پاورپوینت کامل در آسمان پنجم ; درود ماهی‌ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در آسمان پنجم ; درود ماهی‌ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در آسمان پنجم ; درود ماهی‌ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در آسمان پنجم ; درود ماهی‌ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

>

به تابلو کوچک کنار در نگاه کرد. روی آن نوشته شده بود: مشاوره‌ی تحصیلی. بارها این تابلو را توی مدرسه دیده بود؛ اما بی‌توجه از کنار آن می‌گذشت. خانم صولتی، مشاور مدرسه بود. هر چند وقت یک بار به کلاس می‌آمد و حرف‌های زیبایی می‌زد. سارا از حرف‌های خانم صولتی خوشش می‌آمد. احساس می‌کرد این چیزها را خودش می‌داند و وقتی خانم این حرف‌ها را می‌زد، در وجودش حرف‌ها زنده‌تر می‌شد.

چند روزی بود که دل و دماغ کاری را نداشت. کتاب را بیهوده باز می‌کرد و نگاهی گذرا به آن می‌انداخت. تکالیفش را یک خط در میان انجام می‌داد. در این چند روز این سؤال در ذهنش رژه می‌رفت: «برای چی درس بخوانم؟ اصلاً این همه رفتن و آمدن به مدرسه یعنی چه؟»

یک حس بیهودگی خاصی در خود احساس می‌کرد. حالا او مانده بود و این افکار پریشان. نمی‌دانست برود یا نرود. احساس می‌کرد اگر حرف‌هایش را با خانم صولتی در میان بگذارد، بهش بخندد. بین رفتن و نرفتن مانده بود. سالن خلوت بود و بچه‌ها در حیاط مدرسه به سر و کول همدیگر می‌پریدند. با خودش گفت: «اگر نروم، باز باید با این فکرها دست و پنجه نرم کنم؛ اما اگر بروم شاید مشکلم حل شود.» و این طور شد که در را زد. صدای مهربانی از آن طرف در، به گوشش خورد: «بفرمایید!» سارا در باز کرد و گفت: «سلام! خانم اجازه است؟»

خانم صولتی با دیدن سارا خودکارش را روی میز گذاشت. از جا بلند شد و گفت: «بفرمایید!»

سارا جلوتر آمد: «خانم اجازه! می‌خواستم کمی با شما حرف بزنم.»

خانم صولتی دستش را به طرف صندلی‌ای که کنار میزش بود، دراز کرد و گفت: «بیا بنشین دخترم! در را هم ببند.»

سارا نشست و نفس عمیق کشید. خانم صولتی آمد و روبه‌روی سارا نشست: «خب چه خبر؟ خوبی؟»

– خیلی ممنون!

سارا هنوز مردد بود. دست‌هایش را که عرق کرده بود به هم می‌مالید. خانم صولتی وقتی اضطراب سارا را دید، کاغذ و خودکار را روی میز عسلی گذاشت و به صندلی تکیه داد. گفت: «خب، دخترم من گوش می‌دهم. بگو!»

سارا وقتی لبخند خانم صولتی را دید، احساس کرد که مادرش را روبه‌روی خود می‌بیند. اولش حرف زدن سخت بود؛ اما بعد که خانم صولتی صمیمانه حرف زد، سفره‌ی دلش را برای خانم باز کرد: «خانم اجازه! از این همه تکرار خسته شدم. صبح بلند می‌شوم لباس‌هایم را می‌پوشم، کتاب‌هایم را توی کیف می‌گذارم و می‌آیم مدرسه. چند تا معلم می‌آیند و درس می‌دهند، بعد می‌روم خانه. شب می‌شود. شام می‌خورم و می‌خوابم و باز هم صبح که می‌شود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.