پاورپوینت کامل زندگی توی چشم‌هاست ۲۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زندگی توی چشم‌هاست ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندگی توی چشم‌هاست ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زندگی توی چشم‌هاست ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

>

گفتیم که بهترین تمرین برای داستان‌نویسی آن است که:

۱- خاطره‌های روزانه‌ی‌مان را بنویسیم.

۲- سعی کنیم که آن خاطره‌ها را به سوی داستان شدن بکشانیم. راهش را نیز نشان دادیم. گفتیم که باید خاطره را با تخیل در هم آمیزیم.

این‌بار به داستان «همه چیز درست می‌شود» نوشته‌ی جیمز هووی نگاهی می‌اندازیم. او این داستان را بر اساس خاطره‌ای از کودکی‌اش نوشته است. جیمز درباره‌ی داستانش چنین می‌گوید:

«وقتی قرار شد داستانی درباره‌ی دوران کودکی‌ام بنویسم، نمی‌دانستم چه‌طور و از کجا باید شروع کنم. از این‌که ناخودآگاه به یاد بچه گربه‌ای افتادم که مدت‌ها بود فراموشش کرده بودم تعجب کردم. کم‌کم تمام جزییات و احساسات مربوط به آن ماجرا، مقابل چشمم‌ جان گرفت. هر چند نمی‌توانم به جرأت بگویم که تمام جزییاتی که نوشته‌ام عین واقعیت است؛ ولی مطمئنم که تمام احساساتی که توصیف کرده‌ام واقعاً وجود داشته است. بعد از این که داستان را نوشتم متوجه شدم نوشتن این داستان ربط چندانی به بچه گربه نداشت بلکه رابطه‌ی من و برادرهایم دلیل اصلی نگارش این داستان بود.

از آن‌جایی که من کوچک‌ترین بچه‌ی خانواده بودم، سه برادر بزرگ‌ترم، نقش مهمی در شکل‌گیری تصور من نسبت به خودم و آن‌چه که در آینده می‌خواستم باشم داشتند. هر سه برادرم به ادبیات علاقه داشتند و چند بار هم شانس خودشان را در این زمینه امتحان کردند؛ ولی من تنها کسی بودم که به این رؤیا تحقق بخشید.

به هر حال در نویسنده شدن من، همه‌ی اعضای خانواده‌ام نقش داشتند. همه‌ی اعضای خانواده عاشق زبان بودند. خانه‌ی‌‌مان پر بود از کتاب و بازی‌های مختلف. هیچ شبی نبود که سر میز غذا لطیفه‌ای تعریف نکنیم. مادرم اولین کسی بود که استعداد نویسندگی مرا کشف کرد و تشویقم کرد تا آن را جدی بگیرم. خیلی طول کشید تا به نصیحتش عمل کنم؛ ولی وقتی این کار را کردم احساسی به دست آوردم مثل احساس بازگشت به خانه. همیشه هر چه می‌نویسم بخشی از وجود خود من است.»

آخرین جمله‌ای که از گفته‌های جیمز هووی خواندید به نکته‌ی مهمی اشاره دارد: «همیشه هر چه می‌نویسم، بخشی از وجود خود من است.» حقیقت آن است که هر نویسنده‌ای، کم و بیش‌، به هنگام نوشتن داستان، تکه‌هایی از وجود خودش یا به تعبیری گوشه‌هایی از تجربه‌ها، خاطره‌ها و دانسته‌های شخصی خودش را وارد داستان می‌کند. هر چه نویسنده شرکت فعال‌تری در اجتماع داشته باشد و گوشه‌گیر و حاشیه‌نشین نباشد، به میزان تجربه‌ها، خاطره‌ها و دانسته‌هایش می‌افزاید. به هنگام نوشتن داستان، این اندوخته‌ها بسیار به نویسنده کمک می‌کنند تا داستان جذاب و زنده‌ای خلق کند.

خلاصه‌ای از داستان «همه چیز درست می‌شود»:

«قهرمان داستان پسرک ده ساله و مهربانی است که سه برادر بزرگ‌تر از خود دارد. آن‌ها همه‌ی‌شان در دامپزشکی دکتر میلک کار کرده‌‌اند و مرگ و میر حیوانات و یا شکار برای‌شان ترسی ندارد. جیمی که برادر کوچک‌تر است سعی دارد زود بزرگ شود، مثل ‌آن‌ها کار کند، شجاع باشد و پدر به او افتخار کند؛ اما همیشه نمی‌تواند به کارهایی که بزرگ‌ترها از او انتظار دارند تن بدهد. مثلاً یک بار که پدر و برادرهایش گوزنی شکار کرده‌اند، جیمی نمی‌تواند از گوشت آن بخورد. جیمی دوست دارد حیوانی خانگی برای خودش داشته باشد. روزی گربه‌ای بیمار و نیمه‌جان را پیدا می‌کند و به خانه می‌برد. امیدوار است برادرش پل و دکتر میلک گربه را مداوا کنند. پل از دامپزشکی برمی‌گردد و پس از معاینه‌ی گربه می‌گوید که حالش اصلاً خوب نیست و باید خلاصش کرد. جیمی نمی‌پذیرد که گربه‌اش را خلاص کنند؛ اما مقاومت او فایده‌ای ندارد. پل مرتب می‌گوید که باید سعی کنی مرد باشی. باید بزرگ شوی. سرانجام جیمی با پل به دامپزشکی می‌روند. پل گربه را توی قوطی چوب‌شور می‌گذارد و از راه سوراخی، لوله‌ای به قوطی وصل می‌کند و با نوعی گاز سمی گربه را خلاص می‌کند. آن حادثه باعث می‌شود که جیمی برای خودش و آینده‌اش تصمیم‌هایی بگیرد. او در پایان‌ داستان‌ می‌گوید: هرگز برای دکتر میلک کار نمی‌کنم. با پدر به شکار نمی‌روم. خودم تصمیم می‌گیرم چطور پسری باشم و در آینده چگونه مردی بشوم.»

این داستان درباره‌ی دنیای یک پسربچه‌ی ده ساله است که حیوانات را دوست دارد و به حق حیات آن‌ها احترام می‌گذارد. او هر چند دوست دارد مانند برادرهایش زرنگ و شجاع شود، عاق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.