پاورپوینت کامل گزارش; میگویند تو بازیگری باید درست هم بهتر باشد ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گزارش; میگویند تو بازیگری باید درست هم بهتر باشد ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارش; میگویند تو بازیگری باید درست هم بهتر باشد ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارش; میگویند تو بازیگری باید درست هم بهتر باشد ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
>
گفتوگو با محمدمهدی احدی بازیگر
محمدمهدی از بازیگران کوچک، پرکار و بااستعداد سینما و تلویزیون است. وقتی با محمدمهدی حرف میزنی، اصلاً احساس نمیکنی که با یک پسر دوازدهساله حرف میزنی. بعد از تمام این سالهایی که محمدمهدی در محیطهای اجتماعی و سینمایی فعالیت کرده، برای خودش مردی شده است. او بسیار شوخطبع و خوشمشرب است. علاوه بر موفقیتهایی که او در زمینهی بازیگری داشته، در مسابقههای فوتبال و والیبال نیز خوب درخشیده است و یک مدال طلا و سه مدال نقره از آن خودش کرده است. برای اینکه بیشتر با او آشنا شوید، این گفتوگو را از دست ندهید.
مهدیجان از خودت بگو. چند سال داری؟ کلاس چندم هستی؟
من محمدمهدی احدی هستم. دوازده سال دارم و در کلاس ششم ابتدایی درس میخوانم. در حدود بیست فیلم سینمایی و تلویزیونی حضور داشتهام. از کارگردانهای مورد علاقهام آقای فرزاد مؤتمن هستند که در سه تا فیلم با ایشان همکاری داشتهام. آقای داریوش فرهنگ، آقای داریوش سلیمی، آقای مسعود کرامتی، آقای مازیار میری و آقای حمید سلیمیان از کارگردانهای دیگری هستند که همکاری داشتهام.
مهدی برای ما بگو که چه شد بازیگر شدی؟ آیا قبل از آن آموزشی دیده بودی؟
نه، آموزش ندیده بودم. شب قدر بود که با پدر و مادرم رفته بودیم دانشگاه تهران برای شرکت در مراسم شب قدر، ما در حال دعا خواندن بودیم که آقای سلیمیان (کارگردان) که آنجا حضور داشتند من را دیدند. بعد از مراسم آقای سلیمیان با من صحبت کردند. آن موقع من کلاس چهارم بودم. به من گفتند شما چهقدر چهرهی زیبایی دارید. راستش من یک خرده ترسیدم. با خودم گفتم نکند ایشان دزد بچهها باشند (میخندد). در حال رفتن بودیم که دیدیم چند نفر دور ما را گرفتند. گفتند ما پسر شما را برای بازی در یک فیلم لازم داریم. از ما خواستند که برای تست دادن مراجعه کنیم. من رفتم و تست دادم. بعد از چند روز با ما تماس گرفتند و به مادرم گفتند که پسر شما حدود ۹۹ درصد برای نقش ما انتخاب شده و لطف کنید موهایش را کوتاه نکنید. ما برای این کار دو ماه در شمال بودیم. این فیلم که تمام شد، کم کم دیگران من را به کارگردانها معرفی کردند و من بازیگر شدم.
پس این اولین فیلمی بود که بازی کردی. نام فیلم چه بود؟
فیلم «بهشت اینجاست» که در جشنوارهی کودک شرکت داده و جایزهی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را برنده شد. من هم کاندیدای بهترین بازیگر شدم و در نهایت جزء بازیگران برتر شناخته شدم.
اصلیترین و مهمترین فیلمی که تا به حال بازی کردهای و خودت هم بیشتر از باقی فیلمها دوستش داری، چه فیلمی است؟
یکی از کارهای من که خیلی درخشید و مردم خیلی دوستش داشتند، سریال «آوای باران» است. من خودم کار اولم را خیلی دوست دارم به نام «بهشت اینجاست». فیلم «حوض نقاشی»، «سفر زمان» و فیلم «آذر» هم جزء کارهایی هستند که دوستشان دارم. مخصوصاً به فیلم «آذر» علاقهی خاصی دارم. در این فیلم من نقش یک پسر معلول را بازی میکنم.
از زمانی که برای تست دادن برای فیلم آذر رفتی، برایمان بگو. چه اتفاقاتی افتاد؟
روزی که برای تست دادن برای فیلم آذر رفتم با خودم گفتم حالا تست میدهم، یا قبول میشوم یا قبول نمیشوم. آقای مؤتمن کارگردان فیلم با یک قیافهی جدی آنجا نشسته بودند. من یک خرده ترسیده بودم. تست که دادم بعد از چند هفته دوباره با من تماس گرفتند و من دوباره به آنجا رفتم. این بار خانم مهتاب کرامتی هم بودند. تا آن زمان نمیدانستم که قرار است در این فیلم نقش یک پسر معلول را بازی کنم. از صحبتهای ایشان و آقای کارگردان فهمیدم که نقش من چیست. آنها به من گفتند که یک تکه پوست پرتقال بگذارم گوشهی دهانم و بعد حرف بزنم. آنها میخواستند که صدای من بم شود. همهی انواع پوست میوهها را امتحان کردیم و در آخر به این نتیجه رسیدیم که اگر پاستیل بگذارم گوشهی دهانم، نتیجهی بهتری میگیریم.
زمان تست چه کارهایی از تو خواستند که انجام بدهی؟
از من خواستند که لبم را به سمت بالا بگیرم و سرم را کج کنم. پاهایم را به زمین بکشم و کج راه بروم. من این کارها را انجام دادم و برای نقش یک پسر معلول انتخاب شدم.
برای اینکه بتوانی نقش یک پسر معلول را خوب بازی کنی، چه کارهایی انجام دادی؟
من به مرکز توانبخشی رفتم و سه – چهار جلسه با بچههای معلول نشست و برخاست کردم. بعد از آن از حرکتهای آن بچههای نازنین تقلید کردم. تمرین کردم و بالأخره توانستم در نقش یک معلول حاضر شوم.
از میان بازیگرها، کدامشان را بیشتر از همه دوست داری؟
حامد بهداد را خیلی دوست دارم. ایشان ابهت و اخلاق خیلی خوبی دارد. بعضیها میگویند بداخلاق است، ولی اصلاً اینطور نیست. اتفاقاً خیلی مهربان هستند. آقای امین حیایی را هم که در فیلمهای طنز بازی میکنند، دوست دارم.
برخورد کارگردانها با تو چهطور بود؟
فقط یکی از کارگردانان بود که خیلی من را دعوا میکرد که من سعی میکنم دیگر با ایشان همکاری نکنم؛ چون واقعاً دست من را میبستند و من نمیدانستم مقابل ایشان چهکار کنم. تا میآمدم دیالوگم را بگویم، سر من داد میزدند و من هول میشدم، ولی وقتی رفتم سر کار آقای مؤتمن تازه فهمیدم کارگردان یعنی چی. ایشان خیلی حرفهای و خیلی متین و خوب با من رفتار میکردند. بیشتر کارگردانهایی که با ایشان کار کردهام، من را تشویق میکنند. مثلاً آقای علیرضا امینی اگر سر فیلم به کسی بگوید خوب بود معلوم است که بازیگر واقعاً شاهکار کرده که ایشان از او تعریف میکند، چون معمولاً ساکت هستند و به کسی نمیگویند خوب کار میکنی؛ اما ایشان به من میگفتند خوب است و این نشان میداد که من کارم را خوب انجام دادهام.
فیلم حوض نقاشی فیلم زیبایی است. دربارهی روزهایی که در این کار حضور داشتی، برایمان حرف بزن.
همبازیام سپهراد فرزامی بود. او در فیلم نقشی بسیار حسی داشت. نقش او خیلی غمگین بود؛ اما من نقش خندهدار فیلم را داشتم. من تنها کسی بودم که در فیلم حرفهای خندهدار میزدم. در حالی که کل فیلم ریتم غمانگیزی داشت. من و سپهراد با هم دوستان خوبی بودیم. با هم هماهنگ بودیم و راحت میتوانستیم بازی کنیم. بازی او خیلی خوب است. راحت میتواند گریه کند و حس خودش را عوض کند.
درآمد حاصل از بازیگریات را چه میکنی؟
درآمدم که دست خودم نمیماند. پدر و مادرم آن را پسانداز میکنند، ولی با مقداری از پولم برای خودم ایکس باکس خریدم.
حس گرفتن برای نقش بازی کردن چه سختیهایی دارد؟
این کار هم سخت است. مثلاً باید یک دیالوگ خیلی بلند را اجرا کنی و همراهش گریه هم بکنی. توی دلت میگویی من نمیتوانم، ولی بعد به خودت میگویی باید بتوانی و مجبوری که الآن این نقش را دربیاوری. عوامل گروه خسته هستند و هر بار که نتوانی خوب نقش را دربیاوری، به کل گروه فشار میآید. ضمن اینکه روی خود بازیگر هم فشار زیادی هست و دائم میترسد که م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 