پاورپوینت کامل بالای درخت سیب ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بالای درخت سیب ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بالای درخت سیب ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بالای درخت سیب ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

نشسته‌ام روی تاب‌. همان تابی که بابا یک روز بعد از ظهر بستش به درخت سیب‌. همان درخت سیبی که کلی خاطره زیرش ریخته است‌. همان خاطراتی که مادربزرگ عصر‌ها که خنک می‌شد حصیر می‌انداخت روی ایوان و با چه شور و شوقی برایم تعریف می‌کرد‌. خاطره‌هایی که الآن برای بار دوم خاطره شده‌اند‌. یک بار وقتی برای مادربزرگ اتفاق افتادند و بار دوم وقتی مادربزرگ برای من تعریف‌شان کرد و شدند خاطره‌های من‌. خاطره‌هایی که همیشه این جوری شروع می‌شدند‌: «وقتی آقا جونت خدابیامرز زنده بود زیر همین درخت سیب …!» انگار تمام اتفاق‌های زندگی مادربزرگ قسم خورده بودند که زیر این درخت سیب اتفاق بیفتند‌.

بابا که تاب را بست به درخت‌، زندگیِ من هم همراه با طناب گره خورد به درخت‌. تاب بازی را دوست داشتم‌. چشمانم را که می‌بستم فکر می‌کردم پرنده‌ام و دارم وسط آسمان خیلی آبی پرواز می‌کنم‌. پرواز‌! من عاشق پروازم‌. مادربزرگ هم عاشق پرواز بود‌. همیشه می‌گفت‌: «این پرستوها را می‌بینی‌؟ همیشه دارند می‌پرند‌. هر جا دل‌شون بخواد می‌رن‌. کاش منم پرستو بودم‌! پر می‌زدم و می‌رفتم از این خونه‌. پر می‌زدم و می‌رفتم می‌نشستم نوکِ نوکِ درخت سیب‌. حیف‌! خیلی پیر شدم‌. اگر هم پرستو بشم یکم که بپرم از پا و کمر می‌افتم‌.» بعد قاه قاه می‌خندید‌. یک‌جوری می‌خندید که آدم دلش می‌خواست درسته قورتش بدهد‌.

مادربزرگ بلد بود چطور من را بخنداند‌. بلد بود خوش مزه‌ترین مادربزرگ دنیا باشد‌. هزار تا قصه بلد بود‌. شاید هم بیش‌تر‌! همه‌ی قصه‌ها یک‌جوری به درخت سیب می‌رسیدند‌: «‌بعد کدو قل قله زن رسید به درخت سیب توی حیاط مون‌. در کدو را باز کرد‌. دید من دارم سبزی می‌چینم‌! گفت اومده سری به نوه‌اش بزنه‌، ولی از ترس گرگ رفته توی کدو. گفتم نوه‌ی منم داره تاب بازی می‌کنه‌. حالا دیر نمی‌شه بیا با هم دو تا چایی بخوریم خواهر‌.» بعد دوباره غش غش می‌خندید. خنده‌های مادربزرگ راستی راستی زیباترین آهنگ زندگی من بود‌.

عصر‌ها که هوا خنک می‌شد‌، ما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.