پاورپوینت کامل یک داستان آموزنده‌ی نوروزی ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک داستان آموزنده‌ی نوروزی ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک داستان آموزنده‌ی نوروزی ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یک داستان آموزنده‌ی نوروزی ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

محسن پسری باادب بود که در همه‌جا ادب را رعایت می‌کرد و به همه احترام می‌گذاشت. او روز اول عید تصمیم گرفت به دیدن عمو و زن‌عموی مهربانش برود. او هر سال با پدر و مادرش به دیدن عمو و زن‌عمو می‌رفت؛ اما امسال مجبور بود تنها به دیدن آن‌ها برود؛ چون پدر و مادرش به مسافرت رفته بودند. او لباس‌های تمیز و اتوکشیده‌اش را پوشید، موهایش را شانه زد و به خانه‌ی عموغلام رفت.

***

– سلام عموغلام!

– به به! سلام آقامحسن، بیا تو!

محسن رفت تو و خیلی آرام و مؤدب توی اتاق نشست. عموغلام و زن‌عمو هم روبه‌رویش نشستند. زن‌عمو ظرف آجیل و بشقاب میوه را جلو محسن گذاشت: «بفرمایید آقامحسن!»

– خیلی ممنون!

عموغلام گفت: «بخور محسن‌جان! بخور بعد هم عیدی‌تو بگیر و برو توی حیاط با بچه‌ها بازی کن.»

– خیلی ممنون!

– این‌قدر نگو خیلی ممنون! الآن عیده. عید نوروزه. فصل شادیه. همین جوری مثل آدمای عزادار یه گوشه نَشین. پاشو برو با سامان و سمیرا بازی کن. برو شاد باش. یه اسکناس نو هم برات کنار گذاشتم.

– خیلی ممنون عموغلام! اما من نمی‌تونم آجیل و میوه بخورم. من باید همین طور ساکت و مؤدب بشینم و در جواب سؤال‌های شما بگم: خیلی ممنون!

– یعنی چی؟ این حرفا چیه بچه؟ پاشو برو بازی کن. شادی کن. این‌جا نشستی که چی؟ کی گفته باید همین‌جور بشینی و هی بگی خیلی ممنون؟

– آقای نویسنده گفته.

– آقای نویسنده؟ آقای نویسنده دیگه کیه؟ جلّ الخالق؟ پاشو بچه! پاشو شوخی نکن.

– شوخی نمی‌کنم عموغلام! من باید ساکت و مؤدب باشم و برای خواننده‌های این داستان یک الگو باشم. تازه شما هر چی هم عیدی بدید من باید باهاش کتاب بخرم؛ چون اگه چیز دیگه‌ای بخرم، برای بچه‌ها بدآموزی داره. اینو همین آقای نویسنده به من گفت.

– پاشو بچه کم ادا دربیار! نویسنده، خرِ کیه؟

نویسنده: «اِ… اِ… اِ… خجالت بکش عموغلام! این حرفا چیه که می‌زنی؟ چرا داستانو خراب می‌کنی؟»

عموغلام در حالی که به در و دیوار نگاه می‌کند با تعجب می‌پرسد: «تو کی هستی؟ صدا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.