم بین المللی، همه و همه مغلوب تلاش های مسلمانان شدند و در خصوص شرایط آن روز، در وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جزیرهالعرب تحول اساسی پدید آمد.
در این جا فرصت پرداختن به تمامی نظریه های یادشده نیست، از این رو فقط به توضیح برخی دیدگاه ها، آن هم به میزانی که برای مباحث این پژوهش ضرورت دارد، اکتفا می کنیم.
در مقدمه، توجه به مفهوم «توسعه» ضروری می نماید. برای توسعه تعریف های گوناگونی ارائه شده است. این امر ضمن طبیعی بودن، ناشی از تفاوت دیدگاه ها، مفروضات، چارچوب های نظری و زوایای دید درباره یک مسئله است. برخی از این تعاریف عبارت اند از:
الف) توسعه به معنای ارتقای مستمر کل جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانی تر است [… ]برای درک معنای درونی توسعه باید حداقل سه ارزش اصلی به عنوان پایه فکری و رهنمود عملی در نظر گرفته شود. این ارزش های اصلی عبارت اند از: معاش زندگی، اعتماد به نفس و آزادی که نمایانگر هدف های مشترکی هستند که به وسیله تمام افراد و جوامع دنبال می شود.۵۶۸۳۴
ب) توسعه به فرایندی گفته می شود که در آن جامعه از وضع نامطلوبی به وضع مطلوبی متحول می شود. این فرایند، تمامی نهادهای جامعه را در برمی گیرد و ماهیت آن اساساً آن است که توان و ظرفیت بالقوه جامعه به صورت بالفعل در می آید؛ به عبارت دیگر، در فرآیند توسعه استعدادهای سازماندهی جامعه از هر جهت بارور و شکوفا می شود؛ چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی.۵۶۸۳۵
ج) توسعه بهینه سازی در استفاده از نیروهای بالقوه مادی و انسانی یک اجتماع است.۵۶۸۳۶
در همه این تعاریف، مفهوم ایجاد شرایط مناسب برای افراد و جوامع در کلیه وجوه انسانی مورد نظر است. بنابراین، ضمن پذیرفتن اختلاف در نظر و منظر، از این جهت مکمل یک دیگر بوده و متناقض نیستند. گو این که در هر گروه، ملت و امتی، جهان بینی مهم ترین عنصر جهت دهنده به توسعه به شمار می رود. در این پژوهش، مراد ما از توسعه، معنای کلان و عمومی آن است که شامل ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فردی می گردد؛ به بیان دیگر، توسعه کمّی و کیفی درهمه ابعاد که نتیجه آن آبادانی همه جانبه است.
با توجه به مباحث بعدی این پژوهش که حول محور شاخص های جامعه جاهلی، به مثابه یک جامعه توسعه نیافته، و شاخص های جامعه اسلامی مدینهالنبی، به مثابه جامعه ای توسعه یافته است، در این قسمت از بحث، باید به مهم ترین شاخص های توسعه یافتگی و عقب ماندگی در برخی از نظریه ها، توجه کنیم.
سریع القلم که «نظریه انسجام درونی» را در تبیین دلایل خویش مبنی بر اولویت و اهمیت «عوامل و نظام داخلی» در مقایسه با «عوامل و نظام خارجی» در توسعه ارائه کرده، مشتقات توسعه یافتگی را ذیل چهار مؤلفه برشمرده است:۵۶۸۳۷
الف) مشروعیت: مشتقات زیر، محصول حل بحران مشروعیت است: ۱- انتقادپذیری؛ ۲- جامعه بزرگ تر از حکومت؛ ۳- تحمل اندیشه های متفاوت؛ ۴- اصلاح پذیری؛ ۵- اعتماد به نفس؛ ۶- حساسیت به زمان؛ ۷- شکل گیری هیئت حاکمه به جای حکام؛ ۸- همسویی منافع عموم مردم با منافع هیئت حاکمه؛ ۹- وجود انسان های کیفی در کار حکومت و مملکت داری.
ب) نگرش عقلایی: مشتقات ذیل، محصول نگرش عقلایی، خواهد بود: ۱- دقت و محاسبه؛ ۲- آینده نگری؛ ۳- نهادینه شدن مطلوبیت و کارآیی؛ ۴- فردگرایی مثبت؛ ۵- مدیریت به جای کنترل؛ ۶- کنترل احساسات؛ ۷- یادگیری و عبرت آموزی از گذشته؛ ۸- وطن دوستی؛ ۹- نخبه پروری.
ج) نظام تربیتی: نظام تربیتی یک جامعه توسعه یافته و یا خواهان توسعه، به مشتقات زیر توجه دارد و براساس آنها سازمان دهی می شود: ۱- یادگیری کار جمعی؛ ۲- تفکر استقرایی؛ ۳- توجه به نظم و سیستم؛ ۴- داشتن حافظه تاریخی؛ ۵ – تحمل؛ ۶- نظام قانونی پویا؛ ۷- نسبی گرایی؛ ۸- پدیده شناسی؛ ۹- اخلاق و مسئولیت اجتماعی؛ ۱۰- فضیلت های اجتماعی؛ ۱۱- هویت مستحکم.
د) راه ها و کاربردها: در این خصوص، به مشتقات زیر توجه خواهد شد: ۱- سیاست زدایی از پروسه تصمیم گیری؛ ۲- توان ترکیب و تبدیل؛ ۳- نگرش بین المللی؛ ۴- حساسیت به رقابت؛ ۵- متنوع سازی منابع تولید و درآمد؛ ۶- سخت کوشی؛ ۷- عینیت پذیری؛ ۸ – مدیریت و سازماندهی؛ ۹- دولت ناظر و سالم.
«آلکس اینکلس»(Alex Inkeless) در مطالعات خویش درباره کشورهای گوناگون، به الگوی ویژه ای برای «انسان مدرن» اشاره می کند. وی برای اندازه گیری چنین الگوی تثبیت شده ای از عنصر شخصیت در میان افراد مدرن طیفی از نوگرایی – میان صفر و صد – به وجود آورد. طبق نظر اینکلس، مشترکات انسان مدرن به شرح زیر است:
۱ – آمادگی برای کسب تجارب جدید؛ ۲ – استقلال روز افزون از چهره های اقتدار، مانند والدین و رؤسای قبایل؛ ۳- اعتقاد به علم؛ ۴- تحریک پذیری؛ ۵- برنامه ریزی بلند مدت؛ ۶- فعالیت در سیاست های مدنی.۵۶۸۳۸
برخی از محققان، مانند «ماریان لوی»(Marion levy) بر مبنای رهیافت جامعه شناختی، به مقایسه جوامع نسبتاً مدرن و غیر مدرن دست زده اند. لوی ویژگی های جوامع نسبتاً مدرن و غیر مدرن را به این شرح بررسی می کند:
مختصات جوامع غیر مدرن عبارت اند از: درجه پایین تخصص، سطح بالای خودکفایی، وجود هنجارهای فرهنگی مبتنی بر سنت، خاص گرایی، تأکید نسبتاً کمتر بر گردش پول، حاکم بودن هنجارهای خانوادگی نظیر وجود روابط غیر رسمی در چهارچوب ساختارهای رسمی و جریان یک طرفه کالا و خدمات از مناطق روستایی به مناطق شهری.
در نقطه مقابل، ویژگی های جوامع نسبتاً مدرن عبارت اند از: درجه بالای تخصص، وابستگی متقابل سازمان ها، هنجارهای فرهنگی مبتنی بر منطق گرایی و عقلانیت، عام گرایی، ویژه نگری کارکردی، درجه بالای تمرکز، تأکید نسبتاً بیشتر برگردش پول، نیاز به جداسازی بوروکراسی از سایر نهادها و جریان دو طرفه کالا و خدمات میان شهر و روستا.
نظریه لوی، درمقایسه با نظریه سریع القلم، عمدتاً بر شاخص های مادی تأکید کرده است. روشن است که در بررسی جامع مدینهالنبی نظریه سریع القلم باید مدنظر قرار گیرد تا نظریه لوی؛ چه این امری روشن است که انقلاب صنعتی بعد از رنسانس اتفاق افتاده است و توسعه صنعتی به معنای مدرن آن را نمی توان از جامعه چهارده قرن پیش انتظار داشت، اما می توان شاخص های حرکت از اقتصاد شبانی به اقتصاد روستایی را نشان داد.
دکتر همایون الهی مشخصه های کشورهای عقب مانده در قرن بیستم را چنین برشمرده است: ۱- وابستگی و دوگانگی اقتصادی؛ ۲- فرار سرمایه ها؛ ۳- فرار مغزها؛ ۴- وارد کننده کالاها به صورت غیر متوازن؛ ۵- صادر کننده مواد خام؛ ۶- ضعف علمی؛ ۷- رشد بالای جمعیت؛ ۸- پایین بودن سطح درآمد سرانه و توزیع ناعادلانه آن؛ ۹- وجود صنعت وابسته؛ ۱۰- پایین بودن سطح آموزش و بالا بودن در صد بیسوادی؛ ۱۱- بیکاری، به ویژه بیکاری پنهان؛ ۱۲- نامطلوب بودن وضع بهداشت؛ ۱۳- فقر عمومی؛ ۱۴- تک محصولی بودن؛ ۱۵- وابستگی به تجارت جهانی؛ ۱۶- گسترش غیر عادی بخش خدمات؛ ۱۷- بالا بودن بدهی های خارجی؛ ۱۸- یک جانبه بودن تجارت جهانی؛ ۱۹- شالوده های نامناسب اجتماعی؛ ۲۰- تشکیلات نامناسب اداری؛ ۲۱- ناهماهنگی رشد اقتصادی؛ ۲۲- پایین بودن بازده تولیدات کشاورزی؛ ۲۳- عدم امکان گسترش تجارت با سایر کشورها.۵۶۸۳۹
ماکس وبر در اخلاق پروتستانیزم و روحیه سرمایه داری، از توسعه سرمایه داری در کشورهای جهان، تحلیلی ارائه داده است که قطع نظر از ادعاهای قابل مناقشه وی، اصل چارچوب آن برای این پژوهش قابل استفاده است. به نظر وبر، اعتراض افرادی، چون لوتر و کالون به سنت های مسیحی، سبب قرائت جدیدی از مسیحیت گردید و این تحول فرهنگی (مذهبی) سبب رویکرد جدیدی به دنیا و تلاش های اقتصادی شد. با استفاده از این چارچوب می توانیم بگوییم که تلاش های پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، سبب تغییر محتوای باطنی و باورهای اعراب و متعاقباً زمینه ساز پیدایش جامعه نوین اسلامی شد.۵۶۸۴۰
سیدمحمدباقر صدر در بحث سنت های الهی در قرآن،۵۶۸۴۱ با استفاده از آیه «انّ اللَّه لایغیرما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم»۵۶۸۴۲ این نظریه را مطرح کرده است که علت العلل تمامی تغییر و تحولات، خواست و اراده خود انسان است. این خواست و اراده هنگامی که در کنار یک اندیشه جدید قرار گرفت، به سمت و سوی آن تغییر می کند.
به نظر شهید صدر، انسان ها (و به تبع آن جوامع)، با توجه به ایده آل های خودشان به سه دسته تقسیم می شوند:
دسته اول: انسان هایی که ایده آل های خودشان را از واقعیت های عینی و خارجی می گیرند. این انسان ها ورای وضع موجود، آرزوی رسیدن به هیچ مقصود دیگری را ندارند و تمام همت آنها به دست آوردن غذا، مسکن و لباس است. از دیدگاه این افراد، آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست و بنابراین، پیشرفت و توسعه در این دیدگاه فاقد معنای روشن و بلکه بی معناست. این جوامع در چنبره تقلید و سنت هایی خشک و لایتغیر گرفتارند که در طول قرن ها هیچ تغییری در آنها راه نمی یابد. قرآن درباره این گونه افراد و جوامع می گوید:
قالوا حسُبنا ما وجدنا علیه آباءنا أَوَلَو کان آباءُهم لا یعلمون شیئاً و لا یهتدون؛۵۶۸۴۳
گفتند: راه پدرانمان را که یافته ایم ما را بس است. آیا اگر پدران آنها، نادان و گمراه بودند باز هم آنها را بس است؟
قالوا أَجئتنا لِتلفتنا عمّا وجدنا علیه آباءَنا و تکونَ لکما الکبریاءُ فی الأرض و ما نحن لکما بمؤمنین؛۵۶۸۴۴
(به موسی و هارون) گفتند: آیا شما آمده اید تا ما را از راهی که پدرانمان را بدان راه یافته ایم باز دارید و شما روی زمین بر ما بزرگی کنید؟ و ما به شما ایمان نخواهیم آورد.
قرآن، دو علت برای انتخاب چنین ایده آلی توسط مردم، ذکر کرده است: یکی انس و عادت؛ و دیگری سلطه حکومت های طاغوتی و استبدادی، چرا که حاکمان مستبد مردم را به عبادت خود فرامی خوانند و آنها را از ارزش های الهی و انسانی تهی می کنند:
و قال فرعون یا أیها الملأ ماعلمتُ لکم من إلهٍ غیری؛۵۶۸۴۵
فرعون گفت: من جز خودم، خدایی را برای شما نمی شناسم.
قال فرعون ماأَریکم إلاّ ما أری و ما أهدیکم إلاّ سبیل الرّشاد؛۵۶۸۴۶
فرعون گفت: من به شما جز آن چه نظر و رأی شخصی خودم ایجاب کند، نشان نمی دهم و البته آن چه نظر من است تنها راه هدایت است.
این جوامع یا در اثر یک حمله خارجی از بین می روند، یا تسلیم ایده آل جدیدی می شوند که ممکن است ایده آلی نجات بخش و یا گمراه کننده باشد؛ چنان که وضع مردم با پذیرش ایده آل جدیدی که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله آورده بود، متحول شد.
دسته دوم: انسان هایی که علاوه بر نیازهای محدود مادی، از ایده آل های معنوی بسیار محدود هم برخوردارند، ولی محدود را به جای نامحدود و مطلق می پندارند، در جوامعی که این انسان ها زندگی می کنند حرکت جامعه تا زمان رسیدن به ایده آل جدید است و به محض رسیدن به آن، از حرکت باز می ایستد. در این خصوص، شهید صدر جوامع غربی را مثال می زند که اهداف خوبی همانند آزادی را در نظر داشتند، اما محدود بودن این اهداف، سبب انحطاط جوامع غربی شد؛ به این بیان که اینها به حرکت خود تا رسیدن به آزادی ادامه دادند و چون آن را هدف خویش قرار داده بودند، و نه ابزاری برای رسیدن به کمالات بالاتر و برتر، هرکدام به نحوی از آزادی استفاده کردند. به نظر شهید صدر «آزادی قالب است، همراه آزادی ما احتیاج به محتوا داریم [… ]وقتی ندانستیم قالب آزادی برای چه محتوایی ساخته شده، همین آزادی بدبختی های خطرناک و بزرگی به بار می آورد».۵۶۸۴۷
این ایده آل چهار مرحله دارد:
الف) مرحله نوآوری و تجدد که در آن ایده آل حکم آرزو را دارد؛
ب) مرحله ای که مردم به ایده آلی که می خواستند (مثلاً آزادی) می رسند؛
ج) مرحله توقف و امتداد تاریخی، در این مرحله طبقه مترف، آسایش طلب و متنعم پدید می آید؛
د) مرحله تسلط ستمگرانی که هیچ گونه عهد و پیمانی را رعایت نمی کنند.۵۶۸۴۸
دسته سوم: انسان هایی که ایده آل و آرمانشان «اللَّه» است. این انسان ها ضمن این که به ایده آل نوع اول و دوم توجه دارند، اما آنها را در جهت و خواست ایده آل مطلق و نامحدود؛ یعنی «خدا» می خواهند، چون دنیا را مزرعه آخرت می دانند:
یا أیها الإنسان إنّک کادحٌ إلی ربّک کدحاً فملاقیه؛۵۶۸۴۹
ای انسان تو با کوشش و تلاش پی گیرت در عبادت و خدمت، سرانجام به ملاقات پروردگارت نایل خواهی شد.
این جاست که شهید صدر دو نوع پیشرفت و توسعه را مطرح می کند:
الف) پیشرفت فاقد مسئولیت؛
ب) پیشرفت مسئولیت آفرین.
از آن جا که برخی از جوامع و حکومت ها که دنبال ایده آل هایی از نوع اول و دوم بوده اند، از دین برای اهدافشان استفاده کرده اند، شهید صدر هشدار می دهد که مبادا در این خصوص اشتباهی صورت گیرد و ما نام هر جامعه و حکومتی را که از دین مایه می گذارد، در ردیف ایده آل سوم قرار دهیم. این همان چیزی است که همه عالمان روشن ضمیر و ائمه معصومین علیهم السلام و قرآن مجید نیز تذکر داده اند که بلعم باعوراهایی وجود دارند که ممکن است دین را ملعبه دست خود قرار دهند؛ کسانی که در کلام امام خمینی(ره) از آنان به «متحجرین» و «مقدس مآبان کج فهم» و «آخوندهای درباری» تعبیر شده است.
دین توحیدی، که جوهره ایده آل سوم است، پیوسته در حال مبارزه با همه گونه خدایان و ایده آل های پست و تکراری است، و همین؛ یعنی داشتن ایده آل الهی نامحدود و مسئولیت آفرین،۵۶۸۵۰ رمز و پاسخ این سؤال است که چرا پیغمبران سرسخت ترین انقلاب ها را در تاریخ بشریت به وجود آورده و پاک ترین انقلابی های جهان بوده اند؟ و به چه دلیل در صحنه های تاریخی ما فوق هرگونه مصالحه ای قرار گرفته و چرا اهل هیچ گونه سازشی نبوده اند؟
توسعه و تحولی که حضرت ختمی مرتبت در جامعه جاهلی ایجاد کرد، تحولی از ایده آل نوع اول به ایده آل نوع سوم بود. دقت در ویژگی های جامعه جاهلی و جامعه اسلامی مدینهالنبی، ادعای مذکور را روشن تر خواهد ساخت. اما پیش از شروع در بحث بعدی لازم است به این سؤال نیز پاسخ دهیم که لوازم حرکت در جهت ایده آل سوم چیست؟ به نظر شهید صدر، حرکت در مسیر ایده آل مطلق متوقف بر امور زیر است:
الف) دید فکری و ایدئولوژیکی روشن درباره ایده آل مطلق؛ یعنی فهم درست توحید و عقیده داشتن به آن و متصف شدن به صفات الهی در مقام عمل؛
ب) حرکت اراده به کمک نیروی روحی حاصل از عقیده به توحید، به مثابه یک نیروی سوخت دائم؛
ج) ارتباط دائمی با ایده آل مطلق از طریق پیامبرصلی الله علیه وآله؛
د) نبرد و مبارزه علیه ایده آل های پست و خدایان ساختگی به رهبری امام جامعه؛
ه) اعتقاد به آینده درخشان که نهایتاً وصول به کمال مطلق و قرب به خدا خواهد بود.۵۶۸۵۱ ۲. جاهلیت و ویژگی های آن
پیش از ذکر ویژگی های جاهلیت، لازم است از نظر مفهوم، و نیز درباره این که چه کسی یا چه منبعی برای اولین بار، این واژه را به کار برد و هم چنین در خصوص محدوده زمانی و مکانی آن،۵۶۸۵۲ سخن به میان آوریم.
در این که جاهلیت برای عصر پیش از بعثت پیامبر اسلام، حضرت محمدصلی الله علیه وآله، به کار می رود، اختلافی نیست. هم چنین در این که حدود ۱۵۰-۲۰۰ سال قبل از بعثت را شامل می شود تردیدی وجود ندارد. اما از نظر مکانی، محل اختلاف است، چرا که جاهلیت یک صفت و دارای ویژگی هایی است که در هر مکانی آن ویژگی ها یافت شود، می توان این وصف را به کار برد.۵۶۸۵۳
از بعضی آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام چنین استفاده می شود که پس از اسلام نیز جاهلیت واقع شده است و عده ای با ویژگی ها و معیارهای جاهلی(در ادامه مقاله از ویژگی های جاهلی سخن خواهیم گفت) در جامعه مسلمین ظاهر شده اند.۵۶۸۵۴ چنان که در حدیثی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 