پاورپوینت کامل تأثیر علمی – فرهنگی هند در دانش مسلمانان در سده های نخستین اسلامی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأثیر علمی – فرهنگی هند در دانش مسلمانان در سده های نخستین اسلامی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأثیر علمی – فرهنگی هند در دانش مسلمانان در سده های نخستین اسلامی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تأثیر علمی – فرهنگی هند در دانش مسلمانان در سده های نخستین اسلامی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint :

>

مقدمه

هند، سرزمینی است در جنوب شرقی آسیا با پهنه ای بسیار وسیع و جمعیتی انبوه که به دلیل همین گستردگی به شبه قاره معروف است. در فرهنگ اسلامی، دو منطقه سند و هند به جز کشور هند کنونی، همه یا بخش هایی از کشورهای همسایه آن از قبیل پاکستان، افغانستان، بنگلادش و… را نیز شامل می شود که در تحولات نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در کنار هم هستند و از لحاظ سرزمینی، مجموعه ای واحد به شمار می آمدند.

قبل از ورود اسلام به این سرزمین، اقوامی با پیشینه فرهنگی و تمدنی در آن ساکن بودند. با پیشرفت و گسترش اسلام، این مذهب دریچه هایی را به سوی خود گشود و با آداب و رسوم، فرهنگ ها و تمدن های جدید مواجه گردید. در سده های دوم و سوم هجری، آیین جدید در مواجهه با این ملل و تمدن ها، در ترویج مذهب، غالب بود ولی در ابعاد علمی، اقتصادی، سیاسی اجتماعی به ویژه حکومتی بیشتر متأثر از آنان گشت. از همین رو، مسلمانان به موازات فتوح با زوایای جدیدی از زندگی و پیشرفت های مردم این مناطق آشنا شدند و با احساس نیاز به این یافته ها، در اندیشه ی فراگیری آنها برآمدند. راهیابی و حضور شماری از اندیشوران ملل مختلف به دستگاه حکومتی مسلمان، نیل به این هدف (دستیابی به علم و دانش ملت ها) را آسان نمود. ترجمه ی فرامین حاکمان ایران و بسیاری از متون علمی سریانی، ایرانی، هندی و… به دست این دانشمندان و یا شاگردان تربیت یافته آنان در جریان نهضت ترجمه در همین راستاست.

به رغم گسترش داد و ستدهای علمی مسلمانان با سایر اقوام، این نوشتار می کوشد تنها تأثیر پذیری مسلمانان از حوزه جغرافیایی سند و هند را مطالعه و بررسی نماید.

پیشینه علمی هند

سرزمین هند در شمار مناطقی است که در دوران ظهور اسلام از نظر بهره مندی در علوم به ویژه در زمینه های طب، نجوم و ریاضیات از اهمیت درخشانی برخوردار بود و در این راستا نه تنها مسلمین، بلکه ملل دیگر نیز با اشتیاق، از آن بهره می بردند.

مورخ مشهور سده ی سوم هجری، احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح معروف به یعقوبی که خود این سرزمین را از نزدیک مشاهده کرده بود و با دانایی و توانایی مردمان آن آشنایی داشت، هندیان را پیشگام در علوم و فنون و از تمام ملل برتر می داند و دانش آنان را بسیار می ستاید. حتی او معتقد است ایرانیان و یونانیان و دیگر ملل، دانش های گوناگون خود را از هندیان گرفته اند.[۱] او سپس نام برخی از کتاب های هندیان در رشته های گوناگون علم را بیان و معرفی همه آثار را بسیار و خارج از توان کتاب ذکر می کند و چنین می گوید: کوش، یکی از پادشاهان هند است که سندباد حکیم در زمان او می زیست و کتاب «مکر النساء» را نوشت.[۲]

کتاب «السند هند» در مورد علم نجوم است و گفتار آنان در این علم درست ترین گفتارهاست و در هر علمی از علوم که یونانیان و ایرانیان و دیگران سخن گفته اند، از آن گرفته شده است.

هندیان در پزشکی نیز از همه پیش گام تر هستند، کتاب های زیر، برخی از آثار آنان در این زمینه است.

سسرد شامل نشانه های بیماری ها و راه درمان و داروهای آنها است؛ شرک (سیرک)؛ ندان در نشانه های چهارصد و چهار بیماری و شناختن آنها بدون درمان؛ سندهشان (صوره النجح؛ سندستاق)؛ کتاب آن چه از سرد و گرم و آثار داروها و فصول سال که هندیان و رومیان در آن اختلاف دارند؛ کتاب نام های داروها: هر دارویی ده نام دارد؛

و کتاب های دیگری در پزشکی

یعقوبی، هندیان را در اصول علم منطق نیز دارای کتب بسیاری می داند از جمله:

کتاب طوفا: در علم حدود منطق؛ آن چه فیلسوفان هند و روم در آن به تفاوت سخن گفته اند.[۳]

ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (۳۴۵ ه) از دانشمندان سده ی چهارم نیز، در طی سفر به هند مشاهده های خود را می نگارد و چنین معتقد است:

هندوان در عقل، سیاست، حکمت، رنگ، صفت، صحت مزاج، صفای خاطر و دقت نظر از برخی نژادها ممتازند. هندوان کسی را به شاهی برندارند، مگر چهل سال تمام داشته باشد. شراب خواری را ممنوع و شراب خوار را آزار می دهند نه به اقتضای دین، بلکه از آن رو که نمی خواهند عقل خویش را آشفته کنند. اگر معلوم شود شاهی شراب نوشیده او را مستحق خلع می دانند؛ چرا که با مستی سیاست و تدبیر نمی تواند بکند.

سپس وی می افزاید:

کهن ترین قومی که پارسایی و حکمت داشت، هندیان بودند که پس از ازدیاد نسل بشر، نخستین بار آنان بودند که خود را اولین و آخرین ابنای بشر و حاکمیت را حق خود می دانستند؛ پس باید سرزمینی می داشتند. از این رو، شاهی برای خود برگزیدند که همان برهمن بزرگ و ملک اعظم و نخستین پیشوای هند بود. در دوران برهمن، حکمت آشکار شد؛ آهن از معدن استخراج و شمشیر و خنجر و سلاح های دیگر ساخته شد. به تصویر کشیدن افلاک، برج های دوازده گانه و ستارگان را هم به او نسبت می دهند که او همه اینها را در کتاب برهمان آورده بود و خورشید را مدبر اعظم می دانست.

به نقل از مسعودی، برهمن، حکیمان را گردهم خواند، آنان نیز در دوران او، کتاب سند هند به معنای «دهرالدهور» را نگاشتند، که کتاب های دیگری چون ارجبهد و مجسطی، از آن گرفته شدند. از «ارجبهد» کتاب ارکند و از «مجسطی» کتاب بطلمیوس برگرفته شد. پس از نگارش سندهند، زیج ها (زیگ ها) را تألیف نمودند و نُه رقم حساب هندی را پدید آوردند. برهمن، اولین کسی بود که از اوج خورشید، سخن گفت که آن در هر برج، سه هزار سال و در هر فلک، سی و شش هزار سال به سر می برد و اوج آن در برج ثور است.

به گواهی مسعودی، هندیان درباره آغاز و انجام تاریخ، بحث های فراوانی دارند؛ هفت تن از حکمای هند در «بیت الذهب» گرد آمدند و درباره آغاز و پایان تاریخ به مناظره نشستند. برهمن، حساب دور اول (آفرینش) و نیز تاریخ قدیم ـ که به دست هندیان پدید آمده بود ـ را در آنجا مرتب نمود. مسعودی برخی از آثار دیگر هندیان را این چنین معرفی می کند:

– کتاب اعظم: در شناخت بیماری ها و داروها و علاج ها، که در دوره ی کوروش پدید آمد وتصویر گیاهان در آن کشیده شد. این کتاب نفیس در خزانه ی شاهی نگهداری می شد.

– کلیله و دمنه: این کتاب تمثیلی را «دبشلیم شاه» پدید آورده بود و «سهل بن هارون» (ابوعمرو سهل بن هارون بن راهبون دشتمیشانی متوفای ۲۱۵ ه) صاحب بیت الحکمه ی مامون عباسی بر مبنای ابواب و امثال آن کتابی به نام ثعله و عفره برای مأمون ترتیب داد.

– روش جنکا: بازی نرد، ابتکار هندیان است. پس از آن شطرنج را اختراع کردند و این کتاب را بر مبنای آن پدید آوردند.[۴]

– فرزه و شماس: همانند سندباد و افسانه هزار و یک شب (حکایت شاه و وزیر و دختر او و کنیزان دختر به نام شیرزاد و دنیازاد)، از ملوک و وزیران هند حکایت ها دارد. این گونه افسانه های ایرانی و هندی و نیز رومی به آثار اسلامی فراوان راه یافته اند.[۵]

موقعیت جغرافیایی شبه قاره هند و نحوه تعامل با قلمرو اسلامی

شبه قاره هند به لحاظ موقعیت جغرافیایی، دور از دسترس مسلمانان قرار داشت. به جز فلات ایران، آب های دریا نیز مانعی عظیم بر سر راه آنان به شمار می آمد و حرکت فتوح را به سوی این سرزمین با مشکل مواجه می ساخت. اما چون تعاملات علمی تنها منحصر به جنگ نیست، به سبب جایگاهی که علم و دانش در دین اسلام داشت، رونق و افزایش تعامل علمی مسلمین با مردم شبه قاره ـ از جمله ـ با هندیان پدید آمد. با گسترش اسلام و گشایش مسیر مهاجرت مسلمانان به مناطق دیگر، گروه هایی از آنان در نواحی مختلف هند سکونت گزیدند و در مقابل شماری از هندوان در غالب مهاجرت و یا برده و اسیر به قلمرو اسلامی وارد شدند و از این طریق راه تعامل با شبه قاره هموار گردید و بخشی از علوم آنان با این مهاجرت های متقابل، به حوزه اسلام انتقال یافت؛ اگر چه بخش عمده این نقل و انتقال ها بر دوش عالمان و دانشوران بوده است که ما رد پای شماری از آنان را در منابع اسلامی می یابیم.

در میان مهاجران هندی، تعدادی از طبیبان و منجمان هند حضور داشتند. در این باره نام برخی از آنان که در دربار خلفا نقش فعالی یافتند، ثبت شده است. بعضی از مترجمانی که در جریان نهضت ترجمه، عهده دار برگردان متون هندی به عربی شدند، از دانشمندان سرزمین هند بودند. در این زمینه، چند تن از این افراد به همراه نقش و عملکردشان معرفی خواهند شد. پیش از آن یادآوری این نکته لازم است که «یحیی بن خالد برمکی» (۱۲۰ ـ ۱۹۰ ق) در زمان وزارتش، گروهی از دانشمندان هندی را به قلمرو اسلامی دعوت کرد تا دانش و تجاربشان رادر اختیار مسلمانان قرار دهند.[۶] اینان علاوه بر نگارش کتاب های متعدد، به همراه خود، آثار و نوشته های بسیاری را با موضوعات گوناگون به سرزمین های اسلامی منتقل کردند. نام برخی از این دانشمندان، کتاب ها و آثار گروهی دیگر که به دست مسلمانان رسیده در منابع اسلامی باقی مانده است. و آن عبارتند از:

  1. منکه (Manika)، کنکه؛ (Kanakah) طبیب و فیلسوف هندی

از زندگی نامه وی آگاهی چندانی جز مطالبی پراکنده در دست نیست. غالب منابع می گویند: وی در سال ۱۹۳ هجری به درخواست هارون الرشید، خلیفه عباسی (خلافت ۱۷۰ ـ ۱۹۳ ه) از حاکم هندوستان، برای معالجه وی از هند به بغداد آمد و پس از موفقیت در این کار، در آن جا ماند و به تألیف و ترجمه پرداخت. مهارت بالایی در ترجمه از زبان سانسکریت به فارسی و از فارسی به هندی داشت. از این رو، کتاب سسرد را در ده مقاله که در مرتبه اهمیت، همطراز کتاب کنّاش بود، به دستور یحیی برمکی، تفسیر و کتاب اسماء عقاقیر الهند را برای «اسحاق بن سلیمان بن علی هاشمی» ترجمه کرد.[۷] اما برخی منابع پژوهشی، حضور او را در سرزمین اسلامی، سال ها پیش از این ماجرا آورده اند. طبق این گزارش، منکه در سال ۱۵۴ هجری به دربار منصور عباسی (خلافت ۱۳۶ ـ ۱۵۸ ه) آمد و به دستور این خلیفه، مختصر کتاب سوری سدهانت را برای بعضی منجمان دربار به عربی املاء کرد و آن کتاب را ترجمه نمود. آنگاه به دستور منصور، «ابواسحاق ابراهیم بن حبیب» یا «محمد بن ابراهیم فزاری» بر مبنای آن ترجمه، کتابی فراهم آورد و این کتاب فزاری نزد مسلمانان به زیج سند هند شهرت یافت و تا زمان مأمون عباسی (خلافت ۱۹۸ ـ ۲۱۸ ه) و انتشار طریقه بطلمیوس، مدار علم بود.[۸]

ابوریحان بیرونی، کنکه را منجم هارون بر می شمارد که چنین عقیده داشت؛ پادشاهی عباسیان به فردی برخاسته از اصفهان، منتقل می گردد، چنان که عمادالدوله، علی بن بویه، در اصفهان خروج کرد و بر بنی عباس مسلط شد.[۹] زمانی یحیی برمکی به مرضی مبتلا شد و منکه را احضار کرد تا او را معالجه نماید. منکه گفت: «مرض بزرگ، اما درمانش آسان و در عین حال صبر و شکر آسان تر است». سپس دارویی تجویز کرد و با طالع بینی یحیی را از اتفاقاتی خبر داد. در پی آن برامکه به دست هارون عزل و زندانی شدند، منکه در زندان به دیدار یحیی رفت که هنوز از مرض رنج می برد. طبیب بر حال یحیی ـ ولی نعمت قبلی اش – گریست. یحیی از علاج دردش جویا شد. منکه با ناامیدی از بهبودی اش، صبر و تحمل را بهترین درمان توصیه کرد.[۱۰]

به گفته جاحظ، منکه هندو بود و با شنیدن آیه ی ۸۸ سوره ی غاشیه « افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت»، پس از تحقیق و مناظره، با علم و ایمان کامل، اسلام را پذیرفت. هر چند خلقت فیل را عجیب تر از شتر می دانست. به همین دلیل ابراهیم نظام (ابراهیم بن سیار بن هانی ۲۳۰ ه) با نظر او مخالفت کرد و در دفاع از قرآن، به اثبات پیچیده­تر بودن خلقت شتر پرداخت.[۱۱]

  1. شاناق هندی

یکی از طبیبان و منجمان ماهر و مجرب هند بود که در دربار سلاطین هند خدمت می کرد و کتاب هایی چون: السموم (پنج مقاله)، منتحل الجوهر، البیطره، و الآداب (در موعظه، آداب و حکمت) را نگاشت و منکه آنها را از زبان سانسکریت به عربی برگرداند.[۱۲] گویا او به «ابن قمانص» نیز ملقب بود. شاناق کتاب منتحل الجوهر را برای برخی حاکمان زمان خود تألیف نمود.[۱۳] همچنین او کتابی با عنوان التدبیر درباره افسانه ها، اسمار و. .. نگاشته است.[۱۴] «ابن الندیم» در ذیل کتاب هایی از دیگران، در مورد سوارکاری، حمل سلاح و آلات جنگی و نحوه استفاده از آنها کتاب فی امر تدبیر الحرب و ما ینبغی للملک ان یتخذ من الرجال و فی امر الاساوره و الطعام و السم، را نیز از تألیفات شاناق می داند که به نظر می رسد با کتاب قبلی متفاوت باشد.[۱۵]

  1. بهله هندی

وی از طبیبان هندی است که به همراه گروهی دیگر به بغداد آمد، اما به جز گزارشی از «جاحظ» اطلاعی از وی نداریم. به گفته ی جاحظ به نقل از «معمر بن الاشعث» هنگامی که یحیی بن خالد برمکی، طبیبان هند همچون منکه، بازیکر، قلبرقل، سندباد و دیگران را از هند فراخواند، بهله نیز در شمار آنان بود. معمر از بهله می پرسد، بلاغت نزد هندیان چیست؟ بهله پاسخ می دهد: درباره ی بلاغت هندیان کتابی دارند که او نمی تواند همه لطایف و ویژگی های آن را بیان کند. «معمر بن الاشعث» خود این صحیفه ی ادبی هندی را از نزدیک دیده، جاحظ نیز بخشی از آن را از زبان معمر گزارش کرده است.[۱۶] طبق این مطلب، بهله طبیبی حاذق و مشهور و علاوه بر آن ادیبی بود که به مرکز خلافت اسلامی دعوت شد.

  1. صالح پسر بهله هندی

از پزشکان حاذق عصر هارون الرشید بود. او ابراهیم بن صالح پسر عموی هارون را که به گواهی جبریل بن بختیشوع (طبیب ویژه هارون)، مرده بود، با سوزنی از مرگ نجات داد و توانمندی و برتری طب هندی به طب یونانی را در نظر خلیفه و دیگران به اثبات رساند.[۱۷] ابن فضل الله مهارت او را در پزشکی اغراق آمیز می ستاید و در مورد نجات پسر عموی هارون می گوید: «هارون که از ادعای صالح بن بهله مبنی بر زنده بودن ابراهیم و نجات او شگفت زده بود، درستی ادعا و تواناییش را می پرسد و صالح برای اطمینان خلیفه پاسخ می دهد اگر امشب پسر عمویش بمیرد همه بردگان و کنیزانش آزاد، همه زنانش سه طلاقه، چهارپایانش مصادره و تمام اموالش صدقه باشد». هارون می گوید: وای بر تو! غیب می گویی؟ صالح بن بهله هم مشکل ابراهیم و علت مشتبه شدن او به مرده را به روشنی توضیح می دهد و خلیفه را قانع می کند.[۱۸]این ماجرا جایگاه او را در دربار و هنگفتی ثروت و توانایی مالی اش را عیان می نماید. هم چنین صالح در جلسه ای با حضور امام رضا(علیه السلام)، مأمون عباسی و پزشکان حاذق آن دوران همانند «یوحنا بن ماسویه» و «جبرییل بن بختیشوع» درباره شگفتی های بدن انسان به گفتگو می پردازد؛[۱۹] بنابراین وی در نخستین سال های قرن سوم هجری در مرو و به احتمال یقین در دربار خلیفه بوده است. پسرش حسن بن صالح هندی بغدادی نیز به شغل خانوادگی طبابت اشتغال داشت.[۲۰]

  1. صنجهل هندی

از مشاهیر علم طب و نجوم، در عهد هارون و مأمون بود و تألیفاتی در این زمینه داشت. برخی از آنها در منابع یاد شده عبارتند از:

– شرک الهندی: این کتاب به فارسی بود و به عربی برگردانده شد.

– سرد: کتابی طبی که به امر یحیی برمکی به عربی ترجمه شد.

– موالید الکبیر و کتاب اسرار المسائل:[۲۱] کتاب نخست، طبق نامش درباب نجوم و هیئت است. با توجه به تخصص صنجهل، کتاب دوم نیز به احتمال طبی یا نجومی است.

  1. ابن دهن هندی

پزشک و فیلسوف توانای هندی که به هر دو زبان سانسکریت و عربی مسلط بود و ریاست بیمارستان برامکه را برعهده داشت.[۲۲] به گفته ابن ندیم، ابن دهن کتاب های استانکر الجامع و سندستاق (صفوه النجح) را به عربی ترجمه کرد.[۲۳]

  1. جودر هندی

به نقل از ابن ندیم، وی نویسنده کتاب الموالید بود.[۲۴] که مطابق با نام اثر، در علم نجوم تخصص داشت.

  1. نق (نهق) هندی

وی کتابی به نام الموالید الکبیر[۲۵] و با استناد به نام کتابش، همانند جودر، منجم و ستاره شناس بوده است.

  1. حکیم طمطم هندی

از منجمان و دانشمندان هندی به شمار می آمد. کتابی به نام اعمال الکواکب السبعه در باب علوم پنجگانه (کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، و ریمیا) تألیف نمود.[۲۶] ابن خلدون می گوید: «کتاب طمطم تا پیش از زندگانی جابربن حیان (م ۱۹۸ ق) و انتشار آثار او رواج داشت.[۲۷] از دوران زندگی او گزارشی در دست نیست، اما طبق این مطالب، او نیز مدت ها پیش از آن دوران می زیسته و تنها کتابش در اختیار مسلمانان قرار داشته است.

  1. باجهر هندی

ابن ندیم، ذیل کتاب هایی درباره سوارکاری، حمل سلاح و آلات جنگی و تدبیر و چگونگی استفاده از آنها، از کتابی با نام فی فراسات السیوف و نعت ها و صفات ها و رسوم ها و علامات ها از باجهر نام می برد.[۲۸]

  1. سه (ببه) هندی

به نقل از ابن ندیم، او از پیشینیان بود که در نیرنگ ها روش هندیان را داشت و مسلک اهل توهّم را پیموده است.[۲۹] بیش از این، درباره محتوای کتاب اطلاعی نداریم، زیرا ابن ندیم گفته های خود را بیشتر توضیح نمی دهد.

  1. سامور هندی

حاجی خلیفه، کتاب الخافیه فی علم الحرف را منسوب به افلاطون و سامور می داند.[۳۰]

ابن ندیم در ضمن نقل از مهندسان، ریاضی دانان، پزشکان، ستاره شناسان، موسیقی دانان، صنعتگران و…، نام شماری از دانشمندان هندی را که کتاب هایشان در دسترس مسلمانان بود، چنین می نگارد: راکهر (باکهر)، راجه، صکه، داهر، انکر (انکو)، رتکل (زنکل)، جبهر، اندی (اندو) و جباری.[۳۱] اینان کسانی اند که به اصالت هندی بودنشان، تصریح شده است، اما افرادی نیز وجود دارند که لقب سندی و هندی دارند و به روشنی این حقیقت را نمی توان دریافت که آیا آنان واقعاً در زمره هندیانند، یا این که چنین لقب گرفته اند. افراد زیر جزء این دسته هستند:

ـ «ابومعشر نجیح بن عبدالرحمان سندی» (۱۷۰ ه): این شخص یکی از محدثان و نویسندگان مشهوری است که درباره مغازی رسول خدا کتاب تألیف نمود. وی از شاگردان امام صادق(علیه السلام) بوده که به تاریخ اسلام و مغازی پیامبر اعظم آگاهی داشت.[۳۲]

ـ «صباح بن نصر هندی»: این فرد لقب هندی دارد و از اصحاب امام رضا(علیه السلام) بود.[۳۳] اما از هندی الاصل بودنش اطلاعی در دست نیست.

ـ «عبدالرحمان اوزاعی (۸۸ ـ ۱۵۷ ه)»: از محدثان و فقیهان مشهور اهل سنت است که برخی، نیاکانش را از بردگان و اسیران هندی شمرده اند.[۳۴]

کتاب های هندی در دسترس مسلمانان

برخی از آثار هندی در موضوعات گوناگون که در ظاهر نویسندگان آنها مشخص نیست از سوی ابن ندیم این گونه دسته بندی شده است: این آثار در اختیار مسلمانان قرار داشت:

  1. کتاب های طبی موجود به زبان عربی

ـ سیرک: ابتدا به فارسی برگردانده شده بود و فردی به نام عبدالله بن علی که باید ایرانی باشد، آن را از فارسی به عربی ترجمه کرد؛ توقشتل: شامل صد درد و صد درمان؛ ـ التوهم فی الامراض و العلل: تألیف توقشتل هند؛ کتابی مختصر در عقاقیر (دواجات)؛ علاجات الحبالی؛ دوینی الهندیه فی علاجات النساء؛ السکر و کتابی درباره مارها و سموم آنها.[

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.