پاورپوینت کامل حیات ابن ابی الحدید ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حیات ابن ابی الحدید ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حیات ابن ابی الحدید ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حیات ابن ابی الحدید ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
>
عبدالحمید هبه الله (۵۸۶- ۶۵۶ ه) مشهور به ابن ابی الحدید در خانواده ای اهل دانش در شهر مداین زاده شد. پس از تحصیلات مقدماتی در بغداد به معتزله گرایش یافت و اندیشه ایشان را چنان آموخت که خود در آن باره اهل نظر شد و از بزرگان معتزله گردید. او در بغداد مورد توجه دولتمردان عباسی قرار گرفت و عهده دار مشاغل حکومتی گردید. با این حال هرگز از دانش اندوزی و خردورزی باز نایستاد، آن چنان که در شناخت وبررسی تاریخ صدر اسلام صاحب نظر شد. این مقاله به شرح و بررسی زندگی ابن ابی الحدید پرداخته است.
مقدمه
ابن ابی الحدید در سال های ۵۸۶ تا ۶۵۶ ه. در قلمرو حکومت عباسی می زیست که هم زمان با عصر چهارم حکومت عباسیان (۴۴۷- ۶۵۶ ه) و دوران حکومت چهارتن از خلفای عباسی «ابوالعباس احمد ناصر (۵۷۵- ۶۲۲ ه/ ۱۱۸۰- ۱۲۲۵ م)، ابونصر محمد ظاهر (۶۲۲- ۶۲۳ ه / ۱۲۲۵- ۱۲۲۶ م)، ابوجعفر منصور مستنصر (۶۲۳ -۶۴۰ ه / ۱۲۲۶ -۱۲۴۲ م)، ابواحمد عبدالله مستعصم (۶۴۰ -۶۵۶ ه / ۱۲۴۲- ۱۲۵۸ م» می باشد. در این دوره، خلافت عباسی، خوارزمشاهیان و اسماعیلیان قدرت های برتر جهان اسلام بودند. خلفای عباسی جانشینان پیامبر۶ و متولیان تسنن، مذهب رسمی جهان اسلام، محسوب می شدند.
خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان قدرت را در ایران در دست گرفتند. آنها کوشیدند تا خلافت عباسی را مطیع خویش سازند. هیچ گاه روابط حکومت های ایران با دستگاه خلافت تا حد دوره خوارزمشاهیان تیره و تار نبوده است. این اختلافات که از زمان الناصرلدین الله و علاء الدین تکش آغاز شد تا زمان مرگ آخرین فرمانروایان دو حکومت ادامه یافت.
در این زمان مردم ناراضی از اوضاع به دنبال پناهگاهی می گشتند که از شر حکومت نجاتشان دهد. اسماعیلیان شیعه مذهب که دشمن قدرتمند دستگاه خلافت و خوارزمشاهیان بودند پاسخ گوی این نیاز مردم بودند. و این عامل سبب شد اسماعیلیان در این عصر به اوج قدرت برسند. اسماعیلیان در این دوره از دژهای خویش که سراسر جبال البرز را در بر می گرفت پا فراتر نهادند و در شهرهای ایالات کرمان، خراسان، عراق عجم و حتی فارس پایگاه های مستحکمی یافتند.
این شرایط در جامعه اسلامی وضعیت دشواری را پدید آورده بود؛ به طوری که با وجود اقتدار ظاهری دستگاه خلافت، این نظام از درون با مشکلات فراوانی مواجه بود. مردم و اندیشمندان آن عصر از این وضعیت ناراضی بودند و طبیعتاً با توجه به این اوضاع، مهم ترین سؤال در جامعه اسلامی این بود که چرا مسلمانان با چنین شرایط بغرنجی روبه رو شدند؟ برای پاسخ به این پرسش، متفکران با توجه به تاریخ گذشته جامعه اسلامی، در پی تعلیل و تبیین رخ دادها بر آمدند. ابن ابی الحدید یکی از اندیشمندان این عصر بود که ضمن همراهی با دستگاه خلافت عباسی، برای پاسخ به سؤالات مطرح در جامعه مسلمانان و روشن کردن زمینه ها ی بروز این شرایط خاص اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، به مباحث تاریخی روی آورد. در این پژوهش به شرح و بررسی زندگی و افکار ابن ابی الحدید می پردازیم.
زیست نامه
عزالدین ابوحامد عبدالحمید بن [داود بن][۱] هبه الله بن محمد بن محمد بن حسین بن ابی الحدید مداینی در سال ۵۸۶ ه. در خانواده ای اهل دانش در مداین متولد شد و در آن جا رشد و نمو یافت.[۲] اما یاقوت حموی ولادت او را در مداین ولی رشدش را در کرخ دانسته و درباره مذهب اهالی مداین و کرخ در این دوران می نویسد که اهالی مداین و کرخ در عصر ایشان شیعه امامی بودند.[۳] از دوران کودکی ابن ابی الحدید اخباری در دست نیست.
از سنین پانزده و شانزده سالگی در محضر علما و بزرگان مشهور بغداد که بیشتر آنها شافعی مذهب بودند حاضر می شد و در محافل علمی و ادبی شرکت می جست.[۴] او در مدارس نظامیه بغداد تحصیل کرد.[۵] اما او که شیفته آموختن و دست یابی به حقیقت بود تنها به اساتید شافعی این مدارس اکتفا نکرده واز بزرگان سایر فرقه های اسلامی نیز بهره های فراوانی برد. اساتید متعدد وی شافعی، حنفی، حنبلی و دسته ای از ایشان علوی بودند. اساتید شافعی اش که در شرح نهج البلاغه از ایشان یاد شده است عبارتند از: ابوحفص عمر بن عبدالله الدباس بغدادی(م ۶۰۱ ه)،[۶] ضیاء الدین ابواحمد عبدالوهاب بن علی بن سکینه بغدادی (م ۶۰۷ ه)[۷] و ابوالخیر مصدق شبیب واسطی (م ۶۰۵ ه).[۸] برخی از اساتید حنبلی ابن ابی الحدید عبارتند از: ابو محمد قریش بن سبیع بن مهنا العلوی المدنی (م ۶۲۰ ه)[۹] و شمس الدین فخار بن معد الموسوی (م ۶۳۰ ه).[۱۰] ابوجعفر یحیی بن ابی زید حسنی بصری النقیب (م ۶۱۳ ه)[۱۱] که برجسته ترین استاد علوی ابن ابی الحدید بود نقابت طالبیان بصره را برعهده داشت و زمانی که برای شکایت از ناظر بصره به بغداد رفت در این شهر ماندگار شد.[۱۲] او مردی ادیب، فاضل و عالم به انساب و اشعار و ایام عرب بود و شاید به جهت همین وسعت اطلاعاتش از تاریخ عرب و اسلام از جمله ندیمان الناصر لدین الله خلیفه عباسی بود.[۱۳] از مجموع گفتاری که ابن ابی الحدید از ابوجعفر نقیب نقل می کند استنباط می شود که او فردی دانشمند و آگاه به تاریخ و ادبیات و دارای قدرت نقادی و داوری عمیق بوده است.
ابن ابی الحدید به معتزله گرایش یافت و آرای معتزله بغداد و بصره را فرا گرفت و خود در این مکتب کلامی صاحب نظر گردید و مورد توجه دستگاه حکومت عباسی قرار گرفت. دیگر افراد خاندان ابن ابی الحدید نیز از بزرگان و دانشمندان زمان خویش بودند. پدرش قاضی مداین[۱۴] و برادرش موفق الدین ابوالمعالی قاسم دبیر انشا[۱۵] و قاضی[۱۶] بودند. برادر دیگرش، ابوالبرکات محمد، کاتب نظامیه ها و شاعر بود.[۱۷] ابن کثیر در مقایسه دو برادر می نویسد: «ابن ابی الحدید از برادرش ابوالمعالی موفق الدین هبه الله، که خود فاضلی ژرف اندیش و اهل دانش بود، فضل بیشتری داشت».[۱۸] اما ذهبی او را از بزرگان صاحب فضل و بزرگان کلام، نظم، نثر و بلاغت دانسته است؛ ولی برادرش را بر او برتری می دهد.[۱۹]
ابن ابی الحدید در خدمت به خاندان عباسی مشاغل و مسئولیت هایی را برعهده گرفت و از این طریق وارد دربار شد. او در مراسم و مجالس بزرگان عصر خویش حاضر می شد و چون شاعر و ادیب بود در مناسبت های مختلف به هنرنمایی پرداخته و شعر می سرود. ابن فوطی به شعرخوانی ابن ابی الحدید در مجلس عقد دختر مجاهدین ایبک الخاص مستنصری، معروف به دواتدار کوچک، با بدر الدین لولوء صاحب موصل اشاره می کند.[۲۰]
وی ابتدا کاتب دارالتشریفات بود و در سال ۶۲۹ ه. به کتابت خزانه منصوب شد و مدتی بعد کاتب دیوان گردید. در صفر سال ۶۴۲ ه. به عنوان ناظر حله تعیین شد. سپس خواجه امیر علاء الدین طبرس گردید و پس از آن ناظر بیمارستان عضدی و سرانجام ناظر کتابخانه های بغداد گردید.[۲۱]
ابن ابی الحدید می نویسد مسئولیت های وی، آثارش را از جهات فرهنگی با ارزش نمود و مانع از اشتیاقش به کسب علوم و سرودن شعر نشد. [۲۲] ارزش علمی آثارش به سبب استفاده از منابع گوناگون است. او علاوه بر استفاده از کتابخانه دربار، از کتابخانه ده هزار جلدی ابن علقمی[۲۳] نیز استفاده می کرد.
ابن ابی الحدید در حمله هلاکوخان به بغداد به مرگ محکوم شد؛ اما به شفاعت ابن علقمی[۲۴] و وساطت خواجه نصیرالدین طوسی[۲۵] از مرگ رهایی یافت.[۲۶] و پس از آن به مقام کاتبی رسید.[۲۷] درباره تاریخ دقیق درگذشت ابن ابی الحدید میان مورخان اختلافی اندک وجود دارد؛ محمد بن شاکر کتبی در دو کتاب فوات الوفیات[۲۸] و عیون التواریخ[۲۹] و ابن کثیر در البدایه و النهایه[۳۰] درگذشت او را در سال ۶۵۵ ه. می دانند. صنعانی در کتاب نسمه السحر به نقل از دیار بکری می نویسد که او هفتاد روز پیش از ورود مغولان به بغداد که بیست محرم سال ۶۵۶ ه. بود درگذشت.[۳۱]
ذهبی در سیر الاعلام النبلاء وفات او را پنجم جمادی الاخری سال ۶۵۶ ه. اعلام می کند.[۳۲]
ابن فوطی در حوادث الجامعه در وفیات سال ۶۵۶ ه. می نویسد:
قاضی موفق الدین ابوالمعالی قاسم بن ابی الحدید مداینی در جمادی الاخر درگذشت و برادرش عزالدین بن عبدالحمید در رثای او اشعاری سرود… و عزالدین بعد از برادر خود چهارده روز زنده بود.[۳۳]
مذهب ابن ابی الحدید
ابن ابی الحدید مذهب کلامی و اعتقادی خویش را در شرح نهج البلاغه به صراحت اعلام می کند و از شیفتگی اش به اعتقادات معتزله بغداد پرده بر می دارد. با وجود این درباره گرایش مذهبی او آرای متناقضی بیان شده است. چنان که برخی از اهل سنت مانند ابن کثیر او را شیعه غالی[۳۴] یا شیعه معتزلی[۳۵] دانسته اند و برخی از شیعیان او را مغرض و متعصب در آرای اهل سنت دانسته اند.[۳۶] و افرادی چون سید جمال الدین ابوالفضل احمد بن طاوس حلی (م ۶۷۳ ه. )[۳۷] و شیخ یوسف بن احمد بن ابراهیم الدرازی البحرانی (م ۱۱۸۶ ه. )[۳۸] ردیه هایی بر شرح نهج البلاغه نگاشته اند.
با وجود این که گرایش به تشیع در شرح نهج البلاغه آشکار است، اما مطالب فراوانی نیز در آن هست که با عقاید شیعیان درباره امامت و مسائل تاریخی پس از رحلت پیامبر۶ سازگار نیست. ابن ابی الحدید در سرتاسر کتابش به معتزلی بودن خویش و اعتقاد به درستی خلافت خلفای سه گانه پیش از حضرت علی(علیه السلام) اقرار می کند و بزرگان معتزله را شیوخ خویش می خواند. او در مقدمه شرح نهج البلاغه تأکید می کند که تمام بزرگان و اساتید معتقدند بیعت با خلیفه اول، صحیح و شرعی بوده و برای بیعت نصی از طرف رسول خدا۶ وجود نداشته است، بلکه به اختیاری بوده است که به طریق اجماع و غیر اجماع به عنوان طریقی برای اثبات امامت شناخته می شود. سپس او به بحث تفضیل می پردازد.[۳۹]
ابن ابی الحدید خویش را از امامیه جدا می داند و پیروان این فرقه را غالی دانسته و نظر مساعدی به آنان ندارد و در مقابل معتزلیان را شیعیان حقیقی می داند و می نویسد: شیعه تنها به آن دسته از افراد اطلاق می شد که به تفضیل باور داشته اند و آنچه در اخبار و روایات، در فضیلت شیعه آمده و آنان را به بهشت وعده داده اند، همان ها هستند نه کس دیگر. به همین دلیل یاران معتزلی ما گفته اند که ما شیعیان حقیقی هستیم و این اعتقاد ما را از دیگر عقاید افراطی و تفریطی، به سلامت و حق نزدیک تر است.[۴۰]
انکار نص بر امامت حضرت علی(علیه السلام)،[۴۱] پذیرش خلافت ابوبکر با این که حضرت علی(علیه السلام) را افضل بر او دانسته [۴۲] و پذیرش امامت مفضول بر افضل،[۴۳] مهم ترین دلایل اثبات دوری ابن ابی الحدید از مذهب امامیه است؛ زیرا امامیه به وجود نص برای امامت حضرت علی(علیه السلام) تأکید می ورزند و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 