پاورپوینت کامل داستان; یک گربه جا مانده ۲۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل داستان; یک گربه جا مانده ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داستان; یک گربه جا مانده ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل داستان; یک گربه جا مانده ۲۴ اسلاید در PowerPoint :
>
درِ سالنِ انتظارِ مطب دامپزشکی را که باز میکنم، میترسم. دست هر کسی یک چیزی هست؛ یکی پرنده آورده و دیگری سگ؛ یکی قفس همستر دستش است و دیگری سنجاب. یک نفر هم گربه آورده است. خوب که نگاه میکنم، میبینم دستش شکسته است.
صدای ملوس از توی سبد میآید؛ سبد عزیز خدابیامرز. اگر زنده بود، نمیدانم میگذاشت که سبد صورتی محبوبش را لانهی گربه کنم یا نه؟ صدایش خیلی ضعیف است؛ اما خب از دیشب بهتر است. درِ سالنِ انتظار هی باز و بسته میشود و هی قیژ صدا میدهد.
در قیژ صدا داد. عمه گفت: «چه مدیر ساختمانی! یک در را روغنکاری نمیکند.»
هنوز در را نبسته بودم که صدایی از توی پارکینگ آمد. اول فکر کردم خیالاتی شدهام. عمه تا پاگرد اول رفته بود. گفت: «کجایی؟ زود بیا بالا، که هوا خیلی سرده!»
باز هم صدا آمد. گفتم: «عمه یک چیزی توی پارکینگ است.»
آمد پایین. با هم درِ راهروی پارکینگ را باز کردیم. همه جا را سکوت پر کرده بود. عمه گفت: «همه مدیر ساختمان دارند، ما هم مدیر ساختمان داریم. هیچ وقتِ خدا پارکینگ لامپ ندارد.» باز هم گفت: «کدام صدا؟ ای برادرزادهی شاعر من که توی این سرما علافمان کردهای!»
عمهام میلرزید. خیلی سرمایی است.
گفتم: «نه به خدا عمه! چند بار صدا آمد. خودم شنیدم.»
میخواست برگردد که باز هم صدا آمد. شنیدم. این که صدای گربه است. رفتم طرف صدا. نشستم تا بهتر ببینم.
***
من نشستهام و حیوانات دیگر را نگاه میکنم. یک آقایی آمده که نابیناست. عصای سفید دارد. یک سگ بزرگ هم همراه اوست. کمی میترسم؛ اما همهی حواس سگ به آقاست. به انگشتهای دست و پایم فکر میکنم.
***
عمه درِ راهرو را باز کرد تا برود. باز هم سکوت همه جا را پر کرد. گفتم: «عمه!…» صدایم را طوری کردم که توش التماس و ترس از تاریکی بود. عمه برگشت. یک چیزی گوشهی پارکینگ وول خورد. برش داشتم. آمدیم توی روشنایی. بچهگربه بود. عمه گفت: «اَ، این که بچهگربه است. چهقدر هم کثیف است. ولش کن برود. اینقدر کوچک است که هنوز چشمهایش را باز نکرده است.»
نوک بینیاش کبود بود. هنوز هم کبود است. گوشهی چشمهایش چرک کرده بود و قی سرازیر شده بود روی صورتش. یکی از چشمهایش را باز کرد و دوباره بست. یک چشم خاکستری دیدم.
عمه گفت: «فکر کنم یک چشمش نابیناست.»
هم او و هم من جای خالی انگشتم را نگاه کردیم. عمه زود رویش را برگرداند.
عمه که از پلهها بالا رفت، شنیدم: «پر از انگل است. هم خودت مریض میشوی و هم مرا مریض میکنی.»
شنیدم: «بیا بالا. کم مانده که از گرسنگی تلف شوم.»
شنیدم: «عمه، نابیناست. بچه است. هوا تاریک است…»
شنیدم: «سرد است. هم گناه دارد.» میدانستم که این شنیدن نتیجهی بلند بلند فکر کردن عمهام است.
او عادت دارد بلند بلند فکر کند.
***
نمیدانم ملوس هم جای خالی انگشت مرا روی بدنش حس میکند یا نه؟
خانم منشی داد میزند: «مامان ملوس…»
عمه داد میزند: «چرا جواب نمیدهی؟ حواست کجاست؟»
منشی باز هم تکرار میکند: «مامان ملوس…»
میروم جلو. میگویم «بله؟» به خودم میگویم: «من مامان شدهام… من مامان شدهام…»
منشی میگوید: «نوبت شماست!»
با هم میرویم تو. دکتر، ملوس را که میبیند، میگوید: «به به، چه دختر خوبی!» و به من نگاه میکند. دلم میخواهد بپرسم با منی یا ملوس؟
***
او را بردیم بالا. عمه با دستهای نشسته – که میخواهم این روز را در تقویمم یادداشت کنم – نشست پشت کامپیوترش. آن را روشن کرد. کمی بعد رفت پایین. با مانتو و سوییچ ماشین هم رفت. توی راهرو داد زد: «زود برمیگردم.»
داد زدم: «کجا؟» جواب اما نشنید و من هم جواب نگرفتم. گربه در برابر داد من اصلاً عکسالعمل نشان نداد. نکند کر هم باشد.
تنها مانده بودم با یک بچهگربهی ملوس؛ حتی میترسیدم بگذارمش زمین.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 