پاورپوینت کامل این یک نفر; سلمان، مردی از اهل بیت ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل این یک نفر; سلمان، مردی از اهل بیت ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این یک نفر; سلمان، مردی از اهل بیت ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل این یک نفر; سلمان، مردی از اهل بیت ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
>
صدای همهمهی جمعیت همه جا را پر کرده بود. مردی که عبای قهوهای به دوش داشت، روبهرویش ایستاده بود و با صدایی بلند میگفت: «تو باید با ما باشی…»
نسیم ملایم مدینه، صورتش را نوازش میکرد. چند مرد دیگر که ریشهای گندمی داشتند کنارش ایستاده بودند و نمیگذاشتند او جایی برود. سلمان سردرگم و متعجب به جمعیت مهاجرین و انصار نگاه میکرد که آمادهی کندن خندق۱ بودند و منتظر او که همراهیشان کند. چون پیشنهاد کندن خندق از طرف سلمان بود و او حتماً به این مسئله داناتر از بقیه و هر گروهی دوست داشت که او با آنها باشد. از طرفی زمان کم بود و باید قبل از شروع جنگ، خندقها آماده میشد تا کفار راهی نداشته باشند به شهر وارد شوند.
ناگهان همهی سرها به سمتی چرخید. با آرامش نزدیک سلمان ایستاد. دستهای مهربانش را روی شانهی او گذاشت. تا لبانش را باز کرد، همه ساکت شدند. با لحنی آرام گفت: «سلمان منا اهل البیت.۲» سلمان با شنیدن این حرف از پیامبر خدا نفس راحتی کشید و احساس افتخار کرد. دیگر کسی جرئت نداشت که سر او با دیگری بحثی بکند؛ چون او هم مثل اهلبیت برای همه بود؛ برای همهی آنهایی که پیامبر و نزدیکانش را دوست داشتند…
***
حتماً برای شما هم پیش آمده است که از حضور کسی در جمعی خوشحال باشید و به آن افتخار کنید؛ چه آن شخص مربوط و منسوب به شما باشد و چه نباشد. شاید او در قرنهای دوری زندگی میکرده؛ ولی شما حالا به او افتخار میکنید! مثل حضور سلمان در میان یاران باوفای پیامبر که باعث افتخار ما ایرانیان است. در این که او ایرانی است و به دنبال حقیقت میگشته تا آتشپرست نباشد، شکی نیست.
او نه فقط یار باوفای پیامبر بوده، بلکه امین و محرم اهلبیت ایشان، یعنی امام علی(ع)، حضرت فاطمه(ص) و فرزندانشان نیز بوده است. اگر میخواهید از گذشتهاش بدانید باید به چندین سال قبل از هجرت پیامبر برگردید. اینکه او دقیقاً در چه سالی به دنیا آمده مشخص نیست؛ اما به گفتهی بعضی در «جی» از توابع اصفهان و به گفتهی بعضی دیگر در «رامهرمز» از توابع خوزستان به دنیا آمد و نامش روزبه بود.
پدرش دهقان بود. در زمان قدیم دهقان به کسی گفته میشد که ریاست مردم منطقهی خود را بر عهده داشت. در واقع پدر سلمان یا همان روزبه ایرانی رئیس منطقهی خود بود؛ اما از آنجا که فطرت پاک همهی انسانها به دنبال خدای یکتاست، او نیز هرگز از دین پدرش پیروی نکرد و جلوی آتش، سر بندگی فرودنیاورد و با فرار از زادگاهش به دنبال معبود واقعی گشت. سلمان با مهاجرت خود از وطن با مشکلهای زیادی روبهرو شد. گروهی او را اسیر کردند و از او مثل برده کار کشیدند؛ اما او با تحقیق و جستوجو در مورد ادیان دیگر اطلاعات زیادی کسب کرد و در همین مسیر نورانی با پیامبر آشنا شد.
روشن شدن قلب سلمان با نور اسلام و آزاد شدن او از بردگی به دست پیامبر، از مهمترین اتفاقهایی بود که سرنوشت این مرد بزرگ را عوض کرد.
حضرت محمد(ص)، سلمان را به قیمت چهل نهال خرما و چهل درهم از مرد یهودی خرید و او را آزاد کرد. نام زیبای سلمان را نیز پس از آزادیاش بر او نهاد تا از پاکیِ او خبر دهد.
از ویژگیهای مهم سلمان همراهی ایشان با رسول خدا(ص) بود. آنقدر که در مورد او فرمودند: «سلمان از من است.» و در جایی دیگر از ایمان سلمان اینگونه فرمودهاند:
«هرکه میخواهد به مردی بنگرد که خداوند قلبش را به ایمان درخشان کرده، به سلمان بنگرد.»۳
سلمان در کنار پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) از نظر علمی نیز به مراحل بالایی رسیده بود. پیامبر در مورد علم سلمان فرمودهاند:
«سلمان دریایی از علم است که نمیتوان به عمق آن رسید.»۴
سلمان نه فقط در ایمان و کسب علم از بقیه جلوتر بود، بلکه در عبادت نیز آگاهانه عمل میکرد.
روزی پیامبر اسلام(ص) به یاران خود فرمود: «کدام یک از شما تمام روزها را روزه میگیرید؟»
سلمان گفت: «من، یا رسولالله!»
پیامبر(ص) پرسید: «کدام یک از شما تمام شبها را به عبادت میگذراند؟»
سلمان گفت: «من، یا رسولالله!»
حضرت پرسید: «آیا کسی از شما هست که روزی یکبار قرآن را ختم کند؟»
سلمان گفت: «من، یا رسولالله.»
یکی از حاضران با چشمانی گردشده رو به رسولالله گفت: «اکثر روزها دیدهام که سلمان روزه نیست، بیشتر شب را هم میخوابد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 