پاورپوینت کامل گزارش; مزرعه‌ی ۳۰ متری! ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزارش; مزرعه‌ی ۳۰ متری! ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارش; مزرعه‌ی ۳۰ متری! ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارش; مزرعه‌ی ۳۰ متری! ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

مامان غر می‌زند: «مردم پسر دارند، ما هم پسر داریم. همه‌اش خواب است. بیدار هم که باشد مدام خرج می‌تراشد: یک گوشی مدل بالاتر می‌خواهم، لب‌تاپ می‌خواهم، موتور می‌خواهم…»

یک مشت گیلاس برمی‌دارم و سعی می‌کنم در آرامش کامل، بقیه‌ی فیلم را ببینم. ناراحت نمی‌شوم، مادر است دیگر، حق دارد نگران آینده‌ی پسر نازنینش باشد.

– پسرهای مردم یک‌تنه خرج ده نفر را می‌دهند، آن وقت پسر ما کارت شارژ موبایلش را هم از ما می‌گیرد.

نفسم تند می‌شود. اسم کارت شارژ را که می‌شنوم قلبم تندتر می‌زند. چه‌قدر سرکوفت بشنوم به خاطر یک تکه کارت شارژ نازک و باریک؟

هر وقت هم که از بابا شارژ می‌خواهم می‌پرسد: «تمام شد! به همین زودی؟»

کاش به جای گفتن این جمله با آن نگاه سرزنش‌آمیز، محکم گوشم را می‌چلاند! بارها خواسته‌ام گوشی‌ام را خاموش کنم و بگذارم کنار، نمی‌شود که نمی‌شود. روشن هم که باشد رفقا پشت سر هم پیامک می‌زنند و تک می‌اندازند.

همین جواد منتظر است یک پیامکش بی‌جواب بماند و فوری بنویسد: «چی شششششد؟ کم آوردی؟» می‌ایستم: «خب می‌گویی چه‌کار کنم؟ چند سال کنکور شرکت کردم جایی قبول نشدم. می‌خواهی بروم گدایی؟»

مامان محکم پشت دستش می‌زند: «خاک عالم… پسر این چه حرفیه؟ این همه آدم دارند کار می‌کنند و پول درمی‌آورند. مگه همه‌ی‌شان رفته‌اند دانشگاه یا گدا شده‌اند؟»

– نخیر. خیلی‌های‌شان یک بابای پولدار داشته‌اند. بابای‌شان هم یک مغازه بهشان داده، یا یک عالمه پول و سرمایه در اختیارشان گذاشته تا بروند و یک کار و کاسبی به راه بیندازند. جواد راست می‌گفت: «اصلاً این‌جا، جای ماندن نیست.»

– مگر خانه‌ی‌مان چه شه؟

– خانه‌ی‌مان طوریش نیست. توی این مملکت نمی‌شود پول درآورد.

از خانه بیرون می‌زنم. آن‌قدر توی کوچه‌ها راه می‌روم که خسته می‌شوم. به دیواری تکیه می‌دهم و توی لیست آهنگ‌های گوشی‌ام دنبال همانی می‌گردم که با شنیدنش آرام می‌شوم. درِ کوچک خانه‌ای باز می‌شود و چند نفر با پاکت‌هایی پر از قارچ‌های سفید از آن خارج می‌شوند.

***

آقای گلی یک بابای پولدار نداشته؛ اما خودش به تنهایی یک شغل با درآمد خوب راه انداخته است.

* از همان اول زندگی‌تان پرورش قارچ داشته‌اید؟

نه، اوایل زندگی‌ام در یک شرکت بزرگ در تهران حسابدار بودم. بعد از مدتی آن شرکت تعطیل شد. من هم بی‌کار شدم، در حالی که باید خرج و مخارج زندگی‌ِ چند نفر را تأمین می‌کردم.

* سراغ چه شغل‌های دیگری رفتید؟

من به همراه خانواده‌ام به یک روستا مهاجرت کردم. با آخرین پس ‎اندازم یک مرغداری راه انداختم؛ اما بعد از مدتی ورشکست شدم. هر چه داشتم فروختم و به طلبکارهایم دادم. آخرین پس‌اندازم هم از دستم رفت.

* حتماً آن روزها خیلی بهتان سخت گذشته. افسرده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.