پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; تعطیلات تلخ خرداد ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; تعطیلات تلخ خرداد ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; تعطیلات تلخ خرداد ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دلتنگی‌های یک دهه‌ی شصتی; تعطیلات تلخ خرداد ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

به انتهای مسابقه‌ی ماراتنی رسیدی که از ۹ ماه قبل شروع شده بود؛ خردادماه را می‌گویم. در زمان ما از اسفند می‌شد شمیم دل‌انگیز تابستان را استشمام کرد. اشتباه نکن، من هم می‌دانم که پس از زمستان، بهار می‌آید، نه تابستان! اما زمان ما، فصل بهار، فصل زایدی در میان فصل‌های سال بود. انگار خودش را به زور وسط فصل‌ها جا داده بود! در نهایت از فصل بهار تا سیزده‌به‌در را می‌شد یک فصل به حساب آورد؛ فصلی کوتاه! اما برای بزرگ‌ترها فصلی شاعرانه بود و بوی گل، شکوفه، شمیم بهار و این حرف‌ها!

برای نسل من اما هنوز هم بهار تا سیزده‌به‌در است و حتی کوتاه‌تر هم شده است؛ یعنی شده همان ۵-۶ روز اول عید که تعطیلات رسمی تمام می‌شود و باید به سرکار برگردیم یا همکاری را پیدا کنیم که به جای ما سرکار برود تا بعداً تعطیلاتی ما بمانیم و او برود. این‌طورهاست که گاهی یک سال در میان می‌بینی، تو و مامانی بدون من به مسافرت می‌روید.

حول و حوش ایام امتحانات پایان سال روزی به اسم ۱۵ خرداد تعطیل رسمی بود. سن ما قد نمی‌داد که بدانیم چه اتفاقی در این روز افتاده است که باید تعطیل شود. می‌گفتند شروع قیام تاریخی انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) در این روز، یعنی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بوده است. برای همین هر سال روز ۱۵ خرداد به یاد آن قیام تاریخی تعطیل می‌شد.

جشن و سروری برگزار نمی‌شد، اما عزاداری هم نبود. به یادبود شهدای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، گوشه‌ی صفحه‌ی تلویزیون نواری سیاه‌رنگ بود. خرداد سال ۱۳۶۸ من کلاس پنجم دبستان بودم. دوره‌ی ابتدایی، مثل حالا شش‌ساله نبود و ما در کلاس پنجم، امتحان نهایی می‌دادیم. ساعت شش صبح بلند می‌شدم و می‌رفتم تا نان بخرم.

روز یک‌شنبه ۱۴ خرداد بود. دیروز و پریروزش را برای سلامتی امام دعا کرده بودیم. توی تلویزیون از همه خواستند تا برای امام دعا کنند. امام خمینی اسطوره‌ی نسل‌مان بود. نسلی که خیلی زود بزرگ شده بود. بدون گذراندن نوجوانی، جوان شده بود! تعجب نکن. نسلی که اولین چیزی‌هایی که حالی‌اش شده بود، صدای مارش حملات نظامی زمان جنگ و صدای آهنگران، در گوشش بود. نسلی که عجله داشت بزرگ شود تا برود جبهه و به فرمان همین اسطوره، یعنی امام خمینی(ره) با دشمنان بجنگد.

یک‌ سال قبل‌تر، مرداد ۱۳۶۷ بود که جنگ تمام شده بود، به همین سادگی! ما باور نمی‌کردیم. هر لحظه منتظر بودیم دوباره جنگ شود. نمی‌توانستیم. خیلی انتظار کشیده بودیم. خود من فقط یک ‌سال تا راهنمایی فاصله داشتم تا درس را رها کنم و بروم جبهه!

حالا دو روز بود که دعا می‌کردیم و مطمئن بودیم که امام خمینی(ره) ، حال‌شان خوب می‌شود. همه‌ی خانواده شب گذشته را رفتیم مسجد و در مراسم دعا برای سلامتی امام شرکت کردیم.

از خانه تا نانوایی، کوچه‌ی باریکی بود که به کوچه‌ای پهن‌تر می‌رسید. باید زود می‌رفتم و برمی‌گشتم تا به سرویس مدرسه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.