پاورپوینت کامل تاریخ در منظومه فکر جابری ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ در منظومه فکر جابری ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ در منظومه فکر جابری ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ در منظومه فکر جابری ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
>
محمدعابد الجابری، نویسنده مشهور معاصر مغربی، آثار فراوانی دارد. وی با ارائه کتاب نقد العقل العربی بسیار مورد توجه قرار گرفت. فلسفه نظری تاریخ وی در میان فلسفه های نظری مطرح بسیار حائز اهمیت است و از مقایسه نظریه جابری با فلسفه های نظری معاصر، مفاهیم و رویکردهای جدیدی برای بررسی و فهم تاریخ اسلام به دست می آید. جابری با سه عنصر قبیله، غنیمت و عقیده به بررسی تاریخ اسلام دست زده و نوآوری های ارزشمندی ارائه کرده است. البته بر آرای او نقدهای جدی نیز وارد است؛ نقد هایی چون استنادات نادرست و استدلالات ناروا از داده های تاریخی، تناقضات درونی کلام جابری و پیش داوری های او از مهم ترین محورهای نقدهایی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
مقدمه
محمد عابد الجابری چهره ای موفق در جهان اسلام معاصر است. وی با آثار فراوانی که ارائه کرد توانست نظرها را به خود جلب کند. شهرت عمده جابری به سبب ارائه اثر مهم نقد العقل العربی است.
محمدعابد الجابری، استاد فلسفه و تفکر اسلامی در دانشگاه ادبیات رباط، در سال ۱۹۳۶ م. دیده به جهان گشود. دیپلم عالی را در سال ۱۹۶۹ م. و سپس دکتری دولتی در فلسفه را در سال ۱۹۷۰ م. از دانشگاه ادبیات رباط دریافت کرد. زبان مادری او عربی است. او همچنین به زبان های فرانسه و انگلیسی مسلط است. کتاب های زیادی از او منتشر شده است که در نقد فرهنگ عربی ـ اسلامی تحولی ایجاد کرده است. کتاب های مهم او عبارتند از: نحن و التراث قرائات معاصره فی تراثنا الفلسفی (۱۹۸۰) م، العصبیه و الدوله، معالم نظریه خلدونیه فی التاریخ العربی الاسلامی(۱۹۷۱ م)، تکوین العقل العربی (نقد العقل العربی یک)، بنیه العقل العربی (نقد العقل العربی دو)، العقل السیاسی العربی (نقد العقل العربی سه)، العقل الاخلاقی العربی ( نقد العقل العربی چهار)، مدخل الی القرآن للتشکیک فی السلامه القرآن من التحریف، مدخل الی فلسفه العلوم العقلانیه المعاصره و تطور الفکر العلمی، معرفه القرآن الحکیم او التفسیر الواضح حسب اسباب النزول فی ثلاث اجزاء لتفسیر القرآن علی الطریقه العلمانیه.
جابری در مجموعه نقد و نظر عربی توانست مفاهیم اساسی و سازنده ای را که در ساخت فرهنگ و تمدن اسلامی از عصر تدوین تا کنون نقش داشته است تشریح، تبیین و نقد کند. در ادامه، وی به عقل سیاسی و بعد از آن به عقل اخلاقی پرداخت.
جابری مبتکر استفاده از اصطلاحات و مفاهیم مهمی همچون «عقل ساخته شده» است. «عقل سازنده» عقلی است که هنگام بحث و مطالعه، سازنده تفکر است یا همان ملکه ای است که انسان به وسیله آن ارتباط بین اشیا را درک می کند. اما عقل «ساخته شده» مجموعه ای از قواعد و مبانی است که ما در استدلالات خود بر آن اعتماد می کنیم؛ به عبارت دیگر مجموعه نظام معرفتی ما که شامل تصورات، مفاهیم و. .. است که فرهنگ ما را تشکیل می دهد.
نگرش جابری به تاریخ اسلام
جابری در پروژه نقد عقل عربی به نقد فرهنگ سیاسی مسلمانان در کتاب العقل السیاسی العربی می پردازد. جابری در این کتاب به گونه خاصی به تاریخ اسلام می نگرد. آنچه می توان به طور کلی از جابری در مورد تاریخ بیان کرد عبارت است از اینکه فلسفه تاریخ جابری یک فلسفه مادی تاریخی است. مادی بودن تاریخ و مشی برطبق اصول فلسفه مادی مارکس در مورد تاریخ از اصول مسلم و چارچوب های فکری جابری است.
هنگامی که جابری می پرسد که تا کجا می توان مادی بودن تاریخ را بر تاریخ اسلام تطبیق داد و آیا اسلام به عنوان عقیده، تفسیر مادی تاریخ را قبول می کند، جواب جابری مثبت است. او استدلال می کند که جنبه های زیادی در تاریخ اسلام اقتصادی است و بر مبنای ثروت و غنیمت تفسیر می گردد. جنگ هایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به وسیله آن کاروان های تجاری قریش را هدف قرار داد نمونه ای از آن است. پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اولین جنگی که اتفاق افتاد جنگ های ردّه بود که ابوبکر خلیفه اول برای حفظ و صیانت از زکات به راه انداخت. زکات اساساً مالیاتی است که برای تأمین مایحتاج فقرا پرداخت می شد.
جابری با طرح دو سوال در زمینه فلسفه دیالکتیک مارکس چنین آغاز می کند:
بعد از این ملاحظات و بر همین روند، حال می توان به پاسخ دو سوالی که قبلاً مطرح شد پاسخ دهیم، تا کجا می توان دیالکتیک تاریخی مارکس را بر تاریخ اسلامی تطبیق کرد؟ و آیا اسلام، به عنوان عقیده، تفسیر مادی تاریخ را می پذیرد؟
جابری در پاسخ این سؤال ها می نویسد: در مورد سؤال اول باید تأکید کرد که تاریخ اسلام حالت جداگانه و منفک از تاریخ بشری نیست، بلکه جزئی از آن است و مسلمانان خود را قوم برگزیده خداوند نمی دانند… تاریخ اسلام از ابتدای ظهور با برخوردها و جنگ های داخلی و تنش ها آغاز شد. جنگ ها با کشورهای دور یا نزدیک به مرکز خلافت اتفاق افتاد و تاریخ اسلام با تاریخ این دولت ها ارتباط پیدا کرد و یا حتی با تاریخ تمام بشر پیوند خورد.
عامل اقتصادی نیز در این درگیری ها و جنگ ها نقش بارزی ایفا کرد و گاهی نمود و جلوه واضحی داشت و گاهی به شکل مخفی بود.
تاریخ اسلام به نظر جابری سراسر برخورد طبقات است. وی در این باره می نویسد: تاریخ اسلام از ظهور اسلام تا کنون تاریخ تضاد بین طبقات بوده است، که گاهی این تضاد صبغه اجتماعی ـ اقتصادی پیدا می کرد و گاهی به صورت تضاد ایدئولوژیک و برخورد بین فرقه ها بود. همچنین فتنه ای که در زمان عثمان صورت گرفت عامل اقتصادی داشت. اصولاً می توان تاریخ اسلام را از بدو شکل گیری اسلام یک برخورد و جنگ طبقاتی دانست که گاهی صبغه ای اقتصادی پیدا می کرد و گاهی رنگ ایدئولوژیک به خود می گرفت و به صورت جنگ های فرقه ای نمود می یافت.
جابری با سه عامل قبیله، غنیمت و عقیده به تاریخ اسلام می نگرد. در ادامه به اختصار معنا و مفهوم این عوامل را نزد جابری بررسی می کنیم.
قبیله یکی از عواملی است که جابری معتقد به کارکرد تاریخی آن است. این عامل همانند عصبیت در اندیشه ابن خلدون است. قبیله در برخورد با سیاست گاهی نقش مثبت و گاهی نقش منفی ایفا می کرد؛ برای مثال در زندگی سیاسی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گاهی به نفع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و گاهی علیه ایشان عمل می کرد؛ قبیله از سویی سبب نوعی مصونیت و محفوظ ماندن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خطرات قریش گردید و از سوی دیگر به سبب پیوندهای قبیله ای نمی گذاشت دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گسترش بیشتری یابد؛ زیرا پیروزی دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروزی بنی هاشم بر سایرین بود. همچنین نقش عامل قبیله به خصوص در سقیفه بسیار کارآمد و فعال بود. آنچه بر سقیفه حکومت می کرد و موجب انتخاب ابوبکر شد منطق قبیله بود.
در مورد غنیمت، جابری آن را یکی از بارزترین عوامل نقش آفرین حرکت تاریخی می داند؛ البته منظور از غنیمت نقشی است که عامل اقتصاد در زندگی سیاسی و اجتماعی بازی می کند. در میان جوامع بشری، جوامعی وجود دارند که خراج و یارانه اساس اقتصاد آنان را تشکیل می دهد و در اسلام این عامل بسیار نقش آفرین بوده است. خراج، مالیاتی است که غالب بر مغلوب (شکست خورده) می بندد و شخص مغلوب به صورت دایمی یا موقتی مجبور به پرداخت می شود. «عطا» مفهوم دیگری است که در اقتصاد اسلامی نقش داشته است.
کارکرد غنیمت در تاریخ اسلام همزاد اسلام است. بت ها یک منبع اقتصادی برای قریش بود و مکه یک مرکز دینی و شهری تجاری محسوب می شد و ضربه به بت ها، ضربه مستقیم به عایدات قریش به شمار می رفت. ضربات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کاروان های تجاری قریش توانست امان را از قریش برباید و مرگ تدریجی قریش را در پی داشته باشد. این حربه کم کم قریش را به زانو در آورد و قریش به زندگی مسالمت آمیز و صلح با مسلمانان مجبور شد.
در دوره ابوبکر هم اموال و غنایم نقش عمده ای ایفا کرد. عنصر غنیمت در پشت صحنه درگیری های ردّه نقش داشت. امتناع از دادن زکات یکی از مهم ترین علل این جنگ ها بود.
در دوره عمر نیز غنیمت در فتوحات و حتی در دولت مرکزی محور اختلافات و درگیری ها بود. تصاحب ثروت و کنترل آن یکی از مهم ترین معضلات دوره عمر بود. در فتح عراق عمر مقرر کرد هر قبیله که منطقه ای را فتح کند به آن قبیله خمس غنایم و به بقیه سپاه چهار قسمت دیگر را بدهد؛ بنابراین هر قبیله اگر منطقه ای را فتح می کرد ثروت های آن منطقه از آن او می گردید.
کنترل ثروت و غنایم سرازیر شده به مدینه خود بر دشوارهای دولت اسلامی افزود. ظهور تفاوت های طبقاتی و تقسیم شدن جامعه به دو طیف فقیر و غنی از ویژگی های این دوره بود. پیش گیری های عمر برای جلوگیری از کارکردهای منفی ثروت در جامعه مدینه و مکه سودی نبخشید و مظاهر ثروت در مدینه پس از عمر باقی ماند. در دوره عثمان نیز این غنایم و ثروت ها به عده ای خاصی اختصاص پیدا کرد که بنی امیه بودند. شدت گرفتن اختلافات طبقاتی وضعیت جامعه اسلامی را به بحران سیاسی کشیده و عثمان در این دوره قربانی غنیمت بود.
درباره عقیده که عامل اصلی تحرکات قریش علیه پیامبر بود، جابری در فصول شش گانه کتاب خود به اهمیت آن توجه کرده است.
منظور جابری از عقیده، کارکرد دین و ایدئولوژی است، به گونه ای که موجب همبستگی و سیاسی شدن جامعه گردید؛ اما از آنجا که اسلام دین عقیده است، جابری کتاب عقل سیاسی در اسلام را با فصلی از عقیده آغاز کرده است. وی در این فصل از کتابش به تحلیل مراحل دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر اساس ترتیب نزول آیات پرداخته است؛ دعوت سری، انقطاع وحی، دعوت خویشاوندان و دعوت علنی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و همچنین درگیری های اولیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با قریش مورد نظر جابری است. جابری درباره محورهایی که در این دوره مورد تأکید اسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود بحث کرده است.
این عامل در دوره ابوبکر و ظهور پیامبران دروغین همانند اسود عنسی و مسیلمه کذاب نقش مؤثری داشت؛ ولی آنچه از عامل عقیده مورد تأکید جابری است، همان همبستگی و استفاده از عامل عقیده و دین برای سیاست است.
نکته شایان ذکر اینکه مسئله مهم برای جابری، تطبیق مادی بودن تاریخ بر تاریخ اسلام است؛ همانگونه که مارکس از تاریخ اروپا مادی بودن تاریخ را نتیجه گرفت. حال این سؤال مطرح می شود که تاریخ نگری جابری در چه نوع فلسفه تاریخی قرار دارد؟ به کدام یک از فلسفه های نظری تاریخ نزدیک تر است؟
برای پاسخ به این سؤال اساسی به شرح مختصری از فلسفه های نظری رایج تاریخ می پردازیم و واگرایی و همگرایی فلسفه های نظری را با فلسفه نظری جابری خواهیم سنجید.
نگاهی به نظریه های تحول تاریخ
از مهم¬ترین فلسفه¬های نظری تاریخ می توان موارد ذیل را برشمرد:
۱ـ نظریه جغرافیایی: برخی معتقدند آب و هوای طبیعی، طراوت و… که همگی عوامل جغرافیایی نامیده می شوند، تأثیر تعیین کننده ای در سرنوشت تمدن ها، پیدایش تاریخ و چگونگی رفتار آدمی و سازمان های اجتماعی و فعالیت های انسانی دارند. کارل ریتر، منتسکیو، هانتیگتون و آرنولو از طرفداران متأخر این نظریه هستند.
۲ـ نظریه قهرمان گرایی و اصالت شخصیت: بنیان گذار آن کارل لایل بود. به نظر او ده شخصیت و قهرمان سازنده تاریخ و تعیین کننده مسیر آن در طول تاریخ بوده اند که یکی از آنها پیامبر اسلام است. به عقیده طرفداران این نظریه، قهرمان ها نقش قاطعی در تعیین سرگذشت تمدن ها و تاریخ دارند. از طرفداران این نظریه جان استوارت میل و ویلیام جیمز هستند. ویلیام جیمز می گفت: «هیچ تغییر مهم اجتماعی به وجود نیامده که ساخته مردان بزرگ نباشد.
یکی دیگر از طرفداران این نظریه نیچه بود. نیچه معتقد بود که هدف انسان نباید تربیت کل، بلکه انتاج نیرومندترین و برترین افراد باشد. ابر مرد آن شخصیت مافوقی است که گاه و بیگاه از لجن زار توده عوام بیرون می آید؛ وجودش مدیون تغذیه درست و تربیت صحیح است نه تصادف و انتخاب طبیعت. افتخار، قدرت و هوش ابرمرد را می آفریند، ولی باید این سه هماهنگ باشد. چه منظره ای دل پذیری بود که میلیون ها انسان خود را فدای مقاصد و اغراض ناپلئون می کردند و در راه او به خوشی جان می سپردند.
۳ـ نظریه عامل سیاسی: این نظریه بر اصل قراردادن عامل سیاسی در تکامل تاریخ و جامعه مبتنی است. اصل در این نظریه آن است که در هر دوره، مبارزه بین احزاب یا گروه های سیاسی مختلف است که سبب بروز صورت های مختلف زندگی اجتماعی و تمدن می گردد.
۴ـ نظریه نژادی: بنا بر این نظریه، هنر، علم و دین و دیگر پدیده های فکری و روحی جامعه انسانی محصول نژاد برتر و عالی، یعنی نژاد سفید، است و حال آنکه نژاد پست سبب توقف فرهنگ است. نظریه نژادی فجایع زیادی در آلمان نازی آفرید. این نظریه اگرچه بر تفکر و اندیشه نیچه و اشپنگلر استوار است، ولی روزنبرگ در کتاب افسانه قرن بیستم و کنت گوبینوی در کتاب نابرابری نژادی انسانی مدعی اند که نژاد سفید برترین نژاد است.
۵ـ نظریه تاریخ مبتنی بر فن آوری: نظریه تکنولوژیک تاریخ معتقد است تکامل تاریخی انسان و جامعه انسانی مدیون تغییراتی است که در زمینه روابط و مناسبات تکنیکی و فنی به وجود آمده است؛ بنابراین جامعه ای که نظام تکنیکی او پیشرفته تر است متمدن تر است و از همین طریق حاکم بر همه وقایع کوچک و بزرگ است که در جهان اتفاق می افتد. آلفرد نورث وایتهد و اوگبورن را می توان پایه گذاران این نظریه بر شمرد.
۶ـ نظریه اصالت اجتماعی: به اعتقاد اصحاب این نظریه، مکتب، دین، هنر، سیاست و اساساً تاریخ و تمدن تابع محیط اجتماعی هستند و محیط اجتماعی و جامعه که تابع یا موجد جبر ویژه ای است تاریخ را ایجاد می کند. اگر به طور کلی این نظریه را همان نظریه «اصالت انسان» یا انسان شناسی تلقی کنیم، در این صورت نظریه اصالت اجتماعی دورکیم، جزء این نظریه به حساب می آید. اگوست کنت، دورکیم، ماکس وبر،. .. از طرفداران این نظریه هستند.
۷ـ نظریه جبر اقتصادی: این نظریه، اقتصاد را عامل اصلی پیدایش صورت های مختلف تمدن و تکامل تمدن و جامعه می داند. بر اساس این نظریه، جبر اقتصادی عامل اولی پیدایش زندگی اجتماعی و تاریخی، شعور اجتماعی، علم، هنر، دین و مانند آن است. برای آنکه بتوان واقعیت یا معنای یک دوره تاریخی را درک کرد ضروری است که رابطه بین کار و سرمایه را در جامعه تحقیق کرد و نظام تولیدی و توزیعی و همچنین رابطه تولیدی را مطالعه کرد. مارکس بر اساس درک خود از کل تاریخ و جهان بینی که ارائه داده به نقش ابزار تولید در اقتصاد اشاره کرد. به اعتقاد مارکس برای اینکه طبقه ای از آزادگان وجود داشته باشد، وجود طبقه ای از بزرگان نیز ضروری است. باید چنین باشد و ضرورت تاریخی است که ناشی از منطق آنتی تز است.
از دیدگاه مادی گرایی تاریخی این ظلم و ستم نمی توانست جز به صورت تسلط اقتصادی ثروتمندان بر فقرا مطرح شود. بدین ترتیب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 