پاورپوینت کامل آن‌قدر معروف شوی که مردم با انگشت تو را نشان دهند ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آن‌قدر معروف شوی که مردم با انگشت تو را نشان دهند ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آن‌قدر معروف شوی که مردم با انگشت تو را نشان دهند ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آن‌قدر معروف شوی که مردم با انگشت تو را نشان دهند ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

>

(به مناسبت روز معلم)

«حسن نیرزاده نوری» سال ۱۳۰۷ هجری‌شمسی در محله‌ی پامنار تهران متولد شد. چند ماه بعد پدرش، دکتر غلامحسین نیرزاده، سردبیر روزنامه‌ی «غربال» را از دست داد و تمام مسئولیت زندگی بر عهده‌ی مادر افتاد. حسن تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان انتصاریه‌ی پامنار و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون گذراند. فعالیت آموزشی خود را حدود سال­های ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ شمسی در مدارس جنوب تهران شروع کرد و بعد از آشنایی با شهید آیت‌الله بهشتی، علاقه‌مند به کار در مدرسه‌ی علوی و مدرسه‌ی نیکان شد.

او پس از مطالعه‌ی روش باغچه‌بان و هم‌چنین با دیدن سخت­گیری‌های معلم­ها، تصمیم گرفت روشی نوین برای تدریس الفبا ابداع کند. این روش بر پایه‌ی بازی و بازیگری بود. او همواره با صدایی گرم و صمیمی و نگاهِ مهربان به کلاس می­آمد و با نمایش­های دل‌نشین و جذاب به کودکان درس می­داد. او به شکل مردی روستایی لباس می‌پوشید تا بچه‌ها را متوجه فرهنگ ایرانی کند.

نیرزاده تا پایان عمر همین روش تدریس را ادامه داد و بسیاری از کودکان را به درس‌خواندن علاقه‌مند کرد؛ طوری که هر وقت آخر کلاس می‌رسید و استاد می‌گفت: «مجلس تمام گشت و به آخر رسید…» کلاس پر از صدای «نه! نه! نه!» بچه­ها می­شد.

این معلم بزرگ و دل‌سوز، سرانجام سال ۱۳۶۴ شمسی درگذشت و در آرامستان «باغ طوطی» شهرری به خاک سپرده شد. بر سنگ مزارش حک شده: «بچه‌ها! خانه‌ی استاد این‌جاست» که با گذشت سال‌ها از فوتش، هم‌چنان در ذهن‌ها زنده مانده است.

سا‌ل‌های فعالیت:

* در سال‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی، سال ۱۳۵۷ ‌شمسی، کلاس درس وی با نام «بروبچه‌های پشت پنجره» در برنامه‌ی کودک شبکه‌ی یک سیما پخش‌ ‌شد و طرف‌داران بسیاری پیدا کرد؛ برنامه‌ای که مخاطبان باسواد و بزرگ‌سال را هم شیفته‌ی خود کرده بود.

* سال‌های ابتدای دهه‌ی شصت، هر غروب چهارشنبه، تلویزیون برنامه‌ای پخش می‌کرد که در آن پیرمردی روستایی، دانش‌آموزان ایرانی را به دِه «سربندان» می‌برد؛ قصّه‌گویی پیر که لباس بلندی بر تن، کلاهی بر سر و عصایی در دست، راویِ نمایشی می‌شد که خودش هم در آن کارگردانی می‌کرد و هم به جای تک‌تک شخصیت‌های قصه حرف می‌زد. او با تغییر صدا، شکل و اداهای مخصوص، به‌ویژه تغییر جای کلاه روی سرش، کودکان را با خود همراه می‌کرد.

شخصیت‌های نمایش:

کدخدای سربندان

کدخدای سربندان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.