پاورپوینت کامل نوروز آن روزها ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نوروز آن روزها ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نوروز آن روزها ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نوروز آن روزها ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
>
عید امسال، من ۵۷ساله میشوم. آیا زیاد نیست؟ اگر بر چهار تقسیم کنیم، میشود چهارتا نوجوان چهاردهساله. این عدد، سال تولد انقلاب هم هست؛ همان سالی که من تازه دورهی نوجوانی را پشت سر گذاشته بودم. حالا سردبیر یک مجلهی نوجوانان، از من میخواهد خاطراتی را از عید نوروزهای نوجوانی بنویسم؛ چهقدر سخت! دستم را بالای صورت میگیرم، سرم را کمی بالا میآورم و به جادهی گذشته نگاه میکنم. به نظر میرسد خیلی فاصله گرفتهام. تصاویری را بهطور مبهم میبینم. عینکم را کمی جابهجا میکنم. کمی بهتر میشود. ذرات ریز مهآلودی پیدا و پنهان میشود؛ اما خیلی شفاف نیست. با میکروسکوپی که برای دخترم نرگس خریدهام، نگاه میکنم. نتیجه یکسان است. با تلسکوپی که آرزوی داشتنش را داشته؛ اما ندارم، نگاه میکنم و بیفایده است. تأملی میکنم. بر بال خیال مینشینم و سفر به گذشته را از نو آغاز میکنم. چند لحظه بیشتر نمیگذرد. کودکی چهار- پنجساله را میبینم که برای عیددیدنی به خانهی عمهها میرود. یکی از عمهها جیب او را پر از برنجک میکند؛ طوری که اضافهبار برنجک از جیبش لبریز میشود و او ناچار، مشتی از آن را در دهان جا داده و با دهان پُر، از عمه خداحافظی کند؛ در نتیجه بخشی از برنجکهای دهان، به حالت پفپفی در هوا پخش شود و مایهی خندهی اقوام فراهم میگردد. خندهام میگیرد!
در خانهی عمهی دیگر، تخممرغ پخته و رنگشده عیدی میگیرد. اینها تصاویری از آن روزگاران است.
بهتر است چشمها را بشویم و جور دیگری نگاه کنم. آن روزها را که رفتند رها میکنم و به نوجوانی امروز نگاه میکنم؛ همان نوجوانی که بیستسالی است در من پلک گشوده؛ همانکه همیشه به او نگاه میکنم و او به من چشم میدوزد و من برای او مینویسم. سنّ این نوجوان نوسان دارد. گاهی دهساله و به کودکی نزدیک است و گاهی چهاردهساله و به جوانی پهلو میزند؛ گاهی هم به همان کودک چهار – پنجساله بدل میشود و از من میخواهد برایش شعر خندهدار-طنز- بگویم.
با این نگاه، یک خاطرهی برنجکی د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 