پاورپوینت کامل در یاد شماییم که آیینه‌ی مایید ۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در یاد شماییم که آیینه‌ی مایید ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در یاد شماییم که آیینه‌ی مایید ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در یاد شماییم که آیینه‌ی مایید ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

>

هر چه می‌خواهد بگوید. هر که می‌خواهد بگوید. من آمده‌ام که خاک تو را ببوسم. آمده‌ام که در کوچه‌هایت، یک نفس بدوم و سراغ دوستان شهیدم را بگیرم. آمده‌ام که با درخت‌هایت دلمویه کنم، بر پیشانی چنارهایت، دلنوشته بنویسم.

من آمده‌ام که از تو بپرسم: «حال دکتر چمران و دوستان شهیدم چطور است؟… هان… ملالی نیست جز دوری من و بَر و بچه‌های دور و بَرَم…؟»

هر چه می‌خواهد بگوید، هر که می‌خواهد

هر چه می‌خواهد بگوید تلخ یا شیرین

من تو را می‌گویم ای «باغ بهارآور»

ای نماز آب‌ها را قبله‌ی دیرین!(۱)

سلام شهر قشنگ من «پاوه». لب باز کن و به سلام من پاسخ گو، آن‌گاه خبر از دوستان شهیدم بده، که دلم بی‌تاب آن‌هاست!

شهر پاوه در شمال‌غربی استان کرمانشاه قرار دارد. مردمان مهربان آن کُرد هستند و آب و هوایش کوهستانی و خنک است. مردم پاوه به گویش اورامی – از زبان کردی- تکلم می‌کنند.

هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که نیروهای حزب دمکرات کردستان به پاوه حمله کردند و آن‌جا را به محاصره‌ی خود درآوردند.

مردم شهر در مقابل آن‌ها ایستادند. کوچه به کوچه و محله به محله جنگ تازه‌ای درگرفت. اصغر وصالی به همراه ۶۰ دلاور مأمور شدند تا به کمک پاوه بروند.

روز ۲۴ مرداد ۵۸، نیروهای سپاه و ژاندارمری، شهر را در کنترل گرفتند.

پاوه می‌خواهد خودش را به انقلاب نشان بدهد، پاوه می‌خواهد چراغ راه انقلابیون بشود. پاوه می‌خواهد به خاطر رهایی از ظلم شاهنشاهی، نفس آرامی بکشد…؛ اما یاران دشمن، می‌خواهند آرامش را از او و مردمان دلاورش بگیرند.

گروه‌های دشمن از چند نقطه‌ی شهر، به داخل آن نفوذ می‌کنند. آن‌ها زیادند، اما نیروهای سپاه کم. کمک از دولت و تهران نمی‌‌رسد و آن‌ها محاصره می‌شوند.

پاسداران یکی یکی شهید می‌شوند. اصغر وصالی – فرمانده‌‌ی شجاع سپاه- آرام ندارد. ساختمان سپاه پاسداران در محاصره‌ی دشمن است. داشتن ۴۴ شهید و ۱۶ مجروح، کار مقاومت را سخت کرده است. گروهی از مجروحان در بیمارستان قدس هستند.

نیمه‌های شب، آدم‌های مسلح دشمن، پا به بیمارستان می‌گذارند. همه‌ی پاسداران مجروح را با بی‌‌رحمی به محوطه‌ی پشت بیمارستان می‌برند، آن‌ها را شکنجه می‌کنند و سپس به شهادت می‌رسانند.

پاوه گریه می‌کند. از چشم‌های سبز و آبی‌اش، به جای اشک، خون می‌بارد. پاوه بُهت‌زده است، این‌جا چه خبر شده؟

شهید دکترچمران به همراه چند نفر دیگر سوار بر هلی‌کوپتر می‌‌شوند و از تهران به آسمان پاوه می‌رسند. تفنگ‌های دشمن به طرفشان تیر می‌اندازند. چند تیر به بدنه‌ی هلی‌کوپتر می‌خورد.

خلبان با دلهره می‌گوید: «ما باید برگردیم، در این‌جا نمی‌توانیم بنشینیم!»

دکتر چمران می‌گوید: «شما من را داخل پادگان پاوه بگذارید و بروید!»

هلی‌کوپتر به سختی می‌نشیند.

– وقتی من پیاده شدم، شما سریع پرواز کنید و بروید!

– پس شما چی… دشمن وارد شهر شده!

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.