پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; شهر در آشوب! ۲۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; شهر در آشوب! ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; شهر در آشوب! ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; شهر در آشوب! ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

>

پسر عزیزم، سلام!

از من درباره‌ی امنیت پرسیدی. علتش هم این بود که دیدی باباجون – پدربزرگت – شلوغی‌ها و اعتراض‌های خیابانی مردم کشورهای عربی را که از تلویزیون پخش می‌شد، دید و سرش را تکان داد که: «وای از روزی که امنیت برود!»

تمام شب را بی‌خوابی کشیدم. تا چشم به هم می‌گذاشتم، پشت پلک‌هایم از هرم آتش، داغ می‌شد. پارچ آب یخ کنار دستم خالی شد، از بس لیوان لیوان آب روی این آتش خالی کردم. دلم آرام نمی‌گرفت. همه‌ی شهر را می‌دیدم که می‌سوزد.

این کابوس نبود. انگار! تکرار واقعیتی بود که سال‌ها پیش دیده بودم از جنس دلتنگی نبود، دلهره بود. وحشت از آینده‌‌ای نامعلوم بود! سال آخر راهنمایی بودم. امتحان نهایی داشتیم. فردا قرار بود امتحان دینی داشته باشیم. امتحانی که خواندنی بود؛ ولی من به دلیل بافت مذهبی خانه‌ی‌مان و مسائلی که دایم توی خانه تکرار می‌شد آن‌قدر با آن‌ها خو گرفته بودم که نخوانده می‌توانستم صفحه‌ها در مورد هر سؤالی، جواب بنویسم.

خانه‌ی ما در خیابانی منتهی به بلوار زیبای راه‌آهن بود. بلواری مشجر که یک طرف آن، مجموعه باغ بزرگ راه‌آهن و ساختمان‌های اداری و ایستگاه و انبارها و کارخانه‌ی یخ‌سازی و تعمیرات و… بود.

در بخش دیگری از این باغ وسیع، خانه‌های ویلایی و سرسبز مدیران و کارکنان راه‌آهن بود. خانه‌هایی که مشابه‌اش را فقط در کنار نوار ساحلی دریای خزر می‌شد، دید. باغ راه‌آهن برای من مصداق بهشت روی زمین بود. این باغ در آن سال‌ها بسیار وسیع بود. پر بود از درختان سن و سال‌دار سرو، صنوبر، چنار، کاج، سپیدار و…

با افشین و فرهاد که دوستان هم‌کلاسی چند ساله‌ام از دبستان بودند، قرار شد اول یک دست فوتبال توی کوچه‌ی خانه‌ی فرهاد که کنار بلوار راه‌آهن بود بازی کنیم و بعد برویم برای خواندن درس دینی! فوتبال را تازه شروع کرده بودیم که ناگهان صدای انفجار مهیبی به گوش‌مان رسید. هم‌زمان با این صدا دود سیاهی در گوشه‌ای از آسمان پیدا شد. منتظر شنیدن صدای آژیر ماشین‌های آتش‌نشانی که این‌جور مواقع از میدان شهدا راه می‌افتادند، بودیم؛ اما ناگهان صدای انفجارهای پشت سر هم و رگبار گلوله بود که بلند شد. چند سالی از تمام شدن جنگ می‌گذشت؛ اما هنوز همه‌ی ما در حال و هوای جنگ بودیم. انفجار پشت انفجار، تمامی نداشت و صدای تک‌تیر و رگبار…

ما توی سال‌های بعد از انقلاب آن‌قدر بمب‌گذاری و انفجار و ترور دیده بودیم که اولین چیزی که به ذهن‌مان رسید، خرابکاری منافقین بود. افشین که همان سال پدرش در عملیات پاکسازی میادین مین به شهادت رسیده بود، فریاد زد: «جنگ شروع شده و عراق حمله کرده.» آن‌قدر سر و صدای انفجار و گلوله و داد و فریاد آدم‌ها زیاد بود که برخلاف وقت‌های دیگر حتی کنجکاوی‌مان هم تحریک نشد و هر کس به سمت خانه‌اش دوید.

کتابم را برداشتم و با دوچرخه‌ام سریع خودم را به بلوار راه‌آهن رساندم. گیج و منگ بودم. تک و توک ماشینی از بلوار بوق‌زنان و با سرعت می‌گذشت. صحنه‌ی عجیبی دیدم. شاید نباید برایت این صحنه را تعریف کنم؛ اما بعد از گذشت این همه سال فکر می‌کنم وقت مناسبی پیش آمده است. یک اتوبوس درست جلو راه‌آهن ایستاده بود. اتوبوس خالی از مسافر بود. مردی که با پاکتی میوه سر و صورتش را پوشانده و اسلحه‌ای دستش بود، راننده را از درِ اتوبوس به بیرون پرتاب کرد. راننده روی زمین غلت خورد. مرد دوباره وارد اتوبوس شد. راننده روی زمین برگشت و وحشت‌زده اتوبوسش را نگاه کرد. مرد نقابدار از اتوبوس پایین پرید و به سرعت از اتوبوس دور شد. راننده هم از روی زمین بلند شد و شروع کرد دنبال مرد نقابدار دویدن؛ اما ناگهان انفجاری مهیب راننده را به هوا بلند کرد. اتوبوس در شعله‌های قرمز آتش با دود بسیار می‌سوخت!

وحشت‌زده به داخل باغ راه‌آهن که نگهبان‌هایش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.