پاورپوینت کامل مقایسه ساختار متن قرآن و منابع تاریخی در گزارش رویدادهای منتخب عصر نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقایسه ساختار متن قرآن و منابع تاریخی در گزارش رویدادهای منتخب عصر نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقایسه ساختار متن قرآن و منابع تاریخی در گزارش رویدادهای منتخب عصر نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقایسه ساختار متن قرآن و منابع تاریخی در گزارش رویدادهای منتخب عصر نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

ساختار گزارش های تاریخی یکی از مباحث مورد علاقه و توجه مورخان و فیلسوفان علم تاریخ است و بررسی مقایسه¬ای آن در قرآن و متون تاریخی سده¬های نخستین اسلامی می¬تواند دریچه¬ای به سوی اندیشیدن در باره تأثیر هدف بر ساختار گزارش های تاریخی بگشاید. رایج ترین شیوه بررسی ساختار یک متن از جمله گزارش های تاریخی توجه به ساختار افقی، ساختار عمودی و ساختار معطوف به معناست. در ساختار افقی مؤلفه هایی همچون فهرست مطالب، مقدمه، متن اصلی و نتیجه¬گیری مورد توجه قرار می¬گیرد و در ساختار عمودی کلمات، جملات و بندها و در ساختار معطوف به معنا هم سه مؤلفه تکرار ساخت، تکرار معنا و بسط و تفصیل معنا مد نظر قرار می¬گیرند. در این مقاله، ساختار گزارش های تاریخی در قرآن با متون منتخب سده¬های نخستین اسلامی با محوریت چند رویداد مهم تاریخ عهد مدنی پیامبر۶ مقایسه شده است و ضمن مقایسه ساختار عمودی صحت صدور و پیوستگی و انسجام و رعایت ترتیب زمانی گزارش های تاریخی نیز در قرآن و متون تاریخی منتخب مقایسه شده است. مقاله حاضر با این پیشنهاد به پایان می¬رسد که اگر اهداف و آرمان های دینی بر علوم انسانی از جمله تاریخ¬نگاری سایه بیفکند، چه بسا بتوان از ضرورت پی¬¬ریزی گونه¬ای خاص از ساختار گزارش های تاریخی معطوف به هدف در کنار ساختارهای موجود سخن گفت.

مقدمه

در انداختن طرحی نو برای تاریخ نگاری همگام با انتظارات و زمینه¬های تحولی بومی در علوم انسانی نیازمند مطالعات و پژوهش هایی درازدامن در ابعاد و ادوار و پایه¬ها و شاخه¬های تاریخ¬نگاری به ویژه در قلمرو تمدن اسلامی است. در این میان آنچه به قرآن پیوند می¬خورد از اهمیتی بیشتر برخوردار است، چه تاریخ در سپهر قرآن تنها موضوعی مربوط به گذشته نیست و نقش راهنمایی و راهگشایی آن برای حال و آینده همچنان پابر جاست. ساختار گزارش های تاریخی، یکی از مباحث مورد علاقه و توجه مورخان و فیلسوفان علم تاریخ است و بررسی مقایسه¬ای آن در قرآن و متون تاریخی سده¬های نخستین اسلامی می¬تواند تأثیر هدف از تاریخ و تاریخ¬نگاری را بر ساختار گزارش های تاریخی نشان دهد و بر همین اساس راهکارهایی را برای تاریخ¬نگاری معطوف به هدف پیشنهاد کند. پیش¬فرض این ادعا این است که قرآن کتاب تاریخ نیست، ولی این کتاب هدایت برای تحقق نقش هدایت¬گری خود از تاریخ هم ـ همانگونه که از دیگر پدیده¬ها و دانش ها ـ بهره گرفته است.

بنا بر این ساختار گزارش های تاریخی در قرآن، ساختار یک گزارش تاریخی معطوف به هدف هدایت است و در برابر آن، هدف متون تاریخی پدید آمده در سده¬های نخستین را نمی¬توان تنها به هدایت¬گری، آنگونه که مورد نظر قرآن است، محدود ساخت، بلکه اهداف گوناگونی برای آن وجود داشته است که فاصله چندانی با اهداف عمومی تاریخ-نگاری در جوامع مختلف ندارد. مهم ترین این اهداف را می¬توان ثبت دقیق رویدادها و درس¬آموزی از پندهای تاریخ و بهره¬گیری از تجربیات پیشینان در نظر گرفت. اثبات این پیش¬فرض را باید در مجالی دیگر پی گرفت، ولی با مسلّم و درست انگاشتن آن و مبتنی بر آن، این مقاله در صدد است از طریق مقایسه ساختار گزارش های تاریخی در متون برگزیده سده¬های نخستین اسلامی با ساختار گزارش های تاریخی در قرآن، به رهیافتی برای چگونگی نگارش تاریخِ معطوف به هدف هدایت برای جامعه امروز دست یابد. رویدادهای تاریخی منتخب در این مقاله عبارت اند از غزوات بدر، احد، خندق، حنین و ماجرای افک. منطق گزینش این رویدادها این است که در عین برخورداری از اهمیتی خاص، هم در قرآن و هم متون تاریخی منتخب، مباحثی به آنها اختصاص یافته است. در انتخاب منابع تاریخی نیز مهم ترین منابع تاریخی نزدیک به زمان نزول وحی، یعنی تاریخ¬های عمومی و تاریخ های ویژه سیره پیامبر که به روش منابع حدیثی در قرن سوم و دهه نخست قرن چهارم تدوین یافته، معیار قرار گرفته است؛ لذا این مقاله از نظر منابع تاریخی محدود به سیره ابن هشام، مغازی واقدی، تاریخ طبری، طبقات ابن سعد، و انساب الاشراف است.

چارچوب مفهومی

شاید در مورد منابع اولیه تاریخی، اعم از سیره و مغازی ـ که به حوادث و وقایع صدر اسلام و حضور پیامبر۶ و وقایع بعدی و نزدیک به این دوره می پردازند ـ سخن گفتن از یک شکل و ساختار منظم و از پیش تعیین شده کمی مشکل باشد. آنچه در اکثر این منابع به طور مشترک به چشم می خورد، شکل و ساختار روایی است که صورتی گزارش گونه دارد. کتب تاریخی اولیه اسلامی تحت تأثیر اهمیت حدیث در جامعه اسلامی و فضای گردآوری جوامع حدیثی قرار داشت، از همین رو رنگ و بویی روایی به خود گرفت. مکتب تاریخ نگاری مدینه که مخصوص همین دوره است، بر اساس روایت های تاریخی شکل گرفته است. مستند به مطالعات موجود، مؤلفه¬های مورد نظر برای بررسی ساختار متن در گزارش های تاریخی به شرح زیر است:

  1. ساختار افقی؛ شامل: فهرست، مقدمه، متن اصلی (اطلاعات اصلی، پردازش اطلاعات اصلی) و نتیجه گیری. این چهار مؤلفه، به طور معمول در هر زمینه علمی اساس تحقیقات امروزی است. فهرست و به خصوص مقدمه به صورتی کاملاً خلاصه و کلی خواننده و مخاطب را با مطالب و موضوعات مطرح شده در متن، آشنا می کند و برای او آشکار می¬سازد که چه مطالبی در ادامه خواهد آمد. متن اصلی نوشتارهای تحقیقی، مجالی برای ارائه تحلیل ها و پردازش های ایشان در خصوص موضوع مورد نظر و سازوکار دست یافتن به دستاوردهای پژوهش است. در نتیجه گیری هم به یافته¬های تحقیق و پژوهش اشاره می شود. در نگاهی کلی یک متن تحقیقی ـ تاریخی، مانند دیگر متون علمی، شامل یک مقدمه یا پیشگفتار، متن ـ که اساسی ترین بخش را تشکیل می دهد ـ و در پایان یک جمع بندی و نتیجه گیری است.
  2. ساختار عمودی (بر اساس واحد معنی)، شامل: کلمه، جمله و بند (پاراگراف). در ساختار عمودی، بحث روی اجزا و واحدهای معنایی تشکیل دهنده شکل و ساختار متن است. نویسنده یک متن تحقیقی بعد از گردآوری اطلاعات و داده ها، هنگام تدوین متن تحقیق خود، باید در مورد کلمات و جملاتی که به کار می برد، حساسیت داشته باشد و از واژه های متناسب با موضوع تحقیق که به طور کامل بتواند معنای مراد وی را بیان کند، استفاده نماید. گزارش تحقیقات تاریخی نیز از واژه ها، جمله ها، بند ها و در نهایت بخش ها و فصل ها تشکیل می شود.
  3. ساختار معطوف به معنا، شامل: تکرار ساخت (واحد معنا)، تکرار معنا، بسط و تفصیل معنا. مراد از تکرار ساخت، پیروی متن از یک روش و اسلوب استوار و مشخص است. بدین صورت که متن هم در ساختار و هم در محتوا به یک شیوه وفادار بماند، به عبارت دیگر، متن نباید از شیوه واحد معنایی که برای انتقال معنا و مفهوم برگزیده، به کار گرفته می¬شود تخطی کند. علاوه بر این ها در یک نوشتار باید از تکرار و تفصیل ـ اطناب مملّ و ایجاز مخل خودداری شود؛ به طور مثال در گزارش یک حادثه، منابع تاریخی معمولاً آن را از ابتدا تا انتها بی کم و کاست روایت می کنند و سعی می کنند که تمام جزئیات مربوط به آن واقعه ذکر شود. به همین جهت گاهی اتفاق می افتد که درباره یک واقعه کوچک یک کتاب نوشته می شود. این ویژگی شاید از طرفی پسندیده به نظر برسد، چرا که باعث می شود که ما تصور دقیقی از حادثه داشته باشیم، اما از طرف دیگر مشغول شدن و پرداختن بیش از حد به جزئیات، باعث غفلت انسان از هدف اصلی و درس های تاریخ می شود.

بررسی تطبیقی قرآن و منابع تاریخ منتخب

بر اساس تقسیم¬بندی پیش¬گفته، اکنون در محدوده رویدادهای مورد نظر، به بررسی مقایسه¬ای ساختار گزارش های تاریخی در قرآن و منابع تاریخ منتخب می¬پردازیم. یادآور می¬شود اشاره و استناد به منابع تاریخی منتخب به صورت نمونه است و از تطبیق یکایک مؤلفه¬های مورد نظر با یکایک منابع در مواردی که تفاوتی معنادار بین منابع وجود نداشته، پرهیز شده است.

الف) ساختار افقی

  1. فهرست

ارائه فهرستی از عناوین و سرفصل های مورد بحث، در ابتدا یا انتهای تحقیقات و کتب علمی امری رایج است. این فهرست علاوه بر اینکه به خواننده در امر یافتن موضوع مورد نظر کمک می کند، مجموعه¬ای از اطلاعات و آگاهی های کلی در مورد مطالب موجود در آن نوشته نیز به خوانندگان عرضه می کند. البته باید گفت که فهرست از اجزای اصلی یک تحقیق به حساب نمی آید و معمولاً در انتهای عملیات تحقیق جهت سهولت در مطالعه اثر و یافتن سرفصل ها و عناوین مندرج در متن، تنظیم شده و در ابتدای نوشتار می آید.

منابع تاریخی دست اول، که به سیره پیامبر۶ و حوادث و جنگ های ایشان پرداخته اند، در اصل دارای فهرست نبوده اند، اما به لحاظ طبیعتِ نوشته و سیر کرونولوژیک (chronolagic) و تاریخی آن، امکان ایجاد فهرست در آنها وجود دارد. این کتاب ها معمولاً در دو قرن اخیر و به دست علاقه مندان به تصحیح و چاپ کتب و نسخ خطی فهرست گذاری شده اند. برای مثال واقدی در المغازی تمام روایات مربوط به آغاز و پایان جنگ بدر را در بیش از یک صد صفحه، تحت یک عنوان به نام «بدر القتال» آورده است، بدون اینکه برای آنها عنوان و موضوع جدا کننده ای قرار داده باشد. البته وی در خاتمه بحث به نام مشرکانی که در این جنگ به لشکریان غذا دادند یا کشته یا اسیر شدند و همچنین به شهدای از مهاجر و انصار نیز اشاراتی دارد. به هر حال می توان گفت اساسی ترین و مهم ترین ویژگی کتب تاریخی مورد نظر، علاوه بر روایی بودن و ذکر سلسله راویان، حفظ و انتظام تاریخی و زمانی حوادث است که طبیعتاً از یک فهرست زمانی مشخص پیروی می کنند.

اما در مورد قرآن هم، جز نام سوره ها و مکی و مدنی بودن آنها، فهرست به خصوصی وجود ندارد. البته تلاش های جدیدی در این زمینه صورت گرفته است و برخی بر آن اند که می توان برای هر سوره متناسب با محتوای آن فهرست ایجاد کرد، چرا که هر سوره پس از تعیین غرض اصلی، محورهای آن نیز مشخص شده و هر محور بخشی از آیات را به خود اختصاص می دهد. در این صورت با مرتب کردن محورهای هر سوره می توان فهرستی از مطالب آن را به نمایش گذاشت.

به نظر می رسد از نظر داشتن فهرست، تفاوتی بین منابع تاریخی و قرآن وجود ندارد و هر دو در اصل دارای فهرست نیستند، هر چند پسینیان برای آنها فهرست ایجاد کرده¬اند یا ایجاد آن را ممکن شمرده¬اند.

  1. مقدمه

مقدمه به نحوی پیش زمینه و پیش درآمد بحث و متنی است که در ادامه می آید و یک آگاهی بسیار مختصر و فشرده از مطالب و موضوعات متن به مخاطب می دهد. در منابع تاریخی این دوره، مقدمه، با تعریف امروزی آن وجود ندارد و تمام اجزای متن با روایت شروع می شود و با روایت جدید خاتمه می یابد. واقدی، ابن هشام، طبری، ابن سعد و بلاذری هنگام نقل حوادث این مقطع مهم تاریخی، بدون مقدمه، روایات تاریخی را از ابتدا تا انتها در کنار یکدیگر قرا ر داده¬اند.

قرآن شاید بدین معنا دارای مقدمه نباشد، اما نکته اینجاست که قرآن برای ورود به حوادث، زمینه سازی و مقدمه چینی می کند. افزون بر آنچه در باره شروع هر سوره قرآن ـ جز سوره توبه ـ با بسمله و نقش زمینه¬ساز و مقدمی آن و نیز تأثیر محور اصلی و غرض و هدف مخصوص هر یک از سوره¬های قرآن بر فهم و تفسیر آیات تاریخی مندرج در آن می¬توان گفت، به نظر می رسد قرآن برای آغاز نقل و گزارش حوادث تاریخی روش های متفاوتی دارد؛ به طور مثال حوادث غزوه بدر از ابتدای سوره انفال و با بسمله آغاز می شود. قرآن قبل از ورود به جنگ بدر، ابتدا از انفال و غنیمت هایی که در این جنگ به دست مسلمانان افتاده بود و بر سر تقسیم آن بین چند نفر از اصحاب مشاجره رخ داده بود، سخن به میان می آورد. قرآن برای کم اهمیت جلوه دادن غنایم جنگی و اهمیت ایمان به خدا، قبل از ورود به جنگ بدر، با روش سؤال و جواب اختیار این اموال را مخصوص خدا و پیامبر او می داند و از مؤمنان می خواهد در این زمینه تقوای الهی را پیشه کنند و از پیامبرش اطاعت کنند. سپس خداوند پنج صفت از اوصاف مؤمنان را می شمارد و با تشبیه مشاجره و دو دستگی عده ای از مسلمانان در تقسیم غنایم بدر به کراهت عده ای از مؤمنان در خروج از مدینه و همراهی پیامبر ۶ در غزوه بدر و لزوم اطاعت مؤمنان از خدا و پیامبرش، وارد بیان جزئیات واقعه بدر می شود.

قرآن قبل از آغاز نبرد احد نیز که از آیه ۱۲۱ سوره آل عمران شروع می شود، به امر مهم پرده پوشی و حفظ اسرار مسلمانان می پردازد و از ایشان می خواهد اسرار مسلمانان را برای بیگانگان و دشمنان، اگرچه در ظاهر دوست جلوه می کنند، فاش نکنند. به خصوص وقتی که مسلمانان در تدارک حمله یا منتظر نبردی هستند. جنگ احزاب نیز در قرآن با یادآوری نعمت های الهی در این جنگ آغاز می شود. حادثه افک از دیگر وقایعی بود که در مدینه اتفاق افتاد و مراتب اذیت و ناراحتی رسول الله۶ را فراهم کرد. قرآن به تناسب ارتباط این ماجرا با عفت و پاکدامنی زنان، آن را در ذیل آیات سوره نور که درباره عفت و پاکدامنی زنان است، آورده است. قرآن قبل از آیه یازدهم سوره نور که آغاز داستان افک است، به حد شرعی کسانی که به زنان شوهر دار تهمت فحشا می زنند اشاره دارد و با این مقدمه وارد ماجرای افک می شود. سرانجام قرآن غزوه حنین را که در آیات ۲۵ تا ۲۷ سوره توبه آمده با ذکر یاری و امداد خداوند به مؤمنان در مراحل و مکان های خطرناک آغاز می کند.

بنابراین ساختار گزارش های تاریخی در قرآن مصدّر به مضامینی اخلاقی یا حکمی است که می¬تواند به مثابه مقدمه در نظر گرفته شود، ولی در متون تاریخی روایت ها بدون مقدمه کنار هم قرار گرفته¬اند.

  1. متن اصلی

در نوشته های تحقیقی، متن جایی برای جمع آوری و پردازش داده هاست و شامل کلیه مطالبی می شود که حول محور موضوع معینی به نحوی منطقی و اصولی در جهت اثبات یا تشریح مسئله ای خاص، پس از پیشگفتار و قبل از نتیجه گیری واقع شده است. منابع تاریخی این دوره، عاری از تحلیل و پردازش در روایات تاریخی است. تنها هدف و انگیزه مورخان این مقطع از تاریخ اسلام، گردآوری و احیاناً گزینش روایات درباره سیره و جنگ های رسول خدا۶ است. به دیگر سخن، مورخان بیشتر در صدد بازسازی حوادث این دوره هستند تا تبیین آنها. این منابع، روایات را بر حسب سیر تاریخی حوادث در کنار یکدیگر قرار داده اند بدون اینکه تحلیل یا پردازشی در باره آنها صورت گیرد. در میان این منابع، المغازی واقدی و السیره النبویه ابن هشام با تفاوت هایی در شیوه نقل، تا حدودی، دقیق ترین و مفصل ترین گزارش ها را از این حوادث ارائه کرده¬اند.

قرآن در این زمینه دو تفاوت عمده با منابع تاریخی دارد. اول اینکه قرآن به تحلیل و تبیینی ویژه و منحصر به فرد از این حوادث می پردازد و دوم اینکه قرآن به هیچ وجه این وقایع را با تفصیلی که در منابع آمده، ذکر نمی کند و تنها به نقاطی از حادثه اشاره دارد که برای زندگی سعادتمندانه بشر راهگشا و سبب هدایت اوست. نقل تاریخی و گزارش قرآن از حوادث این دوره همراه با پردازش و تحلیل است و صرف خبر دادن و گزارش نیست؛ به طور مثال در غزوه بدر قرآن می گوید:

وَإِذْ یعِدُکمُ اللَّهُ إِحْدَی الطَّائِفَتَینِ أَنَّهَا لَکمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیرَ ذَاتِ الشَّوْکهِ تَکونُ لَکمْ وَیرِیدُ اللَّهُ أَنْ یحِقَّ الْحَقَّ بِکلِمَاتِهِ وَیقْطَعَ دَابِرَ الْکافِرِینَ ـ لِیحِقَّ الْحَقَّ وَیبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کرِهَ الْمُجْرِمُونَ؛

و (به یاد آرید) هنگامی را که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه [= کاروان تجاری قریش یا لشکر مسلح آنها] نصیب شما خواهد بود و شما دوست می داشتید که کاروان (غیر مسلح) برای شما باشد (و بر آن پیروز شوید)؛ ولی خداوند می خواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند (از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزی بزرگ نصیبتان شد).

قرآن علاوه بر اشاره به وعده الهی از میل قلبی مسلمانان بر عدم روبه رویی با لشکر قریش پرده برمی دارد؛ اما نکته اینجاست که خداوند درصدد از بین بردن هیبت و شوکت کافران و مشرکان است. گرچه پیروزی بر یک کاروان تجارتی به مراتب آسان تر و از حیث غنیمت و اموالی که به دست می آید قابل قیاس با یک لشکر مجهز نیست، اما روشن است که پیروزی بر یک لشکر آماده و مجهز از حیث اعتبار سیاسی و نظامی و تأثیراتی که در آینده به همراه خواهد داشت، به هیج وجه قابل مقایسه با پیروزی و تصاحب یک کاروان نیست. تأثیر منفی شکست بدر بر روحیه مشرکان مکه، تا مدت ها ادامه داشت. از طرف دیگر این جنگ آوازه اسلام و قدرت آن را به اقصا نقاط شبه جزیره عربستان گسترش داد. در پردازش قرآن نیز به این نکته اشاره شده است که خداوند می خواهد حق را با کلمات خود تقویت کند و ریشه کافران را قطع نماید. این امر با مصادره کاروان تجارتی قریش امکان پذیر نبود.

قرآن در ادامه همین نبرد به مجموعه¬ای از دستورالعمل های مهم در هنگام جنگ و رویارویی با دشمن اشاره دارد و گویی در مقام بیان این حقیقت است که گرچه خداوند مؤمنان را یاری می کند، اما این مطلب باعث نمی شود که ایشان در نبرد از دستورهای مافوق سرپیچی کنند یا دچار هرج و مرج شده، سستی و رخوت در ایشان نفوذ کند. به نظر می رسد محور این بخش از آیات قرآن، تحلیل امور و اصولی تأثیرگذار در پیروزی در یک جنگ است.

قرآن در بازیابی علت شکست مسلمانان در احد، دقیقاً به اختلاف و سستی و نافرمانی مسلمانان اشاره دارد:

وَلَقَدْ صَدَقَکمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّی إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الأمْرِ وَعَصَیتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاکمْ مَا تُحِبُّونَ. ..؛

خداوند، وعده خود را به شما (در باره پیروزی بر دشمن در احد،) تحقق بخشید؛ در آن هنگام (که در آغاز جنگ) دشمنان را به فرمان او، به قتل می رساندید (و این پیروزی ادامه داشت) تا اینکه سست شدید و (بر سر رهاکردن سنگرها،) در کار خود به نزاع پرداختید؛ و بعد از آنکه آنچه را دوست می داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانی کردید.

همچنین در مورد صلح حدیبیه که منابع تاریخی نیز آن را ذکر کرده اند، قرآن نظر دیگری دارد و آن را فتح آشکار می نامد. در کنار تحلیل این واقعه، قرآن علت را بیان می دارد که چرا چنین لقبی را به این صلح داده است:

إِنَّا فَتَحْنَا لَک فَتْحًا مُبِینًا لِیغْفِرَ لَک اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِک وَمَا تَأَخَّرَ وَیتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیک وَیهْدِیک صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا وَینْصُرَک اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا؛

ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم ساختیم! تا خداوند گناهان گذشته و آینده ای را که به تو نسبت می دادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛و پیروزی شکست ناپذیری نصیب تو کند.

مشرکان با این صلح موجودیت اسلام را پذیرفتند و مهم تر اینکه بسیاری از طرز فکرها و ذهنیت هایی که مشرکان در مورد پیامبر۶ داشتند و تبلیغات سوئی که علیه ایشان انجام داده بودند، از بین رفت. مراد از ذنب در اینجا تبعات فعالیت ها و اقدامات پیامبر یا گناهانی است که مشرکان به پیامبر۶ نسبت می دادند و می پنداشتند که رسول الله مرتکب آنها شده است. این صلح چنان تأثیر داشت که خداوند می فرماید که با آن نعمت بر پیامبر تمام شد و به راه راست و مستقیم هدایت شده و پیروزیی که شکست در آن راه ندارد نصیب او شده است. مدت کوتاهی بعد از صلح حدیبیه، عظمت و آثار این صلح برای مسلمانان واضح گشت؛ به خصوص اینکه همین صلح، مقدمات فتح مکه را فراهم کرد.

در جنگ حنین جایی که مسلمانان علی رغم برتری از حیث نفرات، در ابتدای امر شکست خوردند؛ قرآن در تحلیل و بیان شکست اولیه مسلمانان در این جنگ می گوید:

لَقَدْ نَصَرَکمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کثِیرَهٍ وَیوْمَ حُنَینٍ إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکمْ شَیئًا وَضَاقَتْ عَلَیکمُ الأرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ؛

خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد (و بر دشمن پیروز شدید) و در روز حنین (نیز یاری نمود)؛ در آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شده؛ سپس پشت (به دشمن) کرده، فرار نمودید!

از منظر قرآن عجب و غروری که مسلمانان را هنگام حرکت به سوی قبیله هوازن، فراگرفته بود از عوامل اصلی شکست اولیه مسلمانان در جنگ حنین محسوب می شود. در حالی که آنچه باعث پیروزی مسلمانان در جنگ ها و نبردها می شد، همان یاری و نصرت خداوندی و ثبات قدم و استواری و وحدت کلمه آنان بود. خود بزرگ بینی و دست کم گرفتن دشمن از عوامل مهم شکست است.

اما در منابع تاریخی چنین تحلیل ها و پردازش هایی وجود ندارد و اگر تحلیلی وجود دارد، کم و سطحی است؛ به عبارت دیگر، خود مؤلف سعی نکرده که به طوری شفاف حوادث را از ابتدا تا پایان، به صورتی منطقی تحلیل و تبیین کند و چرایی وقوع یا چرایی شکست یا پیروزی و پیامدها و نتایج حاصل از آن واقعه را تشریح نماید؛ به طور مثال در علت شکست احد، ابن هشام روایتی را از زبیر نقل می کند که چون تیراندازان پشت لشکر را خالی کردند، خالد بن ولید و مشرکان تحت امر او از آن طریق به مسلمانان حمله کردند و این امر باعث فرار مسلمانان و در نهایت شکست ایشان در احد شد.

اما قرآن به انسان ها می آموزد هنگام تحلیل حوادث و وقایع، به چه عوامل و مؤلفه هایی باید توجه داشت، یا چه عواملی جلو شکست را می گیرد و چه عواملی باعث پیروزی در جنگ ها می شود. قرآن شیو ه ای خاص در تحلیل رویدادها دارد که به نظر می رسد این شیوه، علاوه بر تأکید بر عوامل انسانی و مادی در وقایع و حوادث به عوامل ماورایی و معنوی نیز اشاره دارد. این عوامل ماورایی علم، قدرت و اراده الهی است که مافوق تمامی علوم، قدرت ها و اراده های انسانی و بشری است.

  1. نتیجه گیری

نتیجه گیری برداشتی است شخصی که پژوهشگر بر اساس هدف و بر پایه داده های ارائه شده در متن گزارش تحقیقی و در پایان هر مبحث یا گفتار ارائه می¬دهد. به دیگر سخن، در نتیجه گیری، حاصل کار و نتایجی که تحقیق به آن منتهی شده، به صورتی فشرده و موجز ارائه می شود. از دیگر تفاوت های قرآن و منابع تاریخی، ارائه نتیجه گیری است. منابع این دوره، به علت ماهیت گزارش گونه ای که دارند عاری از هرگونه نتیجه گیری و اظهارنظر نهایی در خصوص یک رویداد هستند. در منابع این دوره با پایان یافتن ماجرا در یک زمان خاص، مطالب کتاب نیز در خصوص آن ماجرا خاتمه می یابد. همچنین مطالبی که در آخر هر حادثه می آید، به هیچ وجه درصدد بیان نتیجه و اثری مهم و تاریخ ساز که این رویداد داشته یا گذاشته، نیست؛ به طور مثال در خصوص جنگ بدر، پس از پایان یافتن ماجرا و کشته و اسیر شدن بزرگان قریش، به پیامدهای جنگ ـ جدای از کشته شدن و اسارت مشرکان ـ اشاره نشده است؛ مانند اینکه آیا این قضیه در حوادث بعدی تاریخ اسلام تاثیرگذار بود یا خیر؟ آیا در شناساندن اسلام به عنوان یک قدرت مؤثر بود یا نه؟ علی رغم شکست یا پیروزی، هر نبرد یا حادثه ای پیامدهایی در بر دارد که منابع تاریخی این دوره در مورد این پیامدها ساکت هستند؛ کتب تاریخی در بخش های پایانی گزارش خود اغلب به اینکه کدام طرف پیروز شدند یا شکست خوردند و یا به تعداد کشته ها یا اسیران هر طرف و مسائلی از این دست پرداخته¬اند.

قرآن در خاتمه حوادث یک جمع بندی و نتیجه گیری مختصر و باز هم هدایت مدار ارائه می دهد؛ البته این داوری در باره رویدادهایی که قرآن در چند جای مختلف به آنها پرداخته، با دشواری هایی روبه روست و باید آن را بر حسب ترتیب نزول یا ترتیب ذکر در قرآن به صورت جداگانه ارزیابی کرد؛ ولی به هر حال و به طور مثال در نبرد احزاب که در چند سطر گذشته به آن پرداختیم، در آخرین آیه مربوط به این جنگ، خداوند در یک آیه چنین نتیجه گیری می کند:

وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کفَرُوا بِغَیظِهِمْ لَمْ ینَالُوا خَیرًا وَکفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَکانَ اللَّهُ قَوِیا عَزِیزًا؛

خدا کافران را با دلی پر از خشم بازگرداند بی آنکه نتیجه ای از کار خود گرفته باشند؛ و خداوند (در این میدان)، مؤمنان را از جنگ بی نیاز ساخت (و پیروزی را نصیبشان کرد) و خدا قوّی و شکست ناپذیر است!

خداوند در این جنگ که یکی از صحنه های آزمایش بود، مشرکان را با آن همه خشم و حس انتقام جویی که بر ضد مسلمانان داشتند، برگرداند و ایشان نتوانستند کاری از پیش ببرند و در واقع این واقعه برای مسلمانان نوعی پیروزی محسوب می شد، پیروزیی که خداوند قبلاً وعده اش را به پیامبر۶ و سایر مسلمانان داده بود؛ و این خداوند بود که مؤمنان را به وسیله کمک های غیبی اش از قتال و نبرد بی نیاز کرد و باز این خداست که قوی و شکست ناپذیر است.

قرآن در سوره انفال پس از نقل واقعه بدر و پردازش آن در دو آیه چنین می گوید:

وَلَوْ تَرَی إِذْ یتَوَفَّی الَّذِینَ کفَرُوا الْمَلائِکهُ یضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ ذَلِک بِمَا قَدَّمَتْ أَیدِیکمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیسَ بِظَلامٍ لِلْعَبِیدِ؛

و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ) جانشان را می گیرند و بر صورت و پشت آنها می زنند و (می گویند:) بچشید عذاب سوزنده را (،به حال آنان تأسف خواهی خورد)! این، در مقابل کارهایی است که از پیش فرستاده اید؛ و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمی دارد!

قرآن علاوه بر شکست سنگین مشرکان از مسلمانان، به عاقبت کشته های مشرکان نیز اشاره می کند. آنان در دنیا به وسیله مسلمانان به قتل رسیدند، در آخرت نیز باز گرفتار آتش و عذاب الهی هستند. در واقع این سرانجام را خود ایشان برای خود رقم زدند. آن ها با سوء تدبیر و مخالفت آشکار با حقیقت و تلاش برای محو آن به چنین سرنوشتی دچار شدند؛ در حالی که خداوند به هیچ وجه به بندگان خود ظلم نمی کند.

قرآن در سوره آل عمران در پایان گزارشی که از غزوه احد ارائه می¬دهد، می گوید:

مَا کانَ اللَّهُ لِیذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی مَا أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتَّی یمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیبِ وَمَا کانَ اللَّهُ لِیطْلِعَکمْ عَلَی الْغَیبِ وَلَکنَّ اللَّهَ یجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛

چنین نبود که خداوند، مؤمنان را به همان گونه که شما هستید واگذارد؛ مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد. و نیز چنین نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه کند (تا مؤمنان و منافقان را از این راه بشناسید؛ این بر خلاف سنت الهی است؛) ولی خداوند از میان رسولان خود، هر کس را بخواهد برمی گزیند؛ (و قسمتی از اسرار نهان را که برای مقام رهبری او لازم است، در اختیار او می گذارد.) پس (اکنون که این جهان، بوته آزمایش پاک و ناپاک است،) به خدا و رسولان او ایمان بیاورید! و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، پاداش بزرگی برای شماست.

قرآن به یک نتیجه گیری کلی از این جنگ بسنده می کند؛ این نتیجه جدا شدن منافق از مؤمن است. تا قبل از جنگ احد مرزبندی چندانی بین منافقان و مؤمنان وجود نداشت، اما در غزوه احد این مرزبندی خود را آشکار کرد. به همین سبب خدا می فرماید که مسلمانان را به حال خودشان رها نمی کند، بلکه ایشان را آزمایش می کند تا سره از ناسره مشخص شود. قرآن با اشاره به این مطلب که علم غیب فقط مخصوص خداست و سپس هر کس از فرستادگانش که خود تشخیص دهد، می خواهد بگوید که اینکه کسی مؤمن است یا دیگری منافق است، مطلبی است که خدا فقط می داند و کسی دیگر از آن آگاه نیست و بزنگاه هایی همچون جنگ احد مشخص کننده مؤمن و منافق است.

در واقعه حدیبیه که باز هم عده ای از مسلمانان از ترس مشرکان حاضر به همراهی پیامبر۶ جهت به جای آوردن حج عمره نشدند، قرآن پس از پرداختن به این واقعه، به نتیجه این واقعه این گونه اشاره می کند:

هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَکفَی بِاللَّهِ شَهِیدًا؛

او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادیان پیروز کند؛ و کافی است که خدا گواه این موضوع باشد!

پس از آن رویارویی بین مسلمانان و مشرکان در حدیبیه، نزدیک بود مشرکان به دلیل کینه از مسلمانان و خون هایی که از آنها ریخته شده بود، علیه مسلمانان شمشیر کشیده و نبردی یکطرفه را آغاز کنند، اما خداوند علاوه بر منصرف کردن قریش از این تصمیم، آرامش خود را بر مسلمانان مستولی کرد و جنگ بین ایشان رخ نداد. سپس قرآن به نتیجه بسیار مهمی که این صلح در پی داشت اشاره می کند. این نتیجه به واقعیت تبدیل شدن رؤیای پیامبر۶ بود که در آن در امنیت کامل وارد مسجدالحرام شده درحالی که سرها تراشیده و تقصیر کرده اند و مهم تر از همه چیزی اتفاق خواهد افتاد که تنها خداوند از آن باخبر است و شما از آن آگاه نیستید. البته قبل از داخل شدن به مسجدالحرام، با شرایطی که گفته شد، خداوند فتحی نزدیک که همان صلح حدیبیه بود برای شما در نظر گرفت، چرا که صلح حدیبیه و شرایطی که در این صلح گنجانده شده بود مقدمه ای برای فتح مکه و حضور مسلمانان در آنجا شد و در نهایت اشاره به چیره شدن دین حق بر همه ادیان دیگر دارد.

همان طور که پیداست، منابع تاریخی اولیه از چنین ساختار و نظمی تبعیت نمی¬کنند و بیشتر در صدد گزارش و روایت حوادث تاریخی هستند تا پردازش آنها، و دراین صورت به یک دائره المعارف شبیه هستند تا یک اثر تحقیقی. خواننده در این متون، با متنی مواجه است که در آن عناوین و موضوع هایی که بحث قبلی و بعدی را به وضوح از یکدیگر جدا کند، وجود ندارد یا اگر وجود دارد، اندک اند و دسته بندی و نظم منطقی بین آنها برقرار نیست؛ به طور مثال واقدی در گزارش جنگ بدر، حدود صد صفحه گزارش و روایت را جمع آوری کرده بدون اینکه برای آنها عنوان و موضوع جدا کننده ای قرار داده باشد. اما به هر حال سیر کرونولوژیک و تاریخی بحث در اکثر این منابع رعایت شده است. به طوری که تمام جزئیات موجود در مورد یک واقعه مشخص از ابتدا تا انتها منظم آمده است.

ب) ساختار عمودی

اجزای معنایی یک متن از کوچک ترین جزء آن یعنی واژه و بزرگ ترین آن پاراگراف، تشکیل می شود. در یک متن تحقیقی، نویسنده باید به کلماتی که انتخاب می کند، توجه کند و دقت لازم را در گزینش آنها رعایت کند، چه این کلمات، جملات را تشکیل می دهند و از اجتماع جمله ها و ارتباط منطقی بین آنها پاراگراف و متن به وجود می آید. آنچه در یک متن اهمیت اساسی دارد، جمله است و به عبارت دیگر جمله محملی است که در آن عوامل درون متنی و برون متنی(پیوستگی و انسجام) نمود پیدا می کند. پیوستگی و انسجام به عنوان دو مؤلفه در متن بودگی یک نوشتار، کاملاً ضروری است؛ به دیگر سخن، اگر یک نوشتار به گونه ای باشد که بین اجزا و جملات آن هیچ گونه انسجام یا پیوستگی وجود نداشته باشد نمی توان آن را متن حساب کرد. روشن است که متون و منابع مورد بررسی ما نیز از کلمات تشکیل شده¬اند، ولی ساختار متن با کوچک ترین واحدهای معنایی تشکیل شده از کلمات، یعنی آیه در قرآن و روایت در منابع تاریخی، شکل گرفته است. البته واحدهای معنایی سوره و حزب و جزء در قرآن و باب و فصل در منابع تاریخی نیز در مقیاسی دیگر می¬توانند مورد توجه و بررسی قرار گیرند، ولی با توجه به اینکه حوادث دوران حضور رسول خدا۶ در مدینه در قالب سوره¬ها و حزب ها و جزء¬ها نیامده است، بلکه قالب متداول برای گزارش این رویدادها آیه¬ها هستند که در سوره¬ها و حزب ها و جزءها پراکنده¬اند، مقایسه ما نیز به دو واحد معنایی، یعنی آیه در قرآن و روایت در متون تاریخی، اختصاص یافته است و برای رعایت اختصار از تبیین مفهومی «آیه» و «روایت» که به نظر می رسد مفهومش برای خوانندگان آشکار باشد، صرف نظر شده است، ولی ذکر دو نکته ضروری است:

نخست اینکه قرآن اهتمام خاصی به گزینش و چینش کلمات در آیات خود دارد. در قرآن واژه ها و لغات در جملات ارزش و اهمیت به خصوصی دارند و با چینشی به خصوص و ویژه کنار یکدیگر قرار گرفته اند. اگر قرآن در جایی از کلمه ای استفاده کرده و از مترادف ها یا هم خانواده های دیگر آن کلمه استفاده نکرده، از این کار منظور و هدفی داشته است. در صورتی که در منابع تاریخی واژه ها و نحوه چینش آن ها چندان اهمیتی ندارد، گرچه همین واژگان به کار رفته در متون تاریخی در جای خود ابزاری مهم برای نشان دادن گفتمان غالب در زمان نگارش متن به شمار می¬روند و از منظر زبان¬شناسی تاریخی دلالت های خود را دارند، ولی از نظر حکایتگری واقعیت بیرونی یا بیان منویات مورخان به هیچ روی همتراز قرآن نیستند که هر حرف و کلمه¬ای جایگاه مشخصی داشته باشد و تغییر آن به تغییر معنا بینجامد.

نکته دیگر اینکه ساخت درونی آیه متشکل از کلمات و گاه چند جمله است، ولی ساخت درونی روایات را گاه یک جمله و گاه دو یا چند جمله در قالب نثر یا نظم و حتی گاه چند بند (پاراگراف) تشکیل می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.