پاورپوینت کامل این یک نفر; بلال، مردی سیاه با قلبی سفید ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل این یک نفر; بلال، مردی سیاه با قلبی سفید ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این یک نفر; بلال، مردی سیاه با قلبی سفید ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل این یک نفر; بلال، مردی سیاه با قلبی سفید ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

لب‌های پهن و قهوه‌ای‌ رنگش را باز کرد. دندان‌های سفید و براقش مثل ستاره‌های شب‌های مدینه درخشید. چشم‌های سیاه و نافذش را آرام بست و به پیامبر گفت: «یا رسول ‌الله مرا ببخشید! کمی از وقت اذان گذشته است.»

پیامبر(ص) به اصحاب نگاه کرد که منتظر بودند صدای اذان را بشنوند و قامت ببندند. دست‌های مهربانش را روی شانه‌های استخوانی بلال گذاشت و با لبخند گفت: «اشکالی ندارد؛ اما بعد از نماز باید بگویی چرا دیر کردی!»

صدای ملکوتی اذان در فضای مسجد پیچید…

اصحاب دور پیامبر(ص) و او حلقه زدند. چشم‌های سیاه بلال به سمت درِ چوبی مسجد کشیده شد. زیر لب گفت: «داشتم می‌آمدم که در راه صدایی…»

گویی صدای گریه‌ی کودک باز دل‌آشوبش کرده بود. کنار درِ چوبی ایستاد و محکم به آن کوبید. دختر پیامبر با دستانی که از آرد، سفید شده بود در را باز کرد. تا او را دید خوش ‌آمد گفت. با نگرانی پرسید: «چیزی شده است بلال؟»

بلال سری چرخاند و به خورشید نگاه کرد که محکم و استوار در وسط آسمان ایستاده بود و رشته‌های طلایی‌اش را بی‌حساب به زمینی‌ها می‌بخشید.

با مهربانی گفت: «در راهِ مسجد بودم که صدای گریه‌ی کودک‌تان را شنیدم. اگر کاری دارید، کمک‌تان کنم یا کودک را نگه دارم تا شما به کارهای‌تان برسید.»

لبخند ملیحی روی لبان فاطمه نقش بست. با لحنی آرام گفت: «من نسبت به فرزندم حسن مهربان‌ترم. اگر برایت زحمتی نیست، آردها را دستاس کن.»

تا کودک را در آغوش گرفت، آرام شد. دیگر از صدای گریه‌هایش خبری نبود. بلال فوری به سمت گندم‌ها رفت. او آزاد بود، آزادِ آزاد؛ اما…

صدای قهقهه‌های کودک اتاق کاه‌گلی و کوچک فاطمه را پر کرد. گویی همراه فاطمه اتاق پر شده بود از فرشته‌هایی که با حسن بازی می‌کردند!

حالا صدای پیامبر(ص) برایش چه خواستنی بود وقتی دست‌های مهربانش را بالا گرفته بود و رو به آسمان آبی می‌گفت: «بلال، خداوند به تو مهربانی کند که نسبت به فاطمه(س) مهربانی کردی!»

***

در این شلوغی روزگار حتماً برای شما هم پیش آمده است که در کوچه پس‌کوچه‌های شهر یا روستای‌تان وقتی صدای ملکوتی اذان را می‌شنوید بی‌اختیار لحظاتی مکث کنید… آن وقت است که روح‌تان آرام می‌گیرد و پرواز می‌کند تا به آسمان هفتم برسد. جایی که خدا و پیامبرانش و همه‌ی آزاده‌ها جمع‌اند.

صدای زیبای اذان و اقامه نه فقط از مناره‌ی مسجد بلند است، بلکه در زمان بچگی از اولین صداهایی است که بزرگ‌ترهای ما در گوش‌مان زمزمه کرده‌اند. تا با این نغمه‌ی زیبا بهتر مسلمان بودن‌مان را احساس کنیم.

شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که اذان نیز مثل آیه‌های نورانی قرآن بر پیامبر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.