پاورپوینت کامل فصل آرزو ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فصل آرزو ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل آرزو ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل آرزو ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

>

مینو روی کاغذ، روی تابلو، روی پرده، همه‌ی آن چیزهایی که در رؤیاهایش داشت می‌کشید. نقاشی می‌کرد، اما نقاشی‌هایش خوب نمی‌شدند، چسب دلش نبودند، نمی‌پسندیدشان. بی‌حوصله می‌شد، از خودش لجش می‌گرفت. ناامید می‌شد و گاهی فکر می‌کرد آرزویش بلندپروازانه بوده. روزها می‌آمدند و می‌گذشتند. ماه‌ها می‌آمدند و می‌رفتند. مینو نتوانسته بود به آرزوی بزرگش جامه‌ی عمل بپوشاند. زمستان آمد. اولین برف زمستانی بر زمین نشست. ناگهان حس عجیبی در وجودش به جوشش افتاد. احساس کرد می‌تواند همه‌ی آرزوهایش را که در رؤیاهایش پرورانده نقاشی کند. پشت پنجره آمد و به ریزش آرام و باوقار دانه‌های برف که پیوسته و آرام بر زمین می‌نشستند چشم دوخت. تکه‌های ریز و خوشگل برف از دل آسمان بر سر و روی درختان، بر خاک باغچه و بر موزاییک کف خانه می‌ریختند. مثل آدم‌های جادویی قلم برداشت و روی تابلو کشید. انگار مینویی دیگر شده بود، توی ابرها پرواز می‌کرد و دستش بی‌اراده‌ی او بالا و پایین می‌رفت. مینو برف را کشید. درختی کشید، با شاخه‌هایی پرزدار از برف، و صورتی هاشورزده و بی‌برگ. مینو حوضی کشید، وسط باغچه‌ای، با ماهی‌هایی که گوشه‌ای دور هم جمع شده بودند و انگاری داشتند به قصه‌ی مادربزرگ در یک روز سرد زمستان گوش می‌دادند. برف همچنان می‌آمد. مینو بدون احساس خستگی همه‌ی آنچه را که از پشت شیشه‌ی پنجره می‌دید با تمام احساسش می‌کشید. برف که تمام شد نقاشی دختر هم تمام شده بود. عقب رفت و به تابلویش نگاه کرد. خوشش آمد، راضی‌کننده بود. چند ثانیه بعد تصمیم گرفت کاملش کند. به نقاشی‌اش دختری اضافه کرد. دختر از پشت پنجره داشت آن منظره‌ی خوشگل و جادویی را تماشا می‌کرد. حالا، نقاشی‌اش را تمام کرده بود. با هیجان زایدالوصفی مریم و مهتاب را خبر کرد. دوستانش به شتاب آمدند. تابلوی تحسین‌برانگیزش را با چشم‌های متعجب نگاه کردند. باورشان نمی‌شد کار او باشد؛ اما واقعاً آن نقاشی کار خودش بود. مریم و مهتاب باز هم زبان به تحسین باز کردند. مینو احساس غرور و خوش‌بختی می‌کرد. زیر لب با خودش زمزمه کرد: «این تابلوی زندگی من است.» * مریم آرزو داشت شاعر شود و شعر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.