پاورپوینت کامل در سایهی قلم ; محمدابراهیم باستانیپاریزی ۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل در سایهی قلم ; محمدابراهیم باستانیپاریزی ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در سایهی قلم ; محمدابراهیم باستانیپاریزی ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل در سایهی قلم ; محمدابراهیم باستانیپاریزی ۱۶ اسلاید در PowerPoint :
>
در سفری که شاهاسماعیل صفوی برای فتح دیار بکر رفته بود، علاءالدوله، حاکم آنجا تاب مقاومت نیاورده، فرار کرد. شاهاسماعیل، حسینبیگ را با لشکری مأمور کرد که از رودخانهای که آنجا میگذشت، عبور کرده، وی را تعقیب کند. حسینبیگ از آب گذشت و آن طرف رودخانه اردو زد. روز بعد در حالی که اکثر سپاهیان او برای فراهم کردن کاه و جو و خوار و بار به دهات رفته و متفرق شده بودند، سپاهی مجهز به فرماندهی قاسم، فرزند علاءالدوله به اردوی قزلباش حملهور شدند و حسینبیگ ناچار با اندک لشکری که در اردو بود به مقابله شتافت؛ اما در اثنای جنگ، اسب حسینبیگ کشته شد و او در معرض شمشیر دشمنان قرار گرفت. در این موقع خطیر یکی از ملازمان فداکارش به نام «خلیلآقا» از اسب فرود آمد و اسب خود را به سردار خود داد. او سوار شد و از میدان به سلامتی بیرون رفت، ولی «خلیلآقا» که نتوانست از میدان به در رود، مورد حملهی دشمنان قرار گرفت و کشته شد.
این داستان را مقایسه کنید با داستان ارشدالدوله و سربازان او که میخواستند تخت محمدعلیشاه را نگه دارند.
ارشدالدوله خواست صفآرایی کند، اما دیر از خواب برخاسته بود. در غیاثآباد مقابل امیر مجاهد، و بختیاریها هم یک عده قشون و یک توپ گذارده بود. سه ارابه توپ همراه داشت، ولی توپچی خوب و صاحبمنصب با علم نداشت. در این اثنا، از غیاثآباد یک دسته سوار بختیاری بیرون میآیند. حضرات سردارها و یپرم هم از طرف دیگر؛ ولی هنوز به مقابل تیراندازی، تا میدان جنگ نرسیده بودند که چند نفر سوار بختیاری حمله میکنند. ارشدالدوله از طرف غیاثآباد توپ میاندازد. از قضا یک تیر به پای ارشدالدوله بیعقل و بیکفایت میخورد. از اسب میافتد. سوارهی ترکمن استرآبادی دسته اول که پیش او بودند، اسب سواری ارشدالدوله را گرفته و فرار میکنند و دستههای دیگر وقتی میبینند که سوار دسته پهلوی در کنار سردارشان فرار میکند، آنها هم بنای فرار میگذارند. و به این ترتیب ارشدالدوله زخم خورده، یکه و تنها میماند و بدون هیچ گونه مقاومتی از طرف او و زخمی از طرف سواران بختیاری دستگیر شده و گلولهباران میشود.
«منبع از کتاب آسیای هفتسنگ، نوشتهی دکتر محمدابراهیم باستانیپاریزی، قسمت فداکاری گمنام»
***
اردشیر درازدست که ۴۰ سال به آرامی بر بساط خشایارشا و داریوش تکیه زد و پادشاهی کرد، برای این که در دربار خود طبیبی عالیقدر داشته باشد و خصوصاً برای این که از طاعونی که پیش آمده بود جلوگیری کند، در حوالی نزدیک به ۲۴۰۰ سال پیش دعوتن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 