پاورپوینت کامل این یک نفر; قنبر، غلامی که عاشق بود ۲۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل این یک نفر; قنبر، غلامی که عاشق بود ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این یک نفر; قنبر، غلامی که عاشق بود ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل این یک نفر; قنبر، غلامی که عاشق بود ۲۷ اسلاید در PowerPoint :
>
- سفینهالبحار، ج ۲، ص ۴۴۹، کشفالغمه، ج ۱، ص ۳۸۳ و الکنى و الالقاب، ج ۲، ص ۴۹۵.
سکوتی مرگبار کوچهپسکوچههای کوفه را در برگرفت. آرام ایستاد و از پشت دیوار کاهگلی سرک کشید. ناگهان چشمان سیاهش از تعجب گرد شد. وقتی دید مولایش روبهرویش ایستاده، سرش را پایین انداخت. آرام عبایش را روی دستهی شمشیری کشید که به کمرش بسته بود. قطرههای سرد و ریز عرق پهنای پیشانیاش را نوازش کرد. مولا کیسهی نان و خرما را روی زمین گذاشت و با صدایی آرام گفت: «چرا دنبالم میکنی قنبر؟…چه میخواهی؟»
قنبر که حسابی جا خورده بود، آب دهانش را قورت داد و با مِن مِن گفت: «میترسم. میترسم به شما آسیبی برسد.» لبخند کمرنگی چهرهی نورانی امام علی(ع) را زیباتر کرد. سری تکان داد و با صدایی آرام گفت: «از چه میترسی؟ از زمینیها یا آسمانیها؟» قنبر نیمنگاهی به زمین و آسمان انداخت و گفت: «از زمینیها.»
مولا علی کیسهی نان را برداشت و با مهربانی به او گفت: «ای قنبر، نگران نباش! اهل زمین بدون اراده و خواست خداوند هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند، برگرد.» قنبر بغضِ مانده در گلویش را به زحمت قورت داد. چشمهایش را ریز کرد و در نور مهتاب عاشقانه به مولایش چشم دوخت که آرام و ناشناس به سمت محلهی فقیرنشین کوفه میرفت…۱
***
داستانی که در بالای صفحه خواندید. نمونهای از عشق است. عشقی واقعی و پرحرارت که تا آخرین لحظهی زندگی عاشقش را رها نمیکند و همیشه، حتی پس از مرگ همراه اوست؛ و عاشق کسی نیست جز غلام امیرالمؤمنین، «قنبر».
غلام گوش به فرمان امیرالمؤمنین از قبیلهی همدان بود و لقب او را «ابوهمدان» گفتهاند.
در کوفه زندگی میکرد و از سالهای قبل، علی(ع) را به خوبی میشناخت. در مواقع حساس و ضروری، امام علی(ع)، او را صدا میکرد و مأموریتهای مهم را به او میسپرد.
برای قنبر همین بس که امام علی(ع) فرمودهاند: «هرگاه کاری سخت و ناخوشآیند پیش میآید، آتشم را میافروزم و قنبر را فرامیخوانم.»
قنبر حدود سی سال از عمر خویش را در خانهی امام علی(ع) سپری کرد. این مدت از ۲۵ تا ۵۵ سالگی او را شامل میشود. او فردی مؤمن و پارسا بود و در همه حال آماده بود تا دستورهای مولایش را اجرا کند. متأسفانه از کودکی و زندگی او اطلاع زیادی در تاریخ ثبت نشده؛ اما وقتی که آدم عاشق، شخصی باشد که سراپایش را صفات زیبای انسانی فراگرفته، حتماً به آن صفات زیبا نزدیک میشود. قنبر هم در محضر مولایش خیلی چیزها آموخته بود؛ از شجاعت گرفته تا گذشت، و وفاداری و دینداری…
امیرالمؤمنین علی(ع) به قنبر فرموده بود که:
«ای قنبر! مژده باد تو را و تو نیز به دیگران مژده بده و یقین داشته باش، که به خدا قسم پیامبرخدا(ص) در حالی از دنیا رفت که جز شیعیان، بر همهی مردم خشمگین بود و آگاه باشید هر چیزی ستون و تکیهگاهی دارد و ستون اسلام، شیعه است. آگاه باش برای هر چیزی کنگرهای است و کنگرهی اسلام شیعه است و هر چیزی شرفی دارد و شرف دین شیعیاناند. آگاه باش برای هر چیز سید و سروری است و سید مجالس، مجالس شیعه است و هر چیزی امامی دارد و امام زمین، زمینی است که شیعیان در آنجا ساکناند. سوگند به خدا اگر امثال شما نبود، خداوند به مخالفانتان شما نعمت نمیداد…»۲
او نه فقط در دینداری پیرو مولایش بود، بلکه در اخلاق نیز از او صبر و مدارا را آموخته بود. در خاطرات جابر آمده است که روزی در حضور امام علی(ع) مردی به قنبر بیادبی کرد و سخن بدی گفت. قنبر که حسابی عصبانی شده بود، خواست پاسخش را بدهد. حضرت با ناراحتی رو به غلامش فرمود: «ای قنبر! آرام باش و به او اعتنا مکن تا خدا را خشنود و شیطان را خشمگین سازی و دشمنت را به کیفر رسانی. سوگند به خدا که مؤمن پروردگارش را خوشحال نمیکند، مگر با بردباری، و شیطان را خشمگین نمیکند، مگر به چیزی چون سکوت و برای احمق، هیچ تلافی کردنی (عقوبتی) مانند سکوت و بیاعتنایی به او، عذابآور نیست!»
قنبر در محضر امام علی(ع) هم درس آزادگی و انسان بودن میآموخت و هم درس جهاد و مبارزه با زورگویان. او در جنگ صفین پرچمدار سپاه اسلام بود. وقتی امام باخبر شد که معاویه پرچمی برای «عمروعاص» و پرچمی برای غلامش «وردان» بسته است، پر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 