پاورپوینت کامل قصه‌های خلیج ; جزیره‌ی ابوموسی ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قصه‌های خلیج ; جزیره‌ی ابوموسی ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قصه‌های خلیج ; جزیره‌ی ابوموسی ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قصه‌های خلیج ; جزیره‌ی ابوموسی ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

قسمت اول

جزیره‌ی ابوموسی با وسعت ۱۲ کیلومتر مربع جنوبی‌ترین جزیره‌ی ایرانی آب‌های خلیج‌‌فارس است. این جزیره با طول و عرض حدود ۴.۵ کیلومتر، در ۲۲۲ کیلومتری بندرعباس و همچنین در ۷۵ کیلومتری بندرلنگه واقع شده است. جزیره‌ی ابوموسی یکی از ۱۴ جزیره‌ی استان هرمزگان است که بیش‌ترین فاصله از سواحل ایرانی خلیج‌فارس را دارد و طول و عرض آن در حدود ۴.۵ کیلومتر است. شهر ابوموسی مرکز جزیره‌ی ابوموسی است.

مالکیت جزیره‌ی ابوموسی به همراه جزایر تنب در دست ایران است؛ اما ادعاهایی از سوی دولت امارات متحده‌ی عربی هرازگاهی مطرح می‌شود. این موضوع از آن‌جا برمی‌خیزد که خلیج‌فارس دریای کم‌عمقی برای نفت‌کش‌ها شمرده می‌شود؛ زیرا نفت‌کش‌ها پس از بارگیری نفت در مخازن‌شان به شدت سنگین شده و کف آن‌ها به کف خلیج‌فارس نزدیک می‌شود و در نتیجه خطر به گل نشستن‌شان شدت می‌گیرد. تنها مسیر قابل کشتیرانی برای نفت‌کش‌های حامل نفت، فاصله‌ی میان جزیره‌ی ابوموسی و تنب است؛ زیرا این مسیر ژرف‌ترین مسیر برای نفت‌کش‌ها شناخته می‌شود. در پی جنگ ایران و عراق و بروز جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج‌فارس، مسأله‌ی حفظ امنیت سوخت‌رسانی برای دولت‌های صنعتی پیش آمده است که تصمیم بر این گرفته‌اند این کار را با همکاری متحدان عرب‌شان انجام دهند و از این میان قرعه به نام امارات متحده‌ی عربی افتاده است.

جزیره‌ی دور…

هوا گرم بود. بچه‌ها به سختی تور را از آب بیرون کشیدند. نعمان همان‌طورکه نگاهش به لنج بود، داد زد: «حواست را جمع کن.»

جمعه زودتر از همه دستانش را دور تور کهنه پیچید و با خودش گفت: «باز مرا دید می‌زد…بی…»

خواست فحش بدهد، که یاد ننه‌آغا افتاد: «هیچ وقت فحش نده… دهانت به هرزه‌گفتن عادت می‌کند.»

جمعه چند ماهی کوچک را که بین تور پیچ و تاب می‌خوردند از بین شبکه‌ی تور درآورد و در سبد چوبی انداخت.

سایه‌ی پهن نعمان روی سرش افتاد. سر بلند نکرد. فقط دست سیاه و گُنده‌ی او را دید که ماهی‌های سبد را زیر و رو کرد و سه ماهی را که از همه چاق‌تر بود به طرفش انداخت: «این‌ها را ببر خانه… زود برگرد.»

جمعه‌، ماهی‌ها را برداشت و بدون آن که به چشم‌های دریده‌ی نعمان نگاهی کند به راه افتاد.

***

هنوز در فکر بود. یاد حرف‌های مردم که دیشب در قهوه‌خانه شنیده بود، افتاد. اتفاق دیشب چندین بار جلو چشم‌هایش آمده بود.

ستاره‌ها از پشت سقف حصیریِ قهوه‌خانه‌ی مختار پیدا بودند و آسمان را چراغانی کرده بودند.

جمعه سر جای همیشگی‌اش کنار در نشسته بود. قهوه‌خانه مثل همیشه شلوغ بود و نعمان هیکل چاقش را روی تخت بالای قهوه‌خانه انداخته بود و تسبیح عقیق را در دست می‌چرخاند. دانه‌های تسبیح در نور چراغ‌ها می‌درخشیدند و جمعه را به یاد رطب‌های دانه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.