پاورپوینت کامل علامهی شهرِ روشنایی ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علامهی شهرِ روشنایی ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علامهی شهرِ روشنایی ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علامهی شهرِ روشنایی ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
>
شهر حله در کشور عراق، نزدیک هفت قرن پیش، زادگاه یکی از بزرگان عالم تشیع شد. نوید این شهر و مردمانش را مولای متقیان علی(ع) در مسیر حرکت از کوفه به صفین داده بود. همان روز که بر تپههای بابل روی تل بزرگی ایستاد و اشاره به بیشه و نیزاری کرد و این سخن را فرمود: «اینجا شهری است و چه شهری!»
اصبغبننباته از یاران نزدیک حضرت عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین! میبینم از وجود شهری در اینجا سخن میگویی. آیا در اینجا شهری بود و اکنون آثار آن از بین رفته است؟»
فرمود: «نه! ولی در اینجا شهری به وجود میآید که آن را «حلهی سیفیه» میگویند و مردی از تیرهی بنی اسد آن را بنا میکند و از این شهر مردمی پاکسرشت و مطهر پدید میآیند که در پیشگاه خداوند مقرب و مستجابالدعوه میشوند.»(۱)
علامه هم از همان قوم بود؛ بنیاسد. همان قبیلهای که بعد از شهادت امام حسین(ع) و اصحاب باوفایش به کمک امام زینالعابدین(ع) شتافتند و ایشان را در تدفین بدنهای مطهر شهدای کربلا یاری کردند. سالها بعد، از نسل همان مردم نیکسرشت، دانشمندی به دامان اسلام و تشیع تقدیم شد که آثار و برکاتش، هیچگاه از یاد پیروان مکتب امامت نمیرود. «ابومنصورجمالالدینحسنبنیوسفحلی»، فقیه بزرگ شیعه معروف به علامه حلی، از مفاخر عالمان در تفسیر قرآن، فقه، اصول، فلسفه، ریاضی و بسیار علوم دیگر در قرن هفتم هجری قمری بود.
هدیهای در میهمانی خدا
شیخ یوسف، شبهای ماه مبارک سال ۶۴۸ را تا سحر برای نوزادی که در راه داشت دعا میکرد. او خود از عالمان و دانشمندان دورهی خود بود و از خدا، فرزندی صالح که ادامه دهندهی راه او باشد طلب میکرد. مجالس تدریس او شلوغتر از هر استاد دیگری بود و خدماتش به دین و مذهب، او را از مقربین درگاه اهلبیت قرار داده بود. خداوند هم اجر تلاش او را هدیه در ماه میهمانیاش قرار داد. شب عید فطر، قابلهی شهر، هدیهی خدا را به دست شیخ یوسف سدیدالدین حلی داد. او نیز به پاسداشت مولود نیمهی مبارک ماه رمضان، نام او را حسن گذاشت. منزل شیخ سدیدالدین سرشار از کرامت و تقوا بود. حسن گرچه هنوز از عمرش چند سالی بیشتر نگذشته بود، با راهنمایی دلسوزانهی پدرش برای فراگیری قرآن مجید به مکتبخانه رفت و با تلاش، هوش و استعدادی که داشت در زمانی کوتاه، خواندن قرآن را بهخوبی یاد گرفت و نوشتن را هم در مکتبخانه آموخت؛ ولی به این مقدار راضی نشد. پسر شیخ یوسفِ عالم، بعد از آموختن کتاب وحی و خط، آن هم خیلی زودتر از همسن و سالان خودش، تحصیل مقدمات و مبادی علوم را در محضر پدرش شروع کرد و آنقدر پیشرفت کرد که خیلی زود او را «جمالالدین»، یعنی زیبایی دین لقب دادند.
در برابر طوفان
هنوز یک دهه از سن جمالالدین حسن نگذشته بود که با حملهی وحشیانهی مغولان، رعب و وحشت سرزمینهای اسلام را فراگرفت. ایران در آتش جنگ مغولان میسوخت. بغداد، پایتخت عباسیان، آخرین روزهای زوال خلافت عباسیان را مشاهده میکرد. مردم از ترس احتمال حملهی مغولان وحشی، شهرها را خالی کرده و سر به بیابان گذاشته بودند. شیعیان و مردم شهرهای مقدس مثل کربلا، نجف و کاظمین به بارگاه ملکوتی ائمهی معصومین پناه آورده بودند. بیشتر مردم حله هم از شهر رفته بودند. چند نفری هم در شهر ماندند که از جملهی آنان شیخ یوسف سدیدالدین، سید مجدالدینبنطاووس بودند. آنها با یک نامه برای شهرهای مقدس، از هلاکو امان خواستند. سرانجام در سال ۶۵۷ق. بغداد به دست هلاکو فتح شد و «معتصم» آخرین خلیفهی بنیعباس از بین رفت؛ ولی به رغم وحشیگریهای مغولان، امنیت به شهر حله و شهرهای مقدس عراق بازگشت و سرزمین حله پناهی برای فقها و دانشمندان شد و از این پس حله تا اواخر قرن هشتم، به یکی از حوزههای بزرگ مذهب شیعی شناخته میشد.
در محضر عالمان
این شد که حله دارالعما شد، و این بهترین موقعیت برای حسن بود. حالا غیر از پدر و داییاش که عالم بودند، دیگر دانشمندان هم به حله آمده بودند و علوم و معارف مختلف را در محضر آنها میآموخت. همهی اینها دست به دست هم داد تا حسن، خیلی زود، حتی زودتر از بزرگترین عالمان زمان خودش و پیش از آنکه حتی به سن تکلیف برسد، مقام اجتهاد را کسب کند. آوازهی فضل و دانش حسن به سرعت در سرزمین حله و دیگر شهرها پیچید و در مجالس درس و محیط فرهنگی به او لقب «علامه» داده بودند. حالا کلاسهای درس او، مثل پدر از بقیه شلوغتر شده بود و گاهی به چند صد نفر میرسید، و از این میان بیش از ۵۰۰ نفر توانستند به مقام اجتهاد برسند. هنوز ۲۸ بهار از عمر علامه نگذشته بود که محقق حلی، مرجع تقلید و بالاترین مقام علمی حله از دنیا رفت. علمای حله، که شاید ۲ یا ۳ برابر علامه سن داشتند، همه جمالالدین حسن را لایق جانشینی او دانستند و او شد شخص اول علمی دارالعلما.
علامه و اولجایتو
علامه حلی، دیگر شهرتش جهانی شده بود. آن روزها، حاکم، «اولجایتو»ی مغول بود که از سال ۷۰۳
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 