پاورپوینت کامل دجله‌ی خوبی ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دجله‌ی خوبی ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دجله‌ی خوبی ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دجله‌ی خوبی ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

>

یکی بود، یکی نبود. در زمان‌های قدیم، زن و شوهر فقیری در بیابانی زندگی می‌کردند. مرد، باخدا بود. با‌فقر و قناعت زندگی می‌گذراند. زن هم همپای شوهرش مشکلات و سختی‌های زندگی را تحمّل می‌کرد. پس از چند سال زندگی، یک روز زن تحملش تمام شد. رو کرد به شوهرش گفت: «ای مرد! تاکی باید چنین زندگی فقیرانه‌ای داشته باشیم. همه‌ی مردم در خوشی و راحتی زندگی می‌کنند، در حالی که آب ما اشک چشم ما هست و نان ما مثل قرص ماه بالای سرمان، که دست مان از آن کوتاه است.» مرد او را نصیحت کرد: «ای زن! تو زنی یا مادر غم‌هایی؟ تا جوان بودی تحمّل سختی‌ها را داشتی. حال بعد از عمری مثل میوه‌ای که در حال رسیدن و پختن است، بوی گند و پوسیدگی می‌دهی؟ ای زن قناعت را پیشه‌ی خود کن که قناعت خود بزرگ‌ترین گنج است.» زن برآشفت و گفت: «ای مرد! سال‌هاست که با این حرف فریبم می‌دهی تا این زندگی نکبت‌بار را تحمّل کنم. فکر کردی من خرم و نمی‌فهمم. پیامبر خدا فرمود قناعت گنج است؛ ولی گنج جدا از رنج نیست. خودت را به سختی و زحمت نمی‌اندازی و ادعای پوچ و بی‌اساس هم داری. آخر این خانه را ببین! انگار خانه‌ی عنکبوت است…» مرد باز هم نصیحتش کرد: «ای زن! آدم فقیر را کم نگیر. آدمی که گرد تجملات و مال و ثروت می‌گردد خدا را فراموش می‌کند. به یاد خدا باش و آن قدر به فکر دنیا و مال دنیا نباش. ببین چگونه پرندگان تسبیح‌گوی خدا هستند…» خلاصه کلی گفت و گفت تا این که زنش به گریه افتاد و گفت: «ای شوهر عزیزم، از تو معذرت می‌خواهم! به خدا این چیزهایی که گفتم برای خودم نمی‌خواستم، بلکه دلم به حال و روز خودت می‌سوزد.» مرد که گریه‌ی زن را دید، دلش گرفت و گفت: «من هم از تو معذرت می‌خواهم! می‌دانم عمری به پای من سوختی و ساختی. از این به بعد هر چه تو بگویی انجام می‌دهم تا در زندگی از من خشنود و راضی باشی. حال بگو چه باید بکنم؟» زن اشکش را پاک کرد و گفت: «ای مرد! آفتاب عالمتاب در جهان تابیده است. این آفتاب خلیفه‌ی بغداد است. شنیده‌ام که او مردی بسیار بخشنده است. برو پیش او، حال و روزمان را برایش تعریف کن. یقین دارم به ما کمک خواهد کرد.» مرد گفت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.