پاورپوینت کامل داستان ; دعوت ۲۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل داستان ; دعوت ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داستان ; دعوت ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل داستان ; دعوت ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

>

روی یک برگه، اسم و آدرس تمام فامیل‌ها را یادداشت کردم. بابا گفت: «بلند بخون، ببینم کسی از قلم نیفتاده باشه!»

شمرده شمرده و یواش یواش از اول لیست خواندم. مامان سیب‌های پوست‌کنده را گذاشت توی بشقاب. پرسید: «پس عباس چی؟ یادتون رفته‌ها! پسر عمه‌زیبا!» ردیف آخر هم نوشتم عباس‌آقا پسر عمه‌زیبا با خانواده؛ شدند ۱۷۰ نفر.

بابا یکی از تکه‌های سیب را برداشت و گفت: «اینا از فامیلای ما! بذار آقامهران بیاد ببینم خودشون چند تا دعوت می‌کنن.» مامان لیست را از دستم گرفت. پرسید: «اگه خودشونم ۱۰۰ نفر به بالا دعوت کنن چی؟ خیلی نمی‌شه؟»

بابا چیزی نگفت. عینکش را با دستمال تمیز کرد. جواب داد: «حالا بذار ریحانه و مهران بیان ببینم چی می‌گن. خونه‌ی خودشون که کوچیکه. شاید زن‌ها برن خونه‌ی همسایه‌شون!»

آبجی‌ریحانه و آقامهران آمدند. کارت عروسی خریده بودند. کارت‌ها صورتی بود. دو تا قلب بزرگ سفید کنارش بود. مامان به آبجی گفت: «خیلی ساده نیست ریحانه؟»

آبجی لیوان شربت‌ها را جمع کرد. کارت را از مامان گرفت. نگاهش کرد

– نه! خوبه!

آقامهران در مورد تعداد مهمان‌های‌شان با بابا حرف می‌زد. گفت می‌خواهند حنابندان و عروسی را خانه‌ی خواهرش بگیرند که هم بزرگ است و هم دوطبقه.

فردا امتحان ریاضی داشتم. بابا چند بار گفت بروم سر درس و مشقم؛ ولی دلم می‌خواست کنارش باشم و برای کارت نوشتن و توی پاکت گذاشتن کمک‌شان کنم.

رفتم کتاب و دفترم را آوردم. گوشه‌ی اتاق نشستم. هم کتابم را نگاه می‌کردم، هم به حرف‌ها و کارهای آن‌ها. آبجی‌ریحانه کارت‌ها را شمرد؛ ۳۰۰ تا بود. آقامهران هم پاکت‌ها را. چند تا پاکت کم بود.

بابا تلویزیون را روشن کرد. نزدیک اخبار بود. صدایش را کم کرد. گفت: «راستی حتماً پسرخاله‌ات، حامد رو با خانواده بنویس. این‌جا غریبن!»

مامان برگه‌های امتحانی بچه‌هایش را صحیح می‌کرد. از آبجی پرسید که یخچال را بردند خانه‌ی مادرشوهرش یا نه! هنوز آبجی جواب نداده بود که بابا صدای تلویزیون را زیاد کرد.

– بچه‌ها، آروم‌تر ببینم حال امام امروز چطور بوده!

همه ساکت شدیم. مجری گفت که پزشکان برای بهبود حال امام تلاش می‌کنند. با یکی از دکترها هم مصاحبه کرده بودند. تصویر امام را نشان می‌داد که نماز می‌خواندند. مجری از مردم خواست برای شفای امام و خوب شدن حال‌شان دعا کنند. همه ساکت بودیم و به تلویزیون نگاه می‌کردیم.

آبجی‌ریحانه کارت‌ها را گذاشت زمین. چشم‌هایش پر اشک شد. گفت: «حال امام خیلی بده! مگه نه بابا؟ اگه خدانکرده…»

بابا نگذاشت حرفش تمام شود.

– صلوات بفرست دخترم. خدا بزرگه. ان‌شاءا… شفا می‌گیرن!

چند تا تمرین ریاضی حل کردم. کارت‌های نوشته‌شده را شمردم؛ ۶۰ تا بود. شام خوردیم. آبجی‌ریحانه به آقامهران گفت فردا بعدازظهر برای خریدن کت و شلوار حتماً بیاید که دیر نشود. کلی از کارهای‌شان مانده بود.

بابا پرسید: «ریاضی‌ات چطور بود؟ چند می‌گیری؟ خدا کنه به خاطر عروسی این دختر امتحان‌های تو بد تموم نشه!»

مامان نبود. حواسم به عروسی بود، نه به حرف‌های بابا و امتحان‌ها. مامان از خرید برگشت. یک عالمه پارچه خریده بود. خستگی‌اش که درآمد، با بابا، پارچه‌ها را برش دادند و تقسیم کردند. برای فامیل‌های شوهر آبجی‌ریحانه می‌خواستند که شبِ داماد سلام هدیه بدهند.

آبجی‌ریحانه و آقامهران دیر آمدند. رفته بودند کت و شلوار خریده و یکی از اتاق‌های خانه‌ی مادر آقامهران را که به آن‌ها داده بودند، به قول خودشان آب و جارو کرده بودند. مامان برای‌شان اسپند ریخت. آقامهران کت و شلوارش را پوشید. دکمه‌ی سر آستینش افتاده بود. تلویزیون روشن بود. صدای کسی که می‌خواند اتاق را پر کرده بود. صدای تلویزیون را کم کردم؛ مثلاً امتحان داشتم.

موقع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.