پاورپوینت کامل این یک نفر; فضه، شاهزاده‌ای از هند ۲۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل این یک نفر; فضه، شاهزاده‌ای از هند ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این یک نفر; فضه، شاهزاده‌ای از هند ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل این یک نفر; فضه، شاهزاده‌ای از هند ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

>

با احتیاط قالب طلا را درآورد و آن را در دست گرفت. پشت و رویش را به دقت نگاه کرد. چشم‌های سیاهش برق زد. لبخند زیبایی صورت سبزه و بانمکش را جذاب‌تر کرده بود.

سراسیمه اکسیر کیمیا و قالب را در کیسه‌ی کوچکش گذاشت. طلا را محکم در دست گرفت. صدای اهالی خانه را که شنید، ایستاد و چند قدمی به جلو رفت. زیرچشمی به گلیم‌های رنگ و رو رفته‌ای نگاه کرد که شاید با بودن این طلا حال و روزشان عوض می‌شد. مشتش را محکم‌تر نگه داشت. درِ چوبی با سر و صدای زیادی باز شد. مثل هر روز روبه‌روی آقای خانه ایستاد و با احترام سلام کرد. دستش را بالا گرفت و مشتش را باز کرد.

امام علی(ع) دست پینه‌بسته و زبرش را بالا آورد و طلا را گرفت. آن را به دقت نگاه کرد. با مهربانی گفت: «احسنت فضّه! اما اگر جسدش(۱) را آب می‌کردی طلایت از اینی که هست بهتر و قیمتی‌تر درمی‌آمد.»

فضّه که حسابی جا خورده بود با چشمانی گردشده گفت: «یعنی شما از علم کیمیا می‌دانید و زندگی‌تان آن‌قدر ساده است؟!»

امام علی(ع) لبخند معنی‌داری زد و با دست به پسرش اشاره کرد. بعد آرام گفت: «حسن‌جان برای فضه بگو که باید چه کار کند تا طلایش بهتر شود.»

چهره‌ی فضّه وقتی حسن(ع) را می‌دید که از کیمیا می‌گوید، دیدنی بود. در آن لحظه شاید فضّه از خودش بدش آمده بود… تازه فهمیده بود که آن‌هایی که در این خانه‌اند چه‌قدر بی‌نیازند و نسبت به دنیا و فریبندگی‌اش بی‌اعتنا…

***

گاهی وقت‌ها در موقعیتی سخت قرار می‌گیریم. آن‌قدر سخت که فکر می‌کنیم دنیا برای ما تیره و تار شده و دیگر زندگی تمام است. در حالی که شاید همان موقعیت سخت پله‌ای باشد برای حرکت به جلو و همان سختی‌ها ما را به جایی بکشاند در ناکجاآباد… جایی که تصورش هم برای ما ممکن نیست. مثل شاهزاده‌خانم بزرگی که اسیر شد و از اسارت سر از خانه‌ی باصفا و ساده‌ی امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) درآورد تا کنیزیِ سرور زنان عالم را بکند. او کسی نیست جز «فضّه».

فضه دختر شاهزاده‌ی هندوستان بود. از این که چطور به عربستان آمده در تاریخ چند روایت بیان شده است.

۱ـ «نجاشی» پادشاه حبشه که مسلمان شده بود با پادشاه هند جنگ کرد. فضّه را به غنیمت گرفت. او را خدمت رسول خدا(ص) آورد و به آن حضرت هدیه کرد.

۲ـ یا این که قیصر روم که دایم برای پیامبر اسلام(ع)، هدیه می‌فرستاد، یک بار هم این بانوی بزرگوار را هدیه کرده است.

۳ـ یا ممکن است در دل فضّه، نوری خدایی تابیده باشد و خودش را در معرض اسارت درآورده تا به خدمت حضرت رسول(ص)، مشرف شود. مانند حضرت نرجس خاتون که از همین راه به خدمت امام حسن عسگری(ع)، رسید.

اما به هر حال این موقعیت پیش آمد که صاحب فضّه، پیامبر بزرگ اسلام باشد. جالب این‌جاست که وقتی رسول‌الله(ع) از خستگی‌های دخترش در کار خانه مطلع شد فضّه را به او بخشید تا در کارهای خانه کمکش کند. در همان حال به او گفت: «دخترم یک روز تو کار می‌کنی و یک روز فضّه!»

فضه مات و متحیر مانده بود که این چطورخانمی و خدمتکاری است که هردو باید پا به پای هم کار کنند؟

حضرت فاطمه(س) که خیلی به حرف پدر پایبند بود در این مورد هم کارها را تقسیم کرد. در بحارالانوار آمده در یکی از روزهایی که نوبت کار با حضرت فاطمه(س) بود، سلمان که از کوچه می‌گذشت صدا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.