پاورپوینت کامل ننه ها ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ننه ها ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ننه ها ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ننه ها ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

>

. ننه شست و شو ننه شست وشو کنار دریا زندگی می کرد و عادت داشت همه چیز را بشوید و آب بکشد. البته در مصرف آب هم صرفه جویی می کرد و بیش تر کارهایش را با آب دریا انجام می داد. او صبح که از خواب بیدار می شد، اول پتو و لحافش را می شست و بعد هم متکایش را توی آب دریا خیس می کرد. بعد می رفت حمام و خودش را می شست و لباس هایش را آب می کشید. بعد از آن می رفت سبزی ها و میوه هایی را که خریده بود، می شسست. بعد هم به جان کف حیاط و دیوارها می افتاد و بعد از آن می رفت سراغ کوچه. بعد از شستن کوچه، به فکر فرش های اتاق و دیوارها می افتاد و بعد از شستن آن ها، درهای اتاق و خانه و ماشین پسرش را می شست. خلاصه هرچه قدر همه چیز را می شست، باز هم فکر می کرد یک چیزی یک گوشه ای افتاده است که کثیف است. اشتباه نشود. ننه شست وشو، وسواسی نبود. فقط دلش می خواست همه چیز تمیز و پاکیزه باشد و همه جا برق بزند. بعضی وقت ها ننه آن قدر یک چیز را می شست و آب می کشید که رنگش می رفت و می پرید و بی رنگ می شد، و ننه شست وشو فکر می کرد حتماً آن چیز هنوز تمییز نشده است و دوباره آن را می شست و بازهم می شست و بازهم می شست. ننه شست وشو عاشق باران بود و از برف بدش می آمد؛ چون باران همه ی درخت ها و زمین را می شست و تمیز و پاک می کرد و برف وقتی روی زمین می ماند، کثیف می شد و همه جا را وقتی آب می شد، کثیف می کرد. تا این که یک روز ننه شست وشو وقتی داشت تلویزیون نگاه می کرد، فهمید مردم در کشورهای دیگرهم به تمیزی خیلی اهمیت نمی دهند و همه جای دنیا یک جورهایی کثیف است؛ بنابراین تصمیم گرفت به همه جای دنیا سفر کند و همه جا را بشوید و تمیز کند؛ اما این کار خیلی خیلی سخت بود و به راحتی نمی شد به همه جا سفر کرد، بنابراین تصمیم گرفت کره ی زمین را بشوید و آن را آب بکشد و تمیز کند. همین کار را هم کرد. یک روز رفت بازار و یک تشت بزرگ بزرگ بزرگ خرید و آن را برد کنار دریا و تشت را از آب دریا پر کرد. بعد کره ی زمین را برداشت و انداخت توی تشت و شروع کرد به چنگ زدن آن. کار شستن کره ی زمین تا شب طول کشید و شب که شد ننه شست وشو کره ی زمین را پاک کرده بود و آن را روی یک طناب کلفت انداخت تا خشک شود. صبح روز بعد کره ی زمین خیلی زود زیر گرمای خورشید خشک خشک شد. ننه شست وشو آن را برگرداند سر جایش و تا مدّتی خیالش راحت شد که زمین پاک شده است. . ننه دوخت ودوز ننه دوخت ودوز دوختن را خیلی دوست داشت. خیلی خیلی دوست داشت. از صبح که از خواب بیدار می شد تا شب و آخرشب و تا صبح فردا همش می دوخت و می دوخت و می دوخت. لباس های پاره را می دوخت، دکمه های پیراهن و کت را می دوخت، پرده های اتاق را می دوخت و هر وقت چیزی پیدا نمی کرد، بدوزد، تکه پارچه های اضافی خیاطی اش را جمع می کرد و آن ها را تکّه تکّه به هم می دوخت تا یک پارچه ی بزرگ «چل تکّه » از رنگ ها و پارچه های مختلف درست شود. «چل تکّه » های ننه دوخت ودوز خیلی معروف بود. ننه دوخت ودوز بیش تر از هزار تا سوزن و هزار تا نخ داشت. سوزن در اندازه های مختلف و نخ ها در رنگ ها و شکل های گوناگون. او کفش و پوتین هم می دوخت و هیچ وقت تا به حال از چرخ خیّاطی استفاده نکرده بود. همسایه ها، هم محلّه ها، هم کوچه ای ها، هم خیابانی ها. .. همه او را می شناختند و بعضی وقت ها برای یاد گرفتن دوخت ودوز پیش او می آمدند و او هم به همه ی آن ها، دوختن را یاد می داد و از این کار لذّت می برد. ننه دوخت ودوز بعضی وقت ها چیزهای دیگری هم می دوخت. مثلاّ آسفالت خیابان ها، موزاییک های حیاط، برگ های درختان، تابلو های خیابان و خیلی چیزهای دیگر را هم می دوخت. خلاصه او با نخ و سوزن هر چیزی را می توانست بدوزد. یک روز تصمیم گرفت تا لایه ی اوزون را بدوزد تا مردم راحت تر نفس بکشند. به خاطر همین سفر کرد به جایی که آسمان سوراخ شده بود و همان جا سوزنش را نخ کرد و سوار یک ابر شد و رفت به آسمان. هم لایه ی اوزون را دوخت، هم چند تکّه ابر به آسمان دوخت تا باران ببارد. بعد هم دوباره برگشت به خانه اش؛ اما کار او هنوز تمام نشده بود. او در فکر یک کار بزرگ تر و مهم تری بود که یک روز بالأخره آن را عملی کرد. ننه دوخت ودوز یک روز بزرگ ترین و بلند ترین سوزنش را برداشت و همه ی نخ هایش را به هم گره زد تا یک نخ بلند بلند درست کند و بعد سوزنش را نخ کرد و رفت کنار دریا. اول همه ی دریاها را با نخ به هم وصل کرد و گره زد. بعد از آن هم با سختی همه ی قارّه ها و کشورها را محکم با نخ دوخت و وصل کرد. همه ی کشورها با هم یکی شدند و آدم ها راحت کنار هم در یک کشور مشترک زندگی کردند. ننه دوخت ودوز هم نخ و سوزنش را کنار گذاشت و کنار آن ها زندگی کرد. . ننه پخت وپز ننه پخت وپز آشپز خیلی خوبی بود. غذاهایی می پخت که تا به حال هیچ کس اسم آن ها را هم نشنیده بود. هرکس که دست پخت او را می خورد از خود بی خود می شد. بعضی وقت هاهم آدم هایی که دست پخت او را می خوردند، دیگر هیچ وقت هیچ غذایی به دهان آن ها مزه نمی کرد. ننه پخت وپز، غذایش را با موادی درست می کرد که خودش آن ها را می ساخت. بیش تر این مواد از گیاهان و میوه های کوهی و جنگلی بود. ننه پخت وپز سالی چند بار غذای نذری درست می کرد و مردم آن قدر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.