پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب; وقتِ قصه، وقت دلتنگی! ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب; وقتِ قصه، وقت دلتنگی! ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب; وقتِ قصه، وقت دلتنگی! ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفی و نقد کتاب; وقتِ قصه، وقت دلتنگی! ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

>

نگاهی به کتاب وقت قصه مرا صدا کن!

– حسنی کجا می‌رویم؟

– دنبال بخت!

– بخت؟

– سرنوشت؛ آن‌چه روی پیشانی آدم نوشته شده.

سهراب سوار الاغ حسنی بود. افسار الاغ در دست حسنی بود و آن‌ها آرام‌آرام به شهری با دیوارهای بلند می‌رسیدند. کمی دورتر از آن‌ها کاروانی با قطار شترها که همه پشت‌سرهم بودند، می‌آمد. صدای جیرینگ‌جیرینگ زنگوله‌ها شنیده ‌می‌شد. باد هم بود. گرد و خاک و بوته‌های خشک را برمی‌داشت، از شهر دور می‌کرد و به بیابان می‌برد؛ به همان راهی که حسنی و سهراب خسته‌وکوفته پشت‌سر گذاشته و آمده بودند. سهراب که تا به حال چنان کاروان دورودرازی ندیده بود، گفت: «حسنی! این‌ها هم دنبال بخت می‌روند؟»

حسنی کله‌ی الاغ را نوازش کرد و گفت: «همه‌ی مردم دنیا دنبال بخت می‌روند. حالا یکی مثل من از بدبختی و بیچارگی، یکی هم مثل صاحب این کاروان از روی خوش‌بختی و سعادت!»

سهراب حرف حسنی را خوب نفهمید و گفت: «یعنی چه؟ چرا تو بدبخت و بیچاره‌ای؟»

آه بلند و سوزناکی از دل حسنی در‌آمد. آه، سوت‌کشان جلوتر از آن‌ها رفت. به دیوار شهر رسید، سرش به تخته‌سنگی که قلمبه از دیوار بیرون زده بود، خورد. برگشت و آمد به حسنی رسید. به سینه‌ی او رفت و از همان‌جا که درآمده بود، راحت خوابید و حسنی گفت: «وقتی افسار بخت آدم، دستِ الاغش باشد چه‌طور می‌شود؟…»

رستم و سهراب، امپراتور، حسنی، گنجشک، ماه‌پیشونی، نمکی، قایم‌باشک، نخودی، سیمرغ، بهزاد، اسب، کیخسرو و قصه‌ی بازی، فصل‌های کتاب «وقت قصه مرا صدا کن» هستند. سهراب، پسری تنهاست که با پدربزرگ و قصه‌هایش عجیب خو گرفته است. او همیشه با قصه‌های پدربزرگ به خواب می‌رفته و حتی با آن‌ها زندگی می‌کرده است. پدربزرگ تازه فوت کرده و مادربزرگ می‌خواهد به خارج برود تا پمب بنزین‌شان را اداره کند؛ اما به تنهایی از پس این کار برنمی‌آید و از پسرش می‌خواهد که با او بیاید. از طرفی پدربزرگ در زمان حیاتش، تمام اموال خود را به نام نوه‌اش سهراب زده؛ چون سهراب کوچک است، مادربزرگ با وکیل صحبت می‌کند و وقتی می‌فهمد خودشان می‌توانند اموال و املاک را بفروشند، از پسرش می‌خواهد که همسرش فریبا را راضی کند تا با آن‌ها به خارج بیاید؛ و اگر قبول نکرد، او را طلاق بدهد و خودش به همراه سهراب به خارج برود. موضوع رمان کمی بزرگ‌تر از حد جوان است؛ اما نویسنده با ظرافت خاصی تنهایی سهراب را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.